ॐ مزه ملکوت ॐ
735 subscribers
8.15K photos
144 videos
12 files
95 links
"روانشناسی، فراروانشناسی، یوگا، مراقبه، مدیتیشن، انرژی مثبت، موفقیت، مباحث علمی، فلسفی و عرفانی ... "

ॐ Pathways to God ॐ
Download Telegram
ذرات روح می توانند در مواجه با ظرف خود، به سرعت با ذرات موجود در ظرف همراه شوند و در مدت زمان بسیار کوتاهی می توانند مسیر حرکتی ذرات مادی را به نحوی در داخل خود به وجود آورند. این موضوع به صورت یک رد مادی در مسیر غیرمادی قابل تشخیص است. وقتی ذرات روح در محیط بدن قرار می گیرند تمامی حرکت ها در یک لحظه در ذرات روح اثر گذاشته و این اثرات در داخل ذرات حفظ می شوند روح می تواند در یک لحظه تمامی مکانیسم های حرکتی زیستی را در خود ثبت نماید و به این ترتیب می تواند به عنوان یک عامل حافظه ای در این خصوص به کار رود ولی کار مهم تر این ذرات ایجاد مکانیسم های تعادلی می باشد. وقتی ذرات روح در کنار ذرات مادی قرار می گیرند علاوه بر هماهنگی در حرکت با توجه به ارتباط ذرات غیرمادی در یک مجموعه کامل این ذرات قابلیت این را دارند که کل مجموعه را ببینند و به این صورت می توانند مکانیسم های مختلفی در قسمت های مختلف را برای بهبود عملکردی هماهنگ نماید.
◀️با توجه به توضیحات گفته شده ذرات تشکیل دهنده روح غیرمادی بدون حجم می باشد که در عین حال که می تواند به صورت ذرات بسیار زیادی در آمده و یک مجموعه بزرگ را فراگیرد می تواند به صورت یک ذره باشد. بنابراین در کنار خواص مختلف این ذرات وجود خاصیت تک ذره ای و چند ذره ای باعث ایجاد یک ارتباط وسیع بین این ذرات می شود. یعنی وقتی این ذرات به صورت یک ذره می شوند می توانند با تبادل اطلاعات از ذرات دیگر که در کنار آنها نمی باشند مطلع شوند و وقتی چند ذره ای می شوند می توانند از ذرات مادی مختلفی ویژگی های مختلف را کسب نمایند. تبادل چند ذره ای و تک ذره ای خاصیتی است که تنها برای ذرات غیرمادی قابل توضیح می باشد.
🍃🍂🌿🌸🌿🍂🍃
#روح #اکتوپلاسم #سیال
@mazeye_malakoot
🍃🍂🌿🌸🌿🍂🍃
🍥روح را بشناسیم🍥
روح جز جنبه فناناپذیر نفس انسانی چیز دیگری نیست. روح بر حسب نظریه مکاتب مختلف از سه، چهار، پنج یا هفت عنصر اصلی تشکیل شده، که اهمیت این مسئله در درجه دوم قرار میگیرد. ولی آنچه بیشتر از همه معمول و مطرح است و مطالب مکاتب کلاسیک آنرا مد نظر قرار داده اند روح را متشکل از سه عنصر می دانند.
روح انسانی عنصری غیرمادی، جاودانی و نامیرا، شاهد، حساس، پاک و تمیز است که توسط جسمی اثیری یا ماده سیالی (پریس پریت ) درقالب جسمانی که عنصری مادی و کثیف است گنجانده شده است. این ماده سیال فوق العاده رقیق، لطیف، غبارگونه و مه مانند بوده و با مه و غبار این جهان فرق می کند. تابع قوانین سرعت، حرکت، جاذبه زمین و هیچکدام دیگر از قوانین زمینی نمی باشد. چرا که خود دارای ماهیتی ماورایی و غیر زمینی است و بالطبع با هیچیک از معیارها و پارامترهای زمینی نیز قابل سنجش نمی باشد. یکی از علل مهم در عدم پذیرش و قبول این پدیده از سوی برخی افراد به همین عامل بستگی دارد، زیرا از کسانی که ماهیت وجودیشان همراه با تفکرات و باورهای نشات گرفته، از آن صد در صد زمینیست، چگونه می توان انتظارداشت، روحانی و آسمانی بیاندیشند، آنان جز به مادیات به هیچ چیزدیگری اعتقاد ندارند. و هیچ چیز روحانی و ماورایی و غیر مادی در درونشان تجلی نمی کند، الا آنکه بطریقی با منافع مادی و زمینی آنان ارتباط پیدا کند. این ماده سیال دارای نیرویی است بنام جسم سیال حیاتی، به این معنی که بخشی از ماده سیال جهانی می باشد و در وجود انسان بصورت انرژی عصبی ملاحظه می شود.
انرژی موجود در این ماده سیال انرژی حیاتی است و حلول آن در جسم، باعث زنده بودن جسم انسان گشته و بصورت همان جسم انسانی در می آید. این ماده روابط تنگاتنگ و بسیار نزدیکی با جسم دارد و در طول حیات تا تاثیرات فساد و ضایعات شدید عضوی، جراحی، قطع عضو، آثار خوشایند، درد و ناراحتیهای سنین بالا و کمال در ذات وجود مشهود می ماند.
در مجموع این ماده معرف تشخص قسمتی از ماده سیال جهانی همگانی است و در واقع پل ارتباطی مابین دنیای مادی که جسم مادی متعلق به آن است و جهان غیر مادی که روح به آن تعلق و بستگی دارد می باشد.
در حالات عادی این سه قشر گفته شده در وجود انسان با همدیگر تداخل کامل دارند بدون آنکه بتوانیم آنها را از هم تمیز داده تشخیص دهیم.
روح با مشخصات ذکر شده در ابتدای مطلب، بر جسمی که سرشار از شور زنده بودن و زیستن است حاکم است و جسم از آن پیروی می کند.
بنابراین، جسم یا جسد مادی در روی زمین تنها چیز قابل مشاهده و عامل و فاعل می باشد. پس از مرگ که کالبد مادی متلاشی می شود مانند گلی است که پژمرده و پرپر می گردد، سقوط می کند و فاسد می شود و دیگر قادر نیست به روح جاودان و نامیرا که دوباره به آزادی و رهایی دست یافته است جا دهد و روح در حالی کالبد و جسد را ترک می کند که بوسیله جسم اثیری پیچیده و احاطه شده است و همین اصل به او فردیت می بخشد و باعث می شود تا شکل انسانیش محفوظ بماند.
به عبارتی همان نفس در درون ماده سیالی قرار دارد و روح نامیده می شود. و به عبارتی دیگر روح همان موجود انسانی بدون جسم مادی است و چیز دیگری نیست.
🍃🍂🌿🌸🌿🍂🍃
#روح #جسم #سیال #اثیر
@mazeye_malakoot
🍃🍂🌿🌸🌿🍂🍃
🍥ماهیت روح🍥
💥قسمت سوم
حتی اگر به او بگوید در میان شعله های آتش است، درست مثل آنکه این امر واقعیت دارد، عکس العمل از خود نشان می دهد. در اینگونه خواب مغناطیسی چنانچه خواب کننده خیلی متبحر و نیرومند باشد قادر است شخصی را که به خواب رفته تا عمیقترین انواع خواب مغناطیسی فرو برد در یک نوع از این خواب های سنگین حالتی پیش می آید که کلیه ی احساسات فرد به خواب رفته از تن او خارج می شود و چنانچه دیگری را که او نیز تحت تاثیر خواب مغناطیسی قرار گرفته و به حالت روشن بینی رسیده است وادار کنند، اوضاع و احوال اولی را برای دیگران شرح دهد، خواهد گفت که اشعه ی رنگین خاصی از بدن وی خارج می شود به تدریج پشت سر او به فاصله ی چند قدمی به شکل دو ستون از نور به رنگهای زرد و آبی خودنمایی خواهد کرد و هرچه خواب سنگین تر باشد این دو ستون روشن تر و بزرگتر خواهد شد؛ در این موقع اگر سوزنی به بدن او فرو برند به هیچ وجه احساس درد و ناراحتی نخواهد کرد اما چنان چه این سوزن را به آن دو ستون روشن نزدیک کنند، صدای فریادش به آسمان می رسد. در آخرین مرحله از خواب مغناطیسی که از همه انواع خواب ها سنگین تر است، این دو ستون نوری که گفتیم پشت سر شخص به خواب رفته قرار گرفته است، به یکدیگر نزدیک و نزدیک تر می شوند تا آنکه تشکیل شکل یک آدم می دهد که از هر دیوار محکم و از هر در بسته ای می گذرد و مانیه تیزور می تواند او را به هر راه دوری که اراده کند بفرستد.
پیروان مکتب بقای روح می پرسند آیا این انسان نوری که از جمع شدن آن دو ستون زرد و آبی پدید آمده، این موجودی که با اشاره ی یک سوزن فریادش تا آسمان ها می رود همان روح یا درست تر گفته باشیم همان همزاد (پرسپری) نیست؟ و آیا این آدم ساخته شده از نور که به فرمان مانیه تیزور به اقصی نقاط عالم می رود، سیر و سیاحت روح را خارج از بدن نشان نمی دهد؟ به این سوال (گابریل دلان) عالم معروف روح شناس پاسخ می دهد؛ او می گوید جسد سیال روحی از جهات ظاهری و تشریحی عین جسد مادی است سپس به تجربیات دکتر هیک من اشاره می کند و می گوید او نیز مانند همکاران دیگرش موفق به امتحان اعمال اعضای داخلی ارواح (همزادها) گردیده و ضربان قلب و ریه ی آنها را تشخیص داده است.
قسمتی از نامه ای را که در این خصوص برای (اکساکوف) عالم شهیر روس نوشته است، برای شما نقل می کنم.
دکتر هیکمن به آن دانشمند روسی می نویسد: غالبا اتفاق افتاده که من میان روحی که ظاهر شده و مدیوم قرار گرفته ام و آنها را با وسایل مختلف تحت آزمایش های علمی بررسی کرده ام. من در هر یک از آنها (روح و مدیوم) تنفس و گردش خون را دیده ام و حتی قد و قطر بدن آنها را اندازه گرفته ام. این نکته را نیز خاطرنشان می کنم که ارواح هنگام ظاهر شدن ابتدا به صورت ابر رقیق و ملایمی هستند و بعد به تدریج به خود شکل می گیرند، تا وقتی که درست به صورت یک انسان خود را تمام عیار نشان دهد؛ لکن وقت رفتن به طور ناگهانی غیب می شود.
برخی از روح شناسان در مورد روشن بینی و بیداری خاطرات گذشته در افراد فرضیه ای دارند که در نوع خود شایان توجه است؛ می گویند روح ما برای تصفیه و پاک شدن از گناه هایی که مرتکب شده ایم در طول زمان به قالب های متعدد در می آیند و این امکان موجود است که دنباله کار خود را حتی در سیارات مسکون و متمدن دیگر ادامه دهند. برای نمونه همین که کاوش در کره زمین به پایان رسید به سیاره ی دیگری که تمدنش از ما پیشرفته تر است پرواز می کند و در آنجا در قالب یک نوزاد پا به سطح آن سیاره می گذارد و دنباله ی تکامل خود را طی می کند.
🍃🍂🌿🌸🌿🍂🍃
#روح #اکتوپلاسم #سیال #مدیوم #متافیزیک
@mazeye_malakoot