معرفی عارفان
1.26K subscribers
34.3K photos
12.5K videos
3.22K files
2.78K links
چه گفتم در وفا افزا جفا و جور افزودی
جفا کن جور کن جانا،غلط گفتم خطا کردم

فیض
Download Telegram
... چه بهاری، چه شگفت!
بر سبوهای سلامت
سبزناهای زمستان چه گرفت!

اینک از آن دلکِ پرتپش و دلهره، آن بذرِ شرر
کوه تا کوه، افق تا به افق، مرز به مرز،
جنگل شعلهٔ سبز.
برتر از ابر و فرابرده سر از خاکستر.
این همان معجزهٔ معجزه هاست
جاودان جادوی روییدن و از خاک درآوردن سر.

ای دل ای دیدهٔ بی‌باور
ریب‌پروردهٔ شکْ‌آور،
ای دروغ دغلان دیده
ای ترازونگه، ای عدل‌ترین داور،
این دگر شعبده و رقص عروسک نیست.
هان، ببین و بشناس،
بازیِ باد و مترسک نیست.
این بلوغ است، جوانه‌ست که می‌روید.
و سلامی که شکفتن به جهان گوید.
راز‌ِ بذر است و شب‌ِ تیرهٔ اعماق چراغان کردن.
-(باید این معجزه باور کردن)-
و نترسنده سر از خاک برآوردن.

زین فرومیر ستاره‌ی‌ ْسحری
ای بهار دگر، ای بذر بلوغ، ای فرمند
بر تو بشکوهِ برآیند سلام،
ای بلورینه سپیده‌دم بیدار و بلند!

لیک،
همه آفاق پر از تاریکی ست؛
روشنان باز گمند.
نفس‌ِ حق داری، خواهند آمد، خسته مشو
دلکم! باز بینداز کمند.

اینچنین گوید در گوش‌ِ دلت پاک سروش:
«رفته ها را مخراش،
خیره با خسته دل‌ِ خود مخروش
آید از باغ جوان بوی گل زردشتی، مزدشتی

بذر بیداری و هوش
-(ای امید همه نومید مشو)-
باز بپراکن و ستوار بکوش»

#مهدی_اخوان_ثالث
شب افتاده ست
و در تالاب ِ من
دیرى ست
كه در خوابند آن نیلوفر آبی
و ماهی ها ،
پرستوها ٬
بیا امشب
كه بس تاریک و تنهایم ...


#مهدی_اخوان_ثالث
با نوازشهاي لحن مرغكي بيدار دل
بامدادان دور شد از چشم من جادوي خواب

چون گشودم چشم، ديدم از ميان ابرها
برف زرين بارد از گيسوي گلگون، آفتاب ...


#مهدی_اخوان‌ثالث
روزو شب دل ناله بی‌اختیاری می‌کند 
یاد شیرین‌روزگار وصل تو یاری می‌کند
دل ز عشق ماهرویی شب همه شب تا سحر
  ناله چون بلبل ز عشق گلعذاری می‌کند
در قفس چندی است محبوسم ز بیداد سپهر
  طایر قدسم هوای لاله‌زاری می‌کند
ذکر من شب تا سحر چون مرغ حق فریاد هوست 
یاد مشکین‌زلف او در شام تاری می‌کند

#مهدی_الهی_قمشه_ای
قلب‌ام اکنون آن‌چنان زلال است
که مردن و آواز خواندن برای‌اش یک‌سان می‌نماید
کتابِ قلبِ من نانوشته بر جای مانده
قلبی که می‌اندیشد و رؤیا می‌بافد
خواه با زندگی پُر شود
خواه با مرگ
در این هر دو ابدیتی نهفته
ای دل! تو را یک‌سان است
بمیر یا بخوان

شاعر: #خوان_رامن_خیمه‌نس [ «خُوآن رامُن خیمِنِس» | Juan Ramón Jiménez Mantecón | اسپانیا، ۱۹۵۸–۱۸۸۱ ]

برگردان: #مهدی_اخوان_لنگرودی
قصه‌ی روز و شب من سخنی مختصر است:
روز  در  خوابِ  خیالاتم  و  شب  بیدارم


#مهدی_اخوان_ثالث
من ، یادِ تو را ،

سجده کنم ای صنم ، اکنون ،



برخیز و بیا ،

خود بتِ بتخانهٔ من باش ،





دانی که ،

شدم خانه‌خرابِ تو ، حبیبا ،



اکنون ،

دگر آبادیِ ویرانهٔ من باش ،





#مهدی_اخوان_ثالث
اما تو ای زمین، ای زادگاه ما
ما باتو دوستیم
زین پس شرار قهر به بنیاد ما مزن
ما را چنان كه رفت اسیر بلا مكن
این كلبه ها كه خانه ی امید و آرزوست
ویرانسرا مكن
ور خشم میكنی
ویرانه كن عمارت هر قریه را ولی
مارا ز كودكان و عزیزان جدا مكن

#مهدی_سهیلی
مهدی سهیلی (زاده ۷ تیر ۱۳۰۳ - درگذشت ۱۸مرداد ۱۳۶۶) شاعرو نویسنده ایرانی بود. او سال‌ها در رادیو ایران برنامه اجرا کرد. او در زمینه نمایش نامه نویسی نیز فعالیت داشته‌است.
.
عصر تنگى بود
و مرا با خويشتن گويى
خوش خوشَك آهنگِ جنگى بود ...

#مهدی_اخوان_ثالث
خوش آمد از صبا اینم پگاهی
که خوش میخواند، سر بر خاک راهی

که دردا، آدمی را همتِ عشق
برفت از یاد و پاسِ حرمتِ عشق

تو قدرِ عشقِ خود بشناس بلبل
مگو با خار هم نازکتر از گل

که از گل گر نوازش ور ستیز است
برایِ مرغکِ عاشق عزیز است

#مهدی_اخوان_ثالث
رشته‌ی امید
بی حاصل گسستن

بهتر از
بیهوده دل بستن ... !

#مهدی_اخوان_ثالث
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
...باری، حکایتی‌ست
حتی شنیده‌ام
بارانی آمده‌ست و به راه اوفتاده سیل
هر جا که مرز بوده و خط،‌ پاک شسته است
چندان که شهربند قرقها شکسته است
و همچنین شنیده‌ام آنجا
باران بال و پر
می‌بارد از هوا
دیگر بنای هیچ پلی بر خیال نیست
کوته شده‌ست فاصلهٔ دست و آرزو...

#مهدی_اخوان_ثالث
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
...باری، حکایتی‌ست
حتی شنیده‌ام
بارانی آمده‌ست و به راه اوفتاده سیل
هر جا که مرز بوده و خط،‌ پاک شسته است
چندان که شهربند قرقها شکسته است
و همچنین شنیده‌ام آنجا
باران بال و پر
می‌بارد از هوا
دیگر بنای هیچ پلی بر خیال نیست
کوته شده‌ست فاصلهٔ دست و آرزو...

#مهدی_اخوان_ثالث
DelAhangaan
هایده _ عتیقه
⫸ خواننده : هایده

تو مقدسی مثل عبادتم
تو رو دوست دارم مثل سعادتم

آهنگ : #سلیمان_اکبری
شعر : #مهدی_لواسانی
تنظیم : #مجتبی_میرزاده
Ghazal 3 (M Omid)
Forough Farokhzad
ای رفته تا دوردستان
آنجا بگو تا کدامین ستاره است
روشن‎ترین همنشین شب غربت تو؟
ای همنشین قدیم شب غربت من...

شعری از #مهدی_اخوان_ثالث
با صدای #فروغ_فرخزاد
اما تو ای زمین، ای زادگاه ما!
ما باتو دوستیم،
زین پس شرار قهر به بنیاد ما مزن!
ما را چنان كه رفت اسیر بلا مكن!
این كلبه ها كه خانه ی امید و آرزوست
ویرانسرا مكن!
ور خشم میكنی
ویرانه كن عمارت هر قریه را ولی
مارا ز كودكان و عزیزان جدا مكن

#مهدی_سهیلی

مهدی سهیلی (زاده ۷ تیر ۱۳۰۳ - درگذشت ۱۸مرداد ۱۳۶۶) شاعرو نویسنده ایرانی بود. او سال‌ها در رادیو ایران برنامه اجرا کرد. او در زمینه نمایش نامه نویسی نیز فعالیت داشته‌است.وی در سن ۶۳ سالگی درگذشت.
سلامت را  نمی خواهند پاسخ گفت
سرها در گریبان است
کسی سربر نیارد کرد 
پاسخ گفتن ودیدار یاران را

📻 #آهنگ: #زمستان_است

🎤 #از: #بانو_پروین

📝 #ترانه_سرا: #مهدی_اخوان_ثالث

🎶 #آهنگ : #امین_الله_رشیدی

#روحش_شاد_و_یادش_گرامیباد
‍ ‍ ‍ ‍ ‍ #امروز_چهارم_شهریورماه
#سالروز_درگذشت_مهدی_اخوان‌ثالث


#مروری_بر_زندگینامهء
#مهدی_اخوان‌ثالث


( زاده ۱۷ بهمن۱۳۰۶ مشهد -- درگذشته ۴ شهریور ۱۳۶۹ تهران ) شاعر

اخوان‌ثالث تا دوره متوسطه در مشهد ادامه تحصیل داد و از نوجوانی به شاعری روی آورد و در آغاز قالب شعر کهن را برگزید. او در سال ۱۳۲۶ دوره هنرستان مشهد، رشته آهنگری را به پایان برد و در همین رشته آغاز به‌کار کرد و در  دهه بیست زندگی به‌تهران آمد و پیشه آموزگاری را برگزید.

وی چندبار به زندان افتاد و یک‌بار نیز به‌حومه کاشان تبعید شد.
او در سال ۱۳۲۹ بادختر عمویش ایران اخوان‌ثالث ازدواج کرد.
در سال ۱۳۳۳ برای بار چندم به اتهام سیاسی زندانی شد و پس از آزادی از زندان در ۱۳۳۶ به‌کار در رادیو پرداخت و مدتی بعد به تلویزیون خوزستان منتقل شد.

وی در سال ۱۳۵۳ از خوزستان به‌تهران بازگشت و این بار در رادیوتلویزیون ملی ایران به کار پرداخت.

در سال ۱۳۵۶ در دانشگاه‌های تهران، ملی و تربیت معلم به‌تدریس شعر سامانی و معاصر روی آورد. در سال ۱۳۶۰ بدون حقوق و با محرومیت از تمام مشاغل دولتی بازنشسته شد.

او در سال ۱۳۶۹ به‌دعوت خانه فرهنگ آلمان برای برگزاری شب شعری از تاریخ ۴ تا ۷ آوریل، برای نخستین بار به‌خارج رفت و سرانجام چند ماهی پس از بازگشت از سفر، در ۶۲ سالگی درگذشت و طبق وصیتش در توس در کنار آرامگاه فردوسی به‌خاک سپرده شد. 

#کتابها:
ارغنون، زمستان، آخر شاهنامه، از این اوستا، منظومه "شکار"  پاییز در زندان،  عاشقانه و کبود،  بهترین امید، زندگی می‌گوید: اما باز باید زیست...، در حیاط کوچک پاییز در زندان، دوزخ اما سرد،  ترا ای کهن بوم و بر دوست دارم.
Akhare Shahnameh-(IRMP3.IR)
Mehdi Akhavan Sales
هان کجاست؟
پایتخت این دژآیین قرن پر آشوب
قرن شکلک چهر
برگذشته از مدار ماه،
لیک بس دور از قرار مهر


شعر"آخر شاهنامه"
سالروز درگذشت #مهدی_اخوان_ثالث
اگر روزم پريشان شد فدای تاری از زلفش
که هر شب با خيالش خواب های ديگری دارم

#مهدی_اخوان_ثالث