🌿✨🌸✨🔮✨🌸✨🌿

🎆 حقيقت را تنها از راه هماهنگي كامل دروني مي توان شناخت؛ ما معمولا آشفته و درهم و برهم و بسيار ناهماهنگ هستيم؛ در ما نه يك شخص بلكه هزاران شخص وجود دارد؛ داراي چندين ذهن هستيم كه هركدام ما را به يك سو مي كشانند؛ در ما به قدري سر و صدا وجود داردكه نمي توانيم تشخيص دهيم كدام صدا مال خود ماست؛ يك صدا مي گويد: " اين كار را بكن؛" صدايي ديگر مي گويد: " اين كار را نكن؛ " ما در همه حال تكه تكه هستيم؛ چون شيشه اي كه به زمين افتاده است خرد و از هم پاشيده ايم؛ اين است وضعيتي كه انسان خود را در آن مي يابد! تمام آن تكه ها را مي توان گرد هم آورد؛ مي توان آنها را در يك كل به هم پیوست، متبلور، يكپارچه و متحدشان ساخت؛ لحظه اي كه وجودت وحدت و يكپارچگي يابد، آهنگي پرشور نواخته مي شود؛ تمام صداها هم نوا مي شوند و تو فقط آنگاه مي تواني حقيقت هستي را ببيني، بشنوي و احساس كني؛ اين آهنگ هميشه هست اما ذهن ما چنان پر سر و صداست كه نمي توانيم آنرا احساس كنيم؛ با فرونشستن سر و صداي گوش خراش درون است كه مي توانيم آن نداي آهسته و آرام درون را بشنويم؛ و آنگاه بدون هيچ شك و ترديد و با يقين كامل در خواهيم يافت " اين صداي من است؛ اين هستي است كه با من سخن مي گويد؛ " و نداي درون، قطعي، مسلم و بي چون و چراست؛ تو در مورد آن ذره اي شك و ترديد به خود راه نخواهي داد؛ و فقط بر روي سنگ هاي يقين و اطمينان مي توان معبد زندگي را بنا كرد و گرنه معبد ما قلعه اي شني نخواهد بود.

🌿✨🌸✨🔮✨🌸✨🌿

#حقيقت #هماهنگى_درونى #نداى_درون #تعاليم_معنوى #راهی_بسوی_خدا

@pathwaystogod
@mazeye_malakoot

🌿✨🌸✨🔮✨🌸✨🌿

✨✨🎆 ارتعاشات انديشه 🎆✨✨
⚜️قسمت چهارم:

همچنین بر عوالمی که در انسان به ودیعه گذاشته شده این هوشمندی در تمامی کالبد ها به حقیقت خود ادامه خواهد داد تا شکل برتر و متعالی تری اتفاق بیفتد؛ به همین جهت است که اصل گیرندگی یا پذیرندگی از طریق چاکراها به ودیعه گذاشته شده است؛ اگر گرفته شود و استفاده بهینه شود خلقتی جدید اتفاق خواهد افتاد و اگر نه این تا به ابد ادامه خواهد داشت ، تا روزی که خدا مقرر کند. تغییر ایجاد شده به معنای متلاشی شدن نیست هوشی برتر همه چیز را تنظیم می کند و و همه آن ها را بر اساس ریتم آهنگ خاصی به کار می اندازد و تعداد متعددی از آن ها به هسته های اتمی بر خورد می کنند که این بستگی به تعداد آن ها و زمان به کار رفته دارد ( نوترینو )؛ این بر مورد در سازش کامل با قانونی است که بر اساس آن هیچ تغییر و یا تجلی از ماهیتی نا متقارن برخوردار نیست؛ انسان با هماهنگی با این ریتم آهنگ می تواند این برخورد ها را تسريع بخشد به گونه ای که نیاز های او در لحظه بر طرف شود؛ انسان می تواند با این روند، تکامل پیدا کند.
این دخالت در کار طبیعت نیست بلکه هماهنگی به جهت ساختن ریتمی یا ارتعاشی است که انسان را متعالی می کند و این همان هماهنگی و وحدت نهایی که تمام ادیان از آن یاد کردند؛ زمانی که تن ما هماهنگ باشد ما خود این ارتعاشات را خلق خواهیم کرد و وجود ما برای کائنات و دیگر موجودات باعث رشد و تعالی دیگران خواهد شد؛ چه زیبا است که انسان بتواند بر تمام شرایط زندگی حکم فرما باشد و ریاست داشته باشد؛ تسلط بر روح و دستوراتی که روح به کالبد های پایین می دهند بهترین روش برای رسیدن به آن هماهنگی است که دائما روح خدا را فراخوان می کنیم و تمام قابلیت ها روح با خود به دنیای پایین تر می آورد و همچنین کالبد های پایین تر؛.. هر کجا هستی همیشه به فکر کمال باش و حالت تعالی را فراموش نکن چه در زمان فعالیت و چه در زمان خواب می توان کمال را در اندیشه خود همیشه حکم فرما کنی.

«موکتى»

🌿✨🌸✨🔮✨🌸✨🌿

#ارتعاشات_انديشه #کمال_معنوى #کالبدها #نوترينو #هماهنگى_الهى #متافيزيک #راهی_بسوی_خدا

@pathwaystogod
@mazeye_malakoot

🌿✨🌸✨🔮✨🌸✨🌿

✨✨🎆 همسويى با کائنات 🎆✨✨

بر خلاف طبیعت و کائنات عدم همسویی انسان ساختمان وجودی او را به هم می ریزد؛ ریتم بدن خسته شده و به هم میریزد و با به هم خوردن هماهنگی انسان با کائنات ، تعادل جسمی و روانی او به هم میریزد؛ افراط در هر کاری این تعادل را به هم میریزد؛ الزام مذهب به همین جهت است؛ مشروبات الکلی ، مخدر ها ، انحرافات اخلاقی وجنسی و مسائلی از این قبیل باعث پیری زود رس انسان خواهد شد؛ عدم همسویی و هماهنگی انسان با طبیعت و انرژی حاکم بر طبیعت و قوانین الهی باعث می شود که انسان بزرگترین صدمه را به وجود خود بزند و از همه مهم تر بزرگترین صدمه اتفاق افتاده به ژن ها و سلول های بدن خویش است انرژی زیادی از دست می رود و حتی انرژی های لازم که در اطراف اوست به علت به هم ریختگی روان و جسم و خستگی از دست می دهد.

«موکتى»

🌿✨🌸✨🔮✨🌸✨🌿

#همسويي #هماهنگى #تعاليم_معنوى #راهی_بسوی_خدا

@pathwaystogod
@mazeye_malakoot

🌿✨🌸✨🔮✨🌸✨🌿

✨✨🎆 روح چگونه با سیستم عصبی انسان هماهنگ می شود؟ 🎆✨✨

🔵برای حرکت یک ذره لازم است که تغییری در فضای کوانتومی اطراف آن ذره صورت گیرد و این تغییر باعث تغییر در نسبت های فضای کوانتومی مادی به خلاء (فضای غیرمادی) شده و در نتیجه موجب حرکت ذرات می شود. این ذرات چه مادی باشند و چه غیرمادی می توانند در یک میدان متغییر کوانتومی به حرکت درآیند. نمونه واضح این نوع حرکت را می توان در حرکت الکترون ها در داخل سیم دید. تغییر میدان الکترومغناطیسی در اطراف یک سیم رسانا می تواند جریان الکتریکی در داخل سیم به وجود آورد. این تغییر میدان در حقیقت تغییر فضای کوانتومی در اطراف الکترون های داخل سیم می باشد و در نتیجه الکترون ها را در داخل سیم به حرکت در می آورد. مشابه همین فرآیند را می توان در تابش نور مریی نیز مشاهده نمود. وقتی از یک رشته سیم جریانی از الکترون ها عبور داده می شود و این فضا در ناحیه کمی محصور می شود سیم در آن ناحیه تغییر میدان داده و باعث فرار ذرات فوتون از آن ناحیه می شود. در فرآیند اول نیز در حقیقت ذراتی که باعث ایجاد میدان الکترومغناطیس در اطراف سیم شده بودند ذرات فوتونی بودند که با نزدیک شدن به فضای اطراف الکترون ها فضای کوانتومی اطراف آنها را تغییر داده و به این طریق باعث حرکت آنها می شوند. حال این سوال مطرح می شود که چگونه می توان فضای کوانتومی را در یک ناحیه تغییر داد؟ جواب این سوال ساده است حضور ماده و حرکت ماده در ناحیه ای از فضا می تواند در آن ناحیه تغییر فضا ایجاد نماید و باعث افزایش فضای مادی شود.

🔵به این ترتیب در فضایی که نور تابیده می شود تغییر نسبت فضای کوانتومی به سمت افزایش فضای مادی حاصل می شود. و به همین ترتیب نزدیک شدن هر ذره مادی به سمت یک ناحیه مشخص در آن ناحیه فضای مادی را افزایش می دهد و در نتیجه باعث تغییر در فضای مادی می شود. به این ترتیب با دور و نزدیک کردن هر ذره مادی در یک محیط مشخص می توان تغییراتی را در فضای آن ناحیه ایجاد نمود و موجب حرکت ذرات مختلف در آن ناحیه را فراهم نمود. به عنوان مثال نزدیک و دور کردن فوتون های الکترومغناطیس به یک سیم رسانا می تواند جریان الکتریکی ایجاد نماید و به همین ترتیب می توان یک جریان از ذرات مادی دیگر و یا ذرات غیرمادی ایجاد نمود. وقتی در یک سیم جریان مادی در یک جهت به حرکت در می آید در جهت مخالف نیز یک جریان غیرمادی به حرکت در خواهد آمد. به این ترتیب که ذرات مادی در اثر تغییر میدان به یک سمت هل داده می شوند و ذرات غیرمادی نیز به سمت مخالف کشیده می شوند.

🌿✨🌸✨🔮✨🌸✨🌿

#هماهنگى_روح_با_سيستم_عصبى #کوانتوم #راهی_بسوی_خدا

@pathwaystogod
@mazeye_malakoot

🌿✨🌸✨🔮✨🌸✨🌿

✨✨🎆 روح چگونه با سيستم عصبى انسان هماهنگ ميشود؟ 🎆✨✨
⚜️ قسمت دوم :

علت اینکه الکترونها تنها با تغییر میدان به حرکت در می آیند در این است که الکترونها وقتی در یک میدان متغیر قرار داده می شوند، به سمتی به حرکت در می آیند که دارای فضای مادی بیشتری است و از آنجا که شدت تابش فوتون ها در اطراف آنها متفاوت است و در نقاطی از فضا شدت تابش بیشتر است، بنابراین فضا در آن ناحیه دارای دارای فضای کوانتومی مادی بیشتری است و در نتیجه نزدیک و دور کردن منبع تولید این نوع فوتون ها(آهنربا) باعث پرش الکترون ها به سمت فضای کوانتومی مادی می شود و دور و نزدیک کردن میدان متغییر در اطراف سیم مانند یک پدال دوچرخه باعث به جلو راندن الکترون ها در آن میدان می شود. از همین رو با توجه به این موضوع ذرات غیرمادی در داخل محیط نیز از محیط مادی تر به سمت محیط غیرمادی تر حرکت کرده و یک حرکت در خلاف جهت ایجاد می نمایند.

🔵این موضوع در یک رشته سیم اهمیت چندانی ندارد. ولی در سلول های عصبی دارای اهمیت زیادی می باشد زیرا در سیستم عصبی انسان دو نوع از حرکت وجود دارد، یک حرکت مربوط به جریان الکتریکی است که پیام های مختلف را به صورت سیگنال منتقل می نماید و دیگری حرکت بالعکس ذرات غیرمادی در همین ساختار می باشد. هر سیگنالی که در سیستم عصبی ما به حرکت در می آید یک جریان غیرمادی را نیز به صورت برعکس ایجاد می نماید که این جریان سیستم عصبی بسیار مهم می باشد و بسیاری از فرآیندهایی که خارج از توضیح حرکات مادی است را می توان با آن توضیح داد.

این موضوع نشان می دهد که در یک سیستم دارای روح مانند بدن انسان علاوه بر ارتباط مغز با عضلات در ایفای نقش های حیاتی عضلات نیز می توانند با مغز در ارتباط باشند، زیرا وقتی یک سیگنال عصبی از مغز به سمت یک عضله تولید می شود یک سیگنال عصبی غیرمادی نیز در جهت عکس به حرکت در می آید و به سمت مغز فرستاده می شود و این موضوع نشان می دهد که این مغز نیست که به تنهایی عضلات و اعضا را اداره می کند بلکه اعضای بدن نیز می توانند به صورت مستقل مغز را اداره نمايند .

🌿✨🌸✨🔮✨🌸✨🌿

#هماهنگى_روح_با_سيستم_عصبى #کوانتوم #راهی_بسوی_خدا

@pathwaystogod
@mazeye_malakoot

🌿✨🌸✨🔮✨🌸✨🌿

روح چگونه با سيستم عصبى انسان هماهنگ ميشود؟
قسمت سوم:

این موضوع در برخی از موارد حیاتی می باشد مانند مواقعی که بدن خود عکس العمل مغز را سنجیده و باعث کنترل های غیرارادی در ما می شود. در بسیاری از بیماران مغزی با اینکه مغز از کار افتاده است ولی سایر اعضای بدن در حال کار می باشد که این موضوع نشان می دهد که علاوه بر سیگنال هایی که مغز برای کنترل اعضاء ارسال می نماید سیگنال های دیگری نیز وجود دارد که در حالتی که مرگ مغز پیش می آید در حال کنترل مغز می باشند. این سیگنال ها به طور برعکس از عضلات به مغز فرستاده می شوند و با کنترل مغز دستورات لازم را از آن گرفته و در نتیجه اجازه می دهند بدن همچنان فعال باقی بماند. این موضوع باعث می شود که تلاش اعضای دیگر در مواردی باعث احیای مغز و ایجاد سیگنال از مغز به عضلات شود و بیمار بعد از مرگ مغزی مجددا به زندگی باز گردد.

🌿✨🌸✨🔮✨🌸✨🌿

#هماهنگى_روح_با_سيستم_عصبى #کوانتوم #راهی_بسوی_خدا

@pathwaystogod
@mazeye_malakoot

🌿✨🌸✨🔮✨🌸✨🌿

✨✨🎆 تائو و کل نگرى 🎆✨✨

تائوئيسم قوی ترین مکتبی است که در زمین یک پيوستگی دائم را در جهان هستی شناخته و باور دارد؛ تائو اعتقاد به پیوستگی جهان دارد و هیچگونه تضادی در جهان نمی شناسد؛ انسان را جزئی از عالم و عالم را جزئی از انسان یا هستی او؛ در هر لحظه از هستی زندگی ما با طبیعت عجین می شود و هم دیگر را در خود دارد؛ عالم کبیر در عالم صغیر و عالم صغیر یا عالم کبیر.
ذات فلسفه چینی در ادراک ترکیب کل است که به آن تائو یا دائو می گویند؛ همان اصل یین و یانگ و نر و ماده و مثبت و منفی هیچگونه تضادی در آن ها وجود ندارد؛ بلکه دو روی یک سکه اند؛ در فلسفه غرب به این تزو یا آنتی تز می گویند؛ این تاثیر متقابل نشان می دهد که این دو ضد یکدیگر نیستند؛ دو روی مکمل که به آن تائو می گویند؛ به عبارتی ساده تائو مجموع خوب و بد دنیا است؛ بدون تفکیک مثبت و منفی هر دو از یک سر چشمه اند؛ بین این دو هیچ تضادی نیست؛ بلکه در هماهنگی دائم روز به کمک شب ، مرگ به کمک زندگی و مرد به کمک زن و... باالعکس هستند؛ بودن و نبودن نیز به همین شکل؛ این دو فرقی با هم ندارند و دو مرحله از آفرینش الهی است؛ انسان خود را با زمین هماهنگ می کند؛ زمین با آسمان ، آسمان با تائو و تائو خود را با طبیعت هماهنگ می کند؛ لائوتسه پنج قرن پیش از میلاد مسیح در چین تائو را بنیانگذاری کرد؛ تمام تائو مبتنی بر ارتباط با انسان و طبیعت است؛ هماهنگی و تعادل بین انسان وکیهان در سرتاسر این فلسفه یا مکتب دیده می شود؛ کنفوسیوسیم ( فلسفه و مکتب کنفوسيوس ) نیز همین اعتقاد را دارد؛ هر دو این مکتب ها اعتقاد مشترک دارد؛ تائوئیسم فلسفه دوگانگی و تعادل بین این دوگانکی است؛ به عبارتی خوب بودن و بد وجود ندارد؛ وجود بد همانقدر لازم است که خوب ، شب بدون روز معنی ندارد؛ به شب همانقدر نیاز است که به روز؛ نمی توان یکی را در ضد دیگری در نظر گرفت؛ چون این دو مرتب در یک چرخه در حال چرخش است؛ وقتی همه چیز در دنیای محسوسات پابه عرصه گذاشت ، شروع به یک نوسان کرد؛ این نوسان در یک دایره موج مانند در میان دو نیرو در حال حرکت است.

«موکتى»

🌿✨🌸✨🔮✨🌸✨🌿

#تائو #کل_نگرى #کنفوسيوسيم #هماهنگى #تضاد #راهی_بسوی_خدا

@pathwaystogod
@mazeye_malakoot

🌿✨🌸✨🔮✨🌸✨🌿

✨✨🎆 تائو و کل نگرى 🎆✨✨
⚜️قسمت دوم:

....که انرژی این نوسان به عالم تعادل می بخشد و این همان فاصله ای است که خوب و بد در آنجا ترکیب می شوند، انرژی مفیدی آزاد می شود که باعث تغییر مفید در شخص و جهان می شود؛ سخت و ‌آسان همدیگر را تکمیل می کنند؛ بلند و‌کوتاه به یکدیگر کمک می کنند؛ بالاو پایین بر یکدیگر قرار گرفته اند؛ جلو و عقب ، بالا و پایین ، چپ و راست همگی با یکدیگر در تعادل هستند؛ این نشانه طبیعی بین نیرو های طبیعت یا هستی است؛ و نشان می دهد که نیروها چگونه بر هم سوار یا بر هم وصل هستند؛ دنیایی در دنیای دیگر ، حالتی در حالت دیگر ، جهانی کریستالی شکل که از همه طرف با اجزای دیگر اتصال دارد (درست شبیه ساختار کریستال ) تائو در عالم شناخته می شود؛ بعضی ها می گویند تائو نیروی ماقبل آخر جنبش عالم یا نیروی پیش از پیدایش کیهان است؛ یعنی تائو حتی قبل از بیگ بنگ نیز وجود داشته و تائو بوده که انرژی انفجار را رها کرده؛ پس تائو ندیدنی ، نشنیدنی و لمس ناپذیر است؛ نیرویی که ناگفتنی است و از هم در نبودن است که به اوج میرسد؛ نیستی که از آن هستی اتفاق می افتد نبودنی که از آن به بود می رسد؛ تائو قانون جاودانی است که بستر تمام پدیده های متغیر جهان است؛ جاوید ، ابدی و فراگیر؛ از به کار بردن هیچگاه تمام نمی شود؛ سرچشمه همه چیز به تائو ربط دارد؛ به عبارتی ساده تر تائو آن است که همه چیز از او هستی می یابد؛ منبع تمام انرژی های کائنات تائو است؛ هر چیزی که از تائو منفعت می گیرد را بهره ای است که به آن ته ( te ) می گویند؛ بین این دو نیز ارتباطی تنگاتنگ وجود دارد؛ ( تائو و ته )؛ ته به معنای رساننده حالت طبیعی همه آن چیزی که وجود دارد؛ ته کمک می کند که انرژی تائو دریافت شود؛ فلسفه تائوئیسم معتقد به این است که انسان بایستی به سازگاری با انرژی که در همه جهان حرکت می کند برسد؛ چینی ها تائو را قانون ماقبل از بیگ بنگ می دانند؛ آن ها معتقد اند که تائو قبل از جهان هستی وجود داشته چرا که خدا وجود داشته؛ تائو انرژی خدا است ، هوشمندی یا عقل خدا است.

«موکتى»

🌿✨🌸✨🔮✨🌸✨🌿

#تائو #کل_نگرى #تضاد #هماهنگى #قانون_جاودانگى #راهی_بسوی_خدا

@pathwaystogod
@mazeye_malakoot

🌿✨🌸✨🔮✨🌸✨🌿

✨✨🎆 تائو و جهان هولوگرافيک 🎆✨✨

همه ما آنچنان برنامه ریزی شده ایم که جهان را تکه تکه می بینیم؛ اگر این همه درگیر اندیشیدن به بخش ها نبودیم و جهان را در تمامیت میدیدم؛ شاید هرگونه معجره ای در ما اتفاق بیفتد؛ تمام اعمال متافیزیکی به ما نشان می دهد جهان چیزی نیست جز یک رویای عینی یافته ( رویایی که با چشم دیده می شود؛ ) هر چیزی را که ذهن به طور قطعی باور می کند بی درنگ خلق خواهد شد و اتفاق می افتد؛ می توان نتیجه گرفت تمام اعمال فرا روانی همگی محصول ذهن هستند؛ در تمامی عرفان های دنیا همگی معتقد اند که میدان نامحسوسی از انرژی در اطراف بدن وجود دارد؛ یک انسان می توان آنچنان نورانی شود که حتی با چشم معمول آن را بتوان دید؛ ما معتقدیم که انسان در هفت لایه تشکیل شده است؛ لایه های تو در تو که در هم ادغام شده اند؛ این لایه ها دارای مرکز انرژی مخصوص به خود هستند؛ از طریق همین مراکز به یکدیگر متصل هستند؛ حالت های روانی و شخصیت های انسانها میدان مغناطیسی آن ها را تحت تاثیر قرار می دهد؛ هر چه پیچیده تر باشد انسان نیز پیچیده تر خواهد شد؛ بدن جسمانی انسان در بین میدان های انرژی او فقط یک سطح از تراکم هاله اوست که به عینیت در آمده ( حسم فیزیکی ) این نشان دهنده هولوگراف است؛ هولوگراف از الگو های تداخلی بهره مند است؛ امواجی که مجزا هستند؛ ولی همزمان در امواج دیگر ادغام می شوند؛ دقیقا درست شبیه هاله بدن انسان؛ این تداخل به انسان این قدرت را می دهد که از تمامی کالبد های خود بتواند استفاده کند؛ به شرطی که دیدگاه خود را تغییر دهد یا بتواند کل نگری کند؛ از همین مورد می توانیم برای درمان بیماری ها استفاده کنیم؛ گفتیم همان چیزی که باعث ییماری شده همان می تواند سلامتی را ایجاد کند؛ ( یعنی ذهن )؛ ذهن خواستگاه تمام بیماری هاست؛ وقتی ذهن می تواند بیماری را ایجاد کند، می تواند بعد مخالف آن یعنی سلامتی را نیز ایجاد کند؛ اگر این میدان انرژی مثل یک طرح اولیه بدن را هدایت می کند؛ به این نتیجه می رسیم؛ حضور بیماری در یک میدان انرژی مقدمات بیمار شدن در جسم فیزیکی را محیا می کند.

«موکتى»

🌿✨🌸✨🔮✨🌸✨🌿

#تائو #جهان_هولوگرافيک #هماهنگى #ذهن_و_بيمارى #راهی_بسوی_خدا

@pathwaystogod
@mazeye_malakoot

🌿✨🌸✨🔮✨🌸✨🌿

✨✨🎆 تائو و جهان هولوگرافيک 🎆✨✨
⚜️قسمت دوم:

در جهان هولوگرافیک شکاف و جدایی وجود ندارد؛ اگر به شکل هولوگرافی نگاه کنیم دیدما فرو می ریزد؛ در جهان هولوگرافی است که می توانیم در تمام ابعاد حرکت کرد؛ ارتباط با موجودات ماورایی در جهان هولوگرافی است که امکان پذیر است؛ اگر از دید هولوگراف به جهان نگاه کنیم؛ هیچ‌مانعی بر سر راه جهان ها وجود ندارد.

و همه آن ها با هم در ارتباط هستند؛ اما اگر جدا جدا و منفک نگاه کنیم هیچ راهی به جهان های دیگر نیست و ما محکوم همان جهان هستیم که در آن زندگی می کنیم؛ تمامی آنچه در عالم متافیزیک اتفاق می افتد ، در خود ماست که اتفاق می افتد؛ کالبد های ما با جهان های دیگر ارتباط مستقیم دارد؛ مثل ارتباط چاکراهای ما با بدن ماست یا مثل ارتباط سلول های ما با بدن ما و همین طور تا به ریزترین ذره؛ گویی که همه جهان در خود ما وجود دارد؛ عالم صغیر در کبیر و و يا عالم کبیر در صغیر....

«موکتى»

🌿✨🌸✨🔮✨🌸✨🌿

#تائو #جهان_هولوگرافيک #هماهنگى #ذهن_و_بيمارى #عالم_کبير_و_صغير #چاکرا #هاله #راهی_بسوی_خدا

@pathwaystogod
@mazeye_malakoot