محفل خوبان شعر
2.87K subscribers
12.1K photos
5.22K videos
6 files
389 links
محفل خوبان شعر
🌺🌺 @mahfel_khoban_sheeer🌺🌺
Download Telegram
 هر شبم نالهٔ زاری است که گفتن نتوان
زاری از دوری یاری است که گفتن نتوان

بی مه روی تو ای کوکب تابنده مرا
روز روشن شب تاری است که گفتن نتوان

#هاتف_اصفهانی
سوی خود خوان یک رهم تا تحفه جان آرم تو را
جان نثار افشان خاک آستان آرم تو را

از کدامین باغی ای مرغ سحر با من بگوی
تا پیام طایر هم آشیان آرم تو را

#هاتف_اصفهانی
سوی خود خوان یک رهم تا تحفه جان آرم تو را
جان نثار افشان خاک آستان آرم تو را

از کدامین باغی ای مرغ سحر با من بگوی
تا پیام طایر هم آشیان آرم تو را

#هاتف_اصفهانی
کجایی در شب هجران که زاری‌های من بینی
چو شمع از چشم گریان اشکباری‌های من بینی

کجایی ای که خندانم ز وصلت دوش می‌دیدی
که امشب گریه‌های زار و زاری‌های من بینی

#هاتف_اصفهانی
مگو فردا برت آیم که من دور از تو تا فردا
نخواهم زیست خواهم مرد یا امروز یا امشب

ز من او فارغ و من در خیالش تا سحر کایا
بود یارش که و کارش چه و جایش کجا امشب



#هاتف_اصفهانی
#شبتــــوڹ_بـعـشق
سر نپیچم ز کمندت به جفا آن صیدم
که توان بست مرا لیک رها نتوان کرد

جا به کویت نتوان کرد ز بیم اغیار
ور توان در دل بی‌رحم تو جا نتوان کرد

گر ز سودای تو رسوای جهان شد
هاتف
چه توان کرد که تغییر قضا نتوان کرد


#هاتف_اصفهانی
♡♡♡
دارم ز غـٖـــم فـــراق یـاری کـه مپرس

روز سـیـهـی و شـام تـاری کـه مپرس

از دوری مـهـر دل فـروزی اسـت مـرا

روزی که مگوی و روزگاری که مپرس

#هاتف_اصفهانی
باز آی و به کوی فرقتم فرد نگر
وز درد فراق چهره‌ام زرد نگر



از مرگ دوای درد خود می‌طلبم
بیمار نگر دوانگر درد نگر

#هاتف_اصفهانی
سوی خود خوان یک رهم تا تحفه جان آرم تو را
جان نثار افشان خاک آستان آرم تو را

از کدامین باغی ای مرغ سحر با من بگوی
تا پیام طایر هم آشیان آرم تو را

#هاتف_اصفهانی
کجایی در شب هجران که زاری‌های من بینی
چو شمع از چشم گریان اشکباری‌های من بینی

کجایی ای که خندانم ز وصلت دوش می‌دیدی
که امشب گریه‌های زار و زاری‌های من بینی

#هاتف_اصفهانی
جان به جانان کی رسد جانان کجا و جان کجا
ذره است این، آفتاب است، آن کجا و این کجا

دست ما گیرد مگر در راه عشقت جذبه‌ای
ورنه پای ما کجا وین راه بی‌پایان کجا

#هاتف_اصفهانی
ای خواجه که نان به زیردستان ندهی
جان گیری و نان در عوض جان ندهی

شرمت بادا که زیردستان ضعیف
از بهر تو جان دهند و تو نان ندهی


#هاتف اصفهانی
هر شب به تٖو با عشق و طرب می‌گذرد
بـر مـن زغـمـت بـه تـاب و تب می‌گذرد

تـو خـفـتـه بـه استراحت و بـی تـو مـرا
تـا صـبـح نـدانـی کـه چـه شب می‌گذرد


#هاتف_اصفهانی
افسوس که از همنفسان نیست کسی
وز معمر گرانمایه نمانده است بسی

دردا که نشد به کام دل یک لحظه
با همنفسی بر آرم از دل نفسی

#هاتف_اصفهانی‎‌‌