معرفی عارفان
1.26K subscribers
34.9K photos
12.9K videos
3.24K files
2.8K links
چه گفتم در وفا افزا جفا و جور افزودی
جفا کن جور کن جانا،غلط گفتم خطا کردم

فیض
Download Telegram
به دست لفظ به معنا شدن نمی گنجم
سکوت آهم و در صد سخن نمی گنجم

مدام در سفر از خویشتن به خویشتنم
هزار روحم و در یک بدن نمی گنجم

#فاضل_نظری
اندر صف دوستان ما باش و مترس
خاک در آستان ما باش و مترس
گر جمله جهان قصد به جان تو کنند
فارغ دل شو، از آن ما باش و مترس

ابوسعید‌ ابوالخیر
هرچند که رنگ و روی زیباست مرا،
چون لاله رخ و چو سَرْو بالاست مرا،

معلوم نشد که در طَرَبخانهٔ خاک
نقّاشِ ازل بهرِ چه آراست مرا؟

«خیام»
آورد به اِضطرارم اوّل به وجود،
جز حیرتم از حیات چیزی نفزود،

رفتیم به اِکراه و ندانیم چه بود
زین آمدن و بودن و رفتن مقصود!

«خیام»
آن دلبر ماهرخ ، که جانان منست
بر من بعزیزی چو دل و جان منست

اندر دل من نشسته باشد پیوست
مقبل تر ازین دل نبود کان منست

رشیدالدین وطواط, رباعیات
رشیدالدین وطواط
مست شدم تا به خرابات دوش
نعره‌زنان رقص‌کنان دردنوش

جوش دلم چون به سر خم رسید
زآتش جوش دلم آمد به جوش

پیر خرابات چو بانگم شنید
گفت درآی ای پسر خرقه‌پوش

گفتمش ای پیر چه دانی مرا
گفت ز خود هیچ مگو شو خموش

مذهب رندان خرابات گیر
خرقه و سجاده بیفکن ز دوش

کم زن و قلاش و قلندر بباش
در صف اوباش برآور خروش

صافی زهاد به خواری بریز
دردی عشاق به شادی بنوش

صورت تشبیه برون بر ز چشم
پنبهٔ پندار برآور ز گوش

تو تو نه‌ای چند نشینی به خود
پردهٔ تو بردر و با خود بکوش

قعر دلت عالم بی‌منتهاست
رخت سوی عالم دل بر بهوش

گوهر عطار به صد جان بخر
چند بود پیش تو گوهر فروش

عطار نیشابوری, دیوان اشعار, غزلیات
عطار نیشابوری
اصلاحیه

این شعر از مولوی نیست



شاعر کمال جعفری امامزاده


ای که همه نگاه من خورده گره به روی تو
تا نرود نفس ز تن پا نکشم‌ز کوی تو

گر چه به شعله می‌کشی قلب مرا به عشوه ات
بر دو‌جهان نمی‌دهم یک سر تار موی تو

مستی هر نگاه تو به ز شراب و‌جام می‌کی ز سرم برون شود یک نفس آرزوی تو

در قفس خیال تو تکیه زنم به انتظار
تا که تو بشکنی قفس پر بکشم بسوی تو
قاصدک
@Avayemehregan
قاصدک

• آواز: محمدرضا شجریان
• ساز: پرویز مشکاتیان
• اشعار: مهدی اخوان ثالث

شاهکار سه پهلوان خراسانی در پرده های ماهور که از آرزویی دور دست حکایت دارد .
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
تفاوت قشنگ ِ عشق
در نگاه سعدی و حافظ ‌...!

" سعدی " که تمام دنیا را گشته با " حافظ"ی که فقط در شیراز زندگی کرده ، دو نگاه زیبا به عشق دارن :
معشوق سعدی رو همه میخوان !!
اما حافظ دوست نداره کسی عشقش رو بخواد و ببینه ! ...
GT-121
Mohammad Reza Shajarian
گلهای تازه 121( ماهور)
آوازمحمدرضاشجریان
همکاری:اساتید
حسن کسایی #جلیل شهناز و امیر ناصر افتتاح
مطلع اواز:
انان که خاک را به نظر کیمیا کنند
گوینده:فخری نیکزاد
کلام:حافظ
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎵 به یاد داری ماه من

💠آواز :محمدرضا شجریان



💠💠💠 آواز استادجان شجریان
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
💠آواز :محمدرضا شجریان

دلبندم آن پیمان گسل، منظور چشم آرام دل
نی نی دلآرامش مخوان، کز دل ببرد آرام را

👤 سعدی

💠💠💠 آواز استادجان شجریان
هیچ می‌گویی اسیری داشتم حالش چه شد؟


خستۀ من نیمه‌جانی داشت احوالش چه شد؟

#محتشم_کاشانی
در این خیمه‌شب‌بازیِ روزگار
درست است من هم عروسک شدم !
درست است در سلکِ بازیچگان
نمایان به صد رنگ و مسلک شدم

سرِ نخ به دستان، در این صحنه‌ها
نخ‌آویزِ دستانِ دیگر شدند
تماشاگران را چه پنداشتی ؟
که مبهوتِ این گونه منظر شدند

به بازیچه و دست‌ها، بنگرید
همه، حُکم‌بردارِ یکدیگرند
گر از دیدهٔ من، تماشا کنید
تماشاگران نیز، بازیگرند

ولی من از آنگونه بازیچه‌ها
نبودم که بیهوده رقصان شوم
سرِ نخ ندادم به دستِ کسی
که از رقصِ او، خود گریزان شوم

تماشاگران، جمله حیران شدند
از این رقص و نقشی که من داشتم
در این صحنه‌ها، جامه‌ٔ ساده‌ای
که بی‌رنگ‌تر شد، به تن داشتم

چو این دید آن خیمه‌شب‌بازِ دهر
که تنها تماشاگرِ صحنه‌هاست
فغان زد تو بازیچهٔ کیستی ؟
که از دیگران رقص و نقشت جداست

بگفتم؛ سرِ نخ مرا دستِ توست
نه در دستِ بازیگرانِ دگر
برای تو تنها به رقصم ولی
به آزادگی در جهانِ دگر

#معینی_کرمانشاهی
دل ودین وعقل وهوشم همه رابر آب دادی
ز کدام باده ساقی به من خراب دادی

چه دل وچه دین وایمان همه گشت رخنه رخنه
مژه‌های شوخ خود را چه به غمزه آب دادی

#فیض_کاشانی
🔰 اولیا و مستوران حق

در عالَم چندین اولیااند: بینا و واصل، و اولیای دیگرند ورای ایشان که ایشان را مَستورانِ حق گویند و این اولیا زاری‌ها می‌کنند که: ای بار خدایا، از آن مَستورانِ خود یکی را به ما بنما. تا ایشانش نخواهند و تا ایشان را نباید، هرچند که چشم بینا دارند، نتوانندش دیدن. هنوز خراباتیان که قحبه تا ایشان را نباید، از کسی نتواند بدیشان رسیدن و ایشان را دیدن. مَستورانِ حق را بی‌ارادتِ ایشان کی تواند دیدن و شناختن؟ این کار آسان نیست.

#فیه_ما_فیه
مولانا
دوشینه پیر میکده می‌گفت: نوش باد
آن را که باده خورد و ز مستی حذر نکرد

کو عاشقی که تن به رضای قضا نداد
وان‌گاه بردباریِ حکمِ قدر نکرد

با درد و غم بساز، فدایی، که روزگار
جز زهرِ کین به کاسهٔ اهل هنر نکرد

استاد فدایی هروی
من بلبلِ آن گُل که گُلابش همه خون است
مرغابیِ آن بحر که آبش همه خون است

#جمال‌الدین_عرفی_شیرازی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
کسانی که
در تاریک ترین شب هایتان
شما را تنها نمیگذارند
همان افرادی هستند که
سزاوار همنشینی در روشن ترین
روزهایتان هستند.

شبتون گرم از مهر پروردگار 🌹