به صحرا آن کمان ابرو، پیِ نخجیر می آید
غزالان مژده آن آهویِ آهوگیر می آید

چو سویِ صیدگاه آید، ز ذوقِ او غزالان را
صدایِ خنده یِ زخم از سرِ یک تیر می آید

هوس در جلوه گاهِ عشق دایم پیشِ رو باشد
مشو مشغولِ این آهو، که از پی شیر می آید


#سلیم_طهرانی

از عاقلی نباشد الفت به عشق کردن
تابوتِ ناخدا را دریا به دوش دارد!

دیوانه را غباری بر خاطر از جهان نیست
داند که من چه گفتم، هر کس که هوش دارد

سیارگانِ افلاک، خصمند منعمان را
از کیسه باخبر باش، این خانه موش دارد

راحت 'سلیم' خواهی، کوتاه کن زبان را
آسودگی به محفل، شمعِ خموش دارد

#سلیم_طهرانی

ناخن به جگر چند زنم؟ آه که عشقت
سازی به کفم داد که ننواخته بودم

در باغ نشد فرصت نظّارۀ سروَم
مشغول طواف قفس فاخته بودم
#سلیم_طهرانی

مریدِ پیرِ مغانم که این نصیحتِ اوست
طلب مکن ز کسی، ور کنی شراب طلب

کِشد به جذبه ز هندم به سویِ خاکِ نجف
بوَد سلیم همینم ز بوتراب طلب

#سلیم_طهرانی

در سینه هر چه بود سپردم به دستِ عشق

آری همین علاج بوَد دزدِ خانه را

#سلیم_طهرانی

از ناله در خمار به تنگ آمدم، کجاست

یک سرمه‌دان شراب که خاموشی آورد؟

#سلیم_طهرانی

بر یاد ما پیاله بنوشید هم‌دمان

اما نه آن‌قدر که فراموشی آورد

#سلیم_طهرانی

به کعبه باعث صد فیض گشت مستیِ ما
خوش آن شراب که در خانه ی کریم خورند

#سلیم_طهرانی ‌‌

به کعبه باعث صد فیض گشت مستیِ ما
خوش آن شراب که در خانه ی کریم خورند

#سلیم_طهرانی ‌‌

ازآن مجنون شود از دیدنِ ماهِ نو آشفته

که می‌بیند به دستِ دیگری خلخالِ لیلی را

#سلیم_طهرانی

ازآن مجنون شود از دیدنِ ماهِ نو آشفته

که می‌بیند به دستِ دیگری خلخالِ لیلی را

#سلیم_طهرانی

عمرم همه در خیالِ او رفت

چون آبِ روان به سایۀ گل

#سلیم_طهرانی

عمرم همه در خیالِ او رفت

چون آبِ روان به سایۀ گل

#سلیم_طهرانی

ز رازداری ما جمع دار خاطر را

ز گوش تا به لب ما هزار فرسنگ است...

#سلیم_طهرانی

در سینه هر چه بود سپردم به دستِ عشق
آری همین علاج بوَد دزدِ #خانه را

#سلیم_طهرانی

سینه ریشانیم و دارد آن دهان درمانِ ما
ای نمکدانِ لبِ لعل تو مرهم دانِ ما

#سلیم_طهرانی

.
ازآن مجنون شود از دیدنِ ماهِ نو آشفته
که می‌بیند به دستِ دیگری خلخالِ لیلی را

#سلیم_طهرانی

سینه ریشانیم و دارد آن دَهان دَرمان ِ ما
ای  نَمکدان ِ  لَب ِ  لَعل  تو  مَرهم‌دان ِ  ما

#سلیم_طهرانی