🌹محفل شهدا🌹
596 subscribers
50K photos
42.5K videos
693 files
1.9K links
اللهم صل علی محمد وآل محمد و عجل الفرجهم اینجا محفل شهداست به محفل شهدا خوش آمدید
Download Telegram
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🕊♥️🕊

این لحظه که رفیقت جلوی چشمات جون بده و تو نتونی کمکش کنی و باید بجنگی؛ چند؟

#مدافعان_حرم
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🎥 #ببینید|🌷مراسم وداع با پیکرهای مطهرشهدای تازه تفحص شده کربلای خانطومان در مصلی بابل مازندران

#مدافعان_حرم
#شهدای_خانطومان
#شادی_ارواح_طیبه_شهدا_صلوات
🥀💔
🏴التماس دعای فرج وشهادت 🏴

🥀
به روایت از همسر #شهید :
در تابستان ۱۳۸۰ ازدواج کردند که  حاصل آن  دو فرزند به نام های زهرا و ابوالفضل است. که زهرا ۱۱ ساله و ابوالفضل ۷ ساله.
🍃🌷🍃
با شروع #بحران های منطقه،#ستار در آرزوی پیوستن به #مدافعان حرم #بی تابی می کرد. در #دشوار ترین شرایط #مأموریت #یمن می گیرد. اما بیشتر از همه #آرزوی پیوستن به #مدافعان حرم #حضرت زینب سلام الله علیها🌷 را داشتند.
🍃🌷🍃
#آرزویی که در #بیست و هفتمین روز از #آبان۹۴# برآورده شد و ستار تونست داوطلبانه در سوریه حضور پیدا کند. اما ظاهرا او برای بازگشت نرفته بود.😭
🍃🌷🍃
با وجود اینکه #فرمانده بود، شب قبل از #شهادت به #جای همه افراد #نگهبانی داد و تا صبح روز #شانزدهم #بیدار بود ،لحظه ای دست از #تلاش و #جنگیدن بر نداشت. با #تاکتیکی که در یک مورد به کار برد، توانست از #تلفات و #اسارت حتمی #هفتاد نفر از #نیروهای خودی #جلوگیری کند.
🍃🌷🍃
#ستار #عاشق #اهل بیت🌷 و #ولایت بود. همواره به اطرافیان خود توصیه می کرد که #رهرو راه #ولایت باشند. در #وصیت نامه خود هم به نحو #پررنگی به این #موضوع #اشاره داشت.
🍃🌷🍃
اَمّن یجیبُ المُضطّرَ

اِذا دعاهُ ویَکشِفُ السوء

بیایید برای همہ مریض ها

چہ در خانہ یا بیمارستان دعا کنیم🙏

#مدافعان سلامت خداقوت🌹
🤲🤲😭
‎‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌
اَمّن یجیبُ المُضطّرَ

اِذا دعاهُ ویَکشِفُ السوء

بیایید برای همہ مریض ها

چہ در خانہ یا بیمارستان دعا کنیم🙏

#مدافعان سلامت خداقوت🌹
🤲🤲😭
‎‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌
اَمّن یجیبُ المُضطّرَ

اِذا دعاهُ ویَکشِفُ السوء

بیایید برای همہ مریض ها

چہ در خانہ یا بیمارستان دعا کنیم🙏

#مدافعان سلامت خداقوت🌹
🤲🤲😭
‎‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌
اَمّن یجیبُ المُضطّرَ

اِذا دعاهُ ویَکشِفُ السوء

بیایید برای همہ مریض ها

چہ در خانہ یا بیمارستان دعا کنیم🙏

#مدافعان سلامت خداقوت🌹
🤲🤲😭
‎‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌
#پاسدار#شهید دفاع مقدس محمد پور حیدری
🍃🌷🍃
ایشان #برادر #شهید هم هست.
#برادرشون #محمد هم از #شهدای جنگ تحمیلی هستند.
🍃🌷🍃
معرفی #شهید و خانواده اش به روایت از #رزمنده بزرگوار آقای قاسم صادقی:

در روزهای اول #جنگ #شخصیت‌هایی داشتیم که هنوز #گمنام هستند، از جمله این افراد #خانمی معروف به «ننه مریم» با اسم شناسنامه‌ای «گلناز گلبی» بود که اصالتش به خرم آباد برمی‌گشت؛ ولی در خرمشهر ساکن بود.
#روزهای اول #جنگ وقتی وارد #خرمشهر شدیم این خانم را دیدیم که مدام به بیمارستان شهر رفت و آمد دارد. فهمیدیم همراه با شوهرش «بابامراد پورحیدری» و 2# فرزندش جزو #مدافعان 34# روزه #خرمشهر هستند.
🍃🌷🍃
یکی از #کارهای مهم این خانواده #کسب اطلاعات از نیروهای دشمن بود که در جای جای شهر نفوذ کرده بودند.

#رزمنده‌ها «ننه مریم» را #زینب زمان صدا می‌کردند و بعد از فوتش «مادر شهر» #لقب گرفت؛ #ننه مریم #آخرین زنی است که با سقوط #خرمشهر از شهر خارج شد و پس از #آزادی نیز #اولین نفری است که به #شهر وارد شد.
🍃🌷🍃
اَمّن یجیبُ المُضطّرَ

اِذا دعاهُ ویَکشِفُ السوء

بیایید برای همہ مریض ها

چہ در خانہ یا بیمارستان دعا کنیم🙏

#مدافعان سلامت خداقوت🌹
🤲🤲😭
‎‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌
یکی دو ساعت بعد حاج‌ آقایی با من تماس گرفت و خیلی خونسرد خبر #شهادتش را داد. دنیا روی سرم خراب شد نمی‌دانستم چکار باید بکنم .... یک ساعت بعد از شنیدن خبر ، به در و دیوار می‌خوردم.😔

به روایت از پدرشهید جواد کوهساری⚘ :

می گفتند #مدافعان حرم برای پول می روند. 😔#پسرم هیچ احتیاجی به پول نداشت. #ماشین نو برایش خریده بودم. #یک طبقه ی خانه را هم به نامش زده بودم و #هزینه ی نامزدی‌ اش را هم کنار گذاشته بودم. پسرم هیچ نیازی نداشت و رفت.😔

پسرم #آقا جواد یک سال و نیم پیش از #شهادتش در فاز دوم متروی مشهد و در قرارگاه کار می‌کرد.#بیمه شده بود و حقوق می‌گرفت. ماشین مدل پایین هم داشت ولی براش ماشین صفر خریده بودم.😔

وقتی #جوادم را در لباس جنگ دیدم ، سر و صورتش را بوسیدم و
گفتم : من راضی‌ ام ، برو ....😔🍃🍃

#جوادم فوق‌ العاده #پاک و #با حیا بود. ابداً ذره‌ ای لغزش از او ندیدم. یکی از همرزمان او در عراق می‌گفت :#جواد در حالی‌ که تیرها مثل #رگبار از روی سرش رد می‌شدند در حال جمع‌آوری #مین‌ها بود تا راه را باز کنه.