آیا عشق چون آبی بود
که در جوی خشکی روان شد
و طعمه خورشید بیرحم
و خاک حریص شد
یا عشق
ابری بود
و در آسمان بی پایان و آبی
ناپدیدار گشت
آیا عشق
خیال باطلی بود
که بر شب من
در دل من
به بیراهه رفت
و ویران شد
و ناپدید
و من در غم آن
مرگ و زندگی را
به بازی گرفتم
#بیژن_جلالی
.
که در جوی خشکی روان شد
و طعمه خورشید بیرحم
و خاک حریص شد
یا عشق
ابری بود
و در آسمان بی پایان و آبی
ناپدیدار گشت
آیا عشق
خیال باطلی بود
که بر شب من
در دل من
به بیراهه رفت
و ویران شد
و ناپدید
و من در غم آن
مرگ و زندگی را
به بازی گرفتم
#بیژن_جلالی
.
سرم را بر آستانه سنگ میگذارم
و لبم را بر لبِ آب
و دست در دست باد میروم
برای سوختن در جایی
که نمیدانم
#بیژن_جلالی
و لبم را بر لبِ آب
و دست در دست باد میروم
برای سوختن در جایی
که نمیدانم
#بیژن_جلالی
سرم را بر آستانه سنگ میگذارم
و لبم را بر لبِ آب
و دست در دست باد میروم
برای سوختن در جایی
که نمیدانم
#بیژن_جلالی
و لبم را بر لبِ آب
و دست در دست باد میروم
برای سوختن در جایی
که نمیدانم
#بیژن_جلالی
سی ام آبان ماه
#زادروز_بیژن_جلالی
شاعر معاصر...یادش گرامی باد
جهان از آغاز تا پایان
شعری ست محزون.
کسی در خواهد زد
و خواهد آمد
که چشمان تو را
خواهد داشت
و همان حرف تو را
خواهد زد
ولی من او را
نخواهم شناخت.
اگر کسی مرا خواست
بگویید رفته بارانها را تماشا کند.
و اگر اصرار کرد،
بگویید برای دیدن طوفانها
رفته است!
و اگر باز هم سماجت کرد،
بگویید
رفته است تا دیگر بازنگردد.
#بیژن_جلالی
سی ام آبان ماه
#زادروز_بیژن_جلالی
شاعر معاصر...یادش گرامی باد
جهان از آغاز تا پایان
شعری ست محزون.
کسی در خواهد زد
و خواهد آمد
که چشمان تو را
خواهد داشت
و همان حرف تو را
خواهد زد
ولی من او را
نخواهم شناخت.
اگر کسی مرا خواست
بگویید رفته بارانها را تماشا کند.
و اگر اصرار کرد،
بگویید برای دیدن طوفانها
رفته است!
و اگر باز هم سماجت کرد،
بگویید
رفته است تا دیگر بازنگردد.
#بیژن_جلالی
اگر بعد هزاران هزار سال
جهان سرآید
و از دنیای خلقت
فقط یک گل برخاستن خورشید را
سلام گوید
مرا کافیست
زیرا هیاهوی خلقت را
نیز پایانی است
و از تمام امیدها
در نیمروز عدل خداوند
گلی جاودانی خواهد رست
که هر صبحگاه
گلبرگ های خود را
به سوی ابدیت بی انتها باز کند
#بیژن_جلالی
جهان سرآید
و از دنیای خلقت
فقط یک گل برخاستن خورشید را
سلام گوید
مرا کافیست
زیرا هیاهوی خلقت را
نیز پایانی است
و از تمام امیدها
در نیمروز عدل خداوند
گلی جاودانی خواهد رست
که هر صبحگاه
گلبرگ های خود را
به سوی ابدیت بی انتها باز کند
#بیژن_جلالی
گامهایم از رفتن در تاریکی به ستوه آمدهاند
تنم آرزوی فراموشی را دارد
ولی هنوز قلبم چون شمعی میسوزد
و من بر این کورهراههای ناهموار
به امید دیدار تو
روان هستم...
#بیژن_جلالی
تنم آرزوی فراموشی را دارد
ولی هنوز قلبم چون شمعی میسوزد
و من بر این کورهراههای ناهموار
به امید دیدار تو
روان هستم...
#بیژن_جلالی
روزی خورشید خواهد آمد
روزی برای من
خورشیدی خواهد درخشید
آنگاه
گل های زیبایی که خواهم داشت
بیشمار خواهند بود
آنگاه بار دیگر
رنگ دریا را بازخواهم دید
آنگاه با زمین
احوالپرسی خواهم کرد
روزی خورشید خواهد دمید
و این غم سر خواهد آمد
و روز خواهد شکفت
و من پشت گرم از خورشید
در راه زندگی
خواهم شتافت...
#بیژن_جلالی
#سلام_روزتون_پرازبهترینها
#۲۹آبان_زادروز_بیژن_جلالی_گرامی_باد
روزی برای من
خورشیدی خواهد درخشید
آنگاه
گل های زیبایی که خواهم داشت
بیشمار خواهند بود
آنگاه بار دیگر
رنگ دریا را بازخواهم دید
آنگاه با زمین
احوالپرسی خواهم کرد
روزی خورشید خواهد دمید
و این غم سر خواهد آمد
و روز خواهد شکفت
و من پشت گرم از خورشید
در راه زندگی
خواهم شتافت...
#بیژن_جلالی
#سلام_روزتون_پرازبهترینها
#۲۹آبان_زادروز_بیژن_جلالی_گرامی_باد