#كتاب : #تهران_در_بعد_از_ظهر
#نويسنده: #مصطفی_مستور
درباره كتاب:
خوب برای تکمیل شدن مجموعه کتاب های آقای مستور ، رفتيم سراغ اخرین اثر ایشون که هنوز زماني از چاپ شدنش نگذشته به چاپ دوم هم رسیده . کتاب از 6 داستان کوتاه تشکیل شده است .
هیاهو در شیب بعداز ظهر : دوستان جوانی که با هم بیرون رفته ناد و الیاس صوفی مسلک از بقیه جدا شده و به دنبال عکاسی می رود .
چند روایت معتبر درباره ی بهشت : کله کدو بچه ی عقب افتاده ای است که عاشق موهای خواهرش منیژه می باشد .
تهران در بعد از ظهر : چند روایت مختلف از رابطه زنان و مردان در تهران .
چند روایت معتبر درباره ی دوزخ : دختری که ذره دره از معصومیت دور شده و مسیر زندگی اش تغییر کرده است .
چند روایت معتبر درباره ی برزخ : پسر که عاشق سوفیا و سارا شده است .
چند مسئله ی ساده : ده مسئله مختلف اجتماعی .
قسمت های زیبایی از کتاب:
اشتباه اول من این بود که به تو اعتماد کردم . اشتباه دوم من این بود که عاشقت شدم . اشتباه سوم من این بود که فکر می کردم با تو خوشبخت می شم . اشتباه بعدی من این بود که تو رو صد بار بخشیدم . اشتباه هزارم من این بود که هیچ وقت خودم رو از پنجره پرت نکردم بیرون . هنوز هم دارم اشتباه می کنم که با تو حرف می زنم .
سخت تر از خودکشی اینه که خودت رو نکشی .
اتفاق تو نباید می افتاد و حالا که افتاده است من باید خود را عادت بدهم به فراموش کردن آن .
#مهرتان_ماندگار
http://t.me/mandegarmehr
#نويسنده: #مصطفی_مستور
درباره كتاب:
خوب برای تکمیل شدن مجموعه کتاب های آقای مستور ، رفتيم سراغ اخرین اثر ایشون که هنوز زماني از چاپ شدنش نگذشته به چاپ دوم هم رسیده . کتاب از 6 داستان کوتاه تشکیل شده است .
هیاهو در شیب بعداز ظهر : دوستان جوانی که با هم بیرون رفته ناد و الیاس صوفی مسلک از بقیه جدا شده و به دنبال عکاسی می رود .
چند روایت معتبر درباره ی بهشت : کله کدو بچه ی عقب افتاده ای است که عاشق موهای خواهرش منیژه می باشد .
تهران در بعد از ظهر : چند روایت مختلف از رابطه زنان و مردان در تهران .
چند روایت معتبر درباره ی دوزخ : دختری که ذره دره از معصومیت دور شده و مسیر زندگی اش تغییر کرده است .
چند روایت معتبر درباره ی برزخ : پسر که عاشق سوفیا و سارا شده است .
چند مسئله ی ساده : ده مسئله مختلف اجتماعی .
قسمت های زیبایی از کتاب:
اشتباه اول من این بود که به تو اعتماد کردم . اشتباه دوم من این بود که عاشقت شدم . اشتباه سوم من این بود که فکر می کردم با تو خوشبخت می شم . اشتباه بعدی من این بود که تو رو صد بار بخشیدم . اشتباه هزارم من این بود که هیچ وقت خودم رو از پنجره پرت نکردم بیرون . هنوز هم دارم اشتباه می کنم که با تو حرف می زنم .
سخت تر از خودکشی اینه که خودت رو نکشی .
اتفاق تو نباید می افتاد و حالا که افتاده است من باید خود را عادت بدهم به فراموش کردن آن .
#مهرتان_ماندگار
http://t.me/mandegarmehr