🌿🌸🌱🔮🌱🌸🌿
✨✨🎇 بیداری و روشن ضمیری 🎇✨✨
☸️قدرت بوداها این جهانی نیست. از جنس خشونت و تجاوز نیست؛ قدرت آنان از محبت است و از همدردیست.
⚛️درختان در خداوند می زیند، آنها در واقعیت مطلق می زیند. اما نه بطریقی که شما آنان را می بینید، شما چیز دیگری را می بینید، شما رویاهای خودتان را به پیرامون خود آفریده اید و جز در صورت بیداری به خواب دیدن ادامه خواهید داد، چون دنیایی که شما می شناسید، دنیای رویاهای شماست. دو چیز جدا وجود ندارند، خدواند و جهان. فقط خداوند وجود دارد، لحظه ای که شما شروع به دیدن کنید فقط خدا هست، در جایی، درختی سبز است و در جایی دیگر ستاره ای درخشان است و در جایی دیگر یک فاخته است و در جایی دیگر یک گل است و در جایی دیگر یک کودک است و در جایی دیگر یک رودخانه است، این یک جهان زیباست! ولی من دارم از جهانی الهی و عرفانی حرف می زنم، جهان شما چطور است؟ کیفیت آن چگونه است! دنیای شما دنیایی است که توسط یک خود، یک نفس، آفریده شده است. دنیای شما دنیایی منعکس شده است، شما دارید از دنیا به مثابه یک پرده استفاده می کنید و ایده های خودتان را بر آن باز می تابانید. بدون تلاش هرگز به خدا، نمی رسید.
⚛️باتلاش هرگز هیچ کسی به آن نرسیده است! شما احتیاج به تلاشی عظیم دارید و فقط در آن صورت است که کل تلاشها پوچ و بیهوده می شوند، اما آن تلاشها فقط زمانی پوچ می شوند که به اوج قله آن رسیده باشید و نه هرگز قبل از آن! هنگامی که تلاش خود بخود باز ایستد، و رها شوید، مراقبه اتفاق می افتد. روشن ضمیری یعنی رهایی خودآگاهی شما، از اندیشه ها، عواطف و احساسات ذهنی و دروغین. الهی بودن یعنی کاملا خودآگاه بودن و بیدار و هشیار بودن. بطور معمول خودآگاه نیستیم و چیزها را به سبب عادت و یا به سبب غرایز زیستی انجام می دهیم... من می توانم دردم را نظاره کنم که دستم درد می کند، اما من درد نیستم، من ناظرم، من می توانم اندیشه ها وافکارم را نظاره کنم، من ناظرم و حتی می توانم ناظر را هم نظاره کنم... !
روشن ضمیری یعنی این دریافت که شما، بدن نیستید...
⚛️روشن ضمیری فقط مطلقا متمرکزبودن درخویش است. متمرکزبودن تمام خودآگاهی شماست برخودتان. گویی هیچ چیز دیگری وجود ندارد فقط شما هستید، فقط طبیعی باشید، آن طور که بتوانید در هماهنگی با هستی باقی بمانید. در آن صورت شما می توانید در باران برقصید، درآفتاب برقصید و با درختان برقصید و با صخره ها وکوهها و ستاره ها مشارکت داشته باشید. غیر از این هیچ روشن ضمیری وجودندارد؛
روشن ضمیری جز بیداری نیست …!
🌿🌸🌱🔮🌱🌸🌿
#روشن_ضمیری #رهایی #متافیزیک_ماوراالطبیعه #مراقبه
@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
✨✨🎇 بیداری و روشن ضمیری 🎇✨✨
☸️قدرت بوداها این جهانی نیست. از جنس خشونت و تجاوز نیست؛ قدرت آنان از محبت است و از همدردیست.
⚛️درختان در خداوند می زیند، آنها در واقعیت مطلق می زیند. اما نه بطریقی که شما آنان را می بینید، شما چیز دیگری را می بینید، شما رویاهای خودتان را به پیرامون خود آفریده اید و جز در صورت بیداری به خواب دیدن ادامه خواهید داد، چون دنیایی که شما می شناسید، دنیای رویاهای شماست. دو چیز جدا وجود ندارند، خدواند و جهان. فقط خداوند وجود دارد، لحظه ای که شما شروع به دیدن کنید فقط خدا هست، در جایی، درختی سبز است و در جایی دیگر ستاره ای درخشان است و در جایی دیگر یک فاخته است و در جایی دیگر یک گل است و در جایی دیگر یک کودک است و در جایی دیگر یک رودخانه است، این یک جهان زیباست! ولی من دارم از جهانی الهی و عرفانی حرف می زنم، جهان شما چطور است؟ کیفیت آن چگونه است! دنیای شما دنیایی است که توسط یک خود، یک نفس، آفریده شده است. دنیای شما دنیایی منعکس شده است، شما دارید از دنیا به مثابه یک پرده استفاده می کنید و ایده های خودتان را بر آن باز می تابانید. بدون تلاش هرگز به خدا، نمی رسید.
⚛️باتلاش هرگز هیچ کسی به آن نرسیده است! شما احتیاج به تلاشی عظیم دارید و فقط در آن صورت است که کل تلاشها پوچ و بیهوده می شوند، اما آن تلاشها فقط زمانی پوچ می شوند که به اوج قله آن رسیده باشید و نه هرگز قبل از آن! هنگامی که تلاش خود بخود باز ایستد، و رها شوید، مراقبه اتفاق می افتد. روشن ضمیری یعنی رهایی خودآگاهی شما، از اندیشه ها، عواطف و احساسات ذهنی و دروغین. الهی بودن یعنی کاملا خودآگاه بودن و بیدار و هشیار بودن. بطور معمول خودآگاه نیستیم و چیزها را به سبب عادت و یا به سبب غرایز زیستی انجام می دهیم... من می توانم دردم را نظاره کنم که دستم درد می کند، اما من درد نیستم، من ناظرم، من می توانم اندیشه ها وافکارم را نظاره کنم، من ناظرم و حتی می توانم ناظر را هم نظاره کنم... !
روشن ضمیری یعنی این دریافت که شما، بدن نیستید...
⚛️روشن ضمیری فقط مطلقا متمرکزبودن درخویش است. متمرکزبودن تمام خودآگاهی شماست برخودتان. گویی هیچ چیز دیگری وجود ندارد فقط شما هستید، فقط طبیعی باشید، آن طور که بتوانید در هماهنگی با هستی باقی بمانید. در آن صورت شما می توانید در باران برقصید، درآفتاب برقصید و با درختان برقصید و با صخره ها وکوهها و ستاره ها مشارکت داشته باشید. غیر از این هیچ روشن ضمیری وجودندارد؛
روشن ضمیری جز بیداری نیست …!
🌿🌸🌱🔮🌱🌸🌿
#روشن_ضمیری #رهایی #متافیزیک_ماوراالطبیعه #مراقبه
@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
🍁🌸🍃🔮🍃🌸🍁
✨✨🍥 روشن ضمیری چیست ؟ 🍥✨✨
روشن ضمیری ، اشراق، ساتوری، وحدت ، فنا فی الله ، سامادی ، نیروانا و... همگی اشاره به مرتبه ای دارند که در آن آگاهی و روح انسانی از بند محدودیت ها رها می شود، یعنی محدودیت کارما (نتایج اعمالش ) ، تولد و مرگ ، ذهن ، حواس.. و با آگاهی والاتر خود یعنی خداوند متحد می شود.
انسان روشن نشده هنوز در بند افکار و چهارچوب های ذهنی و دربند کارماست ، ولی انسان روشن شده از ذهن و نتایج اعمال رها گشته و آگاهی او با آگاهی کُل یعنی خداوند متحد شده است.
انسان روشن نشده اعمالش ریشه در افکار و احساسات دارند ، انسان روشن شده بر طبق آگاهی روحی و شهود خالص عمل می کند و بدین وسیله در بند اعمال خود اسیر نمی شود.
انسان روشن نشده درگیر اضداد است، درگیر قطب های متضاد است، درگیر تضاد است! خوب، بد ، گناه، ثواب و ... انسان روشن شده از دوگانگی رها شده و همه چیز را یکسان می بیند، ذهن او به چیزها برچسب نمی زند، یوگی ها چنین شخصی را جِنانی می نامند یعنی کسی که خرد حقیقی دارد.
چشم بر قرص مه و خورشید تا کی باشدت؟
بگذر و بگذار با دونان گیتی این دونان!
انسان روشن شده واکنشی به افکار و احساسات ندارد و در آنها غرق نمی شود و فقط از بیرون به آنها نگاه می کند.
انسان روشن نشده درگیر افکار است و در آنها غرق می شود و موجب ایجاد اسارت بیشتر می شود، واژه بودا به همین اشاره دارد یعنی کسی که به بیداری رسیده و در توهم دنیای شخصی خود و افکار اسیر نیست.
انسان روشن نشده حقیقت را ، وقایع را، تحریف شده می بیند نه آنطور که هستند ، بلکه آنطور که ذهنش آن را فیلتر می کند آن را با عینک ذهن می بیند :
اگر عینکی با شیشه قرمز به چشم بزنییم دنیا را قرمز می بینیم و اگر عینکی آبی به چشم بزنیم دنیا را آبی می بینیم ولی اگر عینک خود را برداریم ، دنیا را ، هستی را، آنطور که هست می بینیم و جواب تمام سوالات خود را به دست می آوریم ، این عینک حجاب ذهن است ، حجاب فردیت که موجب می شود محدود باشیم ، فردیت و این "من" کاذب ماست که موجب می شود تا ما در محدودیت شخصی خود بمانیم و به وحدت و روشن ضمیری دست نیابم همانطور که گفته شده :
حجاب طلعت جانان تویی توست ای نادان ، حجاب از پیش برخیزد چو تو از خود شوی یکتا ( حلاج)
واژه شَمن در سنت شمنیسم و واژه ریشی در یوگی ها و... به همین موضوع اشاره می کند ، شَمن کسی است که حقیقت را می بیند... همانطور که هست می بیند... گفته شده ما دارای گوهر الهی هستیم ، ولی در حقیقت ما خود گوهر الهی هستیم .
"ذهن یک جنانی (شخص روشن ضمیر) کاملا ساکت است . تمام تفاوت ها برای او مرده و رفته اند ، او به مراتب سه گانه هوشیاری ، رویا ، و خواب بی تفاوت است. جنانی ها نسبت به عالم روحانی بیدار هستند و نسبت به عالم زود گذر فانی خواب ، جنانی ها همیشه در سعادت والای سامادی هستند ، ماه و خورشید برای آنان یکیست ، تصور دوگانگی در آنان کاملا از بین رفته ، برای آنان همیشه طلوع است ، آنان پیوسته جلال طلوع آتمن (روح) را در آسمان هوشیاری تجربه می کنند. وقتی یک آیینه بوسیله دوده پوشانده شده است ، نمی تواند نور را بازتاب بدهد ، اما وقتی به خوبی پاک شد ، نور را منعکس می کند ، همینطور وقتی ناخالصی های ذهن بوسیله مراقبه پاک شدند ، ذهن نور خداوندی بصیرت الهی را منعکس می کند ." " غم و شادی بر عارف چه تفاوت دارد؟ " اشاره به همین یکی بینی و بی تفاوتی عارف یا همان شخص روشن ضمیر دارد
اگر آثار عرفانی شعرای ایران را مطالعه کرده باشید بسیار به واژه "چشم احول بین" بر خواهید خورد ، چشم احول بین یعنی چشم دو بین، و در واقع یعنی ذهن دو بین ، ذهنی که اسیر دوئیت و تضادهاست.
عارف ، روشن ضمیر هرچه می بیند ذات هستی را می بیند، ذات هستی را می توانید خداوند بنامید یا ... ولی آن همیشه یکیست و واحد
آن دم که حدیث عاشقی بشنودم
جان و دل و دیده را به غم فرسودم
میپنداشتم عاشق و معشوق دواند
چون هر دو یکیست من خود احول بودم
(ابو سعید)
🍁🌸🍃🔮🍃🌸🍁
#روشن_ضمیری #مراقبه #راهی_بسوی_خدا
@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
✨✨🍥 روشن ضمیری چیست ؟ 🍥✨✨
روشن ضمیری ، اشراق، ساتوری، وحدت ، فنا فی الله ، سامادی ، نیروانا و... همگی اشاره به مرتبه ای دارند که در آن آگاهی و روح انسانی از بند محدودیت ها رها می شود، یعنی محدودیت کارما (نتایج اعمالش ) ، تولد و مرگ ، ذهن ، حواس.. و با آگاهی والاتر خود یعنی خداوند متحد می شود.
انسان روشن نشده هنوز در بند افکار و چهارچوب های ذهنی و دربند کارماست ، ولی انسان روشن شده از ذهن و نتایج اعمال رها گشته و آگاهی او با آگاهی کُل یعنی خداوند متحد شده است.
انسان روشن نشده اعمالش ریشه در افکار و احساسات دارند ، انسان روشن شده بر طبق آگاهی روحی و شهود خالص عمل می کند و بدین وسیله در بند اعمال خود اسیر نمی شود.
انسان روشن نشده درگیر اضداد است، درگیر قطب های متضاد است، درگیر تضاد است! خوب، بد ، گناه، ثواب و ... انسان روشن شده از دوگانگی رها شده و همه چیز را یکسان می بیند، ذهن او به چیزها برچسب نمی زند، یوگی ها چنین شخصی را جِنانی می نامند یعنی کسی که خرد حقیقی دارد.
چشم بر قرص مه و خورشید تا کی باشدت؟
بگذر و بگذار با دونان گیتی این دونان!
انسان روشن شده واکنشی به افکار و احساسات ندارد و در آنها غرق نمی شود و فقط از بیرون به آنها نگاه می کند.
انسان روشن نشده درگیر افکار است و در آنها غرق می شود و موجب ایجاد اسارت بیشتر می شود، واژه بودا به همین اشاره دارد یعنی کسی که به بیداری رسیده و در توهم دنیای شخصی خود و افکار اسیر نیست.
انسان روشن نشده حقیقت را ، وقایع را، تحریف شده می بیند نه آنطور که هستند ، بلکه آنطور که ذهنش آن را فیلتر می کند آن را با عینک ذهن می بیند :
اگر عینکی با شیشه قرمز به چشم بزنییم دنیا را قرمز می بینیم و اگر عینکی آبی به چشم بزنیم دنیا را آبی می بینیم ولی اگر عینک خود را برداریم ، دنیا را ، هستی را، آنطور که هست می بینیم و جواب تمام سوالات خود را به دست می آوریم ، این عینک حجاب ذهن است ، حجاب فردیت که موجب می شود محدود باشیم ، فردیت و این "من" کاذب ماست که موجب می شود تا ما در محدودیت شخصی خود بمانیم و به وحدت و روشن ضمیری دست نیابم همانطور که گفته شده :
حجاب طلعت جانان تویی توست ای نادان ، حجاب از پیش برخیزد چو تو از خود شوی یکتا ( حلاج)
واژه شَمن در سنت شمنیسم و واژه ریشی در یوگی ها و... به همین موضوع اشاره می کند ، شَمن کسی است که حقیقت را می بیند... همانطور که هست می بیند... گفته شده ما دارای گوهر الهی هستیم ، ولی در حقیقت ما خود گوهر الهی هستیم .
"ذهن یک جنانی (شخص روشن ضمیر) کاملا ساکت است . تمام تفاوت ها برای او مرده و رفته اند ، او به مراتب سه گانه هوشیاری ، رویا ، و خواب بی تفاوت است. جنانی ها نسبت به عالم روحانی بیدار هستند و نسبت به عالم زود گذر فانی خواب ، جنانی ها همیشه در سعادت والای سامادی هستند ، ماه و خورشید برای آنان یکیست ، تصور دوگانگی در آنان کاملا از بین رفته ، برای آنان همیشه طلوع است ، آنان پیوسته جلال طلوع آتمن (روح) را در آسمان هوشیاری تجربه می کنند. وقتی یک آیینه بوسیله دوده پوشانده شده است ، نمی تواند نور را بازتاب بدهد ، اما وقتی به خوبی پاک شد ، نور را منعکس می کند ، همینطور وقتی ناخالصی های ذهن بوسیله مراقبه پاک شدند ، ذهن نور خداوندی بصیرت الهی را منعکس می کند ." " غم و شادی بر عارف چه تفاوت دارد؟ " اشاره به همین یکی بینی و بی تفاوتی عارف یا همان شخص روشن ضمیر دارد
اگر آثار عرفانی شعرای ایران را مطالعه کرده باشید بسیار به واژه "چشم احول بین" بر خواهید خورد ، چشم احول بین یعنی چشم دو بین، و در واقع یعنی ذهن دو بین ، ذهنی که اسیر دوئیت و تضادهاست.
عارف ، روشن ضمیر هرچه می بیند ذات هستی را می بیند، ذات هستی را می توانید خداوند بنامید یا ... ولی آن همیشه یکیست و واحد
آن دم که حدیث عاشقی بشنودم
جان و دل و دیده را به غم فرسودم
میپنداشتم عاشق و معشوق دواند
چون هر دو یکیست من خود احول بودم
(ابو سعید)
🍁🌸🍃🔮🍃🌸🍁
#روشن_ضمیری #مراقبه #راهی_بسوی_خدا
@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
🍁🌸🍃🔮🍃🌸🍁
✨✨🍥 روشن ضمیری و وحدت چیست؟ 🍥✨✨
💥قسمت دوم
"لا اله الا الله" نه تنها به معنای: نیست خدایی جز او نیست، بلکه به معنی " یا من لَیسَ الا هو است" ، یعنی کسی جز او نیست!
رهجو در مراقبه و شهود خود به ذات خود پی می برد به ادراک خود حقیقی اش می رسد و در می یابد که او چیزی جز او ( ذات الهی ) نیست!... چیزی که تا به حال در اثر حجاب ذهن و فردیت کاذب خود نمی توانسته درک کند.
بر اساس وداها و متون کهن سنسکریت روح فردی جیوا، و روح کیهانی شیوا یا خداوند نامیده می شود، و همان متون می گویند : جیوا شیواست!
روشن ضمیری و یا آن را هرچه بنامیم بیدار شدن و ادراک این مفهوم است ، عرفا آن را انالحق نامیدند!
ولی این بیداری امکان ندارد مگر شخص راه تزکیه و دگرگونی را پیموده و بندهایی را که او را در اسارت خود پست نگاه می دارند بگسلد و این راه آنگونه که بعضی می اندیشند نیاز به جنگ و درگیری روانی با خود پست نیست می توان خود پست را به خود والاتر تسلیم کرد تا آن را دگرگون کند.
در واقع ما برای رهایی از خود پست باید به خود والاتر نزدیک شویم
یوگی ها می گویند ذکری وجود دارد به عنوان ذکر بی ذکر ، که در درون انسان پیوسته همراه دم و بازدم تکرار می شود ، این ذکر سُ هَم می باشد ، سُ هَم یعنی شیوُ هَم ، یعنی من شیوا هستم ، شیوا چیزی جز خداوند واحد نیست ، در حقیقت ما به همراه هر دم و بازدم می گوییم ، من او هستم!
تانترا معراج را آزاد سازی و بسط انرژی و آگاهی می نامد و واژه تانترا به همین معناست ، تانترا با استفاده از تکنیکهای خود موجب گسترده شدن آگاهی و درنهایت اتحاد آن با آگاهی کُل می شود
یوگا یعنی وحدت ، کلمه یوگا به معنای وحدت و یکی شدن است ، یوگا پروسه یکی ساختن روح فردی ( جیواتما ) با (پارامآتما) روح کُل می باشد.
حال تکنیک هرچه باشد، هدف یکیست
صوفی که در سنت یوگا او را بکتی یوگی می نامند ، با متمرکز کردن تمام فکر و ذکر خود و احساساتش بر خداوند ، خود را از قید من دروغین می رهاند و با او متحد می شود
شمن با گسترش آگاهی خود به وسیله های مختلف از جمله غلبه یافتن بر سایه دروغین و بخش تاریک خود یا همان "من" به این مهم دست می یابد.
مانترا یوگی ( کسی که مانترا، ذکر تکرار می کند ) با تمرکز بر نامهای الهی خداوند خود را می رهاند و با او متهد می شود.
لایا یوگی ( کسی که کندالینی یوگا تمرین می کند ) با آزاد کردن و بسط نیروی درونی ، آگاهی خود را به بالا هُل می دهد و آن را با آگاهی کُل متهد می کند ).
یک هاتا یوگی هم با کنترل انرژی و تنفس ، آرام ساختن ذهن و بدن و قرار دادن آن در سکوت آنچه را در پس ذهن است می بیند.
یک راجا یوگی ، یک تمرین کننده ذن ، یک مراقبه کننده بودایی ، سعی می کند افکار را متوقف کند تا ذات حقیقی خود را ببیند.
یک جنانی و شخص ودانتایی ، با تعمق و مراقبه بر مفهومِ من او هستم ، به "او" دست می یابد.
یک ماهایوگی و گیانی یوگی ، دائم از خود می پرسد من کیستم؟ و در نهایت جواب حقیقی را از روح دریافت می کند
یک کارما یوگی ، هرکاری که می کند به خداوند تقدیم می کند و هر عمل خود را تبدیل به مراقبه می کند
یک لایت وُرکر با متصل ساختن خود به نور و تجلیات آن وجود خود را دگرگون می کند و از بعد پست تر به بُعد متعالی تر تبدیل می شود
حال وسیله هر چه باشد، بدون شک باید خود پست را دگرگگون کرد و با خود والاتر متحد شد، ذهن و وجود باید تزکیه و خالص شوند ، بدون پاکسازی نه رهایی وجود خواهد داشت و نه روشن ضمیری
انا الحق کشف اسرار است مطلق
جز از حق کیست تا گوید انا الحق
همه ذرات عالم همچو منصور
تو خواهی مست گیر و خواه مخمور
در این تسبیح و تهلیلند دائم
بدین معنی همیباشند قائم
اگر خواهی که گردد بر تو آسان
«و ان من شیء» را یک ره فرو خوان
چو کردی خویشتن را پنبهکاری
تو هم حلاجوار این دم برآری
برآور پنبه پندارت از گوش
ندای «واحد القهار» بنیوش
ندا میآید از حق بر دوامت
چرا گشتی تو موقوف قیامت
درآ در وادی ایمن که ناگاه
درختی گویدت «انی انا الله»
روا باشد انا الحق از درختی
چرا نبود روا از نیکبختی
هر آن کس را که اندر دل شکی نیست
یقین داند که هستی جز یکی نیست
انا نیت بود حق را سزاوار
که هو غیب است و غایب وهم و پندار
جناب حضرت حق را دویی نیست
در آن حضرت من و ما و تویی نیست
( شیخ محمود شبستری - گلشن راز )
🍁🌸🍃🔮🍃🌸🍁
#روشن_ضمیری #مراقبه #راهی_بسوی_خدا
@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
✨✨🍥 روشن ضمیری و وحدت چیست؟ 🍥✨✨
💥قسمت دوم
"لا اله الا الله" نه تنها به معنای: نیست خدایی جز او نیست، بلکه به معنی " یا من لَیسَ الا هو است" ، یعنی کسی جز او نیست!
رهجو در مراقبه و شهود خود به ذات خود پی می برد به ادراک خود حقیقی اش می رسد و در می یابد که او چیزی جز او ( ذات الهی ) نیست!... چیزی که تا به حال در اثر حجاب ذهن و فردیت کاذب خود نمی توانسته درک کند.
بر اساس وداها و متون کهن سنسکریت روح فردی جیوا، و روح کیهانی شیوا یا خداوند نامیده می شود، و همان متون می گویند : جیوا شیواست!
روشن ضمیری و یا آن را هرچه بنامیم بیدار شدن و ادراک این مفهوم است ، عرفا آن را انالحق نامیدند!
ولی این بیداری امکان ندارد مگر شخص راه تزکیه و دگرگونی را پیموده و بندهایی را که او را در اسارت خود پست نگاه می دارند بگسلد و این راه آنگونه که بعضی می اندیشند نیاز به جنگ و درگیری روانی با خود پست نیست می توان خود پست را به خود والاتر تسلیم کرد تا آن را دگرگون کند.
در واقع ما برای رهایی از خود پست باید به خود والاتر نزدیک شویم
یوگی ها می گویند ذکری وجود دارد به عنوان ذکر بی ذکر ، که در درون انسان پیوسته همراه دم و بازدم تکرار می شود ، این ذکر سُ هَم می باشد ، سُ هَم یعنی شیوُ هَم ، یعنی من شیوا هستم ، شیوا چیزی جز خداوند واحد نیست ، در حقیقت ما به همراه هر دم و بازدم می گوییم ، من او هستم!
تانترا معراج را آزاد سازی و بسط انرژی و آگاهی می نامد و واژه تانترا به همین معناست ، تانترا با استفاده از تکنیکهای خود موجب گسترده شدن آگاهی و درنهایت اتحاد آن با آگاهی کُل می شود
یوگا یعنی وحدت ، کلمه یوگا به معنای وحدت و یکی شدن است ، یوگا پروسه یکی ساختن روح فردی ( جیواتما ) با (پارامآتما) روح کُل می باشد.
حال تکنیک هرچه باشد، هدف یکیست
صوفی که در سنت یوگا او را بکتی یوگی می نامند ، با متمرکز کردن تمام فکر و ذکر خود و احساساتش بر خداوند ، خود را از قید من دروغین می رهاند و با او متحد می شود
شمن با گسترش آگاهی خود به وسیله های مختلف از جمله غلبه یافتن بر سایه دروغین و بخش تاریک خود یا همان "من" به این مهم دست می یابد.
مانترا یوگی ( کسی که مانترا، ذکر تکرار می کند ) با تمرکز بر نامهای الهی خداوند خود را می رهاند و با او متهد می شود.
لایا یوگی ( کسی که کندالینی یوگا تمرین می کند ) با آزاد کردن و بسط نیروی درونی ، آگاهی خود را به بالا هُل می دهد و آن را با آگاهی کُل متهد می کند ).
یک هاتا یوگی هم با کنترل انرژی و تنفس ، آرام ساختن ذهن و بدن و قرار دادن آن در سکوت آنچه را در پس ذهن است می بیند.
یک راجا یوگی ، یک تمرین کننده ذن ، یک مراقبه کننده بودایی ، سعی می کند افکار را متوقف کند تا ذات حقیقی خود را ببیند.
یک جنانی و شخص ودانتایی ، با تعمق و مراقبه بر مفهومِ من او هستم ، به "او" دست می یابد.
یک ماهایوگی و گیانی یوگی ، دائم از خود می پرسد من کیستم؟ و در نهایت جواب حقیقی را از روح دریافت می کند
یک کارما یوگی ، هرکاری که می کند به خداوند تقدیم می کند و هر عمل خود را تبدیل به مراقبه می کند
یک لایت وُرکر با متصل ساختن خود به نور و تجلیات آن وجود خود را دگرگون می کند و از بعد پست تر به بُعد متعالی تر تبدیل می شود
حال وسیله هر چه باشد، بدون شک باید خود پست را دگرگگون کرد و با خود والاتر متحد شد، ذهن و وجود باید تزکیه و خالص شوند ، بدون پاکسازی نه رهایی وجود خواهد داشت و نه روشن ضمیری
انا الحق کشف اسرار است مطلق
جز از حق کیست تا گوید انا الحق
همه ذرات عالم همچو منصور
تو خواهی مست گیر و خواه مخمور
در این تسبیح و تهلیلند دائم
بدین معنی همیباشند قائم
اگر خواهی که گردد بر تو آسان
«و ان من شیء» را یک ره فرو خوان
چو کردی خویشتن را پنبهکاری
تو هم حلاجوار این دم برآری
برآور پنبه پندارت از گوش
ندای «واحد القهار» بنیوش
ندا میآید از حق بر دوامت
چرا گشتی تو موقوف قیامت
درآ در وادی ایمن که ناگاه
درختی گویدت «انی انا الله»
روا باشد انا الحق از درختی
چرا نبود روا از نیکبختی
هر آن کس را که اندر دل شکی نیست
یقین داند که هستی جز یکی نیست
انا نیت بود حق را سزاوار
که هو غیب است و غایب وهم و پندار
جناب حضرت حق را دویی نیست
در آن حضرت من و ما و تویی نیست
( شیخ محمود شبستری - گلشن راز )
🍁🌸🍃🔮🍃🌸🍁
#روشن_ضمیری #مراقبه #راهی_بسوی_خدا
@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
🍃✨🌸✨🔮✨🌸✨🍃
✨✨🎆 بیداری و روشن ضمیری 🎆✨✨
☸️قدرت بوداها این جهانی نیست. از جنس خشونت و تجاوز نیست؛ قدرت آنان از محبت است و از همدردیست.
⚛️درختان در خداوند می زیند، آنها در واقعیت مطلق می زیند. اما نه بطریقی که شما آنان را می بینید، شما چیز دیگری را می بینید، شما رویاهای خودتان را به پیرامون خود آفریده اید و جز در صورت بیداری به خواب دیدن ادامه خواهید داد، چون دنیایی که شما می شناسید، دنیای رویاهای شماست. دو چیز جدا وجود ندارند، خدواند و جهان. فقط خداوند وجود دارد، لحظه ای که شما شروع به دیدن کنید فقط خدا هست، در جایی، درختی سبز است و در جایی دیگر ستاره ای درخشان است و در جایی دیگر یک فاخته است و در جایی دیگر یک گل است و در جایی دیگر یک کودک است و در جایی دیگر یک رودخانه است، این یک جهان زیباست! ولی من دارم از جهانی الهی و عرفانی حرف می زنم، جهان شما چطور است؟ کیفیت آن چگونه است! دنیای شما دنیایی است که توسط یک خود، یک نفس، آفریده شده است. دنیای شما دنیایی منعکس شده است، شما دارید از دنیا به مثابه یک پرده استفاده می کنید و ایده های خودتان را بر آن باز می تابانید. بدون تلاش هرگز به خدا، نمی رسید.
⚛️باتلاش هرگز هیچ کسی به آن نرسیده است! شما احتیاج به تلاشی عظیم دارید و فقط در آن صورت است که کل تلاش ها پوچ و بیهوده می شوند، اما آن تلاشها فقط زمانی پوچ می شوند که به اوج قله آن رسیده باشید و نه هرگز قبل از آن! هنگامی که تلاش خود بخود باز ایستد، و رها شوید، مراقبه اتفاق می افتد. روشن ضمیری یعنی رهایی خودآگاهی شما، از اندیشه ها، عواطف و احساسات ذهنی و دروغین. الهی بودن یعنی کاملا خودآگاه بودن و بیدار و هشیار بودن. بطور معمول خودآگاه نیستیم و چیزها را به سبب عادت و یا به سبب غرایز زیستی انجام می دهیم... من می توانم دردم را نظاره کنم که دستم درد می کند، اما من درد نیستم، من ناظرم، من می توانم اندیشه ها وافکارم را نظاره کنم، من ناظرم و حتی می توانم ناظر را هم نظاره کنم... !
روشن ضمیری یعنی این دریافت که شما، بدن نیستید...
⚛️روشن ضمیری فقط مطلقا متمرکزبودن درخویش است. متمرکزبودن تمام خودآگاهی شماست برخودتان. گویی هیچ چیز دیگری وجود ندارد فقط شما هستید، فقط طبیعی باشید، آن طور که بتوانید در هماهنگی با هستی باقی بمانید. در آن صورت شما می توانید در باران برقصید، درآفتاب برقصید و با درختان برقصید و با صخره ها وکوه ها و ستاره ها مشارکت داشته باشید. غیر از این هیچ روشن ضمیری وجودندارد؛
روشن ضمیری جز بیداری نیست !!!!
🍃✨🌸✨🔮✨🌸✨🍃
#روشن_ضمیری #رهایی #تعالیم_معنوی #راهی_بسوی_خدا
@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
✨✨🎆 بیداری و روشن ضمیری 🎆✨✨
☸️قدرت بوداها این جهانی نیست. از جنس خشونت و تجاوز نیست؛ قدرت آنان از محبت است و از همدردیست.
⚛️درختان در خداوند می زیند، آنها در واقعیت مطلق می زیند. اما نه بطریقی که شما آنان را می بینید، شما چیز دیگری را می بینید، شما رویاهای خودتان را به پیرامون خود آفریده اید و جز در صورت بیداری به خواب دیدن ادامه خواهید داد، چون دنیایی که شما می شناسید، دنیای رویاهای شماست. دو چیز جدا وجود ندارند، خدواند و جهان. فقط خداوند وجود دارد، لحظه ای که شما شروع به دیدن کنید فقط خدا هست، در جایی، درختی سبز است و در جایی دیگر ستاره ای درخشان است و در جایی دیگر یک فاخته است و در جایی دیگر یک گل است و در جایی دیگر یک کودک است و در جایی دیگر یک رودخانه است، این یک جهان زیباست! ولی من دارم از جهانی الهی و عرفانی حرف می زنم، جهان شما چطور است؟ کیفیت آن چگونه است! دنیای شما دنیایی است که توسط یک خود، یک نفس، آفریده شده است. دنیای شما دنیایی منعکس شده است، شما دارید از دنیا به مثابه یک پرده استفاده می کنید و ایده های خودتان را بر آن باز می تابانید. بدون تلاش هرگز به خدا، نمی رسید.
⚛️باتلاش هرگز هیچ کسی به آن نرسیده است! شما احتیاج به تلاشی عظیم دارید و فقط در آن صورت است که کل تلاش ها پوچ و بیهوده می شوند، اما آن تلاشها فقط زمانی پوچ می شوند که به اوج قله آن رسیده باشید و نه هرگز قبل از آن! هنگامی که تلاش خود بخود باز ایستد، و رها شوید، مراقبه اتفاق می افتد. روشن ضمیری یعنی رهایی خودآگاهی شما، از اندیشه ها، عواطف و احساسات ذهنی و دروغین. الهی بودن یعنی کاملا خودآگاه بودن و بیدار و هشیار بودن. بطور معمول خودآگاه نیستیم و چیزها را به سبب عادت و یا به سبب غرایز زیستی انجام می دهیم... من می توانم دردم را نظاره کنم که دستم درد می کند، اما من درد نیستم، من ناظرم، من می توانم اندیشه ها وافکارم را نظاره کنم، من ناظرم و حتی می توانم ناظر را هم نظاره کنم... !
روشن ضمیری یعنی این دریافت که شما، بدن نیستید...
⚛️روشن ضمیری فقط مطلقا متمرکزبودن درخویش است. متمرکزبودن تمام خودآگاهی شماست برخودتان. گویی هیچ چیز دیگری وجود ندارد فقط شما هستید، فقط طبیعی باشید، آن طور که بتوانید در هماهنگی با هستی باقی بمانید. در آن صورت شما می توانید در باران برقصید، درآفتاب برقصید و با درختان برقصید و با صخره ها وکوه ها و ستاره ها مشارکت داشته باشید. غیر از این هیچ روشن ضمیری وجودندارد؛
روشن ضمیری جز بیداری نیست !!!!
🍃✨🌸✨🔮✨🌸✨🍃
#روشن_ضمیری #رهایی #تعالیم_معنوی #راهی_بسوی_خدا
@pathwaystogod
@mazeye_malakoot