🌱🌸✨🔮✨🌸🌱
✨✨🍥 واقعیت روح 🍥✨✨
هر ایده پردازی به ناگزیر، حقیقت را می‌پوشاند. همه‌ی کسانی که می خواهند روح را تعریف کنند، از تعریف واقعی آن عاجز خواهند بود. چرا که در تلاش برای گفتن و تعریف چیزی هستند که نه می توان گفت و نه می توان تعریف کرد. همه تعریف‌ها از روح و خدا دستاویزند.
برای کسی که گل را ندیده، اما آب را می شناسد بایستی گل را از طریق آب توضیح داد. هر تعریفی به تعریف و چیز دیگر وابسته است.
منظور ما از آگاهی جنبشی در راستای زنده بودن کامل است. شما هنوز به معنای کامل زنده نیستید. گه گاهی این را خود نیز متوجه می شوید. زمانی که زنده‌ترید احساس شادمانی می‌کنید. شادمانی چیزی نیست مگر نگرشی به سرزندگی بیشترتان. اگر کسی را دوست داشته باشید، با او زنده‌تر می شوید و این سرزندگی بیشتر به شما احساس خوشبختی می‌بخشد. آن هنگام به آن روی می‌آورید که دلایل خوشبختی خود را روی کسی دیگر فرافکنی کنید.
زمانیکه با طبیعت روبرو می شوید، زنده‌تر می‌شوید. هنگامیکه در کوهستان هستید، زنده‌تر می شوید. اما زمانیکه با ماشین زندگی می کنید، بدلیل همه‌ی پیوندی که با آن‌ها دارید، احساس کمتر زنده بودن می‌کنید. شما با درختان و گیاهان زنده‌ترید. ما در ژرفای وجودمان همچون درختانیم. ما رونده‌ایم اما با ریشه هایی در هوا و آسمان نه در زمین.
زمانیکه به دریا و اقیانوس رو می کنیم احساس سرزندگی می کنیم. به این دلیل که زندگی، نخست در دریا و اقیانوس پای گرفت. بدن ما هنوز آمیزه‌ی آب اقیانوس و همچنین نمک اقیانوس را در خود دارد. اگر مرد باشید بیشتر از آنکه در کنار مرد دیگری باشید، بیشتر از کنار زن بودن احساس بودن و زنده بودن می‌کنید. و در کنار مردها کمتر از این. در کنار جنس مخالف که باشید انرژی بدنتان فوران و جریان به بیرون پیدا نمی‌کند. انرژی وجودتان شعله ور می شود و سر زنده می شوید وقتی در کنار جنس مخالف خود هستید. هر گاه احساس سرزندگی بیشتری کنید، شادمان‌تر خواهید شد.
زمانی که واژه‌ی روح را بکار می گیریم، منظور زنده بودن کامل است. زنده بودن همه سویه. نه با دیگران. بلکه با خودتان و حقیقت وجودی تان. زنده بودنی کامل بدون هیچ انگیزه‌ی بیرونی. اقیانوسی در کار نیست. خوتان اقیانوس می شوید. دلبند و معشوقی بیرونی وجود ندارد. و شما تنها و بدون انگیزه و نیاز بیرونی عشق و مهر می‌ورزید. ساده‌تر بگویم، شما شروع می کنید به خودی خود زنده باشید. به هیچکس و هیچ چیز وابسته نباشید. با این آزادی درونی، خوشبختی و سرور شما نمی تواند از دست برود. آگاهی و سرور شما از همه سو کامل است و به هیچ وجه نمی تواند از دست برود.
با این سرزندگی همه سویه، مسایل بسیاری رخ می دهند که براستی درک شدنی نیستند. مگر آنکه برایتان رخ داده شده باشند. شاید بتوان تعریفی ساده و اجمالی از روح را داشته باشیم. روح چیزی است از همه رو آگاه، از همه جهات زنده و از همه رو آکنده از سرور، بی‌آنکه از چیزی محدودیت یابد. زمانی که با تمام وجود شروع به عشق و مهر ورزیدن می کنید، یا زمانی که بتوانید بدون هیچ دلیل بیرونی شادمان باشید، آنگاه یک روح هستید، نه یک بدن.
منظور من از بدن بخشی از روح است که همیشه در پیوند با هستی‌ای بیرونی، هستی دارد. زمانی که که آغاز به غمگین بودن می کنید که چیزی مایه‌ی غم در کار باشد و یا زمانی احساس شادی می‌کنید که موضوعی شادمان کننده در بیرون وجود داشته باشد. و هیچگاه خود را بدون وجود چیز دیگری حس نمی کنیم. این حسی که در نبود چیزها بشما دست می دهد و شما در سرور و زندگی کامل و در آگاهی کامل سیر می کنید، معنای این را می دهد که روح خود را پیدا کرده اید.
مهمتربن موضوع برای دست یافتن به روح یا آتمن خود فعال ساختن تمامی چاکراها و جریان آزادانه‌ی انواع انرژی های موجود در کانال های انرژی و هفت کالبد تان است.
🌱🌸✨🔮✨🌸🌱
#روح #آتمن #انرژی #تعالیم_معنوی #راهی_بسوی_خدا
@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
✨✨🍥 واقعیت روح 🍥✨✨
هر ایده پردازی به ناگزیر، حقیقت را می‌پوشاند. همه‌ی کسانی که می خواهند روح را تعریف کنند، از تعریف واقعی آن عاجز خواهند بود. چرا که در تلاش برای گفتن و تعریف چیزی هستند که نه می توان گفت و نه می توان تعریف کرد. همه تعریف‌ها از روح و خدا دستاویزند.
برای کسی که گل را ندیده، اما آب را می شناسد بایستی گل را از طریق آب توضیح داد. هر تعریفی به تعریف و چیز دیگر وابسته است.
منظور ما از آگاهی جنبشی در راستای زنده بودن کامل است. شما هنوز به معنای کامل زنده نیستید. گه گاهی این را خود نیز متوجه می شوید. زمانی که زنده‌ترید احساس شادمانی می‌کنید. شادمانی چیزی نیست مگر نگرشی به سرزندگی بیشترتان. اگر کسی را دوست داشته باشید، با او زنده‌تر می شوید و این سرزندگی بیشتر به شما احساس خوشبختی می‌بخشد. آن هنگام به آن روی می‌آورید که دلایل خوشبختی خود را روی کسی دیگر فرافکنی کنید.
زمانیکه با طبیعت روبرو می شوید، زنده‌تر می‌شوید. هنگامیکه در کوهستان هستید، زنده‌تر می شوید. اما زمانیکه با ماشین زندگی می کنید، بدلیل همه‌ی پیوندی که با آن‌ها دارید، احساس کمتر زنده بودن می‌کنید. شما با درختان و گیاهان زنده‌ترید. ما در ژرفای وجودمان همچون درختانیم. ما رونده‌ایم اما با ریشه هایی در هوا و آسمان نه در زمین.
زمانیکه به دریا و اقیانوس رو می کنیم احساس سرزندگی می کنیم. به این دلیل که زندگی، نخست در دریا و اقیانوس پای گرفت. بدن ما هنوز آمیزه‌ی آب اقیانوس و همچنین نمک اقیانوس را در خود دارد. اگر مرد باشید بیشتر از آنکه در کنار مرد دیگری باشید، بیشتر از کنار زن بودن احساس بودن و زنده بودن می‌کنید. و در کنار مردها کمتر از این. در کنار جنس مخالف که باشید انرژی بدنتان فوران و جریان به بیرون پیدا نمی‌کند. انرژی وجودتان شعله ور می شود و سر زنده می شوید وقتی در کنار جنس مخالف خود هستید. هر گاه احساس سرزندگی بیشتری کنید، شادمان‌تر خواهید شد.
زمانی که واژه‌ی روح را بکار می گیریم، منظور زنده بودن کامل است. زنده بودن همه سویه. نه با دیگران. بلکه با خودتان و حقیقت وجودی تان. زنده بودنی کامل بدون هیچ انگیزه‌ی بیرونی. اقیانوسی در کار نیست. خوتان اقیانوس می شوید. دلبند و معشوقی بیرونی وجود ندارد. و شما تنها و بدون انگیزه و نیاز بیرونی عشق و مهر می‌ورزید. ساده‌تر بگویم، شما شروع می کنید به خودی خود زنده باشید. به هیچکس و هیچ چیز وابسته نباشید. با این آزادی درونی، خوشبختی و سرور شما نمی تواند از دست برود. آگاهی و سرور شما از همه سو کامل است و به هیچ وجه نمی تواند از دست برود.
با این سرزندگی همه سویه، مسایل بسیاری رخ می دهند که براستی درک شدنی نیستند. مگر آنکه برایتان رخ داده شده باشند. شاید بتوان تعریفی ساده و اجمالی از روح را داشته باشیم. روح چیزی است از همه رو آگاه، از همه جهات زنده و از همه رو آکنده از سرور، بی‌آنکه از چیزی محدودیت یابد. زمانی که با تمام وجود شروع به عشق و مهر ورزیدن می کنید، یا زمانی که بتوانید بدون هیچ دلیل بیرونی شادمان باشید، آنگاه یک روح هستید، نه یک بدن.
منظور من از بدن بخشی از روح است که همیشه در پیوند با هستی‌ای بیرونی، هستی دارد. زمانی که که آغاز به غمگین بودن می کنید که چیزی مایه‌ی غم در کار باشد و یا زمانی احساس شادی می‌کنید که موضوعی شادمان کننده در بیرون وجود داشته باشد. و هیچگاه خود را بدون وجود چیز دیگری حس نمی کنیم. این حسی که در نبود چیزها بشما دست می دهد و شما در سرور و زندگی کامل و در آگاهی کامل سیر می کنید، معنای این را می دهد که روح خود را پیدا کرده اید.
مهمتربن موضوع برای دست یافتن به روح یا آتمن خود فعال ساختن تمامی چاکراها و جریان آزادانه‌ی انواع انرژی های موجود در کانال های انرژی و هفت کالبد تان است.
🌱🌸✨🔮✨🌸🌱
#روح #آتمن #انرژی #تعالیم_معنوی #راهی_بسوی_خدا
@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
🌿✨🌸✨🔮✨🌸✨🌿
🎆 آنچه ایجاد می شود یا آنچه ساخته می شود نمی تواند روح باشد . ما ساختمانی را می سازیم که آن ساختمان سازنده خویش نیست ، بلکه ساخته می شود . روح خلق نمی شود . روح انسانی از خود خواست خود روح خلق می شود . آن عنصر که به دست هیچ کس ساخته نمی شود ، آتمن (روح ) است . اگر در تلاشمان برای جستجو در هستی عالم به آن برسیم ، اگر بتوانیم آن چيز که به وسیله هیچ کس خلق نشده به دست آوریم که ابدی و ازلی است ، آن وقت می توانیم به مفهوم خدا برسیم . آتمن و آتمن متعال دو چیز نیستند . بلکه یک چیز اند که از دو دیدگاه نگریسته می شود . اگر آن را در خود بیابیم . پس آن عنصر نه زاده شده و نه ساخته شده و نه خود آفریده است ، که آتما نامیده می شود . اگر آن را در دیگری بجوییم پارام آتمن . بدن را یک مخلوق آفریده ولی روح انسان نیميتواند مخلوق باشد . دانشمندان خیلی راحت می توانند جسم یک انسان را در لوله آزمایشگاهی پرورش دهند و از طریق این آزمایش نشان می دهند که بدن، آتمن نیست . بدن آتمی نیست . روح و جسم یک جا جمع نمی شوند . اگر جسم باشیم به خصلت های فیزیکی چون خوردن ، خوابیدن ، ریا ، شهوت و ... تمایل داریم و اگربه روح نزدیک شویم به خصلت خدایی نزدیک می شویم . سلول اولیه بدن، آتمن نیست . این سلول یک چیز مصنوعی است کسی دیگری آن را ساخته ، کسی مانند پدر و مادر ولی آیا روح یا آتمن را پدر یا مادر ساخته . آتمن قائم به خود است . و همیشه قائم به خود باقی می ماند .
"موکتى"
🌿✨🌸✨🔮✨🌸✨🌿
#آتمن #پارام_آتمن #روح_ابدى #تعاليم_معنوى #راهی_بسوی_خدا
@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
🎆 آنچه ایجاد می شود یا آنچه ساخته می شود نمی تواند روح باشد . ما ساختمانی را می سازیم که آن ساختمان سازنده خویش نیست ، بلکه ساخته می شود . روح خلق نمی شود . روح انسانی از خود خواست خود روح خلق می شود . آن عنصر که به دست هیچ کس ساخته نمی شود ، آتمن (روح ) است . اگر در تلاشمان برای جستجو در هستی عالم به آن برسیم ، اگر بتوانیم آن چيز که به وسیله هیچ کس خلق نشده به دست آوریم که ابدی و ازلی است ، آن وقت می توانیم به مفهوم خدا برسیم . آتمن و آتمن متعال دو چیز نیستند . بلکه یک چیز اند که از دو دیدگاه نگریسته می شود . اگر آن را در خود بیابیم . پس آن عنصر نه زاده شده و نه ساخته شده و نه خود آفریده است ، که آتما نامیده می شود . اگر آن را در دیگری بجوییم پارام آتمن . بدن را یک مخلوق آفریده ولی روح انسان نیميتواند مخلوق باشد . دانشمندان خیلی راحت می توانند جسم یک انسان را در لوله آزمایشگاهی پرورش دهند و از طریق این آزمایش نشان می دهند که بدن، آتمن نیست . بدن آتمی نیست . روح و جسم یک جا جمع نمی شوند . اگر جسم باشیم به خصلت های فیزیکی چون خوردن ، خوابیدن ، ریا ، شهوت و ... تمایل داریم و اگربه روح نزدیک شویم به خصلت خدایی نزدیک می شویم . سلول اولیه بدن، آتمن نیست . این سلول یک چیز مصنوعی است کسی دیگری آن را ساخته ، کسی مانند پدر و مادر ولی آیا روح یا آتمن را پدر یا مادر ساخته . آتمن قائم به خود است . و همیشه قائم به خود باقی می ماند .
"موکتى"
🌿✨🌸✨🔮✨🌸✨🌿
#آتمن #پارام_آتمن #روح_ابدى #تعاليم_معنوى #راهی_بسوی_خدا
@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
🌿✨🌸✨🔮✨🌸✨🌿
✨✨🎆 آگاهى آتمن 🎆✨✨
علم می گوید که الکتریسیته محصول ترکیبی از دو ماده نیست. علم به الکتریسیته، عنصر خود ساخته می گوید. یعنی نمی تواند خلق شود. امکان دارد در آینده دور یا نزدیک بعد از اینکه الکتریسیته شناخته شود ، دیده شود که هم یک عنصر است ، که تنها چیزی که باقی خواهد ماند یک آگاهی است. هیچ کس سنگ را به حساب نمی آورد. ما ، موجودات را به رو دسته تقسیم می کنیم :"ماده و انرژی ". سنگ از دید ما یک ماده است. اما زمانی که سنگ تجزیه شد در نتیجه تجزیه و تحلیل در اتم دیگر ماده وجود نداشت. بلکه آنچه باقی مانده انرژی بود.
در آزمایشات متوالی علم فهمید که هر آنچه وجود دارد یک انرژی است. ماده خودش انرژی است و جوهری به نام ماده نمی تواند وجود داشته باشد. زمانی که شما یک سنگ را در دست و در دست دیگر برق را بگیرید فرق آن دو روشن خواهد شد. خواهید فهمید که یک سنگ ، سنگ است. وآنچه از سیم عبور می کند انرژی است. فرق بسیاری بین آن دو است. اما علم فهمید با شکستن و تجزیه کردن یک سنگ می توان به انرژی رسید که می توان از میان سیم برق عبور کند. آن یک ذره الکتریکی بود. آن ذره الکتریکی همان انرژی اتمی است. اگر اجزا الکتریکی آن را جدا کنیم. دیگر H² منفی وجود نخواهد داشت تنها چیزی که باقی می ماند همان انرژی الکتریکی یا اتمی است که نمی توانیم آن انرژی را نابود کنیم.
آن 120 هزار نفری که در ژاپن کشته شدند نمی توانستند با لمس شدیدترین برق بمیرند یک اتم کوچک میزان بسیار زیادی برق تولید می کند و با تغییر شکل آن به برق، اتم نابود می شود. علم می گوید فقط انرژی باقی است. یک فرقی باقی است و آن تمیز بین انرژی و آگاهی است. زمانی که ما برق را لمس می کنیم می فهمیم که انرژی است اما وقتی با کسی صحبت نمی کنیم آن شخص یک انرژی است. همچنین آگاهی او را حس می کنیم. اگر جریان الکتریکی برقرار باشد ضبط صوت کار خواهد کرد. اما آنچه را که فقط گفته ام تکرار می کند اما زمانی که حرف می زند فقط انرژی است. پس زمانی که حرف می زنم فقط انرژی است. ( در نوار ضبط شده ) اما در حالت معمول به صورت زنده فقط انرژی نیست بلکه آگاهی نیز با اوست....
«موکتى»
🌿✨🌸✨🔮✨🌸✨🌿
#الکتريسيته #اتم #آگاهى #آتمن #انرژى #ماده #راهی_بسوی_خدا
@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
✨✨🎆 آگاهى آتمن 🎆✨✨
علم می گوید که الکتریسیته محصول ترکیبی از دو ماده نیست. علم به الکتریسیته، عنصر خود ساخته می گوید. یعنی نمی تواند خلق شود. امکان دارد در آینده دور یا نزدیک بعد از اینکه الکتریسیته شناخته شود ، دیده شود که هم یک عنصر است ، که تنها چیزی که باقی خواهد ماند یک آگاهی است. هیچ کس سنگ را به حساب نمی آورد. ما ، موجودات را به رو دسته تقسیم می کنیم :"ماده و انرژی ". سنگ از دید ما یک ماده است. اما زمانی که سنگ تجزیه شد در نتیجه تجزیه و تحلیل در اتم دیگر ماده وجود نداشت. بلکه آنچه باقی مانده انرژی بود.
در آزمایشات متوالی علم فهمید که هر آنچه وجود دارد یک انرژی است. ماده خودش انرژی است و جوهری به نام ماده نمی تواند وجود داشته باشد. زمانی که شما یک سنگ را در دست و در دست دیگر برق را بگیرید فرق آن دو روشن خواهد شد. خواهید فهمید که یک سنگ ، سنگ است. وآنچه از سیم عبور می کند انرژی است. فرق بسیاری بین آن دو است. اما علم فهمید با شکستن و تجزیه کردن یک سنگ می توان به انرژی رسید که می توان از میان سیم برق عبور کند. آن یک ذره الکتریکی بود. آن ذره الکتریکی همان انرژی اتمی است. اگر اجزا الکتریکی آن را جدا کنیم. دیگر H² منفی وجود نخواهد داشت تنها چیزی که باقی می ماند همان انرژی الکتریکی یا اتمی است که نمی توانیم آن انرژی را نابود کنیم.
آن 120 هزار نفری که در ژاپن کشته شدند نمی توانستند با لمس شدیدترین برق بمیرند یک اتم کوچک میزان بسیار زیادی برق تولید می کند و با تغییر شکل آن به برق، اتم نابود می شود. علم می گوید فقط انرژی باقی است. یک فرقی باقی است و آن تمیز بین انرژی و آگاهی است. زمانی که ما برق را لمس می کنیم می فهمیم که انرژی است اما وقتی با کسی صحبت نمی کنیم آن شخص یک انرژی است. همچنین آگاهی او را حس می کنیم. اگر جریان الکتریکی برقرار باشد ضبط صوت کار خواهد کرد. اما آنچه را که فقط گفته ام تکرار می کند اما زمانی که حرف می زند فقط انرژی است. پس زمانی که حرف می زنم فقط انرژی است. ( در نوار ضبط شده ) اما در حالت معمول به صورت زنده فقط انرژی نیست بلکه آگاهی نیز با اوست....
«موکتى»
🌿✨🌸✨🔮✨🌸✨🌿
#الکتريسيته #اتم #آگاهى #آتمن #انرژى #ماده #راهی_بسوی_خدا
@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
🌿✨🌸✨🔮✨🌸✨🌿
✨✨🎆 آگاهى آتمن 🎆✨✨
⚜️قسمت دوم:
ضبط صوت قادر نیست هیچگونه تغییری را بدهد فقط آنچه را که گفته اند تکرار می کند، تمایز میان آگاهی و انرژی هنوز هم وجود دارد. از سه عالم مادی انرژی و آگاهی دو تا باقی مانده انرژی و آگاهی آنچه که در هر چیز بعد از بررسی عمیق باقی خواهد ماند آگاهی نام گرفته است. این آگاهی اتمن(روح) است. "پس روح چیزی نیست جز آگاهی واژه سات چیت آناندا واژه معروفی است که با آن کلمه ی اتمن را معنی می کند. سات به معنای هستی و حقيقت است ، آنچه که هست ، آنچه که همیشه وجود دارد. و هرگز محروم نبوده. واژه چیت یعنی آگاهی نه فقط وجود دارد ، بلکه به وجود خود آگاه است. چیت یعنی از حضور خود آگاه است. مثلا سنگ روی زمین افتاده یک وجود محض است اگر آن سنگ بداند که وجود دارد ، آن وقت آن سنگ آگاهی دارد. آناندا به معنی سعادت و سرور است.
«موکتى»
🌿✨🌸✨🔮✨🌸✨🌿
#الکتريسيته #اتم #آگاهى #آتمن #انرژى #ماده #سات_چيت_آناندا #راهی_بسوی_خدا
@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
✨✨🎆 آگاهى آتمن 🎆✨✨
⚜️قسمت دوم:
ضبط صوت قادر نیست هیچگونه تغییری را بدهد فقط آنچه را که گفته اند تکرار می کند، تمایز میان آگاهی و انرژی هنوز هم وجود دارد. از سه عالم مادی انرژی و آگاهی دو تا باقی مانده انرژی و آگاهی آنچه که در هر چیز بعد از بررسی عمیق باقی خواهد ماند آگاهی نام گرفته است. این آگاهی اتمن(روح) است. "پس روح چیزی نیست جز آگاهی واژه سات چیت آناندا واژه معروفی است که با آن کلمه ی اتمن را معنی می کند. سات به معنای هستی و حقيقت است ، آنچه که هست ، آنچه که همیشه وجود دارد. و هرگز محروم نبوده. واژه چیت یعنی آگاهی نه فقط وجود دارد ، بلکه به وجود خود آگاه است. چیت یعنی از حضور خود آگاه است. مثلا سنگ روی زمین افتاده یک وجود محض است اگر آن سنگ بداند که وجود دارد ، آن وقت آن سنگ آگاهی دارد. آناندا به معنی سعادت و سرور است.
«موکتى»
🌿✨🌸✨🔮✨🌸✨🌿
#الکتريسيته #اتم #آگاهى #آتمن #انرژى #ماده #سات_چيت_آناندا #راهی_بسوی_خدا
@pathwaystogod
@mazeye_malakoot