برای با تو نشستن بهانه می خواهم
یکی دوتا غزل عاشقانه می خواهم
نه بحرهای طویل و نه وزن های غریب
که ساده مثل خودم یک ترانه می خواهم
تمام برگ و برم ریخت؛ من زمستانم!
بهار باش برایم! جوانه می خواهم
به آن نشان که هزار آیه خوانده ای از عشق
هزار آیه رها کن، نشانه می خواهم
شبیه موی خودم درهمم، پریشانم
برای تکیه به تو از تو شانه می خواهم
رها نکن به قفس اینچنین مرا، تنها
کبوتر توام و آب و دانه می خواهم
هجوم سرد نگاهی به آشیانم زد
دوباره گرمی یک آشیانه می خواهم
"دراین زمانه رفیقی که خالی از خلل است"
شبیه خواجه، ولی زیرکانه می خواهم
زبان به کام گرفتن از عشق، آسان نیست
من آتشی که بگیرد زبانه می خواهم
تو از کرانه عشقم کناره می گیری
و من دوباره تو را بی کرانه می خواهم
#مریم_مقدم
یکی دوتا غزل عاشقانه می خواهم
نه بحرهای طویل و نه وزن های غریب
که ساده مثل خودم یک ترانه می خواهم
تمام برگ و برم ریخت؛ من زمستانم!
بهار باش برایم! جوانه می خواهم
به آن نشان که هزار آیه خوانده ای از عشق
هزار آیه رها کن، نشانه می خواهم
شبیه موی خودم درهمم، پریشانم
برای تکیه به تو از تو شانه می خواهم
رها نکن به قفس اینچنین مرا، تنها
کبوتر توام و آب و دانه می خواهم
هجوم سرد نگاهی به آشیانم زد
دوباره گرمی یک آشیانه می خواهم
"دراین زمانه رفیقی که خالی از خلل است"
شبیه خواجه، ولی زیرکانه می خواهم
زبان به کام گرفتن از عشق، آسان نیست
من آتشی که بگیرد زبانه می خواهم
تو از کرانه عشقم کناره می گیری
و من دوباره تو را بی کرانه می خواهم
#مریم_مقدم