از سخنان رئیس العاشقین حضرت شیخ بایزید بسطامی قدس سرہ
شنیدم مردی شیخ بایزید قدس سره را می گفت:
مرا به کاری رهنمون شو که بدان تقرب به خدای حاصل کنم. و شیخ بایزید فرمودند:
" اولیای خدا را دوست می دار، تا تو را دوست بدارند ، زیرا که خدای در هر شبانه روز هفتاد بار به دل اولیای خویش می نگرد، شاید در قلب یکی از اولیای خویش نظری به نام تو کند و بر تو ببخشاید."
#تذكرة_الأولياء
شنیدم مردی شیخ بایزید قدس سره را می گفت:
مرا به کاری رهنمون شو که بدان تقرب به خدای حاصل کنم. و شیخ بایزید فرمودند:
" اولیای خدا را دوست می دار، تا تو را دوست بدارند ، زیرا که خدای در هر شبانه روز هفتاد بار به دل اولیای خویش می نگرد، شاید در قلب یکی از اولیای خویش نظری به نام تو کند و بر تو ببخشاید."
#تذكرة_الأولياء
پس فاروق گفت: «مرا وصیّتی کن.»
گفت: «یا عُمَر! خدای را شناسی؟»
گفت: «شناسم.»
گفت: «اگر بهجز از خدای هیچکس را نشناسی تو را بِهْ.»
گفت:«زِدنی، زیادت کن.»[= باز هم برایم بگو]
گفت: «یا عُمَر! خداوند تو را میداند؟»
گفت: «میداند.»
گفت: «اگر بهجز از خدای،
تو را هیچکس نداند تو را بِه.»
#تذكرة_الأولياء / ذکر #اویس_قرنی
گفت: «یا عُمَر! خدای را شناسی؟»
گفت: «شناسم.»
گفت: «اگر بهجز از خدای هیچکس را نشناسی تو را بِهْ.»
گفت:«زِدنی، زیادت کن.»[= باز هم برایم بگو]
گفت: «یا عُمَر! خداوند تو را میداند؟»
گفت: «میداند.»
گفت: «اگر بهجز از خدای،
تو را هیچکس نداند تو را بِه.»
#تذكرة_الأولياء / ذکر #اویس_قرنی