دلم برای نانهای مادرم تنگ است
برای قهوه ای که می ساخت
برای نوازش هایش
و برای بزرگ شدنم
روز به روز،
عاشق زندگی هستم
زیرا اگر بمیرم
از اشکهای مادرم
خجالت می کشم...!
#محموددرویش
برای قهوه ای که می ساخت
برای نوازش هایش
و برای بزرگ شدنم
روز به روز،
عاشق زندگی هستم
زیرا اگر بمیرم
از اشکهای مادرم
خجالت می کشم...!
#محموددرویش
جنگ پایان خواهد یافت
و رهبران با هم گرم خواهند گرفت
و باقى میماند
آن مادر پیرى که چشم به راه فرزند شهیدش است
و آن دختر جوانى که منتظر معشوق خویش است
و فرزندانى که به انتظار پدر قهرمانشان نشستهاند
نمیدانم چه کسى وطن را فروخت
اما دیدم چه کسى
بهاى آن را پرداخت.
#محموددرویش
و رهبران با هم گرم خواهند گرفت
و باقى میماند
آن مادر پیرى که چشم به راه فرزند شهیدش است
و آن دختر جوانى که منتظر معشوق خویش است
و فرزندانى که به انتظار پدر قهرمانشان نشستهاند
نمیدانم چه کسى وطن را فروخت
اما دیدم چه کسى
بهاى آن را پرداخت.
#محموددرویش
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
در سینہ امـ
ڪران تا ڪران عشــق تــواسـت...
#محموددرویش
در سینہ امـ
ڪران تا ڪران عشــق تــواسـت...
#محموددرویش