من نمی‌گویم که هجرانش چه با من می‌کند
چون تلِ ریگِ روان هر ذره‌ام از هم جداست!

#باقر اصفهانی

سر ز کار آسمان ناقص نمی‌آرد برون
مرغ تا کامل نشد از بیضه سر بیرون نکرد

#باقر_اصفهانی

به جای نبض بر دل می‌گذارد هر نفس دستی
طبیب امروز پنداری ز حال من خبر دارد

#باقر_اصفهانی

عمر آخر گشت و حرصِ ما و صیدِ آرزو
چون پلنگ و آهوی تصویر از هم دور ماند

#باقر_اصفهانی

#تابلوی_نقاشی
اثر: Arthur Wardle

به جای نبض بر دل می‌گذارد هرنفس دستی
طبیب امروز پنداری ز حال من خبر دارد

#باقر_اصفهانی

#تابلوی_نقاشی: کلودیو و ایزابلا
اثر: #ویلیام_هولمن_هانت

هیچ‌کس را طاقتِ روزِ وداعِ یار نیست
می‌روم امشب ز خود گر دوست فردا می‌رود

#باقر_اصفهانی

چو ظالم دست یابد نظمِ دولت را ز هم پاشد
چو سگ بالغ شود پا از زمین بردارد و شاشد

#باقر_اصفهانی

#تابلوی_نقاشی: کبریت‌فروش
اثر: Otto Dix

در پیشِ اهلِ بینش گوهرشناس باشد
آن‌کس که می‌شناسد نیک و بدِ سخن را

#باقر_اصفهانی

وصل ممکن نیست ورنه در وصالِ یارِ خود
عاشقِ بیچاره سعیِ بی‌نهایت کرده است!

#باقر_اصفهانی

نه پنهان‌دیدنی نه زیرِلب‌خندیدنی دارد
که دارد طاقتِ چندین تغافل‌های پی‌درپی

به رویِ غیر گه خندان شود گاهی نظر دوزد
کسی تا کی کند چندین تحمّل‌های پی‌درپی

#باقر_اصفهانی

عمر آخر گشت و حرصِ ما و صیدِ آرزو
چون پلنگ و آهوی تصویر از هم دور ماند

#باقر_اصفهانی

#تابلوی_نقاشی
اثر: Arthur Wardle

چو ظالم دست یابد نظمِ دولت را ز هم پاشد
چو سگ بالغ شود پا از زمین بردارد و شاشد

#باقر_اصفهانی

#تابلوی_نقاشی: کبریت‌فروش
اثر: Otto Dix

به جای نبض بر دل می‌گذارد هرنفس دستی
طبیب امروز پنداری ز حال من خبر دارد

#باقر_اصفهانی

#تابلوی_نقاشی: کلودیو و ایزابلا
اثر: #ویلیام_هولمن_هانت