ماهدبوک
194 subscribers
562 photos
1 video
1 file
236 links
ماهدبوک | مجلهٔ تخصصی کتاب و کتاب‌خوانی

وب‌گاه | Mahedbook.ir

virgool.io/@mahedbook | ویرگول

اینستاگرام | instagram.com/mahedbook
Download Telegram
#دفترچه #یادداشت

دو نوع کتاب: خارپشت و روباه 🌀

✳️ آیزایا برلین تعریف می‌کند که چند روز مانده به شروع جنگ جهانی دوم، در یکی از مهمانی‌های اشرافی، لُردِ آکسفورد به او گفت که در یکی از شعرهای شاعر کلاسیک یونان باستان، آرخیلوخوس، چنین سطری هست: «روباه خیلی چیزها می‌داند، اما خارپشت یک چیز بزرگ می‌داند.» این جمله، مثل آذرخش، تمام پهنۀ اندیشه را برای ذهن برلین روشن کرد. در پرتو این روشنگری توانست نویسندگان و اندیشمندان و فیلسوفان و حتی هنرمندان را به دو دسته تقسیم کند: کسانی که روباه‌اند و آنان که خارپشت. متفکر روباه‌گونه به جزئیات ظریف و زیاد زندگی انسان توجه می‌کند و متفکر خارپشت‌وار به دنبال نظریه‌ای فراگیر است که همۀ هستی و زندگی انسان را پوشش دهد. در این یادداشت می‌خواهم این دیدگاه را به کتاب‌ها تعمیم دهم.

📖 متن کامل این یادداشت را در این‌جا بخوانید.


❤️ اگر این مطلب را دوست داشتید، با دیگران نیز به‌اشتراک بگذارید.

🔸ماهدبوک ؛ مجلۀ تخصصی کتاب و کتاب‌خوانی
🔸@MahedBook
#دفترچه #یادداشت

فلسفه‌ای برای شبکه‌های اجتماعی 🌀

✳️ فلسفۀ قاره‌ای، این فلسفۀ فوق‌نظریِ پیچ‌درپیچ، کاربردی‌ترین فلسفه در ایران است. یک کتاب فلسفۀ قاره‌ای بخوانید و یک عمر راحت باشید؛ اگرچه خواندن همان یک کتاب، یک عمر زمان می‌برد! البته اگر بنا باشد که آن را خوب بفهمید؛ که صدالبته چنین بنایی در کار نیست. چراکه هیچ‌کس نمی‌فهمد که شما فهمیده‌اید یا نفهمیده‌اید؛ زیرا هیچ‌کس این فلسفه را نفهمیده است و لذا نفهمیدن دیگران را هم نمی‌فهمد. خوبی این فلسفه همین است. هیچ‌کس حاضر نیست آن را بفهمد و، از آن مهم‌تر، هیچ‌کس حاضر نیست بگوید من این موضوع یا این مسئله را نفهمیدم. هر چقدر هم نامفهوم‌تر باشد، بیشتر ادای فهمیدن درمی‌آورند. لذا هر چقدر بیشتر آن را نفهمید، دیگران بیشتر باور می‌کنند که آن را فهمیده‌اید. همین امر کار آدم را راحت‌تر می‌کند.

📖 متن کامل این یادداشت را در این‌جا بخوانید.


❤️ اگر این مطلب را دوست داشتید، لطفاً آن‌را با دیگران نیز به‌اشتراک بگذارید.

🔸ماهدبوک ؛ مجلۀ تخصصی کتاب و کتاب‌خوانی
🔸@MahedBook
#دفترچه #یادداشت

جاودانگی مکتوب 🌀

✳️ اوائل بهار سال 1897 بود که برای اولین‌بار چخوف را در یک کلینیک تخصصی بیماری سل بستری کردند. چند شبِ پیش، در رستورانِ شیک «هرمیتاژ» موقع شام یک‌باره خونریزی شدیدی کرده بود. وضعیت ریه‌هایش خوب نبود و به همین دلیل ملاقات افراد متفرقه برای او ممنوع اعلام شد. دوستان و آشنایان به این اکتفا کردند که برای او دسته‌های گل، بطری‌های شامپاین و بسته‌های خاویار بفرستند. اما یک روز پیرمردی بر آستانۀ درِ بیمارستان ظاهر شد. پالتویی ضخیم از پوست خرس به تن داشت و شال‌گردنی هم دور خود پیچیده بود. بیشتر فرورفته در ریشی انبوه.

📖 متن کامل این یادداشت را در این‌جا بخوانید.

❤️ اگر این مطلب را دوست داشتید، لطفاً آن‌را با دیگران نیز به‌اشتراک بگذارید.

🔸ماهدبوک؛ مجلۀ تخصصی کتاب و کتاب‌خوانی
🔸@MahedBook
#دفترچه #یادداشت

من می‌روم به‌سراغ سخن عاشق 🌀

✳️ من می‌خواهم با تو پرحرفی کنم. نمی‌بینی برایت نقل‌قولی طولانی فرستادم؟ من از درون مقهور این اندیشه و احساس بودم که اگر پرچانگی کنم، احتمال حرف‌زدن‌ات و بیشتر حرف‌زدن‌ات بیشتر می‌شود. اما جرأت ندارم درخواستم را مستقیماً بگویم؛ حرف‌های دیگران را بهانه می‌کنم. چرا دربارۀ من کنکاش نمی‌کنی؟ اندکی مثل من نشانه‌خوانی کن! می‌خواهم با آن جمله این مطلب را برسانم که تو مرا داری؛ به من بسنده کن؛ دیگر چه می‌خواهی؟ (بله، من همین‌قدر ابله‌ام.) ولی می‌دانم؛ من لابه‌لای خرده‌ریزه‌های ذهنت گم‌ام. در بیرون هم مرا کنار خرده‌چیزهای خیابانی می‌بینی. با پاسخ‌هایت به من تیپا می‌زنی، و من تحقیرشده می‌روم به سراغ سخن عاشق.

📖 متن کامل این یادداشت را در این‌جا بخوانید.

❤️ اگر این مطلب را دوست داشتید، لطفاً آن‌را با دیگران نیز به‌اشتراک بگذارید.

🔸ماهدبوک؛ مجلۀ تخصصی کتاب و کتاب‌خوانی
🔸@MahedBook
ماهدبوک
چگونه بهتر بنویسیم (قسمت سوم) 🌀 ✳️ این یادداشت ادامۀ دو قسمت قبلی است. در یادداشت اول سعی کردیم راه‌هایی عملی‌ برای بهبود صورت نوشتار بیان کنیم. در قسمت دوم هم برای بهبود محتوای نوشتار و درون‌مایۀ آن بر واحد جمله متمرکز شدیم. در این یادداشت بعد از گذر از…
#دفترچه #یادداشت

چگونه بهتر بنویسیم؟ (قسمت چهارم) 🌀

✳️ در یادداشت اول، راه و چاه بهتر شدن نوشته را به لحاظ مواد صوری گفتیم. در یادداشت دوم، با محوریت جمله و تمرین جمله‌سازی می‌خواستیم قلم‌مان را قوت ببخشیم. در یادداشت سوم، از سعدی آموختیم، به‌جا، درست و به‌اندازه گفتن و نوشتن را. در ضمن، بیان کردیم که چه چیزهایی از قدما به کار بهبود نوشتار و گفتارمان می‌آید. اینک در این یادداشت با تمرکز بر معاصرین می‌خواهیم نشان دهیم که اینان چه خوب از پیشینه‌ها آموخته‌اند و چه درست این میراث را به نحو صحیح به ما رسانده‌اند. طبیعتاً باید از اینان هم میراث‌داری را بیاموزیم و هم بکوشیم میراث‌بران از واسطه‌هایی چون ما چیزکی گیرشان بیاید.

📖 متن کامل این یادداشت را در این‌جا بخوانید.

❤️ اگر این مطلب را مفید یافتید، لطفاً آن‌را با دیگران نیز به‌اشتراک بگذارید.

قسمت‌های پیشین همین مطلب:
قسمت اول | قسمت دوم | قسمت سوم

🔸ماهدبوک؛ مجلۀ تخصصی کتاب و کتاب‌خوانی
🔸@MahedBook
#دفترچه

چگونه بفهمیم و نقد کنیم؟🌀

✳️ ارتقای سطح تفکر شخص در گرو ارتقای دو چیز است: فهم و نقد. این‌ها دو روی یک سکه یا دو خط موازیِ متصل به یکدیگرند که شانه‌به‌شانۀ هم پیش می‌روند. اگر کسی بخواهد سیر عمودی داشته باشد، باید از این نردبان بالا برود. البته همۀ اهالی عرصۀ اندیشه به یک معنا اهل فهم و نقد هستند. ولی روشن است که غالباً یا درجا می‌زنند یا، از آن بهتر، به قهقرا می‌روند. چرا؟ چون فهم و نقدشان واقعی، جدی و مفید نیست. آنان مطالبِ موافق را می‌فهمند و نظریاتِ مخالف را نقد می‌کنند. چه شاهکاری! ولی این‌ها آن فهم و نقدی نیستند که شخص را ارتقاء می‌دهند.

📖 متن کامل این یادداشت را در این‌جا بخوانید.

❤️ #یادداشت خوب را بازنشر کنیم!

🔸ماهدبوک؛ مجلۀ تخصصی کتاب و کتاب‌خوانی
🔸@MahedBook
#دفترچه

پرسه‌های سرنوشت‌ساز🌀

✳️ خانم آنگی پِگ زنی خانه‌دار در شهر کوچک اِسِکس انگلستان بود. روزی به یک کتاب‌فروشی رفت و به طور تصادفی کتابی فلسفی برداشت. نگاهی انداخت؛ خوشش آمد و آن را خرید. همین‌که شروع کرد مجذوب و مسحور آن کتاب شد و شبِ همان روز تا صبح مشغول خواندنش بود. کتاب به او نشان داد که چرا رابطه‌اش با زندگی قطع شده و حالا چگونه می‌تواند دوباره به زندگی برگردد. کتاب آن‌قدر مؤثر بود که صبح نشده آنگی تصمیمش را گرفت. کارهای سخیف و تکراری و بی‌‌معنا را کنار گذاشت. به دانشگاه رفت و در رشتۀ فلسفه ثبت‌نام کرد.

📖 متن کامل این یادداشت را در این‌جا بخوانید.

❤️ #یادداشت خوب را بازنشر کنیم!

🔸ماهدبوک؛ مجلۀ تخصصی کتاب و کتاب‌خوانی
🔸@MahedBook
#دفترچه

ادبیات، سدی در برابر ابتذال🌀

✳️ بر اساس ریاکاری مهوّع و مزوّرانۀ صداوسیما، زنان و مردان حتی بعد از ازدواج هم مریم مقدس و عیسی مسیح اند. در برابر این نفاق چندشناک، سریال‌های شبکۀ خانگی از آن طرف بوم افتاده‌اند؛ تا توانسته‌اند لابه‌لای صحنه‌ها مطالب و نشانه‌های جنسی کار گذاشته‌اند. نتیجه به همان اندازه مهوّع است. حرف‌ها به‌قدری رکیک و مبتذل است که حتی یک نوجوان مؤدب هم از شنیدن آن‌ها دچار نارسایی می‌شود. جذب هر مخاطب به هر قیمتی. وگرنه نزدیک شدن هنر به واقعیت این‌گونه رخ نمی‌دهد. هنر حتی در تقرّب به واقعیت روزمره نیز با تمام جلال و جبروت و فخامت خود حاضر می‌شود، به‌ویژه ادبیات.

📖 متن کامل این یادداشت را در این‌جا بخوانید.

❤️ #یادداشت خوب را بازنشر کنیم!

🔸ماهدبوک؛ مجلۀ تخصصی کتاب و کتاب‌خوانی
🔸@MahedBook
#دفترچه

کتابگردها🌀

✳️ کتاب آن‌قدر گران شده که حالا دیگر واقعاً ارزش دزدیدن دارد. من هم با کمال میل حاضرم دست به چنین جنایتی بزنم. ولی چیزی که مانعم می‌شود، یکی ترس بی‌نهایت است و دیگری ناآشنایی مطلق با تکنولوژی ضدسرقت نوین. کسی که جمهوری افلاطون و سیاست ارسطو و مدینۀ فاضلۀ فارابی را می‌خواند چگونه می‌تواند از سازوکار دستگاه‌های ضدسرقت کتاب‌فروشی‌ها سر دربیاورد؟! اساساً امروزه سرقت از کتاب‌فروشی‌های مدرن محال است؛ زیرا کسانی که انگیزۀ سرقت دارند، ذره‌ای عرضۀ این کار را ندارند، و آنان که می‌توانند بدزدند، انگیزه‌ای برای کش رفتن دو جلد کتاب ندارند. همه‌اش هم تقصیر تکنولوژی است.

📖 متن کامل این یادداشت را در این‌جا بخوانید.

❤️ #یادداشت خوب را با دیگران هم به‌اشتراک بگذارید!

🔸ماهدبوک؛ مجلۀ تخصصی کتاب و کتاب‌خوانی
🔸@MahedBook
#دفترچه

چگونه توانستم مثنوی معنوی را کامل بخوانم 🌀

✳️ بارها خواستم که مثنوی معنوی را کامل بخوانم. اما هر چقدر بیشتر تلاش کردم، کمتر موفق شدم. علت این پارادوکس، روش‌های سخت و پیچیده بود. تا این‌که روشی ساده را امتحان کردم. از نتیجۀ کار شگفت‌زده شدم. علاوه بر تمام کردن کتاب، بیشتر مطالبش را هم فهمیدم. همین، لذت کار را بیشتر کرد. بعدها چندین کتاب کلاسیک دیگر را نیز همین‌طور خواندم. تصمیم گرفتم تجربۀ این چندسال را قلمی کنم و حاصلش شد آن‌چه می‌خوانید. در متن پیشِ رو، من بیش از همه از مثنوی مولوی گفته‌ام، به جای مثنوی و مولوی می‌توانید هرکدام از افراد بلندقد تاریخ و کتاب او را بگذارید.

📖 متن کامل این یادداشت را در این‌جا بخوانید.

❤️ #یادداشت خوب را با دیگران هم به‌اشتراک بگذارید!

🔸ماهدبوک؛ مجلۀ تخصصی کتاب و کتاب‌خوانی
🔸@MahedBook
#دفترچه

محقق در برابر ژورنالیست 🌀

✳️ کلمات قصار برتراند راسل نمونه‌ای ممتاز در کلی‌گویی، شتاب‌زدگی و تک‌بعدی دیدن امور هستند. به طور کلی، راسل هرهری‌نویس است. او نگاهی کلی و سرسری به موضوع می‌اندازد و سپس هر چه به ذهنش برسد می‌نویسد. زود تعمیم می‌دهد و شتاب‌زده نتیجه‌گیری می‌کند. نیم‌نگاهی هم به پژوهش‌های متخصصان آن موضوع نمی‌اندازد. گویی که قبل از او کسی آن موضوع را بررسی نکرده و خودش اولین کسی است که به آن می‌اندیشد. همچنین، منطقِ یا این یا آن دارد. به طور مشخص، یا علم پوزیتویستی اواخر قرن نوزدهم یا تاریک‌اندیشی و تعصب و خرافات. در مقابلِ ژرونالیسم راسل، می‌توانیم پژوهش‌های مردافکن ارنست کاسیرر را قرار دهیم.

📖 متن کامل این یادداشت را در این‌جا بخوانید.

❤️ #یادداشت خوب را با دیگران هم به‌اشتراک بگذارید!

🔸ماهدبوک؛ مجلۀ تخصصی کتاب و کتاب‌خوانی
🔸@MahedBook
#دفترچه

فصلی نوین از نجات‌بخشی‌های کتاب 🌀

✳️ کاهش قدرت حافظه، حواس‌پرتی، ناتوانی در تحلیل، بی‌حوصلگی، کلافگی و اسراف در وقت. این‌ها عناوین ذکر مصیبتی است که دچارش هستیم. دیگر کلمۀ «انفجار اطلاعات» هم حق مطلب را ادا نمی‌کند، مگر این‌که وصف دیگری چفتش کنیم؛ مثلاً بگوییم انفجار اتمی یا هیدروژنی اطلاعات یا ابرانفجار اطلاعات. از در و دیوار، فایل صوتی و پادکست و کتاب چاپی و پی‌دی‌اف و دورۀ آموزشی بر ما می‌بارد. شمارش تعداد این‌ها، تنها از عهدۀ فرشتگان باران برمی‌آید که به ما می‌گفتند همه‌جایشان انگشت است. لابه‌لای این‌همه انگشت، من بر اساس تجربۀ شخصی به راه‌کاری رسیده‌ام که گمان می‌کنم برای دیگران هم بی‌فایده نباشد.

📖 متن کامل این یادداشت را با قلم محمدجواد امیراحمدی در وب‌سایت ماهدبوک یا در ویرگول بخوانید.

❤️ #یادداشت خوب را با دیگران هم به‌اشتراک بگذارید!

🔸ماهدبوک؛ مجلۀ تخصصی کتاب و کتاب‌خوانی
🔸@MahedBook
#دفترچه

کارل مارکس در کافه گلدان 🌀

✳️ کتاب را توی رگ زدم. به همین دلیل، خوب در خاطرم ماند که چه چیزهایی گفته و هر کدام کجای کتاب است. نظم و ترتیب کتاب هم کار یادآوری را آسان کرده بود. در نتیجه، آن را به‌راحتی در ذهنم تورق می‌کردم و دوباره به نکات جالبش نوک می‌زدم. البته کتاب را تازگی‌ها خوانده بودم؛ آن هم با چه ولع و لذتی! تکه‌های آن، این‌جا و آن‌جا، به ذهنم چسبیده بود. در حین خواندن که ذهنم کلاً در آن غلت می‌زد. برای همین، تکه‌هایش با کمترین بهانه‌ای جلوی چشمم می‌آمدند. کتابِ خیلی خوب روی ذهنِ آکبند آدمی خط می‌اندازد؛ یا حکم یادگاری کنده‌کاری‌شده روی درخت را دارد.

📖 متن کامل این یادداشت را در وب‌سایت ماهدبوک یا در ویرگول بخوانید.

❤️ #یادداشت خوب را با دیگران هم به‌اشتراک بگذارید!

🔸ماهدبوک؛ مجلۀ تخصصی کتاب و کتاب‌خوانی
🔸@MahedBook
#دفترچه #یادداشت

چگونه بهتر بنویسیم؟ (قسمت پنجم) 🌀

✳️ پیشترها یکی از توصیه‌های مهم برای نویسندگی زیادخوانی و مدام خواندن بوده، اما امروزه زیاد نوشتن است. دلیل اصلی پُرنویسی و فرم‌محوریِ امروزی‌ها این است که حرفی برای گفتن ندارند. حرف و مطلب درست، فرمِ مناسبش را خواهد یافت. اگر فردی سخن داشت، خب می‌نویسد؛ اگر هم نداشت، که چه بهتر. سعدی همان‌قدر که حرف داشته، نوشته. گلستان سعدی، شاهکار نثر فارسی، مگر چند صفحه است؟ حتی کتاب کوچکی هم به شمار نمی‌رود. نویسنده‌های جوان امروزی چند برابر سعدی نوشته‌اند و منتشر کرده‌اند. سعدی به‌راحتی می‌توانست چند ده کتاب دیگر بنویسد. ولی مهم این است که اصلاً چرا بنویسد؟

📖 متن کامل این یادداشت را در وب‌سایت ماهدبوک یا ویرگول بخوانید.

قسمت‌های پیشین همین مطلب:
قسمت اول | قسمت دوم | قسمت سوم | قسمت چهارم

❤️
این یادداشت را به آن‌هایی که دوست دارند بهتر بنویسند هدیه دهید!

🔸ماهدبوک؛ مجلۀ تخصصی کتاب و کتاب‌خوانی
🔸@MahedBook
#دفترچه #یادداشت

غزلیات سعدی به‌جای ماشین کنترلی 🌀

✳️ برای این یادداشت غزلی را که سرآغاز آشنایی‌ام با سعدی شده بود، مکرر خواندم. کمی هم در هوای حافظه و گذشته سیر کردم تا ببینم چه چیزی عامل جذب یک نوجوان دورۀ راهنمایی به سعدی بوده است. طبیعتاً الآن هزار و یک دلیل دارم برای سعدی‌خوانی‌ام، ولی آن زمان مسئلۀ دیگری در کار بوده. تردید ندارم که مسئلۀ زبان بوده و بس. چون بعدها روی چند کودک و نوجوان دیگر هم امتحان کردم. وقتی برایشان غزلی از سعدی خواندم، زبان و آهنگ جملات سحرشان می‌کرد و با شش‌دانگ حواس، گوش می‌دادند. بزرگ‌ترهای‌شان هرقدر از معنا را بیشتر می‌فهمیدند، بیشتر هاج‌وواج می‌ماندند.

📖 متن کامل این یادداشت را در وب‌سایت ماهدبوک یا ویرگول بخوانید.

❤️ #یادداشت خوب را هم‌رسانی کنیم‌.

🔸ماهدبوک؛ مجلۀ تخصصی کتاب و کتاب‌خوانی
🔸@MahedBook
#دفترچه #یادداشت

تب داغ کتاب‌های فلسفۀ زندگی 🌀

✳️ پیتر برگر نکته‌ای گفته که می‌خواهم بر اساس آن دربارۀ انفجار بازار کتاب‌های فلسفۀ زندگی سخن بگویم. او می‌گوید که اگر کسی اصول اخلاقی مقبول و متعارفی را نپذیرد، هیچ انتهایی برای صورت‌های متنوعِ زیستنش نیست. و این هولناک است. آدمی بدون داشتن قطعیت‌ها و مبانی اخلاقی، به هیچ تعالی و موفقیتی نمی‌رسد. زندگیِ چنین کسی صرفاً می‌شود تجربه‌هایی بی مایه و پایه. همچنین، تمام این صور متنوع زیست که مدام متنوع‌تر هم می‌شوند نه تن به ارزش‌داوری خواهند‌ داد و نه داوری‌پذیرند. به‌علاوه، قطعاً سود و منفعت این شیوه‌های مدام نوپدید، دندان‌گیر نیست، و الّا مدام چیز جدیدی رخ نمی‌نمود.

📖 متن کامل این یادداشت را به‌قلم محمدجواد امیراحمدی در وب‌سایت ماهدبوک یا ویرگول بخوانید.

❤️ اگر این #یادداشت را دوست داشتید، آن را با دوستانتان نیز هم‌رسانی کنید.

📚 ماهدبوک؛ مجلۀ تخصصی کتاب و کتاب‌خوانی
🔸@MahedBook
#دفترچه #یادداشت

زنده باد کتاب‌های ضدکلاه‌برداری! 🌀

✳️ آن لحظه به یاد کتاب‌های خوبی افتادم که در زمینۀ روان‌شناسی خوانده بودم. به اندازۀ یکی‌دو جلسه برای خریدن آن‌ها پول داده بودم و با خواند‌ن‌شان در برابر چنین کلاهبرداری عظیمی واکسینه شده بودم. همان‌جا یک‌باره نکته‌ای مهم برایم روشن شد: کسی که چیزی از روان‌شناسی نداند، نمی‌تواند از بازار مکارۀ مشاوران استفاده کند. کسی که می‌خواهد به سراغ آن‌ها برود، باید خوب از روان‌شناسی سر دربیاورد. در غیر این صورت، همۀ هزینه‌های مالی و زمانی او به باد می‌رود، و چه‌بسا زندگی‌اش به فنا. بیشتر کارشناسان ادعائی حوزۀ روان‌شناسی و نیز سایر حوزه‌ها، همچون اقتصاد و جامعه و فلسفه و همه‌چیز، آگاهانه یا ناآگاهانه، سرمان شیره می‌مالند.

📖 متن کامل این یادداشت را در وب‌سایت ماهدبوک یا ویرگول بخوانید.

❤️ اگر این #یادداشت را دوست داشتید، آن را برای دیگران هم بفرستید.

📚 ماهدبوک؛ مجلۀ تخصصی کتاب و کتاب‌خوانی
🔸@MahedBook
#دفترچه #یادداشت

یلدای دردناک یا مرگ کتابی که دوستش داشتم 🌀

✳️ بالش و ملافه و پتو را به خشکشویی دادم، اما کتاب‌ها چه؟ بیشتر کتاب‌ها مثل دانه‌های پفک باد کرده بودند. علیل و ذلیل شده بودند. با چه مکافاتی خشک‌شان کردم! با پارچه آب‌شان را گرفتم و با دستمال کاغذی تمیزشان کردم. در آفتاب نگه‌شان داشتم تا درست شوند. نتیجۀ پانسمان و پرستاری هم حداکثر این شد که کتاب‌های نازنینم کج‌وکوله از آب درآمدند. بعد هر کدام را دوماه زیر پنجاه کتاب گذاشتم تا صاف شوند، اما نشد که نشد. برای همیشه معلول شدند. بعدها رفتم و المثنای آن‌ها را تهیه کردم. اما این حادثه تلفات جانی هم داشت. یکی از کتاب‌هایم مُرد. بله؛ مُرد.

📖 متن کامل این یادداشت را در وب‌سایت ماهدبوک یا ویرگول بخوانید.

❤️ اگر این #یادداشت را دوست داشتید، به دیگران هم هدیه‌اش دهید.

📚 ماهدبوک؛ مجلۀ تخصصی کتاب و کتاب‌خوانی
🔸@MahedBook
#دفترچه #یادداشت

کیمیایی برای عشق 💝

✳️ چیزی گستاخ در درونم خواست به او بپرد و بپرسد شما چیستی که دریا و ساحل و آب و آفتابت اوست؟ دقیقاً چیستی؟ کرۀ زمین؟ که جلویش را گرفتم و گوشزد کردم که به تو ربطی ندارد، دخالت نکن. و در عوض، دستم را روی مشت چپش گذاشتم و گفتم «خوب بود. شعر قشنگی بود.»
خواهش می‌کنم ملامتم نکنید. علاوه بر یک کاسه قارچ سوخاری لذیذ، یک پیتزا سبزیجات به مساحت یک نان تافتون همراه با نوشابۀ رژیمی خانواده مهمانش بودم و وظیفۀ اخلاقی‌ام ایجاب می‌کرد که دودستی چاپلوسی‌اش را بکنم. من هم کوتاهی نکردم. دست دومم را نیز روی مشتش گذاشتم تا بیشتر دلگرمش سازم.

📖 متن کامل این یادداشت را در وب‌سایت ماهدبوک یا ویرگول بخوانید.

🎁 اگر این #یادداشت را دوست داشتید، به دیگران هم هدیه‌اش دهید.

📚 ماهدبوک؛ مجلۀ تخصصی کتاب و کتاب‌خوانی
🔸@MahedBook
#دفترچه #یادداشت

دیوار و اینترنت و آگاهی... یا خودآگاهی؟! 🌀

✳️ دیوارهای ‌‌پوست‌‌پیازی‌‌ آپارتمان نسبت به امواج اینترنت نفوذناپذیرند. اگر قوانین فیزیک مشکوک نباشند، پس امواج اینترنت هیچ پخی نیستند. این را بعدها فهمیدم. قبل از آن، در خانه مثل فلک سماوی دور خودم می‌چرخیدم تا اینترنت از عوالم عِلوی بر من افاضه شود. فایده‌‌ای نداشت. بعد سر جایم می‌‌ایستادم، روی پنجۀ پا بلند می‌‌شدم و گوشی را بالا می‌‌گرفتم. باز هم بی‌‌فایده. خیال می‌‌کردم اینترنت مثل دود در بالای اتاق شناور است. فهمیدم که اینترنت از زمین می‌‌جوشد؛ چون وقتی اتفاقی گوشی خود را روی گل‌‌های قالی گذاشتم، اتصال برقرار شد. سرچشمۀ آن را یافتم: ضلع شرقی شوفاژ اتاق خواب، نرسیده به موزائیک دوم.

📖 متن کامل این یادداشت را در وب‌سایت ماهدبوک یا ویرگول بخوانید.

❤️ اگر این #یادداشت را دوست داشتید، به دیگران هم هدیه‌اش دهید.

📚 ماهدبوک؛ مجلۀ تخصصی کتاب و کتاب‌خوانی
🔸@MahedBook