This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
ز یـمـن مـقـدم رســول خـاتــم
مــعـطر آمـــده مـحــیـط عـالـم
مـــولــد صــــادق آل مــحــمــد
مـقـارن گـشـت بـا میلاد احمد
میلاد نبی اعظم ( ص ) و امام صادق(ع ) مبارک باد🌹🙏
مــعـطر آمـــده مـحــیـط عـالـم
مـــولــد صــــادق آل مــحــمــد
مـقـارن گـشـت بـا میلاد احمد
میلاد نبی اعظم ( ص ) و امام صادق(ع ) مبارک باد🌹🙏
رفتار پیامبر (ص) با همنشینان
خلق و خوی پیامبر اکرم (ص) آنقدر نرم بوده مردم او را برای خویش همچون پدری دلسوز و مهربان میدانستند، همه مردم نزد او از نظر حقوق در یک درجه قرار داشتند. پیامبر به کسی خیره نمیشد و نگاه خود را میان اصحابش تقسیم مینمود و به این و آن برابر نگاه میکرد. آن حضرت هیچگاه با چشم و ابرو اشاره نمیکردند. با هیچ کس، سخنی که مورد پسندش نبود بیان نمیکرد. خشونت و تندخویی نداشت، هرگز عیبجویی یا مداحی نمیکرد، از آنچه نمی پسندید تغافل میفرمود و در عین حال کسی را از خود مایوس نمیساخت و دیگران را که بدان مایل بودند ناامید و مایوس نمی کرد، اگر اهل مجلس از چیزی به خنده می افتادند، پیامبر اکرم (ص) نیز میخندید و از آنچه که اظهار شگفتی می کردند، پیامبر هم شگفت زده میشد.
از ویژگی های اخلاقی پیامبر این بود که خود را از سه چیز محفوظ میداشت: مجادله کردن، پرگویی و کارهای بیهوده.
خلق و خوی پیامبر اکرم (ص) آنقدر نرم بوده مردم او را برای خویش همچون پدری دلسوز و مهربان میدانستند، همه مردم نزد او از نظر حقوق در یک درجه قرار داشتند. پیامبر به کسی خیره نمیشد و نگاه خود را میان اصحابش تقسیم مینمود و به این و آن برابر نگاه میکرد. آن حضرت هیچگاه با چشم و ابرو اشاره نمیکردند. با هیچ کس، سخنی که مورد پسندش نبود بیان نمیکرد. خشونت و تندخویی نداشت، هرگز عیبجویی یا مداحی نمیکرد، از آنچه نمی پسندید تغافل میفرمود و در عین حال کسی را از خود مایوس نمیساخت و دیگران را که بدان مایل بودند ناامید و مایوس نمی کرد، اگر اهل مجلس از چیزی به خنده می افتادند، پیامبر اکرم (ص) نیز میخندید و از آنچه که اظهار شگفتی می کردند، پیامبر هم شگفت زده میشد.
از ویژگی های اخلاقی پیامبر این بود که خود را از سه چیز محفوظ میداشت: مجادله کردن، پرگویی و کارهای بیهوده.
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
تولد رحمت للعالمین مبارک❤️
سپاسگزاری
از ویژگی های اخلاقی پیامبر (ص) این بود که نعمتهای الهی را بزرگ میانگاشت اگر چه بسیار اندک بود و هرگاه در مجلسی حاضر میشد ابتدا میفرمود: خداوندا پاک ومنزهی وستایش تو راست. گواهی دهم که معبودی جز تو نیست. از تو آمرزش میخواهم و به سوی تو بازگشت میکنم.
از ویژگی های اخلاقی پیامبر (ص) این بود که نعمتهای الهی را بزرگ میانگاشت اگر چه بسیار اندک بود و هرگاه در مجلسی حاضر میشد ابتدا میفرمود: خداوندا پاک ومنزهی وستایش تو راست. گواهی دهم که معبودی جز تو نیست. از تو آمرزش میخواهم و به سوی تو بازگشت میکنم.
منصور مغربی که در فقه نامی داشت و از عالم بی نشانی نشانی، گفت : "روزی به قبیله ای رسیدم از قبایل عرب. جوانی دیدم با خدی محمر و خطی معنبر. مرا دعوت کرد. چون مائده حاضر کردند، جوان سوی خیمه گاه نگاه کرد. نعره ای بزد و بیهوش شد و زبانش از گفت خاموش شد. چون به هوش باز آمد، در خروش آمد. از حال او پرسیدم. گفتند که در آن خیمه معشوق اوست. در این حال غبار دامن او که گریبان جانش گرفته است و به سوی عالم بی خودی می کشد بدید و بیهوش شد و چنین خاموش شد."
گفت : "از کمال مرحمت، بر در خیمه ی دلربای جان افزای او گذر کردم و گفتم: به حرمت آن نظر که شما را در کار درویشان است که آن خسته ی ضرب فراق را شرب وصل چشانی و آن بیمار علت بی مرادی را مراد رسانی. از ورای حجاب جواب داد و گفت: یا سَلیم القلبِ هُو لا یَِطیقُ شُهود غبار ذیْلی فکیف یُطیقُ صُحبَتی. اویی او طاقت غباری از دامن من نمی دارد او را طاقت جمال من چون بود."
#لوایح
#عین_القضات همدانی
گفت : "از کمال مرحمت، بر در خیمه ی دلربای جان افزای او گذر کردم و گفتم: به حرمت آن نظر که شما را در کار درویشان است که آن خسته ی ضرب فراق را شرب وصل چشانی و آن بیمار علت بی مرادی را مراد رسانی. از ورای حجاب جواب داد و گفت: یا سَلیم القلبِ هُو لا یَِطیقُ شُهود غبار ذیْلی فکیف یُطیقُ صُحبَتی. اویی او طاقت غباری از دامن من نمی دارد او را طاقت جمال من چون بود."
#لوایح
#عین_القضات همدانی
بازم به سوی میکده مست آوردی
در خانهٔ دین من شکست آوردی
گه سبحه به دستم دهی و گه زنّار
ای عشق، مرا نکو به دست آوردی
#افضلالدین_ترکه
در خانهٔ دین من شکست آوردی
گه سبحه به دستم دهی و گه زنّار
ای عشق، مرا نکو به دست آوردی
#افضلالدین_ترکه
❤️ یا نبی سلام علیک
❤️ یا رسول سلام علیک
❤️ یا حبیب سلام علیک
❤️ یا حبیبی یا محمد
به سبب هر صلوات خداوند ده درود بر شما میفرستد
صلوات تحفه ای از بهشت است
صلوات روح را جلا می دهد
صلوات عطری است که وجود انسان را خوشبو میسازد
از غروب پنج شنبه تا غروب جمعه همه با هم تکرار کنیم
🍎 اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَعَلَى آلِ مُحَمَّد، كَمَا صَلَّيْتَ عَلَى إِبْرَاهِيْمَ وَعَلَى آلِ إِبْرَاهِيمَ إِنَّكَ حَمِيدٌ مَجِيد اللَّهُمَّ بَارِكْ عَلَى مُحَمَّدٍ وَعَلَى آلِ مُحَمَّد، كَمَا بَارَكْتَ عَلَى إِبْرَاهِيْمَ وَعَلَى آل إِبْرَاهِيمَ إِنَّكَ حَمِيدٌ مَجِيد
❤️ رسول الله صلي الله عليه وسلم فرموند: نزديکترين مردم به من در روز قيامت(براي شفاعت) آناني هستند که از همه بيشتر بر من درود مي فرستن
❤️ یا رسول سلام علیک
❤️ یا حبیب سلام علیک
❤️ یا حبیبی یا محمد
به سبب هر صلوات خداوند ده درود بر شما میفرستد
صلوات تحفه ای از بهشت است
صلوات روح را جلا می دهد
صلوات عطری است که وجود انسان را خوشبو میسازد
از غروب پنج شنبه تا غروب جمعه همه با هم تکرار کنیم
🍎 اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَعَلَى آلِ مُحَمَّد، كَمَا صَلَّيْتَ عَلَى إِبْرَاهِيْمَ وَعَلَى آلِ إِبْرَاهِيمَ إِنَّكَ حَمِيدٌ مَجِيد اللَّهُمَّ بَارِكْ عَلَى مُحَمَّدٍ وَعَلَى آلِ مُحَمَّد، كَمَا بَارَكْتَ عَلَى إِبْرَاهِيْمَ وَعَلَى آل إِبْرَاهِيمَ إِنَّكَ حَمِيدٌ مَجِيد
❤️ رسول الله صلي الله عليه وسلم فرموند: نزديکترين مردم به من در روز قيامت(براي شفاعت) آناني هستند که از همه بيشتر بر من درود مي فرستن
میلاد خجسته ی سیّد المُرسَلین، حضرت محمّد مصطفی (ص) بر همه ی اهالی نور و ایمان مبارک و پر برکت باد.
حقیقت خاتم پیغمبرانست
ز نورش ذرّهٔ کون و مکانست
ز بود آفرینش اوست مقصود
ز لا در عین اِلّا اوست موجود
ز عکس ذات او دان آفرینش
حقیقت اوست نور عین بینش
(شیخ عطار نیشابوری)
حقیقت خاتم پیغمبرانست
ز نورش ذرّهٔ کون و مکانست
ز بود آفرینش اوست مقصود
ز لا در عین اِلّا اوست موجود
ز عکس ذات او دان آفرینش
حقیقت اوست نور عین بینش
(شیخ عطار نیشابوری)
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
ایا دین غیر از "محبت"
چیز دیگری هست؟
یکدیگر را دوست بدارید
تا خداوند شما را دوست بدارد.
حضرت محمد(ص)
چیز دیگری هست؟
یکدیگر را دوست بدارید
تا خداوند شما را دوست بدارد.
حضرت محمد(ص)
دید احمد را ابوجهل و بگفت
زشت نقشی کز بنی هاشم شگفت
مثلا وقتی که ابو جهل حضرت محمد ص را دید گفت: از خاندان بنی هاشم، این نقش و صورت زشت ظاهر گشت.(بنی هاشم، فرزندان و خاندان هاشم بن عبد مناف از اشراف قریش و پدر عبدالمطلب نیای حضرت رسول اکرم ص.)
گفت احمد مر ورا که: راستی
راست گفتی، گرچه کارافزاستی
پیامبر ص به او گفت: واقعا تو راست گفتی، اگر چه مایه گرفتاری و دردسر هستی.
کارافزا:مایه دردسر
دید صدیقش، بگفت : ای آفتاب
نی ز شرقی، نی ز غربی، خوش بتاب
ولی هنگامی که ابوبکر صدیق او را دید گفت : ای خورشید، تو نه از شرقی و نه از غرب. خوش طلوع کن و دلهای تاریک را روشن فرما.
گفت احمد: راست گفتی ای عزیز
ای رهیده تو ز دنیای نه چیز
حضرت احمد ص به ابوبکر گفت : ای عزیز راست گفتی، ای کسی که از این دنیای ناچیز رهیده ای.
نه چیز: شکل دیگر است از کلمه (ناچیز) به معنی بی ارزش و اهمیت
حاضران گفتند: ای شه، هر دو را
راستگو گفتی دو ضد گو را، چرا؟
کسانی که در حضور آن حضرت بودند به حضرت رسول گفتند: ای شاه هدایت، تو چرا دو ضدگو را راستگو خواندی در حالی که سخن این دو متناقض است؟
گفت: من آیینه ام، مصقول دست
ترک و هندو در من آن بیند که هست
حضرت پیامبر ص فرمود: من آینه ای هستم که با دست قدرت الهی، صیقل یافته ام، پس ترک و هندو واقعیت های خود را در من می بیند.(صیقل شدن وجود حضرت رسول ص به دست حق تعالی، کنایه از ظهور حق است در وجود پیامبر ص با جمیع صفات کمال. نیکلسون می گوید: انسان کامل، به یک آیینه صاف، تشبیه شده که تمام رنگ ها در آن منعکس می شود، هر کس صفات نیک و بد خود را در آن می بیند.)
مصقول:صیقل یافته
شرح مثنوی شریف
استاد کریم زمانی
زشت نقشی کز بنی هاشم شگفت
مثلا وقتی که ابو جهل حضرت محمد ص را دید گفت: از خاندان بنی هاشم، این نقش و صورت زشت ظاهر گشت.(بنی هاشم، فرزندان و خاندان هاشم بن عبد مناف از اشراف قریش و پدر عبدالمطلب نیای حضرت رسول اکرم ص.)
گفت احمد مر ورا که: راستی
راست گفتی، گرچه کارافزاستی
پیامبر ص به او گفت: واقعا تو راست گفتی، اگر چه مایه گرفتاری و دردسر هستی.
کارافزا:مایه دردسر
دید صدیقش، بگفت : ای آفتاب
نی ز شرقی، نی ز غربی، خوش بتاب
ولی هنگامی که ابوبکر صدیق او را دید گفت : ای خورشید، تو نه از شرقی و نه از غرب. خوش طلوع کن و دلهای تاریک را روشن فرما.
گفت احمد: راست گفتی ای عزیز
ای رهیده تو ز دنیای نه چیز
حضرت احمد ص به ابوبکر گفت : ای عزیز راست گفتی، ای کسی که از این دنیای ناچیز رهیده ای.
نه چیز: شکل دیگر است از کلمه (ناچیز) به معنی بی ارزش و اهمیت
حاضران گفتند: ای شه، هر دو را
راستگو گفتی دو ضد گو را، چرا؟
کسانی که در حضور آن حضرت بودند به حضرت رسول گفتند: ای شاه هدایت، تو چرا دو ضدگو را راستگو خواندی در حالی که سخن این دو متناقض است؟
گفت: من آیینه ام، مصقول دست
ترک و هندو در من آن بیند که هست
حضرت پیامبر ص فرمود: من آینه ای هستم که با دست قدرت الهی، صیقل یافته ام، پس ترک و هندو واقعیت های خود را در من می بیند.(صیقل شدن وجود حضرت رسول ص به دست حق تعالی، کنایه از ظهور حق است در وجود پیامبر ص با جمیع صفات کمال. نیکلسون می گوید: انسان کامل، به یک آیینه صاف، تشبیه شده که تمام رنگ ها در آن منعکس می شود، هر کس صفات نیک و بد خود را در آن می بیند.)
مصقول:صیقل یافته
شرح مثنوی شریف
استاد کریم زمانی
دعابرای بیماران فراموش نشودپس بگو
اللّهُمَّ صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ وَ اَهْلِکْ اعْدائَهُم اجمع
أَمَّنْ یُجیبُ الْمُضْطَرَّ إِذا دَعاهُ وَ یَکْشِفُ السُّوء(🙏)
أَمَّنْ یُجیبُ الْمُضْطَرَّ إِذا دَعاهُ وَ یَکْشِفُ السُّوء(🙏)
أَمَّنْ یُجیبُ الْمُضْطَرَّ إِذا دَعاهُ وَ یَکْشِفُ السُّوء(🙏)
أَمَّنْ یُجیبُ الْمُضْطَرَّ إِذا دَعاهُ وَ یَکْشِفُ السُّوء(🙏)
أَمَّنْ یُجیبُ الْمُضْطَرَّ إِذا دَعاهُ وَ یَکْشِفُ السُّوء(🙏)
اللّهُمَّ صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ وَ اَهْلِکْ اعْدائَهُم اجمع
أَمَّنْ یُجیبُ الْمُضْطَرَّ إِذا دَعاهُ وَ یَکْشِفُ السُّوء(🙏)
أَمَّنْ یُجیبُ الْمُضْطَرَّ إِذا دَعاهُ وَ یَکْشِفُ السُّوء(🙏)
أَمَّنْ یُجیبُ الْمُضْطَرَّ إِذا دَعاهُ وَ یَکْشِفُ السُّوء(🙏)
أَمَّنْ یُجیبُ الْمُضْطَرَّ إِذا دَعاهُ وَ یَکْشِفُ السُّوء(🙏)
أَمَّنْ یُجیبُ الْمُضْطَرَّ إِذا دَعاهُ وَ یَکْشِفُ السُّوء(🙏)
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
در این شب عزیز
برایت دعامیکنم
دستت روزی رسان باشد
دلواپسی درخیالت نماند
عشق در دلت خانه کند
تو گرانبهایی
تو ارزشمندی
شبتون پراز مهر ای بهترین ها
برایت دعامیکنم
دستت روزی رسان باشد
دلواپسی درخیالت نماند
عشق در دلت خانه کند
تو گرانبهایی
تو ارزشمندی
شبتون پراز مهر ای بهترین ها
ﺁﺭﺍﻡ ﺑﺎﺵ
ﺍﻫﺪﺍﻑ ﺑﻠﻨﺪ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺵ !
ﺩﻧﯿﺎ ﺭﺍ ﺑﻨﮕﺮ !
ﺍﺭﺯﺵ ﻫﺮ ﺛﺎﻧﯿﻪ ﺭﺍ ﺑﺪﺍﻥ !
ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﻫﺮﮐﺎﺭﯼ، ﺑﻪ ﺑﺎﺯﺗﺎﺏ ﺁﻥ ﺑﯿﻨﺪﯾﺶ !
ﺩﺭ ﺭﺍﻩ ﻫﺪﻓﻬﺎﯾﺖ، ﺳﺨﺘﯽ ﺭﺍ ﻫﻞ ﺑﺪﻩ ﻭ ﮐﻨﺎﺭ ﺑﺰﻥ !
ﻭ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺧﻮﺷﺤﺎﻝ ﺑﺎﺵ
ﻫﺮ ﺭﻭﺯ ﮐﻪ ﺑﯿﺪﺍﺭ ﻣﯽ ﺷﻮﯼ،
ﺑﻪ ﺗﻮ ﻓﺮﺻﺖ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺩﺍﺩﻩ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ
ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻧﯽ ﻫﻤﻪ ﮔﺬﺷﺘﻪ ﺭﺍ ﮐﻨﺎﺭ ﺑﮕﺬﺍﺭﯼ ﻭ ﺍﺯ ﻧﻮ ﺁﻏﺎﺯ ﮐﻨﯽ،
ﺁﻥ ﺭﺍ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﮐﻦ، با ﻋﺸﻖ ﺯﻧﺪﮔﯽ كن.
یار مهربانم
درود
بامداد آدینه ات نیکو
روزی سرشار از عشق , شادی , سلامتی , تندرستی , آگاهی , خنده هایی از ته دل ,
قرارهای یهوویی از نوع ناب , آرامش , آسایش , مهربانی , مهرورزی , پر انرژی , اتفاقهایی که حالت و خوب کنه همراه با بهترین آرزوها برایت خواهانم.
شاد باشی
ﺍﻫﺪﺍﻑ ﺑﻠﻨﺪ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺵ !
ﺩﻧﯿﺎ ﺭﺍ ﺑﻨﮕﺮ !
ﺍﺭﺯﺵ ﻫﺮ ﺛﺎﻧﯿﻪ ﺭﺍ ﺑﺪﺍﻥ !
ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﻫﺮﮐﺎﺭﯼ، ﺑﻪ ﺑﺎﺯﺗﺎﺏ ﺁﻥ ﺑﯿﻨﺪﯾﺶ !
ﺩﺭ ﺭﺍﻩ ﻫﺪﻓﻬﺎﯾﺖ، ﺳﺨﺘﯽ ﺭﺍ ﻫﻞ ﺑﺪﻩ ﻭ ﮐﻨﺎﺭ ﺑﺰﻥ !
ﻭ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺧﻮﺷﺤﺎﻝ ﺑﺎﺵ
ﻫﺮ ﺭﻭﺯ ﮐﻪ ﺑﯿﺪﺍﺭ ﻣﯽ ﺷﻮﯼ،
ﺑﻪ ﺗﻮ ﻓﺮﺻﺖ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺩﺍﺩﻩ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ
ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻧﯽ ﻫﻤﻪ ﮔﺬﺷﺘﻪ ﺭﺍ ﮐﻨﺎﺭ ﺑﮕﺬﺍﺭﯼ ﻭ ﺍﺯ ﻧﻮ ﺁﻏﺎﺯ ﮐﻨﯽ،
ﺁﻥ ﺭﺍ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﮐﻦ، با ﻋﺸﻖ ﺯﻧﺪﮔﯽ كن.
یار مهربانم
درود
بامداد آدینه ات نیکو
روزی سرشار از عشق , شادی , سلامتی , تندرستی , آگاهی , خنده هایی از ته دل ,
قرارهای یهوویی از نوع ناب , آرامش , آسایش , مهربانی , مهرورزی , پر انرژی , اتفاقهایی که حالت و خوب کنه همراه با بهترین آرزوها برایت خواهانم.
شاد باشی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
دوستان خوبم
روزتون به زیبایی گل
نگاهتون پرازمهربانی
خونتون پرازصفا
و صمیمیت
دوستیهاتون پرازصداقت
وخونه عشقتون همیشه
گرم محبت باشه
"روزتون گل باران"
روزتون به زیبایی گل
نگاهتون پرازمهربانی
خونتون پرازصفا
و صمیمیت
دوستیهاتون پرازصداقت
وخونه عشقتون همیشه
گرم محبت باشه
"روزتون گل باران"
به فراخور بیستوچهارم آبانماه سالروز درگذشت #رهی_معیری شاعر غزلسرا و ترانهسرای معاصر ایرانی
#محمدحسن_معیری (بیوک) با تخلص #رهی_معیری (زادهٔ ۱۰ اردیبهشت ۱۲۸۸ در تهران – درگذشتهٔ ۲۴ آبان ۱۳۴۷ در تهران)، فرزند محمدحسینخان مؤیدخلوت و نوهٔ دوستعلیخان نظامالدوله از غزلسرایان معاصر ایران و از ترانهسرایان و تصنیفسرایان بهنام است. از ترانههای سروده شده توسط وی میتوان «شد خزان»، «شب جدایی»، «کاروان» و «مرغ حق» را نام برد.
رهی معیری در دهم اردیبهشت ۱۲۸۸ خورشیدی در تهران، گلشن چشم به جهان گشود. پدرش قبل از تولد رهی درگذشته بود. رهی معیری تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در تهران به پایان برد؛ آنگاه وارد خدمت دولتی شد و در مشاغلی چند خدمت کرد. از سال ۱۳۲۲ به ریاست کل انتشارات و تبلیغات وزارت پیشه و هنر (بعداً وزارت صنایع) منصوب گردید. پس از بازنشستگی در کتابخانه سلطنتی اشتغال داشت. وی از اوان کودکی به شعر و موسیقی و نقاشی دلبستگی فراوان داشت و در این هنرها بهرهای بسزا یافت. هفده سال بیش نداشت که اولین رباعی خود را سرود:
کاش امشبم آن شمع طرب میآمد
وین روز مفارقت به شب میآمد
آن لب که چو جان ماست دور از لب ماست
ای کاش که جانِ ما به لب میآمد
رهی در آغاز شاعری، در انجمن ادبی حکیم نظامی که به ریاست وحید دستگردی تشکیل میشد شرکت جست و از اعضای مؤثر و فعال آن بود و نیز در انجمن ادبی فرهنگستان از اعضای مؤسس و برجسته آن به شمار میرفت. وی همچنین در انجمن موسیقی ایران عضویت داشت. اشعار رهی در بیشتر روزنامهها و مجلات ادبی نشر یافت و آثار سیاسی، فکاهی و انتقادی او در روزنامه باباشمل و مجله تهران مصور چاپ میشد. در شعرهای فکاهی و انتقادی از نام مستعار «زاغچه»، «شاه پریون»، «گوشهگیر» و «حق گو» استفاده میکرد.
رهی معیری در سالهای آخر عمر در برنامه گلهای رنگارنگ رادیو، در انتخاب شعر با داوود پیرنیا همکاری داشت و پس از او نیز تا پایان زندگی آن برنامه را سرپرستی میکرد. رهی در همان سالها سفرهایی به خارج از ایران داشت از جمله: سفر به ترکیه در سال ۱۳۳۶، سفر به اتحاد جماهیر شوروی در سال ۱۳۳۷ برای شرکت در جشن انقلاب کبیر، سفر به ایتالیا و فرانسه در سال ۱۳۳۸ و دو بار سفر به افغانستان، یک بار در سال ۱۳۴۱ برای شرکت در مراسم یادبود نهصدمین سال درگذشت خواجه عبدالله انصاری و دیگر در سال ۱۳۴۵. عزیمت به انگلستان در سال ۱۳۴۶ برای عمل جراحی، آخرین سفر معیری بود.
🔶 آثار
مجموعهای از اشعار رهی معیری با عنوان سایه عمر در سال ۱۳۴۵ به چاپ رسید. رهی بیتردید یکی از چند چهره ممتاز غزلسرای معاصر است. سخن او تحت تأثیر شاعرانی چون سعدی، حافظ، مولوی، صائب و گاه مسعود سعد سلمان و نظامی است؛ اما دلبستگی و توجه بیشتر او به زبان سعدی است. این عشق و شیفتگی به سعدی سخنش را از رنگ و بوی شیوه استاد برخوردار کردهاست، و حتی گفتهاند که همان سادگی و روانی و طراوت غزلهای سعدی را از بیشتر غزلهای او میتوان دریافت.
گاهگاه تخیلات دقیق و اندیشههای لطیف او شعر صائب و کلیم و حزین و دیگر شاعران شیوه اصفهانی را به یاد میآورد و در همان لحظه زبان شسته و یکدست او از شاعری به شیوه عراقی سخن میگوید. رنگ عاشقانه غزل رهی، با این زبان شسته و مضامین لطیف تقریباً عامل اصلی اهمیت کار اوست، زیرا جمع میان سه عنصر اصلی شعر - آن هم غزل- از کارهای دشوار است.
از شعرهای معروف او، خزان عشق (به عبارتی همان تصنیف مشهور «شد خزان گلشن آشنایی» که بدیعزاده آن را در دستگاه همایون اجرا کرد)، نوای نی، دارم شب و روز، شب جدایی، یار رمیده، یاد ایام، بهار، کاروان، مرغ حق است.
سرانجام رهی معیری در شامگاه ۲۴ آبان سال ۱۳۴۷ در تهران براثر بیماریای که تاب و توان از وی گرفته بود در ۵۹ سالگی درگذشت. وی در گورستان ظهیرالدوله شمیران مدفون گردیدهاست.
#محمدحسن_معیری (بیوک) با تخلص #رهی_معیری (زادهٔ ۱۰ اردیبهشت ۱۲۸۸ در تهران – درگذشتهٔ ۲۴ آبان ۱۳۴۷ در تهران)، فرزند محمدحسینخان مؤیدخلوت و نوهٔ دوستعلیخان نظامالدوله از غزلسرایان معاصر ایران و از ترانهسرایان و تصنیفسرایان بهنام است. از ترانههای سروده شده توسط وی میتوان «شد خزان»، «شب جدایی»، «کاروان» و «مرغ حق» را نام برد.
رهی معیری در دهم اردیبهشت ۱۲۸۸ خورشیدی در تهران، گلشن چشم به جهان گشود. پدرش قبل از تولد رهی درگذشته بود. رهی معیری تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در تهران به پایان برد؛ آنگاه وارد خدمت دولتی شد و در مشاغلی چند خدمت کرد. از سال ۱۳۲۲ به ریاست کل انتشارات و تبلیغات وزارت پیشه و هنر (بعداً وزارت صنایع) منصوب گردید. پس از بازنشستگی در کتابخانه سلطنتی اشتغال داشت. وی از اوان کودکی به شعر و موسیقی و نقاشی دلبستگی فراوان داشت و در این هنرها بهرهای بسزا یافت. هفده سال بیش نداشت که اولین رباعی خود را سرود:
کاش امشبم آن شمع طرب میآمد
وین روز مفارقت به شب میآمد
آن لب که چو جان ماست دور از لب ماست
ای کاش که جانِ ما به لب میآمد
رهی در آغاز شاعری، در انجمن ادبی حکیم نظامی که به ریاست وحید دستگردی تشکیل میشد شرکت جست و از اعضای مؤثر و فعال آن بود و نیز در انجمن ادبی فرهنگستان از اعضای مؤسس و برجسته آن به شمار میرفت. وی همچنین در انجمن موسیقی ایران عضویت داشت. اشعار رهی در بیشتر روزنامهها و مجلات ادبی نشر یافت و آثار سیاسی، فکاهی و انتقادی او در روزنامه باباشمل و مجله تهران مصور چاپ میشد. در شعرهای فکاهی و انتقادی از نام مستعار «زاغچه»، «شاه پریون»، «گوشهگیر» و «حق گو» استفاده میکرد.
رهی معیری در سالهای آخر عمر در برنامه گلهای رنگارنگ رادیو، در انتخاب شعر با داوود پیرنیا همکاری داشت و پس از او نیز تا پایان زندگی آن برنامه را سرپرستی میکرد. رهی در همان سالها سفرهایی به خارج از ایران داشت از جمله: سفر به ترکیه در سال ۱۳۳۶، سفر به اتحاد جماهیر شوروی در سال ۱۳۳۷ برای شرکت در جشن انقلاب کبیر، سفر به ایتالیا و فرانسه در سال ۱۳۳۸ و دو بار سفر به افغانستان، یک بار در سال ۱۳۴۱ برای شرکت در مراسم یادبود نهصدمین سال درگذشت خواجه عبدالله انصاری و دیگر در سال ۱۳۴۵. عزیمت به انگلستان در سال ۱۳۴۶ برای عمل جراحی، آخرین سفر معیری بود.
🔶 آثار
مجموعهای از اشعار رهی معیری با عنوان سایه عمر در سال ۱۳۴۵ به چاپ رسید. رهی بیتردید یکی از چند چهره ممتاز غزلسرای معاصر است. سخن او تحت تأثیر شاعرانی چون سعدی، حافظ، مولوی، صائب و گاه مسعود سعد سلمان و نظامی است؛ اما دلبستگی و توجه بیشتر او به زبان سعدی است. این عشق و شیفتگی به سعدی سخنش را از رنگ و بوی شیوه استاد برخوردار کردهاست، و حتی گفتهاند که همان سادگی و روانی و طراوت غزلهای سعدی را از بیشتر غزلهای او میتوان دریافت.
گاهگاه تخیلات دقیق و اندیشههای لطیف او شعر صائب و کلیم و حزین و دیگر شاعران شیوه اصفهانی را به یاد میآورد و در همان لحظه زبان شسته و یکدست او از شاعری به شیوه عراقی سخن میگوید. رنگ عاشقانه غزل رهی، با این زبان شسته و مضامین لطیف تقریباً عامل اصلی اهمیت کار اوست، زیرا جمع میان سه عنصر اصلی شعر - آن هم غزل- از کارهای دشوار است.
از شعرهای معروف او، خزان عشق (به عبارتی همان تصنیف مشهور «شد خزان گلشن آشنایی» که بدیعزاده آن را در دستگاه همایون اجرا کرد)، نوای نی، دارم شب و روز، شب جدایی، یار رمیده، یاد ایام، بهار، کاروان، مرغ حق است.
سرانجام رهی معیری در شامگاه ۲۴ آبان سال ۱۳۴۷ در تهران براثر بیماریای که تاب و توان از وی گرفته بود در ۵۹ سالگی درگذشت. وی در گورستان ظهیرالدوله شمیران مدفون گردیدهاست.
🌺🌻دو نهال بارور در باغ دین روئیده شد
🌻یاسهاى آسمانى در زمین روئیده شد
🌺نخل حق در سرزمین مشرکین روئیده شد
🌺لاله در باغ دل اهل یقین روئیده شد
🎊🌻میلاد نبی اعظم(ص)
پیام آور صلح وددوستی
و امام صادق(ع) مبارک باد
🌻یاسهاى آسمانى در زمین روئیده شد
🌺نخل حق در سرزمین مشرکین روئیده شد
🌺لاله در باغ دل اهل یقین روئیده شد
🎊🌻میلاد نبی اعظم(ص)
پیام آور صلح وددوستی
و امام صادق(ع) مبارک باد
زیبا غزل دفترعشق است محمد
برفرق فلک افسر عشق است محمد
دروسعت هفت آسمان هستی
رخشنده ترین اختر عشق است محمد
عید میلاد رسول خاتم (ص ) وامام جعفر صادق (ع) مبارک باد
💚🌱