📎 #شاعران_بزرگ_پارسی_گوی (۵) 📎
#قرن_چهارم و #نیمه_اول_قرن_پنجم هجری
✅ #ابوشکور_بلخی
او بیتردید از شاعران #بزرگ و #استاد قرن چهارم است. با اینحال نامش را در هیچیک از مآخذ نیاورده و به ذکر #کنیهی او اکتفا کردهاند. از احوال وی در آغاز حیات اطلاعی نداریم و تنها معلوم است که از موطن خود #بلخ به #بخارا #مهاجرت کرده و در آنجا زندگی را به #مداحی امرا و رجال میگذرانیده است.
از #آثار او ابیات پراکندهای در دست است که بعضی از آنها بازماندههای #قصاید اوست. #اثر_مهمش #منظومهای بوده به #بحر_متقارب مرسوم به « #آفرین_نامه » که به سال ۳۳۶ هجری به اتمام رسید. این اثر نشان میدهد که گوینده به #اندرز و #بیان_حِکم و #امثال در شعر خود توجهی خاص میکرد.
شعر بوشکور در آفریننامه #روان و خالی از #صعوبت و #اشکال بوده است. وی علاوه بر آفریننامه دو مثنوی دیگر نیز داشته که از آنها نیز ابیات پراکندهیی در دست داریم. و همچنین بازماندههایی از قصاید و #قطعات و #رباعی نیز موجود است.
این ابیات از آفریننامهی اوست:
خردمند گوید خرد پادشاست
که بر خاص و بر عام فرمانرواست
خرد را تن آدمی لشکر است
همه شهوت و آرزو چاکر است
جهان را به دانش توان یافتن
به دانش بود رشتن و بافتن
و
زدن مرد را چوب بر تار خویش
به از باز گشتن ز گفتار خویش
ز دانا شنیدم که پیمانشکن
زن جافجاف است، بل کم ز زن
و
بدان کوش تا زود دانا شوی
چو دانا شدی زود والا شوی
نه داناتر آنکس که والاتر است
که والاتر آنکس که داناتر است
نبینی به شاهان که بر تختگاه
ز دانندگان باز جویند راه
اگرچه بمانند دیر و دراز
به دانا بودشان همیشه نیاز
نگهبان گنجی تو از دشمنان
و دانش نگهبان تو جاودان
به دانش شود مرد پرهیزکار
چنین گفت آن بخرد هوشیار
که دانش ز تنگی پناه آورد
چو بیراه گردی به راه آورد
📚 #تاریخ_ادبیات_ایران؛ دکتر #ذبیح_الله_صفا؛ جلد اول
#قرن_چهارم و #نیمه_اول_قرن_پنجم هجری
✅ #ابوشکور_بلخی
او بیتردید از شاعران #بزرگ و #استاد قرن چهارم است. با اینحال نامش را در هیچیک از مآخذ نیاورده و به ذکر #کنیهی او اکتفا کردهاند. از احوال وی در آغاز حیات اطلاعی نداریم و تنها معلوم است که از موطن خود #بلخ به #بخارا #مهاجرت کرده و در آنجا زندگی را به #مداحی امرا و رجال میگذرانیده است.
از #آثار او ابیات پراکندهای در دست است که بعضی از آنها بازماندههای #قصاید اوست. #اثر_مهمش #منظومهای بوده به #بحر_متقارب مرسوم به « #آفرین_نامه » که به سال ۳۳۶ هجری به اتمام رسید. این اثر نشان میدهد که گوینده به #اندرز و #بیان_حِکم و #امثال در شعر خود توجهی خاص میکرد.
شعر بوشکور در آفریننامه #روان و خالی از #صعوبت و #اشکال بوده است. وی علاوه بر آفریننامه دو مثنوی دیگر نیز داشته که از آنها نیز ابیات پراکندهیی در دست داریم. و همچنین بازماندههایی از قصاید و #قطعات و #رباعی نیز موجود است.
این ابیات از آفریننامهی اوست:
خردمند گوید خرد پادشاست
که بر خاص و بر عام فرمانرواست
خرد را تن آدمی لشکر است
همه شهوت و آرزو چاکر است
جهان را به دانش توان یافتن
به دانش بود رشتن و بافتن
و
زدن مرد را چوب بر تار خویش
به از باز گشتن ز گفتار خویش
ز دانا شنیدم که پیمانشکن
زن جافجاف است، بل کم ز زن
و
بدان کوش تا زود دانا شوی
چو دانا شدی زود والا شوی
نه داناتر آنکس که والاتر است
که والاتر آنکس که داناتر است
نبینی به شاهان که بر تختگاه
ز دانندگان باز جویند راه
اگرچه بمانند دیر و دراز
به دانا بودشان همیشه نیاز
نگهبان گنجی تو از دشمنان
و دانش نگهبان تو جاودان
به دانش شود مرد پرهیزکار
چنین گفت آن بخرد هوشیار
که دانش ز تنگی پناه آورد
چو بیراه گردی به راه آورد
📚 #تاریخ_ادبیات_ایران؛ دکتر #ذبیح_الله_صفا؛ جلد اول
# زنبور هیچ گاه تخریب نمیکند.
آنچه را که #نیاز دارد جمع آوری میکند،
اما به روشی استادانه و با چنان مهارتی
که شکل گل کاملا دست نخورده باقی بماند.
بگونهایَ زندگی کن که به هیچ کس آسیب نرسانی.
سازنده، ملاحظه گر و هنرمندانه زندگی کن.
با حساسیت و #ظرافت زندگی کن
و هیچ گاه دلبسته نشو.
از تجارب زندگی لذت ببر.
از تمام گلهای زندگی #لذت ببر.
اما #روان باش و در هیچ جایی توقف نکن
تا به #خدا برسی...
#اوشو
آنچه را که #نیاز دارد جمع آوری میکند،
اما به روشی استادانه و با چنان مهارتی
که شکل گل کاملا دست نخورده باقی بماند.
بگونهایَ زندگی کن که به هیچ کس آسیب نرسانی.
سازنده، ملاحظه گر و هنرمندانه زندگی کن.
با حساسیت و #ظرافت زندگی کن
و هیچ گاه دلبسته نشو.
از تجارب زندگی لذت ببر.
از تمام گلهای زندگی #لذت ببر.
اما #روان باش و در هیچ جایی توقف نکن
تا به #خدا برسی...
#اوشو
#روان_باش
#زنبور دلبسته هيچ گلي نمي شود.
از انواع گلها شهد جمع ميكند اما دلبسته
نمي شود. بسوي گل سرخ و گل هميشه بهار
مي رود، بسوي گل نيلوفر مي رود، از گلي به گل ديگر حركت مي كند اما دلبسته و وابسته نمي شود. دومين چيزي كه بايد به ياد داشت اين است كه اگرچه زنبور از گلهاي بسياري شهد جمع مي كند، هيچ گلي را نابود نمي سازد.
زنبور بسيار ماهر و ملاحظه گر است.
به گلها آسيب نمي رساند. در حقيقت گلها وقتي زنبور به رويشان مي نشيند بسيار خوشحال مي شوند و به خود مي بالند. زنبور هيچگاه تخريب نمي كند. آنچه را كه نياز دارد جمع آوري مي كند اما به روشي استادانه و با چنان مهارتي كه شكل گل كاملا دست نخورده باقي بماند.
بگونه اي زندگي كن كه به هيچكس
آسيب نرساني. سازنده، ملاحظه گرانه و هنرمندانه زندگي كن. با حساسيت و ظرافت زندگي كن و هيچگاه دل بسته نشو.
از تمام تجارب زندگي لذت ببر.
از تمام گلهاي زندگي لذت ببر اما روان باش.
در هيچ جايي توقف نكن تا به #خدا برسي.
#اﺷﻮ
#زنبور دلبسته هيچ گلي نمي شود.
از انواع گلها شهد جمع ميكند اما دلبسته
نمي شود. بسوي گل سرخ و گل هميشه بهار
مي رود، بسوي گل نيلوفر مي رود، از گلي به گل ديگر حركت مي كند اما دلبسته و وابسته نمي شود. دومين چيزي كه بايد به ياد داشت اين است كه اگرچه زنبور از گلهاي بسياري شهد جمع مي كند، هيچ گلي را نابود نمي سازد.
زنبور بسيار ماهر و ملاحظه گر است.
به گلها آسيب نمي رساند. در حقيقت گلها وقتي زنبور به رويشان مي نشيند بسيار خوشحال مي شوند و به خود مي بالند. زنبور هيچگاه تخريب نمي كند. آنچه را كه نياز دارد جمع آوري مي كند اما به روشي استادانه و با چنان مهارتي كه شكل گل كاملا دست نخورده باقي بماند.
بگونه اي زندگي كن كه به هيچكس
آسيب نرساني. سازنده، ملاحظه گرانه و هنرمندانه زندگي كن. با حساسيت و ظرافت زندگي كن و هيچگاه دل بسته نشو.
از تمام تجارب زندگي لذت ببر.
از تمام گلهاي زندگي لذت ببر اما روان باش.
در هيچ جايي توقف نكن تا به #خدا برسي.
#اﺷﻮ