Audio
✔️این فایل صوتی کوتاه یکی دیگر از عجایب آواز محمدرضا شجریان است که در محفلی خصوصی در ۱۳۵۸ ضبط شده است. بعد از بیت اول، یکباره با یک تحریر پلکانی، بال میگشاید، از جا کنده میشود، نتها را یک به یک به آواز میکشد، و تا سه اکتاو بالاتر می تازد! و بعد نرم و طناز فرود میآید و درست در همان نتهای اکتاو اول می نشیند. ما را هم با خود، روی بال آواز، به سیر پرواز میبرد، و هم با خود باز میگرداند و آرام مینشاند این رازِ مانایِ آواز.
حدیث آرزومندیات بی غلط بود استاد...
صدای جاویدان #محمدرضا_شجریان
ویولون: #شاپور_نیاکان
اجرای خصوصی، سال ۱۳۵۸
حدیث آرزومندیات بی غلط بود استاد...
صدای جاویدان #محمدرضا_شجریان
ویولون: #شاپور_نیاکان
اجرای خصوصی، سال ۱۳۵۸
اشکم آن روز که بر کوه شبیخون آرَد
سنگ بردارد از الوند و به جیحون آرد
اینکه گامی دو سه زد ناقهی لیلی به غلط
آسمان تا چه بلا بر سرِ مجنون آرد
#شاپور_طهرانی
سنگ بردارد از الوند و به جیحون آرد
اینکه گامی دو سه زد ناقهی لیلی به غلط
آسمان تا چه بلا بر سرِ مجنون آرد
#شاپور_طهرانی
طفل است و به عاشق روشِ زیست نداند
صد جان اگر از کس طلبد، نیست نداند
چون باد، خدنگش به دلم لحظهبهلحظه
در آمدورفت است ولی ایست نداند
#شاپور_طهرانی
صد جان اگر از کس طلبد، نیست نداند
چون باد، خدنگش به دلم لحظهبهلحظه
در آمدورفت است ولی ایست نداند
#شاپور_طهرانی
هرگز نفَسی چنان نباشم
کز هستیِ خود به جان نباشم
باری، چو به کامِ دشمنانم
بارِ دلِ دوستان نباشم
با غیر، اگر مرا دهد دست
در زیرِ یک آسمان نباشم
#شاپور_طهرانی
کز هستیِ خود به جان نباشم
باری، چو به کامِ دشمنانم
بارِ دلِ دوستان نباشم
با غیر، اگر مرا دهد دست
در زیرِ یک آسمان نباشم
#شاپور_طهرانی
هستی چه بر سرمان آورده است که نیستی آرزویمان شده؟
زهرِ مرگم در مذاق از تلخکامی خوشتر است
زندگانی کارِ مردن بر من کرده است
#شاپور_تهرانی
زهرِ مرگم در مذاق از تلخکامی خوشتر است
زندگانی کارِ مردن بر من کرده است
#شاپور_تهرانی
من که مخمورم به زاهد کی دهم پیمانه را؟
نیست در مسجد روا شمعی که باید خانه را
#شاپور_طهرانی
تذکرهٔ #مجمعالنفایس
نیست در مسجد روا شمعی که باید خانه را
#شاپور_طهرانی
تذکرهٔ #مجمعالنفایس
من که مخمورم به زاهد کی دهم پیمانه را؟
نیست در مسجد روا شمعی که باید خانه را
#شاپور_طهرانی
تذکرهٔ #مجمعالنفایس
نیست در مسجد روا شمعی که باید خانه را
#شاپور_طهرانی
تذکرهٔ #مجمعالنفایس
مست شراب صحبت جانانهام هنوز
بیرون نرفته بوی گل از خانهام هنوز
من مُردم از خمار و به گردش نیامدهست
بر چرخِ کاسهگر، گِل پیمانهام هنوز
بنیاد دل به آب رسیدهست و روزگار
دارد گمانِ گنج به ویرانهام هنوز
جان دادم و تعلّقِ جانان ز دل نرفت
بیرون شدم ز عالم و در خانهام هنوز
خواهم که ترک عشق کنم، بندم ای رفیق!
از پای برمدار که دیوانهام هنوز
با آنکه آشنا شده با گوشهای خلق
خواب کسان گریزد از افسانهام هنوز
«شاپور»، عمر رفت و به قصد عروس دهر
راضی نگشته همّت مردانهام هنوز.
#شاپور_تهرانی
بیرون نرفته بوی گل از خانهام هنوز
من مُردم از خمار و به گردش نیامدهست
بر چرخِ کاسهگر، گِل پیمانهام هنوز
بنیاد دل به آب رسیدهست و روزگار
دارد گمانِ گنج به ویرانهام هنوز
جان دادم و تعلّقِ جانان ز دل نرفت
بیرون شدم ز عالم و در خانهام هنوز
خواهم که ترک عشق کنم، بندم ای رفیق!
از پای برمدار که دیوانهام هنوز
با آنکه آشنا شده با گوشهای خلق
خواب کسان گریزد از افسانهام هنوز
«شاپور»، عمر رفت و به قصد عروس دهر
راضی نگشته همّت مردانهام هنوز.
#شاپور_تهرانی