🌹محفل شهدا🌹
600 subscribers
49.6K photos
42.1K videos
688 files
1.89K links
اللهم صل علی محمد وآل محمد و عجل الفرجهم اینجا محفل شهداست به محفل شهدا خوش آمدید
Download Telegram
ایشان به یاد #استقامت #هم‌رزمانش در دوران رژیم ستم‌شاهی پهلوی افتاد،  با جدیت تمام به کمک دوستانش رفت که مورد #اصابت #ترکش خمپاره قرارگرفته و از #ناحیه #کتف زخمی شد.
🍃🌷🍃
ایشان #مجروح و به تهران منتقل شد و در بیمارستان مصطفی خمینی بستری شد، درحالی‌که به تشخیص پزشکان باید مورد #عمل جراحی واقع می‌شد.
🍃🌷🍃
تنها پس از ۳# ساعت حضور در بیمارستان با یک نقشه حساب‌شده #فرار کرد و پس از تهیه لباس از منزل برادر دانشجویش عازم #جبهه شد.
🍃🌷🍃
از #شهادت دوستانش ازجمله #معاون خودش در #گردان #امام سجاد (ع)🌷 بسیار متأثر شده بود و گفت: نمی‌تونم تحمل‌کنم و #هم‌رزمانم را تنها بگذارم.
🍃🌷🍃
دنیا در نظرش حقیر و تنگ‌شده بود و روح مشتاقش برای #لقا الله بی‌تابی می‌کرد و از عشقی عمیق می‌سوخت.
🍃🌷🍃
درحالی‌که وضعیت #زخم ایشان بسیار نامناسب  بود خود را به #خط مقدم رساند و در #مرحله سوم #عملیات #بیت‌المقدس نیروهای گردانش را #فرماندهی کرد.
🍃🌷🍃
#رزمندگان پس از عبور از یک میدان مین و پشت سر گذاشتن دو خاک‌ریز بعثی‌ها، مقاومت عراقی‌ها را در هم شکستند. عراقی‌ها در این عملیات چاره‌ای جز فرار یا تسلیم در مقابل #رزمندگان نداشتند.
🍃🌷
#پسرم #علمدار #هیئت #انصارالحسین🌷 بود. یکی از #مخلص‌ترین #بسیجیان استان کرمانشاه و در #خط مقدم این مسیر بود، در نهایت هم در کسوت #سربازی لایق #شهادت شد.😭
🍃🌷🍃
چگونگی #شهادت را از زبان مسئولانش برایتان روایت می‌کنم؛ گویا ساعت ۱:۴۰# بامداد روز ۲۲# فروردین‌ماه نگهبان شب متوجه دو نفر فرد پیاده می‌شود که در بیرون از #یگان حضور دارند.

#افسر وقت #همراه #سه نفر به محل #اعزام می‌شوند. #فرمان ایست صادر می‌کنند تا هویت آن افراد شناسایی شود، اما آن‌ها شروع به #تیراندازی می‌کنند. تعقیب و گریز انجام می‌شود.

اگرچه افراد ناشناس #شلیک می‌کنند، اما با #فداکاری و #ایثار #بچه‌ها یکی از آن افراد #مسلح در محل تیر می‌خورد و دیگری نیز در کمتر از ۱۲ ساعت #دستگیر می‌شود.

هر دو از مجرمان سابقه‌دار و دارای جرائم سخت و خشن بودند. متأسفانه در حین #درگیری #محمد‌مهدی هم #تیر می‌خورد و از ناحیه #کتف چپ #مجروح می‌شود.
😭
🍃🌷🍃
#محل #شهادت #محمد‌مهدی در ۴ کیلومتری #جنوب شرقی مهران در کنار #آستان مقدس #امامزاده #سید‌حسن🌷 در #ارتفاعات قلاویزان است.😭
🍃🌷🍃
#تیربار خودم را هم به #ابوذر داده بودم که او هم بلند شد و دو نفر از تکفیری‌ها را زد. اما در همین حین دیدم #دستش #مجروح شده و #آرنجش به شدت #خونریزی دارد.
🍃🌷🍃
از او خواستم به #مقر برگردد. رفت و در حین راه گویا #خمپاره‌ای کنارش #منفجر شده بود که #پیکرش را پیدا کردیم. بعدها وقتی #پیکر برادرم به شهرمان آمد و او را دیدم، #ترکش‌های #زیادی در #کتف و #پاهایش به چشم می‌خورد.😭
🍃🌷🍃
یکی از #دوستانش می‌گفت قبل از #اعزام #ابوذر، با هم بودیم و #شهید فرزند کوچکش #محمدباقر را در آغوش داشت. مشغول صحبت بودیم که با #حسرت عجیبی گفت:

یکی از آشناها به من گفت چقدر #پول می‌گیری که می‌خواهی به #سوریه بروی؟ من هم در جوابش گفتم اگر #همه دنیا را بدهند، حاضر نیستم با یک #تار موی #محمد باقر #عوض کنم.»
🍃🌷🍃
امثال #ابوذر مثل هر #پدری #عاشق #فرزندان‌شان بودند اما #هنرشان این بود که هرگز #نگذاشتند چنین #تعلقاتی آنها را از #حرکت در مسیر #والای‌شان #دور #کند.
🍃🌷🍃