🌿🌸🌱🔮🌱🌸
✨✨🍥 تقوا سه گونه است 🍥✨✨
1️⃣تقوای گریز
2️⃣تقوای پرهیز
3️⃣تقوای ستیز
🔹گریز،آن است که از محیط گناه آلود دوری کنی.
🔸پرهیز،آن است که بتوانی در محیط گناه آلود،خودت را پاک نگهداری.
🔹ستیز،آن است که در صحنه بمانی و با مظاهر گناه مبارزه کنی و محیط سالمی ایجاد کنی.
🔸گاهی باید مانند موسی در کاخ فرعون بمانی و سکوت کنی و فقط خودت را حفظ کنی.
🔹و گاهی یوسف وار باید از صحنه گناه فرار کنی و راه گریز را برگزینی.
🔸و گاهی هم ابراهیم وار با گناه و شرک و بت پرستی مقابله و ستیز کنی و بت شکن شوی.
🌿🌸🌱🔮🌱🌸
#تقوا #تعاليم_معنوى #عرفان_سلوک
@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
✨✨🍥 تقوا سه گونه است 🍥✨✨
1️⃣تقوای گریز
2️⃣تقوای پرهیز
3️⃣تقوای ستیز
🔹گریز،آن است که از محیط گناه آلود دوری کنی.
🔸پرهیز،آن است که بتوانی در محیط گناه آلود،خودت را پاک نگهداری.
🔹ستیز،آن است که در صحنه بمانی و با مظاهر گناه مبارزه کنی و محیط سالمی ایجاد کنی.
🔸گاهی باید مانند موسی در کاخ فرعون بمانی و سکوت کنی و فقط خودت را حفظ کنی.
🔹و گاهی یوسف وار باید از صحنه گناه فرار کنی و راه گریز را برگزینی.
🔸و گاهی هم ابراهیم وار با گناه و شرک و بت پرستی مقابله و ستیز کنی و بت شکن شوی.
🌿🌸🌱🔮🌱🌸
#تقوا #تعاليم_معنوى #عرفان_سلوک
@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
🌲❄️✨🔮✨❄️🌲
✨✨🍥 تقوا 🍥✨✨
حفظ و صیانت خود از گناه، نامش تقوا است و به دو شکل و دو صورت ممکن است صورت بگیرد و به تعبیر دیگر ما دو نوع تقوا می توانیم داشته باشیم:
تقوایی که ضعف است و تقوایی که قوت است.
نوع اول این که: انسان برای این که خود را از آلودگی های معاصی حفظ کند، از موجبات آن ها فرار کند و خود را همیشه از محیط گناه دور نگه دارد، شبیه کسی که برای رعایت حفظ الصحه خود کوشش می کند خود را از محیط مرض و میکروب و از موجبات انتقال بیماری دور نگه دارد، سعی می کند مثلا به محیط مالاریاخیز نزدیک نشود، با کسانی که به نوعی از بیماری های واگیردار مبتلا هستند معاشرت نکند.
نوع دوم این که: در روح خود حالت و قوتی به وجود می آورد که به او مصونیت روحی و اخلاقی می دهد که اگر فرضا در محیطی قرار بگیرد که وسایل و موجبات گناه و معصیت فراهم باشد، آن حالت و ملکه روحی، او را حفظ می کند و مانع می شود که آلودگی پیدا کند، مانند کسی که به وسایلی در بدن خود مصونیت طبی ایجاد می کند که دیگر نتواند میکروب فلان مرض در بدن او اثر کند. در زمان ما تصوری که عموم مردم از تقوا دارند همان نوع اول است. اگر گفته می شود فلان کس آدم با تقوایی است یعنی مرد محتاطی است، انزوا اختیار کرده و خود را از موجبات گناه دور نگه می دارد. این همان نوع تقوا است که گفتیم ضعف است.
شاید علت پیدایش این تصور این است که از اول، تقوا را برای ما "پرهیزگاری" و "اجتناب کاری" ترجمه کرده اند و تدریجا پرهیز از گناه به معنای پرهیز از محیط و موجبات گناه تلقی شده و کم کم به این جا رسیده که کلمه تقوا در نظر عامه مردم معنای انزوا و دوری از اجتماع می دهد. در محاورات عمومی وقتی که این کلمه به گوش می رسد یک حالت انقباض و پا پس کشیدن و عقب نشینی کردن در نظرها مجسم می شود. لازمه این که انسان حیات عقلی و انسانی داشته باشد این است که تابع اصول معینی باشد و لازمه این که انسان از اصول معینی پیروی کند این است که از اموری که با هوا و هوس او موافق است ولی با هدف او و اصول زندگانی او منافات دارد پرهیز کند. ولی لازمه همه این ها این نیست که انسان اجتناب کاری از محیط و اجتماع را پیشه سازد. راه بهتر و عالی تر این است که انسان در روح خود ملکه و حالت و مصونیتی ایجاد کند که آن حالت حافظ و نگهدار او باشد.
اتفاقا گاهی در ادبیات منظوم یا منثور ما تعلیماتی دیده می شود که کم و بیش تقوا را به صورت اول که ضعف و عجز است نشان می دهد. سعدی درگلستان می گوید:
بدیدم عابدی در کوهساری * قناعت کرده از دنیا به غاری
چرا گفتم به شهر اندر نیایی * که باری بند از دل برگشائی
بگفت آنجا پریرویان نلغزند * چو گل بسیار شد پیلان بلغزند.
این همان نوع از تقوا و حفظ و صیانت نفس است که در عین حال ضعف و سستی است. این که انسان از محیط لغزنده دوری کند و نلغزد هنری نیست، هنر در این است که در محیط لغزنده خود را از لغزش حفظ و نگهداری کند. یا این که بابا طاهر می گوید:
زدست دیده و دل هر دو فریاد * هر آن چه دیده بیند دل کند یاد
بسازم خنجری نیشش ز فولاد *** زنم بر دیده تا دل گردد آزاد
شک نیست که چشم به هر جا برود، دل هم به دنبال چشم می رود و دست نظر رشته کش دل بود. ولی آیا راه چاره این است که چشم را از بین ببریم؟ یا این که راه بهتری هست و آن این که در دل قوتی و نیرویی به وجود بیاوریم که چشم نتواند دل را به دنبال خود بکشاند. اگر بنا باشد برای آزادی و رهایی دل از چشم خنجری بسازیم نیشش ز فولاد، یک خنجر دیگر هم برای گوش باید تهیه کنیم، زیرا هر چه را هم گوش می شنود، دل یاد می کند و همچنین است ذائقه و لامسه و شامه. آن وقت انسان درست مصداق همان شیر بی دم و سر و اشکمی است که مولانا داستانش را آورده است.
🌲❄️✨🔮✨❄️🌲
#تقوا #تعالیم_معنوی #راهی_بسوی_خدا
@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
✨✨🍥 تقوا 🍥✨✨
حفظ و صیانت خود از گناه، نامش تقوا است و به دو شکل و دو صورت ممکن است صورت بگیرد و به تعبیر دیگر ما دو نوع تقوا می توانیم داشته باشیم:
تقوایی که ضعف است و تقوایی که قوت است.
نوع اول این که: انسان برای این که خود را از آلودگی های معاصی حفظ کند، از موجبات آن ها فرار کند و خود را همیشه از محیط گناه دور نگه دارد، شبیه کسی که برای رعایت حفظ الصحه خود کوشش می کند خود را از محیط مرض و میکروب و از موجبات انتقال بیماری دور نگه دارد، سعی می کند مثلا به محیط مالاریاخیز نزدیک نشود، با کسانی که به نوعی از بیماری های واگیردار مبتلا هستند معاشرت نکند.
نوع دوم این که: در روح خود حالت و قوتی به وجود می آورد که به او مصونیت روحی و اخلاقی می دهد که اگر فرضا در محیطی قرار بگیرد که وسایل و موجبات گناه و معصیت فراهم باشد، آن حالت و ملکه روحی، او را حفظ می کند و مانع می شود که آلودگی پیدا کند، مانند کسی که به وسایلی در بدن خود مصونیت طبی ایجاد می کند که دیگر نتواند میکروب فلان مرض در بدن او اثر کند. در زمان ما تصوری که عموم مردم از تقوا دارند همان نوع اول است. اگر گفته می شود فلان کس آدم با تقوایی است یعنی مرد محتاطی است، انزوا اختیار کرده و خود را از موجبات گناه دور نگه می دارد. این همان نوع تقوا است که گفتیم ضعف است.
شاید علت پیدایش این تصور این است که از اول، تقوا را برای ما "پرهیزگاری" و "اجتناب کاری" ترجمه کرده اند و تدریجا پرهیز از گناه به معنای پرهیز از محیط و موجبات گناه تلقی شده و کم کم به این جا رسیده که کلمه تقوا در نظر عامه مردم معنای انزوا و دوری از اجتماع می دهد. در محاورات عمومی وقتی که این کلمه به گوش می رسد یک حالت انقباض و پا پس کشیدن و عقب نشینی کردن در نظرها مجسم می شود. لازمه این که انسان حیات عقلی و انسانی داشته باشد این است که تابع اصول معینی باشد و لازمه این که انسان از اصول معینی پیروی کند این است که از اموری که با هوا و هوس او موافق است ولی با هدف او و اصول زندگانی او منافات دارد پرهیز کند. ولی لازمه همه این ها این نیست که انسان اجتناب کاری از محیط و اجتماع را پیشه سازد. راه بهتر و عالی تر این است که انسان در روح خود ملکه و حالت و مصونیتی ایجاد کند که آن حالت حافظ و نگهدار او باشد.
اتفاقا گاهی در ادبیات منظوم یا منثور ما تعلیماتی دیده می شود که کم و بیش تقوا را به صورت اول که ضعف و عجز است نشان می دهد. سعدی درگلستان می گوید:
بدیدم عابدی در کوهساری * قناعت کرده از دنیا به غاری
چرا گفتم به شهر اندر نیایی * که باری بند از دل برگشائی
بگفت آنجا پریرویان نلغزند * چو گل بسیار شد پیلان بلغزند.
این همان نوع از تقوا و حفظ و صیانت نفس است که در عین حال ضعف و سستی است. این که انسان از محیط لغزنده دوری کند و نلغزد هنری نیست، هنر در این است که در محیط لغزنده خود را از لغزش حفظ و نگهداری کند. یا این که بابا طاهر می گوید:
زدست دیده و دل هر دو فریاد * هر آن چه دیده بیند دل کند یاد
بسازم خنجری نیشش ز فولاد *** زنم بر دیده تا دل گردد آزاد
شک نیست که چشم به هر جا برود، دل هم به دنبال چشم می رود و دست نظر رشته کش دل بود. ولی آیا راه چاره این است که چشم را از بین ببریم؟ یا این که راه بهتری هست و آن این که در دل قوتی و نیرویی به وجود بیاوریم که چشم نتواند دل را به دنبال خود بکشاند. اگر بنا باشد برای آزادی و رهایی دل از چشم خنجری بسازیم نیشش ز فولاد، یک خنجر دیگر هم برای گوش باید تهیه کنیم، زیرا هر چه را هم گوش می شنود، دل یاد می کند و همچنین است ذائقه و لامسه و شامه. آن وقت انسان درست مصداق همان شیر بی دم و سر و اشکمی است که مولانا داستانش را آورده است.
🌲❄️✨🔮✨❄️🌲
#تقوا #تعالیم_معنوی #راهی_بسوی_خدا
@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
❄️✨🌨🔮🌨✨❄️
✨✨🎆 دارما چیست ؟ 🎆✨✨
دارما خط ظریفی است که حق را از باطل جدا می کند؛ عمل دارمایی یعنی عمل کردن به آن چیزی که در موضع حق، راستی و درستی، وظیفه و عدالت است و لاجرم پرهیز از اعمالی است که در موضع مخالف این مفاهیم است؛ چنین پرهیزی در اصطلاحات عرفان اسلامی «تقوا» نامیده می شود.
❄️✨🌨🔮🌨✨❄️
#دارما #تقوا #راهی_بسوی_خدا
@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
✨✨🎆 دارما چیست ؟ 🎆✨✨
دارما خط ظریفی است که حق را از باطل جدا می کند؛ عمل دارمایی یعنی عمل کردن به آن چیزی که در موضع حق، راستی و درستی، وظیفه و عدالت است و لاجرم پرهیز از اعمالی است که در موضع مخالف این مفاهیم است؛ چنین پرهیزی در اصطلاحات عرفان اسلامی «تقوا» نامیده می شود.
❄️✨🌨🔮🌨✨❄️
#دارما #تقوا #راهی_بسوی_خدا
@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
❄️✨🌨✨🔮✨🌨✨❄️
🎆 تقوا سه گونه است:
۱-تقوای گریز
۲-تقوای پرهیز
۳-تقوای ستیز
گریز، آن است که از محیط گناه آلود دوری کنی.
پرهیز، آن است که بتوانی در محیط گناه آلود، خودت را پاک نگهداری.
ستیز، آن است که در صحنه بمانی و با مظاهر گناه مبارزه کنی و محیط سالمی ایجاد کنی.
گاهی باید مانند موسی در کاخ فرعون بمانی و سکوت کنی و فقط خودت را حفظ کنی.
و گاهی یوسف وار باید از صحنه گناه فرار کنی و راه گریز را برگزینی.
و گاهی هم ابراهیم وار با گناه و شرک و بت پرستی مقابله و ستیز کنی و بت شکن شوی.
❄️✨🌨✨🔮✨🌨✨❄️
#تقوا #تعاليم_معنوى #عرفان_سلوک #راهی_بسوی_خدا
@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
🎆 تقوا سه گونه است:
۱-تقوای گریز
۲-تقوای پرهیز
۳-تقوای ستیز
گریز، آن است که از محیط گناه آلود دوری کنی.
پرهیز، آن است که بتوانی در محیط گناه آلود، خودت را پاک نگهداری.
ستیز، آن است که در صحنه بمانی و با مظاهر گناه مبارزه کنی و محیط سالمی ایجاد کنی.
گاهی باید مانند موسی در کاخ فرعون بمانی و سکوت کنی و فقط خودت را حفظ کنی.
و گاهی یوسف وار باید از صحنه گناه فرار کنی و راه گریز را برگزینی.
و گاهی هم ابراهیم وار با گناه و شرک و بت پرستی مقابله و ستیز کنی و بت شکن شوی.
❄️✨🌨✨🔮✨🌨✨❄️
#تقوا #تعاليم_معنوى #عرفان_سلوک #راهی_بسوی_خدا
@pathwaystogod
@mazeye_malakoot