🌹محفل شهدا🌹
597 subscribers
49.8K photos
42.4K videos
691 files
1.89K links
اللهم صل علی محمد وآل محمد و عجل الفرجهم اینجا محفل شهداست به محفل شهدا خوش آمدید
Download Telegram
ایشان در به راه انداختن #تیم های #رزمی #ورزشی و #همکاری با #هیئت ها در قم و همچنان #ارائه برخی #خدمات سازمانده ی #مجموعه های مرتبط به# دسته های دینی و ... در تهران ،قم و مشهد بسیار #فعال بود.
🍃🌷🍃
به روایت از همسر #شهید :
من و #سلیم در خانواده‌ای بسیار مذهبی و در جمعی روحانی پرورش یافتیم. خانواده ما برای تحصیل دروس حوزوی به #نجف اشرف مهاجرت کرده بودند.
🍃🌷🍃
دایی من و برادرم با ایشان ارتباط دوستانه داشتند و با توجه به شناختی که بین خانواده‌ها وجود داشت، به خواستگاری من آمدند. آن زمان ایشان سرپرست فنی کارخانه بود. در 26# دی ماه سال 1373# ازدواج کردیم.
🍃🌷🍃
وقتی با هم صحبت کردیم یک پیش‌زمینه‌ای از #فعالیت‌ها و #مجاهدت‌های ایشان داشتم. می‌دانستم همسرم یک #فعال #انقلابی و یک #مجاهد #خستگی‌ناپذیر است.
🍃🌷🍃
در سال 1372# برای #اعزام و #شرکت در #جنگ #بوسنی و کمک به #مسلمانان #بوسنی هم #ثبت نام کرد اما موفق به اعزام نشد.
🍃🌷🍃
به‌رغم اینکه سال ازدواج ما خبری از #جنگ و #جبهه نبود اما من می‌دانستم که با یک انسانی که #دائم در #تب‌وتاب #جهاد است همراه می‌شوم. اندیشه و تفکرات خود من هم چندان از این #فضاها دور نبود.
🍃🌷🍃
حاصل زندگی 21#ساله من با همسرم #سه فرزند به نام‌های شهاب‌الدین متولد 1388، لیلا متولد 1375 و سلما متولد 1378 است.
🍃🌷🍃
دورادور با توجه به #کنجکاوی‌ها و #پیگیری‌های همسرم متوجه اوضاع منطقه شده بودم.#سلیم همیشه اخبار را پیگیری می‌کرد و به #مباحث مربوط به داعش و تروریست‌ها #توجه نشان می‌داد.
🍃🌷🍃
#عجیب#پیگیر مسائل #منطقه و#اخبار بود. وقتی خبر #تهدیدها را می‌شنید #بیقرار #رفتن می‌شد. وقتی از حال و هوایش هم می‌پرسیدم ریز به ریز #جزئیات را در #منطقه برایم شرح می‌داد. اما من اصلاً فکرش را هم نمی‌کردم که بخواهد برود.
🍃🌷🍃
به من گفتند که تروریست‌ها تا 700#متری #حرم رسیده بودند اگر #رزمندگان #مدافع حرم نبودند خدا می‌داند چه اتفاقی برای #حرم می‌افتاد.
🍃🌷🍃
خوب به یاد دارم خبر #هتک #حرمت به مزار #حجر بن عدی او را بسیار ناراحت کرده بود. اما من تمام تلاش خود را می‌کردم تا ذهنش را از وقایع دور نگه دارم. وقتی پای تلویزیون می‌نشست و اخبار را رصد می‌کرد کانال تلویزیون را عوض می‌کردم.
#سلیم #چهار مرتبه به منطقه #اعزام شد و #آخرین بار که می‌خواست برود من معترض شدم و گفتم تو بارها رفته‌ای بمان. گفت این #آخرین مرتبه است. گویی خودش می‌دانست که این رفتن را دیگر #بازگشتی نیست.😭
🍃🌷🍃
#آخرین اعزامش مربوط می‌شد به #عید سال 1394#. بعد از سیزده بدر حال و هوایش عجیب شده بود. چندروزی در گوش بچه‌ها زمزمه می‌کرد برای رفتن اما بعد خودش علنی گفت که میرم😭😭
🍃🌷🍃
و من گفتم نه اما قول داد که مرتبه #آخرش باشد و رفت.😭 در نهایت در 31# فروردین ماه سال 1394# در #عملیات بصرالحریر به #آرزوی همیشگی‌اش که #شهادت در راه اسلام بودرسید.😭
🍃🌷🍃
همسرم 10# ماه تمام #مفقودالاثر بود و در این 10# ماه شنیدن خبرهای ضد و نقیض که گاهی خبر از #اسارت، #مجروحیت و #شهادتش می‌داد ما را نگران و ناراحت می‌کرد.😭😭
🍃🌷🍃
یک بار گفتند #اسیر شده یک بار گفتند #شهید😭 و #پیکر جایی است که نمی‌توانیم برگردانیم و... حرف‌ها و احادیثی که ذهنمان را درگیر خودش می‌کرد. با هر بار شنیدن صدای تلفن ما #می‌مردیم و #زنده می‌شدیم.😭
🍃🌷🍃
بعد از 10#ماه از ما آزمایش دی ان‌ای گرفتند و گفتند بعد از انجام مبادله با طرف تروریستی توانسته‌اند #پیکر #شهدا را برگردانند.😭
🍃🌷🍃