ॐ مزه ملکوت ॐ
735 subscribers
8.15K photos
148 videos
12 files
98 links
"روانشناسی، فراروانشناسی، یوگا، مراقبه، مدیتیشن، انرژی مثبت، موفقیت، مباحث علمی، فلسفی و عرفانی ... "

ॐ Pathways to God ॐ
Download Telegram
🌸🌿🔮🌿🌸

🎆 وقتے ڪسے در ڪنارت هست

خوب نگاهش ڪن

به تمام جزئیاتش

به لبخندهایش

به سبڪ اداے ڪلماتش

به شیوہ ے راہ رفتنش

نشستنش

به چشم هایش خیرہ شو

دستهایش را به حافظه ات بسپار

گاهے آدم ها آن قدر سریع می روند !

ڪه حسرت یڪ نگاہ سَرسَرے را هم به دلت می گذارند . . .!!!

🌸🌿🔮🌿🌸

#همراه #يار #مرگ #راهی_بسوی_خدا

@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
💥 اين مرد هندى بعد از مرگ همسرش بخاطر طولانى بودن مسير درمانگاه،
22 سال شبانه روز با يك تيشه كوه را كند تا هيچكس مانندهمسرش قربانى مسير طولانى نشود.

مسيرى كه از70به1كيلومتر كاهش يافت.!!! عجايب 🙄

#مرگ_همسر #کوه_کندن_مرد_هندى #راهی_بسوی_خدا

@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
🎆 کمی تامل:

گورستان ها پر از افرادی است که روزی گمان مي کردند که چرخ دنیا بدون آنها نمی چرخد!!!!

چرا اينهمه غرور ؟؟؟؟!

#کمی_تامل #گورستان #مرگ #راهی_بسوی_خدا

@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
❄️🌨🔮🌨❄️

🎆 به زندگي « بله » ‌بگوييد؛

تا مي توانيد از «‌ نه »‌ گفتن بپرهيزيد.

اگر حتما بايد «‌ نه »‌ بگوييد، اشكالي ندارد، ولي سعي نكنيد از « نه »‌ گفتن لذت ببريد و در صورت امكان، حتي ‌« نه » ‌را در قالب «‌ بله »‌ بگوييد.

حتي يك فرصت را براي «‌ بله »‌ گفتن به زندگي از دست ندهيد.

هنگام « ‌بله »‌ گفتن،‌ با شادي و سرور بله بگوييد.

از روي اجبار و با بي ميلي «‌ بله »‌ نگوييد.

با عشق و اشتياق «‌ بله »‌ بگوييد.

هنگاميكه «‌ بله » ‌مي گوييد، به «‌ بله »‌ تبديل شويد!

شگفت زده خواهيد شد اگر بدانيد كه نود و نه درصد از «‌ نه »‌ گفتن انسانها را به سادگي مي توان حذف كرد.

اينگونه «‌ نه ‌» گفتن، تنها از غرور و نفس است.

يك درصد «‌ نه »‌ گفتن،‌ باقي مانده، ضروري است كه نمي توان آنرا حذف كرد، ولي مي توان آنرا بي ميل ادا كرد؛ زيرا «‌ نه »‌ معادل مرگ و «‌بلي »‌ معادل زندگي است.

❄️🌨🔮🌨❄️

#بله_يا_نه #مرگ_زندگی #تعالیم_معنوی #راهی_بسوی_خدا

@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
❄️🌨🔮🌨❄️

🎆 رابطه ى دى ان اى با کالبدها و مرگ 🎆
⚜️قسمت دوم :

وقتی به واسطه ی پروسه ی شناخته شده به عنوان حلول تجسم (incarnation) وقتی که هوشیاری در قلمرو مادی زیستی به عقب بر می گردد و میزبان زیست شناختی دیگر می گردد، هچنان دارد همان عاملیت مارپیچ دوگانه DNA را ادامه می دهد؛ همان پتانسیل، مانند وسیله ی نقلیه تان می باشد که می تواند خیلی سریع حرکت کند؛ شايد 30000km/h و گاهى حتى بالاتر از اين؛ اما به دلیل برخی دلایل شما مجاز هستید تنها 30 km/h برويد؛ آن‌پتانسیل آن جا وجود دارد اما ساکت، خوابیده، بدون دسترسی و بی استفاده؛ در این لحظه گذشته از وابستگی کامل به حواس پنجگانه که به شدت ادراک محدود از واقعیت احاطه کننده را فراهم می کند؛ شاید تمام این عجیب و غیر عادی تر از مدل ادراک پیش فرضتان باشد؛ مردم درباره ی آن ها در اخبار صحبت نمی کنند ...

قابليت هاى معنوى و الهى؛ که در دى ان اى و ژنوم ما نهفته و خوابيده (غيرفعال) است را بايستى به فعاليت واداشت.

خیلی مهم است که شما این اطلاعات را دریافت کنید؛ درحقیقت هیچ چیز مهم تر از آن نیست؛ خصوصا اکنون که زمان خیلی کوتاه است و در عصر تاريکى (کالى يوگا) زندگى مى کنيم.

به طور خلاصه هر چه DNA بیشتر فعال گردد، ما بیشتر می توانیم به سمت سطوح زیستی دیگر و تماما آگاه برسیم؛ هوشيارى و آگاهى تثبيت شده، مراقبه ها و تمرکزهاى خیلی قدرتمند و مداوم است که سبب تغییر ناگهانی ساختار DNA و جهش آن می شود؛ بالاخره روزى تمام آن 97 درصد ماده ی ژنتیکی بیدار و دوباره فعال خواهد شد؛ تمام خاطرات آکاشيک، که شما در گذشته چه کسی بودید، تمام دانش و آگاهى انباشته شده در طی حلول هایتان، تمام قدرت ها و توانایی هایتان دوباره به دست آورده خواهد شد؛ قادر خواهید بود تا آن تصویر با عظمت را ببینید و ادراک کنید و دوباره به درستی کار خواهد کرد و امن خواهد بود و با خود الهى و معنوى خود آشتى و پيوند حاصل خواهید کرد.

❄️🌨🔮🌨❄️

#دى_ان_اى #کالبدها #مرگ #جهش_کوانتومى #هوشيارى_و_آگاهى_تثبيت_شده #راهی_بسوی_خدا

@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
🌿🌸🔮🌸🌿

🎆 داستانهای ذن 🎆

یک استاد بزرگ «ذن» در بستر مرگ بود؛ و اعلام کرد که تا شب بیشتر دوام نخواهد آورد؛ بنابراین تمام پیروان، سالکان و اقوام یکی بعد از دیگری برای آخرین دیدار آمدند؛ اما یکی از شاگردان قدیمی، وقتی که شنید که استادش در حال مرگ است به سمت مغازه دوید؛ یکی از او پرسید، استاد در کلبه اش می میرد و تو به فروشگاه می روی؟ گفت، می دانم؛ استادم عاشق یک کیک مخصوص است؛ می روم آن کیک را برایش بخرم؛ بالاخره آن کیک را تهیه کرد و به نزد استادآمد؛ همه نگران بودند؛ انگار استاد چشم انتظار کسی بود؛ وقتی شاگردش رسید گفت:خیلی عالی است؛ بالاخره آمدی؟ «کیک کجاست؟« شاگرد بسیار خوشحال بود که خواسته استادش را به موقع انجام داده است؛ استاد در حال احتضار کیک را به دست گرفت و خیلی خوشحال گازی به کیک زد و با لذت شروع به جویدن کرد؛ گویی مرگ را فراموش کرده بود؛ آنگاه کسی پرسید استاد آخرین پیام و تعلیم شما چیست؟ شما به زودی مارا ترک می کنید، دوست دارید چه چیزی را به ما تعلیم دهید و ما عمل کنیم؛ استاد لبخندی زد و گفت:آه... کیک خوشمزه ای است.
این نمونه مردی ست که در اینجا و حالا زندگی می کند؛ کیک خوشمزه ای ست؛ حتی مرگ هم به چشم نمی آید؛ حتی لحظه بعد و نگرانی برای آن بی معناست؛ به شما می گویم این لحظه کیک خوشمزه ای ست؛ اگر بتوانی در این لحظه، همین لحظه جاری حضور داشته باشی، همین برایت کافیست؛ این لحظه حال کیک خوشمزه ای است که ما دائما به خاطر زندگی در گذشته ی تمام شده و آینده ای مبهم از خوردنش غافل می شویم و اینگونه است که هیچ گاه طعم شیرین و حقیقی کیک خوشمزه زندگی را نمی چشیم...

🌿🌸🔮🌸🌿

#داستانهای_ذن #مرگ_استاد_و_خوردن_کیک #تعالیم #راهی_بسوی_خدا

@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
🎆 از مرگ نترسید ؛

از این بترسید که وقتی زنده اید ،

چیزی درون شما بمیرد

به نام انسانیت !

#انسانيت #مرگ #کمک_به_همنوع #راهی_بسوی_خدا

@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
🌿🌸🔮🌸🌿

🎆 مرگ و مدیتیشن 🎆

وقتي كسي مي ميرد، از واژه هايي زيبا براي توصيف مرگ او استفاده مي كنيم؛ مثلا مي گوييم « او به ملاقات خدا شتافت؛ » هيچگاه نمي گوييم « او مرد »، بلكه مي گوييم « او پيش خدا رفت؛ به دنيايي ديگر رفت؛» در تمامي زبانها اصطلاحاتي وجود دارند كه به جاي واژه مرگ بكار مي روند؛ اما هر كاري بكنيم، مرگ سر جاي خود باقي است و همه اين را مي دانند؛ ازهمان لحظه اي كه نوزادي بدنيا مي آيد، مرگ چون سايه بدنبال اوست؛ مرگ هر روز در كنار توست و تو بايد با او رو در رو شوي؛ بايد چهره او را بشناسي و با او آشنا شوي؛ يگانه راه اين كار مراقبه است؛ مراقبه يعني آگاه شدن ازاين كه « من كيستم؟ آيا من جسم هستم يا ذهن يا چيزي بيشتر؟ چيزي متفاوت؟ » مراقبه يعني آگاه شدن در درون وجود؛ هشيار، مراقب و شاهد شدن؛ آنگاه همه چيز روشن و واضح مي شود؛ مي تواني ببيني تو جسم و بدن نيستي، زيرا روزي جسم تو كودكي كوچك بود سپس جوان شد و بعد پير- اما تو همان هستي كه بودي! جسم و بدن تو هزار و يك تغيير را از سر گذرانده اما تو دقيقا هماني؛ هيچ چيز تو تغيير نكرده؛ ذهن حتي بيشتر از بدن تغيير مي كند؛ لحظه اي خشمگين است، لحظه اي نيست؛ لحظه اي شاد است؛ پيوسته درحال تغيير است؛ تو شاهد هستي بر همه چيز؛ مشاهده كننده را نمي توان مشاهده كرد؛ تو فاعلي و تمام اين چيزها مفعول؛ آنگاه كه تو اين را عميقا تجربه كني، بسي احساس آگاهي و رهايي خواهي كرد.

🌿🌸🔮🌸🌿

#مرگ_و_مدیتیشن #شاهد #رهایی_از_ذهن #بدن_فیزیکی #تعالیم_معنوی #راهی_بسوی_خدا

@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
🎆 به آتشم می کِشی ...
در قاعده ای نابرابر؛
و من هر دَم
چون خیزرانی سوخته
ایستاده به مرگی ناخواسته
تَن می دهم....!!!!

#به_آتشم_ميکشى #خيزران_سوخته #مرگ_ناخواسته #راهی_بسوی_خدا

@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
🌿🌸🔮🌸🌿

🎆 استادی می گفت:
صبح که دکمه لباسم را می بندم به این فکر می کنم که چه کسی ان را باز خواهد کرد، خودم یا مرده شور!!

دنیا همین قدر غیر قابل پیش بینی است. ‍ هیچ می دانید که آخرین زنگ دنیا کی می خورد؟
خدا می داند، ولی... آن روز که آخرین زنگ دنیا می خورد دیگر نه می شود تقلب کرد، و نه می شود سر شخصی را کلاه گذاشت.
آن روز تازه می فهمیم دنیا با همه بزرگی اش از یک جلسه امتحان مدرسه هم کوچکتر بود.
و آن روز تازه می فهمیم که زندگی عجب سوال سختی بود!
خدا کند آن روز که آخرین زنگ دنیا می خورد، روی تخته سیاه قیامت اسم ما را جزء خوبها بنویسند.
خدا کند حواسمان بوده باشد و زنگهای تفریح آنقدر در حیاط نمانده باشیم که حیات را از یاد برده باشیم.
خدا کند که دفتر زندگیمان را زیبا جلد کرده باشیم.
و سعی ما بر این بوده باشد که نیکی ها و خوبی ها را در آن نقاشی کنیم.
و بدانیم که دفتر دنیا؛ چرک نویسی بیش نیست، زیرا که ترسیم عشق حقیقی در دفتری دیگر است...

🌿🌸🔮🌸🌿

#مرگ #زندگی #تعالیم_معنوی #راهی_بسوی_خدا

@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
🌿🌸🔮🌸🌿

🎆 توهم زمان 🎆
⚜️قسمت دوم:

هر بیماری شفا را در خود دارد. هر نوع رابطه که هر اندازه معصوم و کشنده به نظر برسد چیزی به ما یاد می دهد هر دو اعتیاد به همراه خود نیروی ترک اعتیاد را دارد شما هر آنچه را که برای رویای خود دارید خلق می کنید در جسم رویا بین خود اتفاق می افتد. خود ما آفریدیم. خواه مردمانی که در رویای ما هستند. خواه وقایعی که روی می دهند. واکنش های بازیگران این رویا یا زمان و یا هر چیز دیگر هم این ها به دست خود ما خلق شده است. سعی کنید که تصور کنید ساده اید و در حالت مرگ و در حالت مرگ از بعد غیر مادی به زندگی خود نگاه می کنید در این حالت ضمیر بیداری شما درست مثل ضمیر خواب عمل می کند. زمانی که از جسم خود آزادید می توانید بفهمید که این شما هستید که برای رویا های خود همه چیز را خلق کرده اید.

«موکتى»

🌿🌸🔮🌸🌿

#زمان #فيزيک #خواب #رويا #توهم #مرگ #راهی_بسوی_خدا

@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
🍃🍁🔮🍁🍃

🎆 نیچه "فیلسوف معروف" پیشنهاد کرده است:

اگر می‌خواهید زندگی راستین خودتان را آغاز کنید، خود را در یک آزمایش خیالی و ذهنی قرار دهید که در آن، فرشته مرگ در برابر تو حاضر می‌شود و می‌گوید فقط و فقط این فرصت را داری که نوشته روی سنگ قبرت را بنویسی و به محض این‌که آن را نوشتی، قبض روح می‌شوی؛ هر چه می‌خواهی بنویس ولی به این صورت:

در قسمت اول جملات خود، آرمان‌هایتان را و در قسمت دوم واقعیت زندگی‌تان را بنویسید، مثلا بنویسید در اینجا کسی آرمیده است که می‌خواست با همه مهربان باشد (یعنی آرمانش این بود) اما دست به قتل زد (یعنی واقعیت زندگی‌اش این شد) یا می‌خواست؛

1000 شغل ایجاد کند اما هیچ‌گاه دست به کارآفرینی و توسعه نزد.

یا می‌خواست زندگی 200 کارتن‌خواب را سامان بخشد اما آنقدر سرگرم جمع آوری ثروت شد که فرصت نیافت.

بعد نیچه می‌گفت که روی قسمت دوم جملات خود ؛ یعنی روی قسمتی از جملات که واقعیت زندگی است ، خط بکشید و از این لحظه به بعد طبق قسمت اول جملاتتان ؛یعنی طبق آرمان‌هایتان، زندگی را آغاز کنید.

این‌گونه بود که نیچه می‌گفت «هر که سنگ روی قبر خود را بنویسد، زندگی واقعی را آغاز کرده است.» وی می‌گفت؛ «مرگ پایان زندگی است، ولی مرگ‌اندیشی آغاز آن.» بسیاری از افراد بعد از خواندن این مطلب بهانه‌تراشی می‌کنند که "من برای دسترسی به آرمان‌هایم، امکانات واختیارات کافی ندارم." جواب این بهانه یک جمله است:
کدام یک از افراد موفق عرصه کسب‌وکار، اصلاحات اجتماعی، دین، علم و تکنولوژی تمام امکانات مورد نیازشان را داشته‌اند؟ هیچ‌کدام... "بنابراین بهتر است به نوشته روی سنگ قبرمان به خوبی فکر کنیم، حتی اگر دردناک باشد..."

🍃🍁🔮🍁🍃

#نوشته_سنگ_قبر #مرگ #نیچه #راهی_بسوی_خدا

@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
🍃❄️🔮❄️🍃

🎆 آدم همچون گلي، آسيب پذير و ظريف است 🎆

هر اتفاق كوچكي مي تواند به شما آسيب برساند. تنها يك تصادف كوچك كافيست تا زندگي خود را از دست بدهيد. هنگاميكه مي ترسيد، چه مي كنيد؟ شب تاريك است، ‌راه را نمي شناسيد، هيچ روشنايي اي وجود ندارد و هيچ راهنما و نقشه اي در دسترس نيست؛ چه مي توانيد بكنيد؟‌ اگر دوست داريد، ‌گريه و زاري كنيد. هيچ اشكالي ندارد، ‌ولي بدانيد كه گريه كردن كمكي نمي كند، بهتر است موقعيتي را كه در آن قرارداريد، بپذيريد و به راه خود ادامه دهيد. ماداميكه زنده هستيد،‌ از زندگي تان لذت ببريد. چه اهميتي دارد كه زمان را به جست و جوي امنيت هدر دهيد؟ ‌در حاليكه امنيت حقيقي ممكن نيست.
به محض درك اين موضوع و پذيرش آن، ترس تان از بين خواهد رفت. هنگاميكه سربازان به جنگ مي روند،‌ ابتدا خيلي احساس ترس دارند. مرگ هر لحظه در انتظار آنان است. ممكن است آنها هرگز دوباره به خانه بازنگردند. آنها حتي از ترس، شب را راحت نمي خوابند و پيوسته كابوس مرگ مي بينند. بارها و بارها در خواب مي بينند كه مرده اند يا زخمي شده اند، ولي پس از اين كه به خط مقدم مي رسند و مي بينند ديگر سربازان و دوستانشان چقدر ساده تير مي خورند و مي ميرند، تمام ترسشان ناپديد مي شود و از بين مي رود. آنها واقعيت را مي پذيرند و حتي در بحبوبه جنگ، از چاي خوردن لذت مي برند؛‌ لذتي كه هرگز تا آن زمان مانند آنرا نچشيده اند. آنها شوخي مي كنند، مي خندند و آواز مي خوانند.
چه كار ديگري مي توانند انجام دهند؟ ‌وقتي مرگ آنجاست، ديگر چه مي توان كرد؟
" در موقعيتي كه امنيتي وجود ندارد، تنها پذيرش كامل و بي قيد و شرط مي تواند ترس را از ميان ببرد. "

🍃❄️🔮❄️🍃

#نبود_امنيت #ترس #مرگ #جنگ #تعاليم #راهی_بسوی_خدا

@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
🍃🌸🔮🌸🍃

🎆 گاهی بهتر است,
جای خودرا برای بهتر دیدن
عوض کنید... هیچوقت در زندگی تان به خاطر احساس ترس عقب ننشینید.
همه ی ما بارها این جمله را شنیده ایم که «بدترین اتفاقی که ممکن است بیفتد چیست؟ مثلاً اینکه بمیرید؟
اما مرگ بدترین اتفاقی که ممکن است برایتان رخ دهد نیست …»
بدترین اتفاق در زندگی این است که اجازه دهید در عین زنده بودن،
از درون بمیرید.

🍃🌸🔮🌸🍃

#بهتر_ديدن #بدترين_اتفاق #مرگ #راهی_بسوی_خدا

@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
🎆 کمی تامل:

می‌گویند گاهی عشق دو انسان نسبت بهم می‌میرد.

این درست نیست!

عشق نمی‌میرد، تنها اگر آنچنان که باید لایق و شایسته‌ی آن نباشید، شما را ترک می‌گوید و می‌رود. عشق نمی‌میرد؛ اين خود آدم است که می‌میرد.

عشق به مانند دریایی‌ست: اگر لایق آن نباشید، اگر باعث تعفن آن شوید، شما را به جایی پس خواهد زد تا بمیرید....!!!!

#مرگ_عشق #دريا #کمی_تامل #راهی_بسوی_خدا

@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
❄️🧘🔮🧘❄️

مرگ و جداشدن روح🎆

جدا شدن روح از بدن هنگام مرگ قطعی ، در کسری از ثانیه انجام میشود . این لحظه چنان سریع اتفاق می افتد که حتی کسی که چشمانش لحظه مرگ باز است فرصت بستن آن را پیدا نمی کند . یکی از شیرین ترین تجربیات انسان دقیقا لحظه جدا شدن روح از جسم می باشد . یک حس سبک شدن و معلق بودن .

🌼بعد از مرگ اولین اتفاقی که می افتد این است که روح ما که بخشی از آن هاله ذهن است و در واقع آرشیو اطلاعات زندگی دنیوی اوست شروع به مرور زندگی از بدو تولد تا لحظه مرگ می کند و تصاویر بصورت یک فیلم برای روح بازخوانی میشود . شاید گمان کنیم که این اتفاق بسیار زمان بر است . زمان در واقع قرارداد ما انسانهاست . این ما هستیم که هر دقیقه را 60 ثانیه قرارداد میکنیم . اما زمان در واقع فراتر این تعاریف است .
با مرور زندگی ، روح اولین چیزی که نظرش به آن جلب میشود، وابستگیهای انسان در طول زندگی میباشد . برخی از این وابستگی ها در زمان حیات حتی فراموش شده بود ولی در این مرحله دوباره خودنمایی میکند .میزان وابستگی دنیوی برای هرکس متغیر است.

🌿روح از بین خاطراتش وابستگی های خود را جدا میکند . این وابستگی ها هم مثبت است هم منفی . مثلا وابستگی به مال دنیا یک وابستگی منفی و وابستگی مادر به فرزندش هم نوعی دلبستگی و وابستگی مثبت محسوب میشود . ولی به هرحال وابستگی ست .

این وابستگی ها کششی به سمت پایین برای روح ایجاد میکند که او را از رفتن به سمت هادی یا راهنما جهت خروج از مرحله دنیا باز میدارد . یعنی روح بعد از مرگ تحت تاثیر دو کشش قرار میگیرد . یکی نیروی وابستگی از پایین و دیگری نیروی بشارت دهنده به سمت مرحله بعد . اگر نیروی وابستگی ها غلبه داشته باشد باعث میشود روح تمایل پیدا کند که دوباره وارد جسم گردد . چون توان دل کندن از وابستگی را ندارد و دوست دارد دوباره آن را تجربه کند . به همین جهت روح به سمت جسم رفته و تلاش میکند جسم مرده را متقاعد کند که دوباره روح را بپذیرد . فشاری که به "روح" وارد میشود جهت متقاعد کردن جسم خود در واقع همان فشار قبر است . این فشار به هیچ وجه به جسم وارد نمیشود . چون جسم دچار مرگ شده و دردی را احساس نمیکند . پس فشار قبر در واقع فشار وابستگی هاست و هیچ ربطی ندارد که شخص قبر دارد یا ندارد . این فشار هیچ ربطی به شب زمینی ندارد و میتواند از لحظه مرگ شروع گردد .

یکی از دلایل تلقین دادن به فرد فوت شده در واقع این است که به باور مرگ برسد و سعی در برگشت نداشته باشد .

بعد از مدتی روح متقاعد میشود که تلاش او بیهوده است و فشار قبر از بین میرود .

🌾وابستگی ها باعث می شود که روح ، شاید سالها نتواند از این مرحله بگذرد . بحث روح های سرگردان و سنگین بودن قبرستانها بدلیل همین وابستگی هاست . گاهی تا سالها فرد فوت شده نمیتواند وابستگی به قبر خود و جسمی که دیگر اثری از آن نیست را رها کند .

🍃به امید اینکه بتوانیم به درک این شعر برسیم:
دنیا همه هیچ و کار دنیا همه هیچ
ای هیچ برای هیچ بر هیچ مپیچ ...
بگذار و بگذر
ببین و دل مبند
چشم بینداز و دل مباز
که دیر یا زود باید گذاشت و گذشت ...
نگذارید گوشهایتان گواه چیزی باشد که چشمهایتان ندیده، نگذارید زبانتان چیزی را بگوید که قلبتان باور نکرده...
"صادقانه زندگی کنید"

🌸ما موجودات خاکی نیستیم که به بهشت میرویم. ما موجودات بهشتی هستیم که از خاک سر برآورده ایم…

❄️🧘🔮🧘❄️

#مرگ #جدایی_روح #متافیزیک #ماوراء_الطبیعه #راهی_بسوی_خدا

@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
🌿🧘🔮🧘🌿

🎆 مرگ ارادي 🎆

مرگ يا موت ارادي، اصطلاحي در عرفان مي باشد كه در آن اشخاص خاصي مي توانند به طور كامل از بدن خود جدا شوند و رشته هاي ارتباطي كالبدهاي بالاتر وجود خويش را با كالبد فيزيكي به طور كامل قطع نمايند. اين امر مستلزم مهارت فراوان در خروج از بدن و گسستن بندهاي رابط انرژي بين كالبد فيزيكي و كالبدهاي بالاتر مي باشد كه مربوط به اساتيد والاي عرفان است. در طي همه خروج ها فرد از كالبد جدا شده و پس از مدتي به آن بر مي گردد، اما در مرگ ارادي يا ماهاسامادهي فرد به طور كامل كالبد فيزيكي را ترك مي كند.

مولوي در مثنوي معنوي مي فرمايد:

هم در آن دم شد دراز و جان بداد
همچو گل در باخت سر، خندان و شاد
(مثنوي معنوي- دفتر پنجم- بيت1256)

يكي از بهترين مثال هايي كه در ادبيات فارسي در اين مورد مي توان از آن نام برد، داستان عطار و فقيري است كه به دكان او براي گدايي آمده بود. مردي كه با عمل خود آتش در جان عطار زد و او را از ظاهر مردي ثروتمند و دنيايي به فردي روحاني و آسماني بدل نمود. حالا اين فقير كه بود و چه نامي داشت، مهم نيست، اما كاري كه كرده در زمره كارهاي اساتيد بزرگ عرفاني است. اساتيدي كه از دروازه هاي مرگ عبور كرده اند و مرگ و زندگي آنها در دست خودشان است. «عطار قبل از اين که وارد سير و سلوک شود روزي در دکان عطاري خويش نشسته بود. گدايي ژنده پوش وارد شد و کاسه گدايي پيش آورد. شيخ عطار گفت : « تو با اين کاري که مي کني چگونه خواهي مرد؟» گدا لبخندي مرموز به لب آورد و آنجا در ميانه دکان عطار دراز کشيد و کاسه گداييش را زير سر گذاشت و گفت:« اينگونه...» و چشمانش را فرو بست و مُرد. عطار منقلب شد و از آنجا بود که همه اموال خود را به فقرا بخشيد و وارد وادي سير و سلوک شد و دست از دنيا و مسايل دنيوي کشيد.» در عرفان هند نيز بسياري از اساتيد با مرگ هاي آگاهانه و گاهي با مرگ اختياري و ارادي از دنيا رفته اند. اين نوع مرگ ها كه به نام سامادهي بزرگ يا سامادهي آخر يا ماهاسامادهي معروف است در بين برخي اساتيد عرفاني هند ديده شده است. در كتاب سرگذشت يك يوگي، پاراماهانسا يوگاناندا كه نمي خواهد استادش بميرد از استاد خود، شري يوكتشوار درخواست مي كند كه زنده بماند و او نيز اعلام مي دارد كه به خاطر درخواست شاگردش يوگاناندا يك سال ديگر در اين كره خاكي خواهد زيست. يكي از معروف ترين ماهاسامادهي هاي بزرگ اين عصر متعلق به قديس اعظم، سوامي شيواناندا است كه با مرگي اختياري از دنيا رفته است.

🌿🧘🔮🧘🌿

#مرگ_ارادی #ماها_سامادی #مولانا #مثنوی #عطار #راهی_بسوی_خدا

@pathwaystogod
@mazeye_malakoot