﷽ 🕊🖤 🕊﷽
☀️#روزشمار_شهدایی_مدافعان_حرم
امروز ۲ شهریور۱۴۰۱ ثعخ با سالروز:
🦋ولادت شهید #علی_کنعانی
🦋ولادت شهید #علی_یزدانی
🦋ولادت شهید #مسلم_نصر
🦋ولادت شهید #حسن_قاسمی_دانا
🦋ولادت شهید #نادر_حمید
🌟شادی ارواح مطهر شـهدا صلوات
☀️#روزشمار_شهدایی_مدافعان_حرم
امروز ۲ شهریور۱۴۰۱ ثعخ با سالروز:
🦋ولادت شهید #علی_کنعانی
🦋ولادت شهید #علی_یزدانی
🦋ولادت شهید #مسلم_نصر
🦋ولادت شهید #حسن_قاسمی_دانا
🦋ولادت شهید #نادر_حمید
🌟شادی ارواح مطهر شـهدا صلوات
در منطقه معروف به «کرار» بود، از همرزمان نزدیک #شهیدان #مرتضی عطایی و #حسن قاسمی دانا که بعد از چهار بار اعزام اول مهرماه در دیرالزور #شهید شد. #شهیدرضا سنجرانی رزمنده مدافع حرم ایرانی از لشکر #فاطمیون بود که پس از جانبازی از ناحیه دست و پا در اول مهرماه و مصادف با دوم ماه محرم الحرام به مقام رفیع شهادت نائل شد. پدرش شهید سنجرانی میگوید: «رضا در 40 سالگی شهید شد و امروز بعد از 40 سال احساس میکنم پسرم را نمیشناختم، انگار از جنس ما آدمهای عادی نبود، من خودم هم سالها در جنگ هشت سال دفاع مقدس بودم اما رضا از من پیشی گرفت، او لایق شهادت بود و من نه.»
خانه پدری #شهید سنجرانی در منطقه قاسم آباد مشهد مشخص است، عکسهای شهید بر ورودی خانه و مهمانهایی که میآیند و میروند و «یوسف سنجرانی» پدر شهید خودش در مقابل ورودی خانه ایستاده و با وجود درد فراق و نبود پسرش صبورانه و با روی باز یکی یکی به مهمانها خوش آمد میگوید. متن گفتوگوی تفصیلی تسنیم با پدر و مادر این شهید مدافع حرم در ادامه میآید:
رضا با خدا معامله کرد🌹
خانه پدری #شهید سنجرانی در منطقه قاسم آباد مشهد مشخص است، عکسهای شهید بر ورودی خانه و مهمانهایی که میآیند و میروند و «یوسف سنجرانی» پدر شهید خودش در مقابل ورودی خانه ایستاده و با وجود درد فراق و نبود پسرش صبورانه و با روی باز یکی یکی به مهمانها خوش آمد میگوید. متن گفتوگوی تفصیلی تسنیم با پدر و مادر این شهید مدافع حرم در ادامه میآید:
رضا با خدا معامله کرد🌹
در منطقه معروف به «کرار» بود، از همرزمان نزدیک #شهیدان #مرتضی عطایی و #حسن قاسمی دانا که بعد از چهار بار اعزام اول مهرماه در دیرالزور #شهید شد. #شهیدرضا سنجرانی رزمنده مدافع حرم ایرانی از لشکر #فاطمیون بود که پس از جانبازی از ناحیه دست و پا در اول مهرماه و مصادف با دوم ماه محرم الحرام به مقام رفیع شهادت نائل شد. پدرش شهید سنجرانی میگوید: «رضا در 40 سالگی شهید شد و امروز بعد از 40 سال احساس میکنم پسرم را نمیشناختم، انگار از جنس ما آدمهای عادی نبود، من خودم هم سالها در جنگ هشت سال دفاع مقدس بودم اما رضا از من پیشی گرفت، او لایق شهادت بود و من نه.»
خانه پدری #شهید سنجرانی در منطقه قاسم آباد مشهد مشخص است، عکسهای شهید بر ورودی خانه و مهمانهایی که میآیند و میروند و «یوسف سنجرانی» پدر شهید خودش در مقابل ورودی خانه ایستاده و با وجود درد فراق و نبود پسرش صبورانه و با روی باز یکی یکی به مهمانها خوش آمد میگوید. متن گفتوگوی تفصیلی تسنیم با پدر و مادر این شهید مدافع حرم در ادامه میآید:
رضا با خدا معامله کرد🌹
خانه پدری #شهید سنجرانی در منطقه قاسم آباد مشهد مشخص است، عکسهای شهید بر ورودی خانه و مهمانهایی که میآیند و میروند و «یوسف سنجرانی» پدر شهید خودش در مقابل ورودی خانه ایستاده و با وجود درد فراق و نبود پسرش صبورانه و با روی باز یکی یکی به مهمانها خوش آمد میگوید. متن گفتوگوی تفصیلی تسنیم با پدر و مادر این شهید مدافع حرم در ادامه میآید:
رضا با خدا معامله کرد🌹
💌#خاطرات_شهدا
🌹شهید مدافعحرم #حسن_قاسمی_دانا
✅هنوز وقتش نرسیده است!
▫️تو حلب شبها با موتور، حسن غذا و وسایل مورد نیاز به گروهش میرساند. ما هروقت میخواستیم شبها به نیروها سر بزنیم، با چراغِ خاموش میرفتیم.
▫️ یک شب که با حسن میرفتیم تا غذا به بچهها برسونیم، چراغ موتورش روشن میشد. چندبار گفتم چراغ موتورت رو خاموش کن، امکان داره قناصها بزنند!!!!
▫️خندید! من عصبی شدم، با مشت به پشتش زدم و گفتم ما را میزنند.
دوباره خندید! گفت «مگر خاطرات شهید کاوه را نخواندهای؟ که شب روی خاکریز راه میرفت و تیرهای رسام از بین پاهاش رد میشد. نیروهاش میگفتند فرمانده بیا پایین تیر میخوری». در جواب میگفت «آن تیری که قسمت من باشه هنوز وقتش نشده است».
▫️حسن میخندید و میگفت نگران نباش! آن تیری که قسمت من باشد، هنوز وقتش نشده و به چشم دیدم که چندبار چه اتفاقهایی برایش افتاد و بعد هم چه خوب به شهادت رسید!
📀راوے: شهید #مصطفی_صدرزاده
#سالروزولادت...🌿🌺🌸🌺🌿
•┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
🌹شهید مدافعحرم #حسن_قاسمی_دانا
✅هنوز وقتش نرسیده است!
▫️تو حلب شبها با موتور، حسن غذا و وسایل مورد نیاز به گروهش میرساند. ما هروقت میخواستیم شبها به نیروها سر بزنیم، با چراغِ خاموش میرفتیم.
▫️ یک شب که با حسن میرفتیم تا غذا به بچهها برسونیم، چراغ موتورش روشن میشد. چندبار گفتم چراغ موتورت رو خاموش کن، امکان داره قناصها بزنند!!!!
▫️خندید! من عصبی شدم، با مشت به پشتش زدم و گفتم ما را میزنند.
دوباره خندید! گفت «مگر خاطرات شهید کاوه را نخواندهای؟ که شب روی خاکریز راه میرفت و تیرهای رسام از بین پاهاش رد میشد. نیروهاش میگفتند فرمانده بیا پایین تیر میخوری». در جواب میگفت «آن تیری که قسمت من باشه هنوز وقتش نشده است».
▫️حسن میخندید و میگفت نگران نباش! آن تیری که قسمت من باشد، هنوز وقتش نشده و به چشم دیدم که چندبار چه اتفاقهایی برایش افتاد و بعد هم چه خوب به شهادت رسید!
📀راوے: شهید #مصطفی_صدرزاده
#سالروزولادت...🌿🌺🌸🌺🌿
•┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
🔴شاطری که مدافع حرم شد!
⬅️شهید #حسن_قاسمی_دانا
▫️شهید حسن قاسمی دانا از بسیجیان فعال شهر مشهد مقدس و مربی رزم نیروهای بسیج بود. در اکثر رزمایشهای بسیج داوطلبانه شرکت میکرد. دومین فرزند خانواده بود و سهبرادر دیگر هم داشت. با اینکه در دانشگاه قبول شده بود اما به دانشگاه نرفت و در مغازه نانوایی پدرش مشغول به کار گشت. در روزهای گرم ماه مبارک رمضان که به پخت نان مشغول بود، به مادرش که نگران سلامتیاش بود، میگفت: کار در این شرایط سخت، هم یک امتحان است و هم باعث آمرزش گناهان میشود.
▫️با اینکه نانوایی داشت و در سال۱۳۹۲ که تورمِ افسارگسیختهای در کار نبود، ماهانه حدود یکمیلیون و پانصدهزار تومان درآمد داشت و میتوانست مثل خیلی از جوانان دیگر مشغول امور دنیوی شود اما جسارت تکفیریها به حریم اسلام در سوریه غیرت حیدریاش را خدشهدار کرد و برای رفتن به سوریه ثبتنام نمود
و ۲۲روز پس از نخستین اعزامش، ۱۹اردیبهشت۱۳۹۳ در حلب سوریه به شهادت رسید.
•┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
⬅️شهید #حسن_قاسمی_دانا
▫️شهید حسن قاسمی دانا از بسیجیان فعال شهر مشهد مقدس و مربی رزم نیروهای بسیج بود. در اکثر رزمایشهای بسیج داوطلبانه شرکت میکرد. دومین فرزند خانواده بود و سهبرادر دیگر هم داشت. با اینکه در دانشگاه قبول شده بود اما به دانشگاه نرفت و در مغازه نانوایی پدرش مشغول به کار گشت. در روزهای گرم ماه مبارک رمضان که به پخت نان مشغول بود، به مادرش که نگران سلامتیاش بود، میگفت: کار در این شرایط سخت، هم یک امتحان است و هم باعث آمرزش گناهان میشود.
▫️با اینکه نانوایی داشت و در سال۱۳۹۲ که تورمِ افسارگسیختهای در کار نبود، ماهانه حدود یکمیلیون و پانصدهزار تومان درآمد داشت و میتوانست مثل خیلی از جوانان دیگر مشغول امور دنیوی شود اما جسارت تکفیریها به حریم اسلام در سوریه غیرت حیدریاش را خدشهدار کرد و برای رفتن به سوریه ثبتنام نمود
و ۲۲روز پس از نخستین اعزامش، ۱۹اردیبهشت۱۳۹۳ در حلب سوریه به شهادت رسید.
•┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•