معرفی عارفان
1.26K subscribers
35K photos
12.9K videos
3.24K files
2.8K links
چه گفتم در وفا افزا جفا و جور افزودی
جفا کن جور کن جانا،غلط گفتم خطا کردم

فیض
Download Telegram
‍ ۴خرداد سالروز در گذشت #استادعبدالعلی_وزیری
خواننده موسیقی سنتی ایران
عبدالعلی وزیری پسر عموی #کلنل_علینقی_وزیری، استاد نام آور موسیقی ملی ایران است.

او از نوجوانی، از همان سالی که پسر عمویش مدرسه موسیقی خود را بنیاد کرد، در سال ۱۳۲۰ به فراگیری موسیقی ( تار و آواز ) پرداخت و چنان پیش رفت که دو سال بعد می توانست در "کلوب موزیکال" وابسته به مدرسه موسیقی، آفریده های پسر عموی خود را بخواند.

وزیری بزرگ (علینقی) در آن سالها در جستجوی خوانندگان زن و مردی بود که از عهده خواندن ساخته های او برآیند.

خوانندگانی که معتاد به اجرای شیوه های مطلقا سنتی نشده باشند و صدایی و ذهنی انعطاف پذیر در اجرای قطعات نو آورانه داشته باشند. او اندیشیده بود که صدای عبدالعلی را همان گونه که می خواند پرورش دهد. صدایی بود بکر و تازه و با طراوت و عبدالعلی نیز شور و شوق بسیاری برای این پروراندن داشت.

کوشش و جستجوی وزیری برای یافتن صدای سازگار زن نیر به زودی به نتیجه رسید. #حسین_سنجری آموزگار تار در مدرسه موسیقی، #روح_انگیز را یافت و کوشید او را قالب همان خواننده ای در آورد که وزیری می خواست. راه هموار شده بود.

وزیری از آن پس می توانست آفریده های خود را - و از آن راه - طرح ها و شیوه های ابتکاری خود را به جامعه بشناساند.

عبدالعلی اگرچه در تارنوازی نیز پیشرفت هایی پیدا کرد و به قول خالقی "تارش زنگ تار استادش را داشت"ولی پشتکار لازم را برای ادامه کار نداشت. شاید هم نیاز مبرم به "خواننده" همه توجه عبدالعلی را به سوی آواز کشاند.

وزیری بزرگ تا پیش از پرورش یافتن عبدالعلی، قطعاتی را که می ساخت، خود می خواند. صدایی پخته در مایه "باریتون"داشت و در سال های تحصیلی در پاریس و برلین، یکی دو کلاس آواز را نیز تجربه کرده بود. نمونه هایی از صدای او، تنها یا همراه با صدای روح انگیز در قالب"دوئت" در صفحات قدیمی ضبط شده است.

با پرورده شدن عبدالعلی، وزیری جانشینی برای خود در آوارخوانی پیدا کرد که شاید صدایش از نظر سازگاری با موسیقی سنتی ایران بر صدای خود او نیز برتری داشت.

روح الهخالقی صدای عبدالعلی را بسیار ستوده و آن را به ویژه در اجرای آثاری به سبک موسیقی وزیری منحصر به فرد نامیده است. "تا کنون هیچ خواننده ای نتوانسته است آهنگهای کلنل (وزیری) را به خوبی او بخواند".

جدا از صدای خوش و تعلیمات کافی، خالقی درک و دریافت تیز عبدالعلی را نیز دلیل منحصر به فرد بودن خوانده های او می داند: "عبدالعلی وزیری آهنگ های کلنل را خوب می فهمید. چون از خردسالی با استاد بود و روش خواندن خود او را نیز دیده بود."

او با صدای گرم مطبوعی که داشت به زودی بر رونق کار ارکستر مدرسه موسیقی افزود و شنوندگانی که صدای او را می پسندیدند راحت تر آهنگ های نو آورانه کلنل را می پذیرفتند.

در میان این آهنگ ها چند تایی با اجرای عبدالعلی با استقبال بسیار روبرو شد. مثل "خریدار تو" "گوشه نشین" و "نیم شب" که برروی غزلیاتی از سعدی و حافظ نهاده شده، " نی" که روی مثنوی معروف مولوی نشسته است و "غمگین" در پیوند با شعری از رودکی.

عبدالعلی وزیری چند سالی از فضای موسیقی دور شد. با شبه کودتایی که در هنرستان عالی موسیقی پیش آمد و غلامحسین مین باشیان به جای وزیری نشست، یاران نزدیک او از جمله عبدالعلی نیز به راه های دیگر رفتند.

عبدالعلی شش سالی را از ۱۳۱۴ تا ۱۳۲۰ به کارهای غیر موسیقایی روی آورد. دو سالی در بانک سپه، دو سالی دیگر در بانک ملی و دو سه سالی را در بنگاه راه آهن دولتی گذرانید.

در سال ۱۳۲۰، سال بازگشت علینقی وزیری به هنرستان و اداره موسیقی کشور، عبدالعلی نیز به فضای خود برگشت.

علاوه بر این از سال ۱۳۲۲ به همکاری با رادیو ایران پرداخت و اهل بایگانی و حافظه می گویند که نخستین خواننده مردی است که در برنامه #گلها، آواز خوانده است.
۱۸ شهریور سالروز در گذشت #کلنل_علینقی_وزیری

پدر موسیقی نوین ایران، «علینقی وزیری»، از مادری نهادساز، «بی‌بی خانم استرآبادی»، مؤسس اولین مدرسه‌ی دخترانه در ایران و پدری نظامی، «موسی‌خان وزیری» زاده شد. او با تالیان هم‌عصر خود در هنر نقاشی و شعر، «کمال‌الملک» و «نیما»، افتراقاتی اساسی داشت؛ مبارزی مشروطه‌خواه بود و در سیاست گرایشی عمل‌گرایانه داشت و هرچه بود ادبیات و نقاشی برای تحول، تاریخ و دستمایه بیش از «موسیقیِ همیشه زیر پا له‌شده» داشتند. اولین درس‌های موسیقی و زبان فرانسه را نزد «حسینقلی قزل‌ایاغ» فرا گرفت. بعدها با «محمد حجازی»، نوازنده‌ی ویلن و «پرژوفروا»، کشیشی فرانسوی که پیانو می‌نواخت گروهی سه نفره تشکیل دادند. درس‌های اولیه‌ی هارمونی و کنترپوان را از همین کشیش فرانسوی آموخت و بعدتر در فرانسه و آلمان تحصیل موسیقی را پی گرفت. وزیری برای موسیقی هرچه باید پایه می‌گذاشت با مایه‌ای که داشت، گذاشت؛ موسیقی پیش از خود را ثبت کرد؛ ردیف‌های هر دو استاد پیش از خودش را نوشت، «میرزا عبدالله» و «میرزا حسینقلی» و برای این نوشتن، علامات و نحوه‌ی نگارش پرمایه‌ای را بنا گذاشت که استفاده از روش نت‌نویسی اروپایی بود با استفاده از نشانه‌های ابتکاری که برتابنده‌ی ویژگی‌های موسیقی ایرانی بود؛ دو علامت «کُرُن» و «سُری» از ابداعات و ابتکارات اوست. آموزش نوین موسیقی را نهادینه کرد؛ مدرسه‌ی موسیقی‌ای تأسیس کرد و در آن به آموزش بااستعدادترین جوانان زمانه پرداخت؛ «ابوالحسن صبا»، «موسی معروفی»، «روح‌الله خالقی». شیوه‌های آموزشی را بنیان نهاد،‌ «دستور تار»، «دستور جدید تار»، «دستور ویلن»، «دستور سه‌تار»، «سرود مدارس» و «موسیقی نظری» را نگاشت و در به‌کارگیری آن‌ها در آموزش همت گماشت. آثاری بی‌نظیر برای ساز تخصصی‌اش، تار، پدید آورد که همچنان اجرای آن‌ها برای هر نوازنده‌ای محک توانایی و تسلط است؛ «دخترک ژولیده»، «ژیمناستیک موزیکال»، «بندباز»، «حاضر باش»، «تمرین دشتی» و ... . آثاری چندصدایی برای ارکستر با فواصل ایرانی به‌وجود آورد که پایه‌گذار بسیاری از گرایش‌ها در موسیقی ایران شد؛ «مارش ظفر»، «مارش لشکر جنوب»، «مارش ایران»، «مارش أصفهان»، «سمفونی شوم». برای کودکان قطعات بسیاری ساخت؛ «تاتی تاتی»، «گنجشک محبوس» و «ماه»... . آثاری بر اشعار متقدمان و هم‌عصرانش پدید‌آورد؛ «گوشه‌نشین»، «خریدار تو»، «چه شود گر فکنی...». اُپرت‌ها و نمایش‌های موزیکال به صحنه آورد و «کلوپ موزیکال» را به راه انداخت؛ «دزدی بوسه»، «گلرخ» و ... . سخنرانی‌های مهمی در روشنگری و نقد موسیقی ایراد کرد؛ «در عالم موسیقی و صنعت» که توسط سعید نفیسی منتشر شد.

با این‌همه به مدت پنج سال از اداره‌ی مدرسه‌ی موسیقی کنار گذاشته شد و نهایتاً، نظم و پشتکار و گام‌های استوارش تحمل نشد و کناره گرفت؛ به تدریس زیبایی‌شناسی در دانشگاه تهران بسنده کرد و سکوت را چاشنی درون پرغوغایش نمود. تصور آن‌که بدون سایه‌ی او بتوان تصویری از عاقبتی برای تاریخ موسیقی صدساله‌ی اخیر ثبت کرد، غیرممکن است. کلنل عیلنقی وزیری، پدر موسیقی نوین ایران در روزهای جنجالی سالی سرنوشت‌ساز، ۱۳۵۸، چشم از جهان فروبست، اعلام پایان حیات مادی‌اش، در صحن عمومی چند سطر مختصر از روزنامه‌ی کیهان را به خود اختصاص داد، اما تالی بی‌بدیلش در نظم و دقت و بداعت، «فرامرز پایور»، در مهرماه ۱۳۵۸ کنسرتی به گرامی‌داشت‌ او در تالار رودکی برگزار کرد.