🌿🌸🌱🔮🌱🌸🌿
✨✨☸️ قضاوت اشتباه ما ☸️✨✨
🔵 «گیلبرتو دنوچی» تصویری عالی از رفتار ما می‌دهد.
به گفته او، ما آدم‌ها مثل زنان هندی روی زمین راه می‌رویم، با یك سبد در جلو و یك سبد در پشت. در سبد جلو صفات نیكمان را می‌گذاریم و در سبد پشتی عیب‌هایمان را نگه می‌داریم.
🔹به همین دلیل، در روزهای زندگی، چشمانمان را بر صفات نیك خود می‌دوزیم و فشارها را در سینه‌مان حبس می‌كنیم. در همین زمان است كه بی‌رحمانه در پشت همسفرمان (دیگران) كه پیش روی ما حركت می‌كند، گام برداشته و تمامی عیوبش را می‌بینیم به عبارتی ساده، حُسن‌های خود و عیوب دیگران جلوی چشممان قرار دارد.
🔹این گونه است كه درباره خود، بهتر از او داوری می‌كنیم. بی آن كه بدانیم كسی كه پشت سر ما راه می‌رود، درباره ما به همین شیوه می‌اندیشد. «دومین مكتوب اثر پائولو كوئیلو»
🌿🌸🌱🔮🌱🌸🌿
#قضاوت_نادرست #پائولو_کوئیلو
@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
✨✨☸️ قضاوت اشتباه ما ☸️✨✨
🔵 «گیلبرتو دنوچی» تصویری عالی از رفتار ما می‌دهد.
به گفته او، ما آدم‌ها مثل زنان هندی روی زمین راه می‌رویم، با یك سبد در جلو و یك سبد در پشت. در سبد جلو صفات نیكمان را می‌گذاریم و در سبد پشتی عیب‌هایمان را نگه می‌داریم.
🔹به همین دلیل، در روزهای زندگی، چشمانمان را بر صفات نیك خود می‌دوزیم و فشارها را در سینه‌مان حبس می‌كنیم. در همین زمان است كه بی‌رحمانه در پشت همسفرمان (دیگران) كه پیش روی ما حركت می‌كند، گام برداشته و تمامی عیوبش را می‌بینیم به عبارتی ساده، حُسن‌های خود و عیوب دیگران جلوی چشممان قرار دارد.
🔹این گونه است كه درباره خود، بهتر از او داوری می‌كنیم. بی آن كه بدانیم كسی كه پشت سر ما راه می‌رود، درباره ما به همین شیوه می‌اندیشد. «دومین مكتوب اثر پائولو كوئیلو»
🌿🌸🌱🔮🌱🌸🌿
#قضاوت_نادرست #پائولو_کوئیلو
@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
🌱🌸✨🔮✨🌸🌱
✨✨🍥 چنگیزخان و شاهین اش 🍥✨✨
یک روز صبح، چنگیزخان مغول و درباریانش برای شکار بیرون رفتند. همراهانش تیرو کمانشان را برداشتند و چنگیزخان شاهین محبوبش را روی ساعدش نشاند. شاهین از هر پیکانی دقیق تر و بهتر بود، چرا که می توانست در آسمان بالا برود و آنچه را ببیند که انسان نمی دید.
اما با وجود تمام شور و هیجان گروه، شکاری نکردند. چنگیزخان مایوس به اردو برگشت، اما برای آنکه ناکامی اش باعث تضعیف روحیه ی همراهانش نشود، از گروه جدا شد و تصمیم گرفت تنها قدم بزند.
بیشتر از حد در جنگل مانده بودند و نزدیک بود خان از خستگی و تشنگی از پا در آید. گرمای تابستان تمام جویبارها را خشکانده بود و آبی پیدا نمی کرد، تا اینکه – معجزه! رگه ی آبی دید که از روی سنگی جلویش جاری بود.
خان شاهین را از روی بازویش بر زمین گذاشت و جام نقره ی کوچکش را که همیشه همراهش بود، برداشت. پرشدن جام مدت زیادی طول کشید، اما وقتی می خواست آن را به لبش نزدیک کند، شاهین بال زد و جام را از دست او بیرون انداخت.
چنگیز خان خشمگین شد، اما شاهین حیوان محبوبش بود، شاید او هم تشنه اش بود. جام را برداشت، خاک را از آن زدود و دوباره پرش کرد. اما جام تا نیمه پر نشده بود که شاهین دوباره آن را پرت کرد و آبش را بیرون ریخت.
چنگیزخان حیوانش را دوست داشت، اما می دانست نباید بگذارد کسی به هیچ شکلی به اوبی احترامی کند، چراکه اگر کسی از دوراین صحنه رامی دید، بعد به سربازانش می گفت که فاتح کبیر نمی تواند یک پرنده ی ساده را مهار کند.
این بار شمشیر از غلاف بیرون کشید، جام را برداشت و شروع کرد به پر کردن آن. یک چشمش را به آب دوخته بود و دیگری را به شاهین. همین که جام پر شد و می خواست آن را بنوشد، شاهین دوباره بال زد و به طرف او حمله آورد. چنگیزخان با یک ضربه ی دقیق سینه ی شاهین را شکافت.
جریان آب خشک شده بود. چنگیزخان که مصمم بود به هر شکلی آب را بنوشد، از صخره بالا رفت تا سرچشمه را پیدا کند. اما در کمال تعجب متوجه شد که آن بالا برکه آب کوچکی است و وسط آن، یکی از سمی ترین مارهای منطقه مرده است. اگر از آب خورده بود، دیگر در میان زندگان نبود.
خان شاهین مرده اش را در آغوش گرفت و به اردوگاه برگشت. دستور داد مجسمه ی زرینی از این پرنده بسازند و روی یکی از بال هایش حک کنند: « یک دوست، حتی وقتی کاری می کند که دوست ندارید، هنوز دوست شماست.»
و بر بال دیگرش نوشتند: «هر عمل از روی خشم، محکوم به شکست است.»
«پائولو کوئیلو»
🌱🌸✨🔮✨🌸🌱
#چنگیزخان_و_شاهین #داستانهای_پندآمیز #پائولو_کوئیلو
#راهی_بسوی_خدا
@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
✨✨🍥 چنگیزخان و شاهین اش 🍥✨✨
یک روز صبح، چنگیزخان مغول و درباریانش برای شکار بیرون رفتند. همراهانش تیرو کمانشان را برداشتند و چنگیزخان شاهین محبوبش را روی ساعدش نشاند. شاهین از هر پیکانی دقیق تر و بهتر بود، چرا که می توانست در آسمان بالا برود و آنچه را ببیند که انسان نمی دید.
اما با وجود تمام شور و هیجان گروه، شکاری نکردند. چنگیزخان مایوس به اردو برگشت، اما برای آنکه ناکامی اش باعث تضعیف روحیه ی همراهانش نشود، از گروه جدا شد و تصمیم گرفت تنها قدم بزند.
بیشتر از حد در جنگل مانده بودند و نزدیک بود خان از خستگی و تشنگی از پا در آید. گرمای تابستان تمام جویبارها را خشکانده بود و آبی پیدا نمی کرد، تا اینکه – معجزه! رگه ی آبی دید که از روی سنگی جلویش جاری بود.
خان شاهین را از روی بازویش بر زمین گذاشت و جام نقره ی کوچکش را که همیشه همراهش بود، برداشت. پرشدن جام مدت زیادی طول کشید، اما وقتی می خواست آن را به لبش نزدیک کند، شاهین بال زد و جام را از دست او بیرون انداخت.
چنگیز خان خشمگین شد، اما شاهین حیوان محبوبش بود، شاید او هم تشنه اش بود. جام را برداشت، خاک را از آن زدود و دوباره پرش کرد. اما جام تا نیمه پر نشده بود که شاهین دوباره آن را پرت کرد و آبش را بیرون ریخت.
چنگیزخان حیوانش را دوست داشت، اما می دانست نباید بگذارد کسی به هیچ شکلی به اوبی احترامی کند، چراکه اگر کسی از دوراین صحنه رامی دید، بعد به سربازانش می گفت که فاتح کبیر نمی تواند یک پرنده ی ساده را مهار کند.
این بار شمشیر از غلاف بیرون کشید، جام را برداشت و شروع کرد به پر کردن آن. یک چشمش را به آب دوخته بود و دیگری را به شاهین. همین که جام پر شد و می خواست آن را بنوشد، شاهین دوباره بال زد و به طرف او حمله آورد. چنگیزخان با یک ضربه ی دقیق سینه ی شاهین را شکافت.
جریان آب خشک شده بود. چنگیزخان که مصمم بود به هر شکلی آب را بنوشد، از صخره بالا رفت تا سرچشمه را پیدا کند. اما در کمال تعجب متوجه شد که آن بالا برکه آب کوچکی است و وسط آن، یکی از سمی ترین مارهای منطقه مرده است. اگر از آب خورده بود، دیگر در میان زندگان نبود.
خان شاهین مرده اش را در آغوش گرفت و به اردوگاه برگشت. دستور داد مجسمه ی زرینی از این پرنده بسازند و روی یکی از بال هایش حک کنند: « یک دوست، حتی وقتی کاری می کند که دوست ندارید، هنوز دوست شماست.»
و بر بال دیگرش نوشتند: «هر عمل از روی خشم، محکوم به شکست است.»
«پائولو کوئیلو»
🌱🌸✨🔮✨🌸🌱
#چنگیزخان_و_شاهین #داستانهای_پندآمیز #پائولو_کوئیلو
#راهی_بسوی_خدا
@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
❄️✨🌨🔮🌨✨❄️
🎆 هر جا قلبت باشد، گنجت هم همانجاست؛
قلب تو زنده است؛
همچنان به آنچه برای گفتن دارد، گوش بسپار؛
هرگز نمی توانی قلبت را خاموش کنی،
و حتی اگر وانمود کنی به او گوش نمی دهی،
باز همیشه در درون سینه ات به تکرار نظرش درباره زندگی و جهان ادامه می دهد؛
هیچ کس نمی تواند از قلبش بگریزد؛
برای همین بهتر است آنچه را که می گوید بشنوی؛
در این صورت هرگز ضربه ای را دریافت نمی کنی که انتظارش را نداشته باشی.
«پائولو کوئیلو»
❄️✨🌨🔮🌨✨❄️
#سخن_دل #پائولو_کوئیلو #راهی_بسوی_خدا
@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
🎆 هر جا قلبت باشد، گنجت هم همانجاست؛
قلب تو زنده است؛
همچنان به آنچه برای گفتن دارد، گوش بسپار؛
هرگز نمی توانی قلبت را خاموش کنی،
و حتی اگر وانمود کنی به او گوش نمی دهی،
باز همیشه در درون سینه ات به تکرار نظرش درباره زندگی و جهان ادامه می دهد؛
هیچ کس نمی تواند از قلبش بگریزد؛
برای همین بهتر است آنچه را که می گوید بشنوی؛
در این صورت هرگز ضربه ای را دریافت نمی کنی که انتظارش را نداشته باشی.
«پائولو کوئیلو»
❄️✨🌨🔮🌨✨❄️
#سخن_دل #پائولو_کوئیلو #راهی_بسوی_خدا
@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
💗 ﻣﻬﺮﺑﺎﻧﯽ...
ﻣﻬﻤﺘﺮﯾﻦ ﺍﺻﻞ "ﺍﻧﺴﺎﻧﯿﺖ" ﺍﺳﺖ؛
ﺍﮔﺮ ﮐﺴﯽ ﺍﺯ ﻣﻦ ﮐﻤﮑﯽ ﺑﺨﻮﺍﻫﺪ،
ﯾﻌﻨﯽ ﻣﻦ ﻫﻨﻮﺯ ﺭﻭﯼ ﺯﻣﯿﻦ ﺍﺭﺯﺵ ﺩﺍﺭﻡ...
«ﭘﺎﺋﻮﻟﻮ ﮐﻮﺋﯿﻠﻮ»
#سخن_بزرگان #پائولو_کوئیلو #مهربانی #راهی_بسوی_خدا
@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
ﻣﻬﻤﺘﺮﯾﻦ ﺍﺻﻞ "ﺍﻧﺴﺎﻧﯿﺖ" ﺍﺳﺖ؛
ﺍﮔﺮ ﮐﺴﯽ ﺍﺯ ﻣﻦ ﮐﻤﮑﯽ ﺑﺨﻮﺍﻫﺪ،
ﯾﻌﻨﯽ ﻣﻦ ﻫﻨﻮﺯ ﺭﻭﯼ ﺯﻣﯿﻦ ﺍﺭﺯﺵ ﺩﺍﺭﻡ...
«ﭘﺎﺋﻮﻟﻮ ﮐﻮﺋﯿﻠﻮ»
#سخن_بزرگان #پائولو_کوئیلو #مهربانی #راهی_بسوی_خدا
@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
🍃✨🌸✨🔮✨🌸✨🍃
🎆 کمی تامل:
دانشمندان تعدادی موش رو داخل يك استخر آب انداختند.
تمامي موش ها فقط ١٧ دقيقه توانستند زنده بمانند و در نهايت خفه شدند!!!
دوباره دانشمندان با اينكه مي دانستند موشها بيش از ١٧ دقيقه زنده نمی‌مانند تعداد ديگری موش رو به داخل همان استخر انداختند و با علم ١٧ دقيقه تا مرگ موش ها، تمامى موش ها رو قبل از ١٧ دقيقه از آب جمع كردند و تمامی آنها زنده ماندند!!! موشها پس از مدتی تنفس و استراحت دوباره به آب انداخته شدند!!!
حدس ميزنيد اين بار چند دقيقه زنده ماندند؟؟؟
٢٦ ساعت طول كشيد تا آنها مردند.
آنها به اين اميد كه دوباره دستي خواهد آمد و نجات پيدا ميكنند، ٢٦ ساعت تمام طاقت اوردند!!!
اميد بهترين و بالاترين قوه محرك زندگي است!!!
تمامي عاشقان كه به هم نرسيدن
تمامي مغازه داران و كاسبانی كه ورشكست شدند
تمامی مريضانی كه شفا پيدا نكردند
تمامی تلاشهايی كه به ثمر ننشست
همه و همه از فقدان اميد بوده است!!!
هميشه به فرداي بهتر اميدوار باش
هميشه به رحمت خداوند اميدوار باش!!
زندگیتان سراسر امید
طرز ﺧﻮﺩﮐﺸﯽ ﺩﺭ ﻫﺮ ﮐﺲ، ﻣﻨﺤﺼﺮ ﺑﻪ ﺧﻮﺩﺷﻪ!
ﯾﮑﯽ ﺩﯾﮕﻪ ﺷﯿﮏ، ﻧﻤﯽپﻮﺷﻪ...
ﯾﮑﯽ ﺩﯾﮕﻪ، ﺁﺭﺯﻭﯾﯽ ﻧﻤیﮑﻨﻪ...
ﯾﮑﯽ ﺩﯾﮕﻪ، ﺑﻪ ﺗﺤﺼﯿﻞ ﺍﺩﺍﻣﻪ نمیﺪﻩ...
یکی دیگه، به خودش نمی‌رسه...
ﯾﮑﯽ مدام ﺗﺮﺍﻧﻪﻫﺎﯼ ﻏﻤﮕﯿﻦ ﮔﻮﺵ ﻣﯿﺪﻩ...
ﯾﮑﯽ ﺩﯾﮕﻪ، ﺍﺯ ﺧﻮﺩﺵ عکس ﯾﺎﺩﮔﺎﺭﯼ ﻧمىﮕﯿﺮﻩ
یکی محبت نمی‌کنه!
یکی دیگه، محبت نمى‌پذيره!
و...
اینگونه است که ﺍﮐﺜﺮ ﺁﺩﻣﻬﺎ در ٣٠ ﺳﺎﻟﮕﯽ ﻣﯽﻣﯿﺮﻧﺪ و ﺩﺭ ٨٠ ﺳﺎﻟﮕﯽ ﺩﻓﻦ می‌شوند!
"پائولو كوئيلو"
🍃✨🌸✨🔮✨🌸✨🍃
#کمی_تامل #امید #پائولو_کوئیلو #محبت #راهی_بسوی_خدا
@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
🎆 کمی تامل:
دانشمندان تعدادی موش رو داخل يك استخر آب انداختند.
تمامي موش ها فقط ١٧ دقيقه توانستند زنده بمانند و در نهايت خفه شدند!!!
دوباره دانشمندان با اينكه مي دانستند موشها بيش از ١٧ دقيقه زنده نمی‌مانند تعداد ديگری موش رو به داخل همان استخر انداختند و با علم ١٧ دقيقه تا مرگ موش ها، تمامى موش ها رو قبل از ١٧ دقيقه از آب جمع كردند و تمامی آنها زنده ماندند!!! موشها پس از مدتی تنفس و استراحت دوباره به آب انداخته شدند!!!
حدس ميزنيد اين بار چند دقيقه زنده ماندند؟؟؟
٢٦ ساعت طول كشيد تا آنها مردند.
آنها به اين اميد كه دوباره دستي خواهد آمد و نجات پيدا ميكنند، ٢٦ ساعت تمام طاقت اوردند!!!
اميد بهترين و بالاترين قوه محرك زندگي است!!!
تمامي عاشقان كه به هم نرسيدن
تمامي مغازه داران و كاسبانی كه ورشكست شدند
تمامی مريضانی كه شفا پيدا نكردند
تمامی تلاشهايی كه به ثمر ننشست
همه و همه از فقدان اميد بوده است!!!
هميشه به فرداي بهتر اميدوار باش
هميشه به رحمت خداوند اميدوار باش!!
زندگیتان سراسر امید
طرز ﺧﻮﺩﮐﺸﯽ ﺩﺭ ﻫﺮ ﮐﺲ، ﻣﻨﺤﺼﺮ ﺑﻪ ﺧﻮﺩﺷﻪ!
ﯾﮑﯽ ﺩﯾﮕﻪ ﺷﯿﮏ، ﻧﻤﯽپﻮﺷﻪ...
ﯾﮑﯽ ﺩﯾﮕﻪ، ﺁﺭﺯﻭﯾﯽ ﻧﻤیﮑﻨﻪ...
ﯾﮑﯽ ﺩﯾﮕﻪ، ﺑﻪ ﺗﺤﺼﯿﻞ ﺍﺩﺍﻣﻪ نمیﺪﻩ...
یکی دیگه، به خودش نمی‌رسه...
ﯾﮑﯽ مدام ﺗﺮﺍﻧﻪﻫﺎﯼ ﻏﻤﮕﯿﻦ ﮔﻮﺵ ﻣﯿﺪﻩ...
ﯾﮑﯽ ﺩﯾﮕﻪ، ﺍﺯ ﺧﻮﺩﺵ عکس ﯾﺎﺩﮔﺎﺭﯼ ﻧمىﮕﯿﺮﻩ
یکی محبت نمی‌کنه!
یکی دیگه، محبت نمى‌پذيره!
و...
اینگونه است که ﺍﮐﺜﺮ ﺁﺩﻣﻬﺎ در ٣٠ ﺳﺎﻟﮕﯽ ﻣﯽﻣﯿﺮﻧﺪ و ﺩﺭ ٨٠ ﺳﺎﻟﮕﯽ ﺩﻓﻦ می‌شوند!
"پائولو كوئيلو"
🍃✨🌸✨🔮✨🌸✨🍃
#کمی_تامل #امید #پائولو_کوئیلو #محبت #راهی_بسوی_خدا
@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
🍁✨🧘✨🔮✨🧘✨🍁
☸️ قضاوت اشتباه ما ؛
«گیلبرتو دنوچی» تصویری عالی از رفتار ما می‌دهد.
به گفته او، ما آدم‌ها مثل زنان هندی روی زمین راه می‌رویم، با یك سبد در جلو و یك سبد در پشت. در سبد جلو صفات نیكمان را می‌گذاریم و در سبد پشتی عیب‌هایمان را نگه می‌داریم.
🔹به همین دلیل، در روزهای زندگی، چشمانمان را بر صفات نیك خود می‌دوزیم و فشارها را در سینه‌مان حبس می‌كنیم. در همین زمان است كه بی‌رحمانه در پشت همسفرمان (دیگران) كه پیش روی ما حركت می‌كند، گام برداشته و تمامی عیوبش را می‌بینیم به عبارتی ساده، حُسن‌های خود و عیوب دیگران جلوی چشممان قرار دارد.
🔹این گونه است كه درباره خود، بهتر از او داوری می‌كنیم. بی آن كه بدانیم كسی كه پشت سر ما راه می‌رود، درباره ما به همین شیوه می‌اندیشد.
«دومین مكتوب اثر پائولو كوئیلو»
🍁✨🧘✨🔮✨🧘✨🍁
#قضاوت_نادرست #پائولو_کوئیلو #روانشناسی #راهی_بسوی_خدا
Telegram.me/pathwaystogod
Telegram.me/mazeye_malakoot
☸️ قضاوت اشتباه ما ؛
«گیلبرتو دنوچی» تصویری عالی از رفتار ما می‌دهد.
به گفته او، ما آدم‌ها مثل زنان هندی روی زمین راه می‌رویم، با یك سبد در جلو و یك سبد در پشت. در سبد جلو صفات نیكمان را می‌گذاریم و در سبد پشتی عیب‌هایمان را نگه می‌داریم.
🔹به همین دلیل، در روزهای زندگی، چشمانمان را بر صفات نیك خود می‌دوزیم و فشارها را در سینه‌مان حبس می‌كنیم. در همین زمان است كه بی‌رحمانه در پشت همسفرمان (دیگران) كه پیش روی ما حركت می‌كند، گام برداشته و تمامی عیوبش را می‌بینیم به عبارتی ساده، حُسن‌های خود و عیوب دیگران جلوی چشممان قرار دارد.
🔹این گونه است كه درباره خود، بهتر از او داوری می‌كنیم. بی آن كه بدانیم كسی كه پشت سر ما راه می‌رود، درباره ما به همین شیوه می‌اندیشد.
«دومین مكتوب اثر پائولو كوئیلو»
🍁✨🧘✨🔮✨🧘✨🍁
#قضاوت_نادرست #پائولو_کوئیلو #روانشناسی #راهی_بسوی_خدا
Telegram.me/pathwaystogod
Telegram.me/mazeye_malakoot
Telegram
Pathwaystogod
اسرار درون ومديتيشن، چاکرا و کالبدها،حقایق روانشناسی ،تعالیم معنوی و عرفانی......
بخشش یک خیابان دوطرفه است: وقتی ما کسی را می بخشیم، خودمان را هم می بخشیم.
"پائولوکوئیلو"
#سخن_بزرگان #پائولو_کوئیلو
#بخشش #راهی_بسوی_خدا
@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
"پائولوکوئیلو"
#سخن_بزرگان #پائولو_کوئیلو
#بخشش #راهی_بسوی_خدا
@pathwaystogod
@mazeye_malakoot