قایق بان
بر سر قایقش اندیشه کنان قایق بان،
دائمأ می زند از رنج سفر بر سر ِدریا فریاد:
«اگرم کشمکش موج سوی ساحل راهی می داد»
سخت طوفان زده روی دریاست،
نا شکیبا ست به دل قایق بان.
شب پر از حادثه، دهشت افزاست.
بر سر ساحل هم لیکن اندیشه کنان قایق بان
نا شکیباتر بر می شود از او فریاد:
کاش بازم ره بر خّطه ي دریا ي گران می افتاد !»
قایق بان
آهنگ: #ارسلان_کامکار
خواننده: #بیژن_کامکار
دکلمه: #خسرو_شکیبایی
شعر: #نیما_یوشیج
بر سر قایقش اندیشه کنان قایق بان،
دائمأ می زند از رنج سفر بر سر ِدریا فریاد:
«اگرم کشمکش موج سوی ساحل راهی می داد»
سخت طوفان زده روی دریاست،
نا شکیبا ست به دل قایق بان.
شب پر از حادثه، دهشت افزاست.
بر سر ساحل هم لیکن اندیشه کنان قایق بان
نا شکیباتر بر می شود از او فریاد:
کاش بازم ره بر خّطه ي دریا ي گران می افتاد !»
قایق بان
آهنگ: #ارسلان_کامکار
خواننده: #بیژن_کامکار
دکلمه: #خسرو_شکیبایی
شعر: #نیما_یوشیج
Telegram
attach 📎