🌹محفل شهدا🌹
568 subscribers
44.9K photos
36.7K videos
650 files
1.83K links
اللهم صل علی محمد وآل محمد و عجل الفرجهم اینجا محفل شهداست به محفل شهدا خوش آمدید
Download Telegram
در تاریخ 1358.5.23# مهاجمان مسلّح طرفدار حزب دموکرات کردستان و گروهی از عشایر وابسته منطقه با انواع سلاحهای سبک، سنگین و خمپاره انداز به شهر پاوه حمله کردند.

#نیروهای ژاندارمری و #مردمی و #پاسداران انقلاب پس از یک روز مقاومت ناگزیر با ارسال پیامی در مورخ 1358.5.24# به مراکز فرماندهی خود، از سقوط شهر #پاوه توسط مهاجمان مسلّح خبر دادند.

مهاجمان مسلح پس از محاصره و قطع کلیه خطوط ارتباطی وراه های زمینی و مسیرهای منتهی به شهر پاوه در مورخ 1358.525# وارد آن شهر شدند و با استقرار در ارتفاعات مشرف به #پاوه و همچنین تصرّف نقاط حساس شهر کنترل اوضاع را دراختیار خود گرفتند.

#تنها #نیرویی که همچنان به #مقاومت سرسختانه در برابر هجوم بی امان چریکهای مسلح ادامه میداد پاسگاه ژاندارمری، نیروهای مردمی و ستاد خودجوش #سپاه پاسداران انقلاب شهر بود

#هیأتی مرکب از #دکتر مصطفی چمران ، #تیمسار سرلشکر ولیالله فلاحی و #ابوشریف، جهت بررسی اوضاع با #سه #فروند بالگرد که حامل مهمات و اقلام ضروری برای نیروهای #ژاندارمری و #سپاه بودند، بعداز ظهر 1358.525# #عازم شهر #پاوه شدند.
🍃🌷🍃
درآن #مأموریت پر مخاطره #هلیکوپتر حامل #دکتر چمران مورد #اصابت گلوله واقع شد و در نتیجه در #محاصره مهاجمان #مسلّح گرفتار آمدند و #دوشادوش #نیروهای #ژاندارمری و #پاسدار به #مقابله و #مقاومت در برابر عناصر فریب خورده پرداختند.
🍃🌷🍃
#پایگاه سوم شکاری که از قبل در جریان تحرکات گروهکها در منطقه بود و آمادگی انجام هر گونه عملیاتی را براساس دستور داشت

پس از مطلع شدن از ماجرا، با به پرواز درآوردن 2# فروند هواپیمای «اف- 4» بر فراز شهر و شکستن دیوار صوتی لحظات پراضطرابی را برای مهاجمان مسلّح فراهم نمود.
🍃🌷🍃
ایشان از جمله #داوطلبانی بود که برای #سرکوب این یاغیان سر از پا نمیشناخت و بر این پیمان نیز#جانش را #فدا کرد و #مشتاقانه #پذیرای #مأموریتی
#بی بازگشت شد.
🍃🌷🍃
سرانجام در مورخ 1358.5.25#به #همراه #شهید #ستوان یکم #خلبان بشیر موسوی (کابین عقب) که به جهت #پشتیبانی از #بالگردهای #نیروی زمینی ارتش و #ستون اعزامی #کرمانشاه به #پاوه اعزام شده بود.
🍃🌷🍃
{یاد #شهیدان با ذکر صلوات🌷}
🍃🌷🍃
پس از انجام #عملیات، در حین #انجام گشتهای هوایی #هواپیمای ایشان مورد #اصابت #آتشبار عناصر ضد انقلاب قرار گرفت و از #کنترل خار
درحالی که #دست راست #خلبان کابین جلو در اثر #اصابت گلوله به درون #کابین #قطع شده بود متأسفانه هیچیک از #خلبانان فرصت استفاده از صندلیپران را نیافتند.
🍃🌷🍃
و#هواپیمای ایشان هم به #کوه #اصابت کرد و در منطقه #قشلاق بین #پاوه و #روانسر #سقوط کرد و در حالی که #روزه بود به #شهادت رسید.
🍃🌷🍃
پس از #شهادت ایشان، با #تلاش ارزشمند #مسئولین امر که به پاس خدماتش صورت گرفت،#پایگاه سوم شکاری به #پایگاه #شهید نوژه# تغییر #نام یافت.
🍃🌷🍃
سرانجام#سرلشگر خلبان محمد نوژه هم درتاریخ ۱۳۵۸/۵/۲۵# درحین #انجام #عملیات و#گشت های هوایی ،#هواپیمایش مورد #اصابت#آتشبار ضد انقلاب قرارگرفت و با زبان #روزه به #شهادت رسید.
🍃🌷🍃
#مزار#شهید :
تهران ، بهشت #حضرت زهرا سلام الله علیها🌷،
قطعه ۲۷
🍃🌷🍃
#تنها #شهید دفاع مقدس درروز #عید سعید فطر،
در استان قزوین حسین وهابی
🍃🌷🍃
درتاریخ   ۱۳۴۸/۶/۱۵#   در شهر قزوین در خانواده ای متدین ومذهبی متولدشد.
🍃🌷🍃
پدرش محمد، بنا و معمار بود و مادرش  خانه دار . تا اول راهنمایی درس خواند. به عنوان #پاسدار وظیفه در #جبهه #حضور داشت.
🍃🌷🍃
ایشان از آنجایی که #علاقه فراوانی به #جبهه و #حضور در کنار #رزمندگان را داشت به بهانه‌ی #خدمت سربازی، #یک سال #زودتر، برای #گذراندن#دوره‌ی آموزشی و به عنوان #پاسدار وظیفه، #عازم #پاوه کردستان شد.
🍃🌷🍃
به روایت از مادر #شهید:
تا آن روز به یاد ندارم که روزه‌هایم را خورده باشم، اما سال 1367#، دهه‌ی اول ماه رمضان را که پشت سرگذاشته بودیم، دلم بدجوری هوای #حسین را کرد.
😭😭
🍃🌷🍃
یعنی یه جورایی توی دلم آشوب شده بود. پام رو توی یک کفش کردم و به پدرش گفتم: می‌خواهم به دیدن #حسین بروم و اگر مرا به #پاوه نبری، خودم می‌روم.
🍃🌷🍃
این شد که ایشان هم شال و کلاه کرد و  با هم به #پاوه رفتیم تا #حسینم را ببینم.
به محل ملاقات که رسیدیم، #حسین بالای کوه‌ها بود و تا صدایش کردند که بیاید، یک ساعتی طول کشید.
🍃🌷🍃
ظهر بود که #بچه‌ام را #بغل کردم، #بوسیدم، #بوییدم و خیالم راحت شد که او در کنارم است.😭
🍃🌷🍃
#حسین می‌گفت:#فرمانده‌مان می‌گوید: تو که عینک می‌زنی و چشم‌هایت ضعیف است، معاف از #رزمی، پس برای چه اینجا آمده‌ای؟ اما من گفتم: اتفاقا من آمده‌ام که بروم #خط مقدم تا با #دشمنان #بجنگم. چرا مرا اینجا نگه داشته‌اید؟😭
🍃🌷🍃
خلاصه آن روز خیلی خوش گذشت. من که کلی #حسینم را تماشا کردم و با هم حرف زدیم. گفتم: کی میای خانه؟ گفت: قرار است پس از #گذراندن #دوره آموزشی، #هفده روز #مرخصی بدهند که میام خانه.
🍃🌷🍃