🍁🍃✨🔮✨🍃🍁
✨✨🍥 دودل نباش 🍥✨✨
هركاري كه مي كنيد آنرا بطور كامل انجام دهيد؛ فرض كنيد پياده روي را دوست داريد، ولي ناگهان حس مي كنيد كه ديگر كشش و ميلي به آن نداريد، بلافاصله بنشينيد، حتي يك قدم هم عليه خواست قبليتان برنداريد؛ هرچه را كه اتفاق مي افتد، بپذيريد و از آن لذت ببريد؛ هيچ چيز را به خود تحميل نكنيد؛ اگر دلتان مي خواهد حرف بزنيد، اگر دوست داريد ساكت باشيد، فقط حس تان را دنبال كنيد؛ به هيچ وجه حتي يك لحظه چيزي را به خودتان تحميل نكنيد، زيرا وقتي چيزي را تحميل كنيد، به دو قسمت تقسيم مي شويد و اين سرآغاز مشكل است؛ آنگاه تمام زندگي تان دوگانه مي شود؛ كل بشريت دوگانه شده است، زيرا به ما آموخته اند كه تحمل كنيم؛ آن قسمت از وجودتان كه دوست دارد بخندد، از آن قسمت ديگر كه اجازه نمي دهد بخنديد، جدا مي شود و آنگاه شما تقسيم مي شويد؛ تضاد در درونتان بوجود مي آيد؛ اين تضاد و اصطكاك مي تواند به شكافي بزرگ و بزرگتر تبديل شود و آنگاه مشكل، ايجاد پلي روي اين شكاف مي شود؛ در آيين ذن، مَثل زيبايي وجود دارد كه مي گويد: « وقتي نشسته اي، فقط بنشين؛ وقتي راه مي روي، فقط راه برو و مهم تر از همه دودل نباش... ».
🍁🍃✨🔮✨🍃🍁
#دودل_نباش #دوگانگی #تعالیم_معنوی #راهی_بسوی_خدا
@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
✨✨🍥 دودل نباش 🍥✨✨
هركاري كه مي كنيد آنرا بطور كامل انجام دهيد؛ فرض كنيد پياده روي را دوست داريد، ولي ناگهان حس مي كنيد كه ديگر كشش و ميلي به آن نداريد، بلافاصله بنشينيد، حتي يك قدم هم عليه خواست قبليتان برنداريد؛ هرچه را كه اتفاق مي افتد، بپذيريد و از آن لذت ببريد؛ هيچ چيز را به خود تحميل نكنيد؛ اگر دلتان مي خواهد حرف بزنيد، اگر دوست داريد ساكت باشيد، فقط حس تان را دنبال كنيد؛ به هيچ وجه حتي يك لحظه چيزي را به خودتان تحميل نكنيد، زيرا وقتي چيزي را تحميل كنيد، به دو قسمت تقسيم مي شويد و اين سرآغاز مشكل است؛ آنگاه تمام زندگي تان دوگانه مي شود؛ كل بشريت دوگانه شده است، زيرا به ما آموخته اند كه تحمل كنيم؛ آن قسمت از وجودتان كه دوست دارد بخندد، از آن قسمت ديگر كه اجازه نمي دهد بخنديد، جدا مي شود و آنگاه شما تقسيم مي شويد؛ تضاد در درونتان بوجود مي آيد؛ اين تضاد و اصطكاك مي تواند به شكافي بزرگ و بزرگتر تبديل شود و آنگاه مشكل، ايجاد پلي روي اين شكاف مي شود؛ در آيين ذن، مَثل زيبايي وجود دارد كه مي گويد: « وقتي نشسته اي، فقط بنشين؛ وقتي راه مي روي، فقط راه برو و مهم تر از همه دودل نباش... ».
🍁🍃✨🔮✨🍃🍁
#دودل_نباش #دوگانگی #تعالیم_معنوی #راهی_بسوی_خدا
@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
🌸✨🌿✨🔮✨🌿✨🌸
✨✨🍥 نرمي و ملايمت 🍥✨✨
نرمی و ملايمت است كه تو را نفوذپذير، باز و پذيرا و نسبت به اسرار هستي حساس مي سازد. كسانيكه نرم و ملايم نيستند و چون صخره سفت و سخت اند، زندگي را از كف مي دهند. زندگي مي گذرد بدون اينكه در آنان نفوذ كند و جاري شود. آنان نفوذناپذير هستند. زندگي براي آناني كه نرم، ملايم، عاشق، دلسوز و حساس اند سراسر خوشي است. خود زندگي مدرك اثبات خداست. با هزار يك مدرك ثابت مي كند كه خدا هست. اما براي انسانهاي سفت و سخت، براي انسانهاي صخره مانند، هيچ مدركي براي اثبات خدا وجود ندارد. خدا براي آنان قابل اثبات نيست، زيرا آنان هيچ حساسيتي ندارند تا خدا را احساس كنند. تمام احساسشان را از دست داده اند و فقط با فكر زندگي مي كنند. قلبشان را از دست داده اند. فقط يك سر هستند و سر زباله اي بيش نيست. قلب باش! حتي اگر مجبور شوي سر را از دست دهي، از دست بده. ارزشش را دارد. بي سر بودن زيباست اما با سر بودن زشت.
قرب حالتی است که تو به سکوت میرسی، حالتی که در آن صداهای سرت از بین رفته و بخار شده اند، وقتی که افکار تو را ترک کرده اند و تو کاملآ تنها هستی، حتی سایه ای از دیگران نیز در تو حضور ندارد، زمانیکه تو در حال از بین رفتن هستی.
وقتی بایزید به این قرارگاه رسید، ندایی را شنید که دستور می داد: «چیزی بخواه»
او پاسخ داد: «من خواسته ای ندارم»
ولی ندا اصرار داشت و گفت: «تو چیزی را بخواه»
بایزید باز هم پاسخ داد: «ولی چیزی برای خواستن نیست، زیرا من آرزویی ندارم»
ولی آن ندا بار دیگر تکرار کرد «بایزید چیزی بخواه»
بایزید پاسخ داد «پس من فقط تو را می خواهم»
آن ندا پاسخ داد: «تا زمانیکه حتی ذره ای از بایزید باقی است این امکان ندارد.»
بایزید فرصت را از دست داد. او درست در مرز بود. ولی شروع به خواستن کرده بود. او بازگشته بود تو با خواسته باز خواهی گشت، ذهن بازمی گردد. حتی اگر خواسته، خداوند باشد، مهم نیست. شاید تو فکر کنی چیزی که بایزید خواست قشنگ بوده: او خدا را خواسته بود. ولی خواسته، خواسته است. خواسته ذهن آرزومند را بازمی گرداند. بایزید بار دیگر وارد بازار شده بود، قرارگاه قرب از بین رفته بود. لحظه ای که او گفت «من فقط تو را می خواهم» بار دیگر «من» بازگشته بود و وقتی که من آنجا باشد، تولید «تو» می کند. وقتی من وجود داشته باشد تولید دوگانگی می کند و همه چیز در دوگانگی از دست می رود…
🌸✨🌿✨🔮✨🌿✨🌸
#دوگانگی #بایزید_بسطامی #نرمی_ملايمت #تعالیم_معنوی #راهی_بسوی_خدا
@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
✨✨🍥 نرمي و ملايمت 🍥✨✨
نرمی و ملايمت است كه تو را نفوذپذير، باز و پذيرا و نسبت به اسرار هستي حساس مي سازد. كسانيكه نرم و ملايم نيستند و چون صخره سفت و سخت اند، زندگي را از كف مي دهند. زندگي مي گذرد بدون اينكه در آنان نفوذ كند و جاري شود. آنان نفوذناپذير هستند. زندگي براي آناني كه نرم، ملايم، عاشق، دلسوز و حساس اند سراسر خوشي است. خود زندگي مدرك اثبات خداست. با هزار يك مدرك ثابت مي كند كه خدا هست. اما براي انسانهاي سفت و سخت، براي انسانهاي صخره مانند، هيچ مدركي براي اثبات خدا وجود ندارد. خدا براي آنان قابل اثبات نيست، زيرا آنان هيچ حساسيتي ندارند تا خدا را احساس كنند. تمام احساسشان را از دست داده اند و فقط با فكر زندگي مي كنند. قلبشان را از دست داده اند. فقط يك سر هستند و سر زباله اي بيش نيست. قلب باش! حتي اگر مجبور شوي سر را از دست دهي، از دست بده. ارزشش را دارد. بي سر بودن زيباست اما با سر بودن زشت.
قرب حالتی است که تو به سکوت میرسی، حالتی که در آن صداهای سرت از بین رفته و بخار شده اند، وقتی که افکار تو را ترک کرده اند و تو کاملآ تنها هستی، حتی سایه ای از دیگران نیز در تو حضور ندارد، زمانیکه تو در حال از بین رفتن هستی.
وقتی بایزید به این قرارگاه رسید، ندایی را شنید که دستور می داد: «چیزی بخواه»
او پاسخ داد: «من خواسته ای ندارم»
ولی ندا اصرار داشت و گفت: «تو چیزی را بخواه»
بایزید باز هم پاسخ داد: «ولی چیزی برای خواستن نیست، زیرا من آرزویی ندارم»
ولی آن ندا بار دیگر تکرار کرد «بایزید چیزی بخواه»
بایزید پاسخ داد «پس من فقط تو را می خواهم»
آن ندا پاسخ داد: «تا زمانیکه حتی ذره ای از بایزید باقی است این امکان ندارد.»
بایزید فرصت را از دست داد. او درست در مرز بود. ولی شروع به خواستن کرده بود. او بازگشته بود تو با خواسته باز خواهی گشت، ذهن بازمی گردد. حتی اگر خواسته، خداوند باشد، مهم نیست. شاید تو فکر کنی چیزی که بایزید خواست قشنگ بوده: او خدا را خواسته بود. ولی خواسته، خواسته است. خواسته ذهن آرزومند را بازمی گرداند. بایزید بار دیگر وارد بازار شده بود، قرارگاه قرب از بین رفته بود. لحظه ای که او گفت «من فقط تو را می خواهم» بار دیگر «من» بازگشته بود و وقتی که من آنجا باشد، تولید «تو» می کند. وقتی من وجود داشته باشد تولید دوگانگی می کند و همه چیز در دوگانگی از دست می رود…
🌸✨🌿✨🔮✨🌿✨🌸
#دوگانگی #بایزید_بسطامی #نرمی_ملايمت #تعالیم_معنوی #راهی_بسوی_خدا
@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
🌿✨🌸✨🔮✨🌸✨🌿
🎆 بسان پيوستن رودخانه به دريا، انسان مراقبه گر به هستي مي پيوندد و با آن يكي مي شود. آنگاه دوگانگي از ميان مي رود و اين همان تجربه فناناپذيري است. آنگاه تو وجود خواهي داشت اما نه جدا از كل. جزئي از كل مي شوي. جزيي اصلي و اساسي از كل. كساني كه به اين مرحله رسيده اند انسانهايي بيدار شده هستند. بدليل وجود نور، انسان بيدار شده را انسان به روشني رسيده مي خوانند. او نور درون خويش را ديده و اين بزرگترين تجربه زندگي است. زندگي به راستي فرصتي است براي ديدن نور درون، نوريافتن و به روشني رسيدن.
🌿✨🌸✨🔮✨🌸✨🌿
#نور_درون #مراقبه #دوگانگی #جزيی_از_کل #نعالیم_معنوی #راهی_بسوی_خدا
@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
🎆 بسان پيوستن رودخانه به دريا، انسان مراقبه گر به هستي مي پيوندد و با آن يكي مي شود. آنگاه دوگانگي از ميان مي رود و اين همان تجربه فناناپذيري است. آنگاه تو وجود خواهي داشت اما نه جدا از كل. جزئي از كل مي شوي. جزيي اصلي و اساسي از كل. كساني كه به اين مرحله رسيده اند انسانهايي بيدار شده هستند. بدليل وجود نور، انسان بيدار شده را انسان به روشني رسيده مي خوانند. او نور درون خويش را ديده و اين بزرگترين تجربه زندگي است. زندگي به راستي فرصتي است براي ديدن نور درون، نوريافتن و به روشني رسيدن.
🌿✨🌸✨🔮✨🌸✨🌿
#نور_درون #مراقبه #دوگانگی #جزيی_از_کل #نعالیم_معنوی #راهی_بسوی_خدا
@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
🍃✨🍁✨🔮✨🍁✨🍃
🎆 چون معشوقی در آب افتاد عاشق نیز خود را به آب افکند و در پی او روان شد،
پس چون یکدیگر را یافتند معشوق راز کار عاشق پرسید که:
من در آب افتادم تو چرا خویشتن را در آب افکندی؟
عاشق گفت:
من خود را از تو جدا ندیدم، که چون در آب افتادی پنداشتم که من توام، پس بی خویشتن شدم و خود به آب افکندم.... تو منی یا من توام چند از دویی
با تو ام من، یا توام، یا تو تویی
چون تو من باشی و من تو بر دوام
هر دو تن باشیم یک تن والسلام
پس ای یار دوگانگی بگذار و جز او مبین که تا در جستنش، خویشتن بینی جز شرک نورزی و چون ترک خویش کنی و در او گم شوی به او رسی......
🍃✨🍁✨🔮✨🍁✨🍃
#حکايتهای_پند_آميز #معشوق_و_آب #دوگانگی #يکی_شدن #راهی_بسوی_خدا
@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
🎆 چون معشوقی در آب افتاد عاشق نیز خود را به آب افکند و در پی او روان شد،
پس چون یکدیگر را یافتند معشوق راز کار عاشق پرسید که:
من در آب افتادم تو چرا خویشتن را در آب افکندی؟
عاشق گفت:
من خود را از تو جدا ندیدم، که چون در آب افتادی پنداشتم که من توام، پس بی خویشتن شدم و خود به آب افکندم.... تو منی یا من توام چند از دویی
با تو ام من، یا توام، یا تو تویی
چون تو من باشی و من تو بر دوام
هر دو تن باشیم یک تن والسلام
پس ای یار دوگانگی بگذار و جز او مبین که تا در جستنش، خویشتن بینی جز شرک نورزی و چون ترک خویش کنی و در او گم شوی به او رسی......
🍃✨🍁✨🔮✨🍁✨🍃
#حکايتهای_پند_آميز #معشوق_و_آب #دوگانگی #يکی_شدن #راهی_بسوی_خدا
@pathwaystogod
@mazeye_malakoot