مجید حمیدا
Word Play 1.pdf
واژهبازی
امیدوارم با خوندن این کلمات ترکیبی، خنده به لباتون اومده باشه. اما هدف از این نوشته فقط خندیدن نیست.
بیش از ربع قرنه که من با واژهها چه به عنوان ناشر، چه مترجم، مصحح یا نویسنده و ویراستار سر و کار دارم. خیلی وقتا با کلمات شوخی و تفریح میکنم و از همین واژههای طنزآمیز تو محل کارم به خصوص در جلسات کاری و موقع تصمیمگیریها، برای ایجاد فضای شاد، صمیمانه و به دور از قضاوت استفاده میکنم.
خیلی از ماها باور داریم که برای پیدا کردن راهکار یا حل مسأله باید جدی و خشک بود، وگرنه به جواب درست و خلاقانه نمیرسیم. اما خلاف این باور درسته؛ فضای خلاقیت، فضای شادی و شوخی و خندهست. جدیت و خشک بودن (جز مواقعی که ممکنه برای حفظ حریم خصوصی یا گذاشتن حد و مرز لازم باشه)، فضا رو برای قضاوت آماده میکنه و قضاوت از بین برندهٔ خلاقیته.
گاهی فکر میکنم که اگر تو شرکتهای بزرگ و کوچیک دولتی و خصولتی و خصوصی یا حتی جاهایی مثل فرهنگستان زبان و ادب فارسی، در کنار کلی دکتر و مهندس و مدیر و معاون یه آدم طناز بود، اون وقت به جای کلی پروژههای خستهکننده و معادلهای نامناسب که باهاشون آشنا هستید، چه اتفاقهای جالبی میتونست بیفته.
پینوشت ۱: به آخرین جلسهٔ سنگین، خشک و جدیای که داشتید فکر کنید و ببینید که اگر فضای اون جلسه، فضایی شاد، مفرح و بدون قضاوت بود، چه تفاوتی در تصمیمها و خروجی اون جلسه ایجاد میشد؟
پینوشت ۲: ماشین اول به پیشنهاد همسر عزیزم، قلمبک نام گرفت؛)
#مجید_حمیدا
#طنز #شوخی #خنده #واژه #کلمه #ادبیات #واژه_بازی #قضاوت #سخت_گیر #لوده #هوش_مثبت #بیداری_قهرمان_درون #کهن_الگو #شیرزاد_چمین #نیمه_تاریک_وجود #دبی_فورد
امیدوارم با خوندن این کلمات ترکیبی، خنده به لباتون اومده باشه. اما هدف از این نوشته فقط خندیدن نیست.
بیش از ربع قرنه که من با واژهها چه به عنوان ناشر، چه مترجم، مصحح یا نویسنده و ویراستار سر و کار دارم. خیلی وقتا با کلمات شوخی و تفریح میکنم و از همین واژههای طنزآمیز تو محل کارم به خصوص در جلسات کاری و موقع تصمیمگیریها، برای ایجاد فضای شاد، صمیمانه و به دور از قضاوت استفاده میکنم.
خیلی از ماها باور داریم که برای پیدا کردن راهکار یا حل مسأله باید جدی و خشک بود، وگرنه به جواب درست و خلاقانه نمیرسیم. اما خلاف این باور درسته؛ فضای خلاقیت، فضای شادی و شوخی و خندهست. جدیت و خشک بودن (جز مواقعی که ممکنه برای حفظ حریم خصوصی یا گذاشتن حد و مرز لازم باشه)، فضا رو برای قضاوت آماده میکنه و قضاوت از بین برندهٔ خلاقیته.
گاهی فکر میکنم که اگر تو شرکتهای بزرگ و کوچیک دولتی و خصولتی و خصوصی یا حتی جاهایی مثل فرهنگستان زبان و ادب فارسی، در کنار کلی دکتر و مهندس و مدیر و معاون یه آدم طناز بود، اون وقت به جای کلی پروژههای خستهکننده و معادلهای نامناسب که باهاشون آشنا هستید، چه اتفاقهای جالبی میتونست بیفته.
پینوشت ۱: به آخرین جلسهٔ سنگین، خشک و جدیای که داشتید فکر کنید و ببینید که اگر فضای اون جلسه، فضایی شاد، مفرح و بدون قضاوت بود، چه تفاوتی در تصمیمها و خروجی اون جلسه ایجاد میشد؟
پینوشت ۲: ماشین اول به پیشنهاد همسر عزیزم، قلمبک نام گرفت؛)
#مجید_حمیدا
#طنز #شوخی #خنده #واژه #کلمه #ادبیات #واژه_بازی #قضاوت #سخت_گیر #لوده #هوش_مثبت #بیداری_قهرمان_درون #کهن_الگو #شیرزاد_چمین #نیمه_تاریک_وجود #دبی_فورد