معرفی عارفان
1.12K subscribers
32.8K photos
11.8K videos
3.18K files
2.7K links
چه گفتم در وفا افزا جفا و جور افزودی
جفا کن جور کن جانا،غلط گفتم خطا کردم

فیض
Download Telegram
وقتی که درد
از سرزمین غربت
از تپه ی بلند میعاد می آید
وقتی که درد
بوی غریب غربت دارد
و مرد درد خود را
با درد ناشناس تصلیب می
سنجد
حس حقارتی با خشم
و نفرت کشنده ای از خود
با جان مرد درد گلاویز می شود
گر من مسیح بودم
گر من صلیب سنگینم را
تا انتهای تپه ی موعود
بر دوش می کشاندم
و زخم چارمیخ
و چار میخ درد
تصویر های دنیا را در چشمم
مغشوش می کرد
آیا غرور مغرور و سربلندم
مثل عقاب پیری در اوج چرخ
آرام
با تشنج وحشت
آرام ره به گستره ی مرگ می گشود ؟
و درد درد سهمناک گریه نمی شد؟
و دستهای پاک گرفتارم
و دستهای سرخ شفیعم
سوی نگاه سرد ستمگر
به التجا دراز نمی ماند ؟

ادامه دارد...
#منوچهر_آتشی
#گر_من_مسیح_بودم
#دیدار_در_فلق
گر من مسیح بودم
یک صبح می توانستم
بی چای داغ مطبوع
سیگار صبحگاهم را
از پشت میله های فلزی پنجره
با یاد
خوابهای سحرگاه گل کنم ؟

گر من مسیح بودم
آیا گل شقایق سیرابی
کافی نبود
تا با صلیب و درد شلنگ انداز
از تپه سوی دامنه ی سرخ رو کنم ؟
بار من از مسیح
سنگینتر است
او با صلیب چوبی تنها یکبار
با میخ های آهنیش در دست
تن را کشید سوی بلندای افترا
او با صلیب چوبی و دشنام دشمنان
با کوه سرنوشت گلاویز بود و من
من خود صلیب خویشتنم
من خود صلیب گوشتیم را یک عمر
سنگین تر و مهیب تر از خشم هاویه
در کوچه های تهمت با خویش می کشم
او را
دشنام دشمنانش می آزرد
اما مرا تنفر یاران
و لعنت مداوم
روح خویش
او
فرزند روح قدسی بود و من
فرزند بازیار غریبی
از بیخه های تشنه ی دشتستان
او تنها
یکبار مرد یعنی
پرواز کرد و من
روزی هزار مرتبه می میرم
درد من از مسیح سنگین تر است

#منوچهر_آتشی
#گر_من_مسیح_بودم
#دیدار_در_فلق