هنوز صدای کلیدی که شب ها در را باز می کرد میشنوم. توی اتاقش #زیارت عاشورا گوش میداد. خیلی شب ها هم دیر وقت می آمد منزل. لباس مخصوصی برای #نظافت می برد و تا دیر وقت در حسینیه و هیئت مشغول شستن ظرف ها بود.😔🍃⚘🍃
با خواهران و برادرش خیلی #مهربان بود. به ویژه برادرش را خیلی دوست داشت و #احترام پدرش را خیلی نگه می داشت. من گمان نمیکنم پایش را یکبار هم که شده در حضور پدرش
دراز کرده باشه.🍃⚘🍃
به روایت از تنها برادرشهید آقا مهدی :
۱۹ تیر بود که به همراه #جواد برای تهیه ی بلیط به فرودگاه رفتم و برای ٢۰ تیر ، بلیط تهیه کرد و رفت.
هفت روز بعد ، جمعه سی ام ماه رمضان بود که با من تماس گرفت و خبر سلامتی اش رو داد و گفت همه چیز اینجا خوبه و ما در پشتیبانی پشت خط هستیم و بعد تلفن قطع شد.
همه چیز از آن تماس شروع شد ... 😔
آن روز در دلم احساسی داشتم این حس همچنان با من بود تا اینکه با من تماس گرفت تا خواستم جواب بدهم قطع شد. خودم دوباره تماس گرفتم کسی با لهجه ی خاصی صحبت میکرد.
فکر کردم خود #جواد پشت تلفنه ، چون منتظر شنیدن صداش بودم گفتم #جواد تویی ؟ پاسخ داد : نه من از دوستانش هستم #جواد زخمی شده.😔
با خواهران و برادرش خیلی #مهربان بود. به ویژه برادرش را خیلی دوست داشت و #احترام پدرش را خیلی نگه می داشت. من گمان نمیکنم پایش را یکبار هم که شده در حضور پدرش
دراز کرده باشه.🍃⚘🍃
به روایت از تنها برادرشهید آقا مهدی :
۱۹ تیر بود که به همراه #جواد برای تهیه ی بلیط به فرودگاه رفتم و برای ٢۰ تیر ، بلیط تهیه کرد و رفت.
هفت روز بعد ، جمعه سی ام ماه رمضان بود که با من تماس گرفت و خبر سلامتی اش رو داد و گفت همه چیز اینجا خوبه و ما در پشتیبانی پشت خط هستیم و بعد تلفن قطع شد.
همه چیز از آن تماس شروع شد ... 😔
آن روز در دلم احساسی داشتم این حس همچنان با من بود تا اینکه با من تماس گرفت تا خواستم جواب بدهم قطع شد. خودم دوباره تماس گرفتم کسی با لهجه ی خاصی صحبت میکرد.
فکر کردم خود #جواد پشت تلفنه ، چون منتظر شنیدن صداش بودم گفتم #جواد تویی ؟ پاسخ داد : نه من از دوستانش هستم #جواد زخمی شده.😔
یکی دو ساعت بعد حاج آقایی با من تماس گرفت و خیلی خونسرد خبر #شهادتش را داد. دنیا روی سرم خراب شد نمیدانستم چکار باید بکنم .... یک ساعت بعد از شنیدن خبر ، به در و دیوار میخوردم.😔
به روایت از پدرشهید جواد کوهساری⚘ :
می گفتند #مدافعان حرم برای پول می روند. 😔#پسرم هیچ احتیاجی به پول نداشت. #ماشین نو برایش خریده بودم. #یک طبقه ی خانه را هم به نامش زده بودم و #هزینه ی نامزدی اش را هم کنار گذاشته بودم. پسرم هیچ نیازی نداشت و رفت.😔
پسرم #آقا جواد یک سال و نیم پیش از #شهادتش در فاز دوم متروی مشهد و در قرارگاه کار میکرد.#بیمه شده بود و حقوق میگرفت. ماشین مدل پایین هم داشت ولی براش ماشین صفر خریده بودم.😔
وقتی #جوادم را در لباس جنگ دیدم ، سر و صورتش را بوسیدم و
گفتم : من راضی ام ، برو ....😔🍃⚘🍃
#جوادم فوق العاده #پاک و #با حیا بود. ابداً ذره ای لغزش از او ندیدم. یکی از همرزمان او در عراق میگفت :#جواد در حالی که تیرها مثل #رگبار از روی سرش رد میشدند در حال جمعآوری #مینها بود تا راه را باز کنه.
به روایت از پدرشهید جواد کوهساری⚘ :
می گفتند #مدافعان حرم برای پول می روند. 😔#پسرم هیچ احتیاجی به پول نداشت. #ماشین نو برایش خریده بودم. #یک طبقه ی خانه را هم به نامش زده بودم و #هزینه ی نامزدی اش را هم کنار گذاشته بودم. پسرم هیچ نیازی نداشت و رفت.😔
پسرم #آقا جواد یک سال و نیم پیش از #شهادتش در فاز دوم متروی مشهد و در قرارگاه کار میکرد.#بیمه شده بود و حقوق میگرفت. ماشین مدل پایین هم داشت ولی براش ماشین صفر خریده بودم.😔
وقتی #جوادم را در لباس جنگ دیدم ، سر و صورتش را بوسیدم و
گفتم : من راضی ام ، برو ....😔🍃⚘🍃
#جوادم فوق العاده #پاک و #با حیا بود. ابداً ذره ای لغزش از او ندیدم. یکی از همرزمان او در عراق میگفت :#جواد در حالی که تیرها مثل #رگبار از روی سرش رد میشدند در حال جمعآوری #مینها بود تا راه را باز کنه.
همان چند روزی که #عراق بود خیلی عربها با او دوست شده بودند. آن قدر که حاضر نبودند به مناطق خطرناک برود اما #جواد میگفت من آمده ام تا به هر شکلی که هست هر کاری که از دستم بر میآید انجام دهم و به #شهادت برسم.
#پسرم گاهی به #آسایشگاه جانبازان امام خمینی (ره) در پارک ملت نیز سر میزد. #جانبازان را حمام می برد و آنها را خیلی دوست داشت. بعضی از جانبازان با صندلی های چرخ دارشان از تهران برای شرکت در مراسمش آمده بودند.😔🍃⚘🍃
#ارادت خاصی به امام رضا (ع)♡ داشت. #خادم افتخاری حضرت بود در کنار صاحب اسمش هم به #شهادت رسید. #فلوجه نزدیک #حرم امام جواد (ع) است. #جواد در همان مکان پر کشید.😔
روی هیچ یک از قبور #شهدا نام « ثارالله » حک نشده است اما روی مزار #فرزندم نوشته اند : « مدافع حرم ثارالله » اولین کسی که از مشهد در عراق #شهید شد فرزند من بود.😔
سرانجام #شهید جواد کوهساری هم در تاریخ ٩۴/۴/٢۶ در فلوجه ی عراق به آرزویش که همانا #شهادت بود رسید.
مزار شهید⚘
مشهد مقدس ، بهشت حضرت رضا (ع)
#پسرم گاهی به #آسایشگاه جانبازان امام خمینی (ره) در پارک ملت نیز سر میزد. #جانبازان را حمام می برد و آنها را خیلی دوست داشت. بعضی از جانبازان با صندلی های چرخ دارشان از تهران برای شرکت در مراسمش آمده بودند.😔🍃⚘🍃
#ارادت خاصی به امام رضا (ع)♡ داشت. #خادم افتخاری حضرت بود در کنار صاحب اسمش هم به #شهادت رسید. #فلوجه نزدیک #حرم امام جواد (ع) است. #جواد در همان مکان پر کشید.😔
روی هیچ یک از قبور #شهدا نام « ثارالله » حک نشده است اما روی مزار #فرزندم نوشته اند : « مدافع حرم ثارالله » اولین کسی که از مشهد در عراق #شهید شد فرزند من بود.😔
سرانجام #شهید جواد کوهساری هم در تاریخ ٩۴/۴/٢۶ در فلوجه ی عراق به آرزویش که همانا #شهادت بود رسید.
مزار شهید⚘
مشهد مقدس ، بهشت حضرت رضا (ع)
ابا صالح التماس دعا
جواد مقدم
به عشق لیلا شدم مجنون
مرا با دوری مڪن دل💔خون
یوسف زهرا یوسف زهرا
اباصالح التماس دعا هرڪجا رفتی یاد ما هم باش نجف رفتی ڪاظمین رفتی🕌ڪربلا رفتی یاد ما هم باش
🎤 #جواد_مقدم
مرا با دوری مڪن دل💔خون
یوسف زهرا یوسف زهرا
اباصالح التماس دعا هرڪجا رفتی یاد ما هم باش نجف رفتی ڪاظمین رفتی🕌ڪربلا رفتی یاد ما هم باش
🎤 #جواد_مقدم
پسرم هر روز تماس میگرفت. با من و پدرش صحبت میکرد. ما مرتب با هم در تماس بودیم تا اینکه یک روز ساعت ۱۰ صبح تماس گرفت من نبودم برادرش میگفت : یا دست و پا شکسته میآید و یا با دست و پای قطع شده ، باید برای همه چیز آماده باشیم.😔
رفتم حسینیه ، کسی مرتب خانم کوهساری را صدا میکرد. فکر نمیکردم با من باشه. نماز اول را خواندم متوجه شدم به دنبال من هستند. به من گفتند : به جواد زنگ بزنید ببینید برگشته؟
آخه #مصطفی آمده است. دیدم بدنشان میلرزد. گفتم : پسر من رفته شما چرا نگران هستید ؟ برگشتم منزل ، دیدم همه جمع شده اند. باور نمیکردم #شهید شده.😔
صد بار زنگ زدم به #شهید مصطفی عارفی ، وقتی ایشان به پیش من آمد باور نمیکردم #جواد شهید شده است تا اینکه کوله اش را به من نشان داد.😔
شب آخری که میخواست بره آخرین عکسش را با برادر زاده اش گرفت.
می خواستم دامادش کنم. ماه رمضان برایش کت و شلوار گرفتیم اما تقدیر چیز دیگری برای او رقم زد.😔
رفتم حسینیه ، کسی مرتب خانم کوهساری را صدا میکرد. فکر نمیکردم با من باشه. نماز اول را خواندم متوجه شدم به دنبال من هستند. به من گفتند : به جواد زنگ بزنید ببینید برگشته؟
آخه #مصطفی آمده است. دیدم بدنشان میلرزد. گفتم : پسر من رفته شما چرا نگران هستید ؟ برگشتم منزل ، دیدم همه جمع شده اند. باور نمیکردم #شهید شده.😔
صد بار زنگ زدم به #شهید مصطفی عارفی ، وقتی ایشان به پیش من آمد باور نمیکردم #جواد شهید شده است تا اینکه کوله اش را به من نشان داد.😔
شب آخری که میخواست بره آخرین عکسش را با برادر زاده اش گرفت.
می خواستم دامادش کنم. ماه رمضان برایش کت و شلوار گرفتیم اما تقدیر چیز دیگری برای او رقم زد.😔
هنوز صدای کلیدی که شب ها در را باز می کرد میشنوم. توی اتاقش #زیارت عاشورا گوش میداد. خیلی شب ها هم دیر وقت می آمد منزل. لباس مخصوصی برای #نظافت می برد و تا دیر وقت در حسینیه و هیئت مشغول شستن ظرف ها بود.😔🍃⚘🍃
با خواهران و برادرش خیلی #مهربان بود. به ویژه برادرش را خیلی دوست داشت و #احترام پدرش را خیلی نگه می داشت. من گمان نمیکنم پایش را یکبار هم که شده در حضور پدرش
دراز کرده باشه.🍃⚘🍃
به روایت از تنها برادرشهید آقا مهدی :
۱۹ تیر بود که به همراه #جواد برای تهیه ی بلیط به فرودگاه رفتم و برای ٢۰ تیر ، بلیط تهیه کرد و رفت.
هفت روز بعد ، جمعه سی ام ماه رمضان بود که با من تماس گرفت و خبر سلامتی اش رو داد و گفت همه چیز اینجا خوبه و ما در پشتیبانی پشت خط هستیم و بعد تلفن قطع شد.
همه چیز از آن تماس شروع شد ... 😔
آن روز در دلم احساسی داشتم این حس همچنان با من بود تا اینکه با من تماس گرفت تا خواستم جواب بدهم قطع شد. خودم دوباره تماس گرفتم کسی با لهجه ی خاصی صحبت میکرد.
فکر کردم خود #جواد پشت تلفنه ، چون منتظر شنیدن صداش بودم گفتم #جواد تویی ؟ پاسخ داد : نه من از دوستانش هستم #جواد زخمی شده.😔
با خواهران و برادرش خیلی #مهربان بود. به ویژه برادرش را خیلی دوست داشت و #احترام پدرش را خیلی نگه می داشت. من گمان نمیکنم پایش را یکبار هم که شده در حضور پدرش
دراز کرده باشه.🍃⚘🍃
به روایت از تنها برادرشهید آقا مهدی :
۱۹ تیر بود که به همراه #جواد برای تهیه ی بلیط به فرودگاه رفتم و برای ٢۰ تیر ، بلیط تهیه کرد و رفت.
هفت روز بعد ، جمعه سی ام ماه رمضان بود که با من تماس گرفت و خبر سلامتی اش رو داد و گفت همه چیز اینجا خوبه و ما در پشتیبانی پشت خط هستیم و بعد تلفن قطع شد.
همه چیز از آن تماس شروع شد ... 😔
آن روز در دلم احساسی داشتم این حس همچنان با من بود تا اینکه با من تماس گرفت تا خواستم جواب بدهم قطع شد. خودم دوباره تماس گرفتم کسی با لهجه ی خاصی صحبت میکرد.
فکر کردم خود #جواد پشت تلفنه ، چون منتظر شنیدن صداش بودم گفتم #جواد تویی ؟ پاسخ داد : نه من از دوستانش هستم #جواد زخمی شده.😔
یکی دو ساعت بعد حاج آقایی با من تماس گرفت و خیلی خونسرد خبر #شهادتش را داد. دنیا روی سرم خراب شد نمیدانستم چکار باید بکنم .... یک ساعت بعد از شنیدن خبر ، به در و دیوار میخوردم.😔
به روایت از پدرشهید جواد کوهساری⚘ :
می گفتند #مدافعان حرم برای پول می روند. 😔#پسرم هیچ احتیاجی به پول نداشت. #ماشین نو برایش خریده بودم. #یک طبقه ی خانه را هم به نامش زده بودم و #هزینه ی نامزدی اش را هم کنار گذاشته بودم. پسرم هیچ نیازی نداشت و رفت.😔
پسرم #آقا جواد یک سال و نیم پیش از #شهادتش در فاز دوم متروی مشهد و در قرارگاه کار میکرد.#بیمه شده بود و حقوق میگرفت. ماشین مدل پایین هم داشت ولی براش ماشین صفر خریده بودم.😔
وقتی #جوادم را در لباس جنگ دیدم ، سر و صورتش را بوسیدم و
گفتم : من راضی ام ، برو ....😔🍃⚘🍃
#جوادم فوق العاده #پاک و #با حیا بود. ابداً ذره ای لغزش از او ندیدم. یکی از همرزمان او در عراق میگفت :#جواد در حالی که تیرها مثل #رگبار از روی سرش رد میشدند در حال جمعآوری #مینها بود تا راه را باز کنه.
به روایت از پدرشهید جواد کوهساری⚘ :
می گفتند #مدافعان حرم برای پول می روند. 😔#پسرم هیچ احتیاجی به پول نداشت. #ماشین نو برایش خریده بودم. #یک طبقه ی خانه را هم به نامش زده بودم و #هزینه ی نامزدی اش را هم کنار گذاشته بودم. پسرم هیچ نیازی نداشت و رفت.😔
پسرم #آقا جواد یک سال و نیم پیش از #شهادتش در فاز دوم متروی مشهد و در قرارگاه کار میکرد.#بیمه شده بود و حقوق میگرفت. ماشین مدل پایین هم داشت ولی براش ماشین صفر خریده بودم.😔
وقتی #جوادم را در لباس جنگ دیدم ، سر و صورتش را بوسیدم و
گفتم : من راضی ام ، برو ....😔🍃⚘🍃
#جوادم فوق العاده #پاک و #با حیا بود. ابداً ذره ای لغزش از او ندیدم. یکی از همرزمان او در عراق میگفت :#جواد در حالی که تیرها مثل #رگبار از روی سرش رد میشدند در حال جمعآوری #مینها بود تا راه را باز کنه.
همان چند روزی که #عراق بود خیلی عربها با او دوست شده بودند. آن قدر که حاضر نبودند به مناطق خطرناک برود اما #جواد میگفت من آمده ام تا به هر شکلی که هست هر کاری که از دستم بر میآید انجام دهم و به #شهادت برسم.
#پسرم گاهی به #آسایشگاه جانبازان امام خمینی (ره) در پارک ملت نیز سر میزد. #جانبازان را حمام می برد و آنها را خیلی دوست داشت. بعضی از جانبازان با صندلی های چرخ دارشان از تهران برای شرکت در مراسمش آمده بودند.😔🍃⚘🍃
#ارادت خاصی به امام رضا (ع)♡ داشت. #خادم افتخاری حضرت بود در کنار صاحب اسمش هم به #شهادت رسید. #فلوجه نزدیک #حرم امام جواد (ع) است. #جواد در همان مکان پر کشید.😔
روی هیچ یک از قبور #شهدا نام « ثارالله » حک نشده است اما روی مزار #فرزندم نوشته اند : « مدافع حرم ثارالله » اولین کسی که از مشهد در عراق #شهید شد فرزند من بود.😔
سرانجام #شهید جواد کوهساری هم در تاریخ ٩۴/۴/٢۶ در فلوجه ی عراق به آرزویش که همانا #شهادت بود رسید.
مزار شهید⚘
مشهد مقدس ، بهشت حضرت رضا (ع)
#پسرم گاهی به #آسایشگاه جانبازان امام خمینی (ره) در پارک ملت نیز سر میزد. #جانبازان را حمام می برد و آنها را خیلی دوست داشت. بعضی از جانبازان با صندلی های چرخ دارشان از تهران برای شرکت در مراسمش آمده بودند.😔🍃⚘🍃
#ارادت خاصی به امام رضا (ع)♡ داشت. #خادم افتخاری حضرت بود در کنار صاحب اسمش هم به #شهادت رسید. #فلوجه نزدیک #حرم امام جواد (ع) است. #جواد در همان مکان پر کشید.😔
روی هیچ یک از قبور #شهدا نام « ثارالله » حک نشده است اما روی مزار #فرزندم نوشته اند : « مدافع حرم ثارالله » اولین کسی که از مشهد در عراق #شهید شد فرزند من بود.😔
سرانجام #شهید جواد کوهساری هم در تاریخ ٩۴/۴/٢۶ در فلوجه ی عراق به آرزویش که همانا #شهادت بود رسید.
مزار شهید⚘
مشهد مقدس ، بهشت حضرت رضا (ع)
ایستادن پای امام زمان خویش
امروز ۱۷ اردیبهشت سالروز شهادت شهدای خانطومان
#جواد_دوربین
#سعید_کمالی
#علی_عابدینی
#سید_شفیع_شفیعی
#محمد_بلباسی
#علیرضا_بریری
#علی_جمشیدی
#حسن_رجایی_فر
#رحیم_کابلی
شهدا را یاد کنید با ذکر صلوات
امروز ۱۷ اردیبهشت سالروز شهادت شهدای خانطومان
#جواد_دوربین
#سعید_کمالی
#علی_عابدینی
#سید_شفیع_شفیعی
#محمد_بلباسی
#علیرضا_بریری
#علی_جمشیدی
#حسن_رجایی_فر
#رحیم_کابلی
شهدا را یاد کنید با ذکر صلوات
هر جا میرم عکس حرم روبرومه
@Maddahionlin
🏴 #شور احساسی #اربعین
🌴هر جا میرم عکس حرم روبرومه
🌴تو حرم مرگ با علم آرزومه
🎙 #جواد_مقدم
⏯ #شور
👌بسیار دلنشین
🌴هر جا میرم عکس حرم روبرومه
🌴تو حرم مرگ با علم آرزومه
🎙 #جواد_مقدم
⏯ #شور
👌بسیار دلنشین
🕊🌹🕊
#در_محضر_شهدا
#شهید_مدافع_حرم
#جواد_محمدی
"انسان یک بار بیشتر نمےمیرد،
چه زیباست این یک بار که میخواد جون بده
در سن جوانی و با #شهادت برای عمه سادات باشد"
بہ مرگ داخل بستــر
نمیشود دل بست
خداڪند که" #شهادت "
به داد مـا برسد....
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#راهش_پر_رهرو
•┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
#در_محضر_شهدا
#شهید_مدافع_حرم
#جواد_محمدی
"انسان یک بار بیشتر نمےمیرد،
چه زیباست این یک بار که میخواد جون بده
در سن جوانی و با #شهادت برای عمه سادات باشد"
بہ مرگ داخل بستــر
نمیشود دل بست
خداڪند که" #شهادت "
به داد مـا برسد....
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#راهش_پر_رهرو
•┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
چه خوش بود
روزهای با هم بودنتان !
خندهی لبانتان دل ما را بُرد
دل ما هم رفیقی
از جنس شهیـد میخواهد
لبخنـد زنان و در آغوش هم
تا عـرش اعلی ...
#شهدای_مدافـع_حـرم
#جواد_محمدی_مفرد
#مرتضـی_عطایی
#رفاقت_تا_بهشت
🌷ارواح طیبه شهدا صلوات 🌷
•┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
روزهای با هم بودنتان !
خندهی لبانتان دل ما را بُرد
دل ما هم رفیقی
از جنس شهیـد میخواهد
لبخنـد زنان و در آغوش هم
تا عـرش اعلی ...
#شهدای_مدافـع_حـرم
#جواد_محمدی_مفرد
#مرتضـی_عطایی
#رفاقت_تا_بهشت
🌷ارواح طیبه شهدا صلوات 🌷
•┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔳 #وفات_حضرت_عبدالعظیم
🌴هوای زیارت با چشمای خیس
🌴کبوتر یه گنبد حرم یاکریم
🎙 #جواد_مقدم
⏯ #زمینه
👌بسیار دلنشین
🌴هوای زیارت با چشمای خیس
🌴کبوتر یه گنبد حرم یاکریم
🎙 #جواد_مقدم
⏯ #زمینه
👌بسیار دلنشین
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
به هر عشقی
جز عشق تو گفتم نه
حسین ای
شهزاده و حسین ای شه
#جواد_مقدم🎙
#صلی_الله_علیک_یا_اباعبدالله🌷
#شب_جمعه🌙
#کلیپ| #ریلز | #استوری📲
جز عشق تو گفتم نه
حسین ای
شهزاده و حسین ای شه
#جواد_مقدم🎙
#صلی_الله_علیک_یا_اباعبدالله🌷
#شب_جمعه🌙
#کلیپ| #ریلز | #استوری📲
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🌴شب زیارتی امام حسین(ع)
🍃به هوای اباعبدالله
🍃به دعای اباعبدالله
🎙 #جواد_مقدم
⏯ #نماهنگ
🌷 #صلی_الله_علیک_یا_اباعبدالله
#شب_جمعه
🍃به هوای اباعبدالله
🍃به دعای اباعبدالله
🎙 #جواد_مقدم
⏯ #نماهنگ
🌷 #صلی_الله_علیک_یا_اباعبدالله
#شب_جمعه
🌹محفل شهدا
❤️زندگی شهدایی
🌷 یاد جواد بخیر... گفت:
"انسان یک بار بیشتر نمےمیرد، چه زیباست این یک بار در سن جوانی و... با شهادت برای عمه سادات باشد"
بہ مرگ داخل بستــر
نمیشود دل بست
خداڪند که" شهادت "
به داد مـا برسد...
شهادت شوخی نیست
شهید مدافع #جواد_محمدی🌷
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ. وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
•┈••✾•🌿🌸🌺🌸🌿•✾••┈•
❤️زندگی شهدایی
🌷 یاد جواد بخیر... گفت:
"انسان یک بار بیشتر نمےمیرد، چه زیباست این یک بار در سن جوانی و... با شهادت برای عمه سادات باشد"
بہ مرگ داخل بستــر
نمیشود دل بست
خداڪند که" شهادت "
به داد مـا برسد...
شهادت شوخی نیست
شهید مدافع #جواد_محمدی🌷
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ. وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
•┈••✾•🌿🌸🌺🌸🌿•✾••┈•
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مریض عشقم و تو درمونی
نگفته حاجتم رو میدونی
چجوری آرومش کنم دل رو
همین که دید حرم رو بارونی
#جواد_مقدم🎙
#کلیپ| #استوری📲
نگفته حاجتم رو میدونی
چجوری آرومش کنم دل رو
همین که دید حرم رو بارونی
#جواد_مقدم🎙
#کلیپ| #استوری📲
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
من و حال خوش پا علم
شاهی و من نوکرم
کاشکی بیام تا حرم
سلام بدم به محضر تو
#جواد_مقدم🎙
#صلی_الله_علیک_یا_اباعبدالله🌺
#کلیپ| #ریلز| #استوری📲
شاهی و من نوکرم
کاشکی بیام تا حرم
سلام بدم به محضر تو
#جواد_مقدم🎙
#صلی_الله_علیک_یا_اباعبدالله🌺
#کلیپ| #ریلز| #استوری📲