پروردگارا ؛
ياد تو دل را زنده كرد و تخم مهر افكند، درخت شادی رويانيد و ميوه آزادی داد
الهی؛ پهنای عزت تو جاي اشارت نگذاشت و قدم وحدانيت تو راه اضافت برداشت تا رهی گم كرد آنچه در دست داشت و نا چيز شد هر چه میپنداشت.
الهی؛ مشرب می شناسم اما واخوردن نمی يارم
بر هزار چشمه گذر كردم تا كه دريا دريابم،
در آتش عشق غريقي ديدی؟ من چنانم در دريا تشنه ای ديدی؟ من آنم،
راست بحيرت زده مانم كه در بيابانم،
فریادم رس که از بلائی به فغانم
#مناجات
#خواجه_عبدالله_انصاری
ياد تو دل را زنده كرد و تخم مهر افكند، درخت شادی رويانيد و ميوه آزادی داد
الهی؛ پهنای عزت تو جاي اشارت نگذاشت و قدم وحدانيت تو راه اضافت برداشت تا رهی گم كرد آنچه در دست داشت و نا چيز شد هر چه میپنداشت.
الهی؛ مشرب می شناسم اما واخوردن نمی يارم
بر هزار چشمه گذر كردم تا كه دريا دريابم،
در آتش عشق غريقي ديدی؟ من چنانم در دريا تشنه ای ديدی؟ من آنم،
راست بحيرت زده مانم كه در بيابانم،
فریادم رس که از بلائی به فغانم
#مناجات
#خواجه_عبدالله_انصاری
وَ اَسْتَغْفِرُكَ
مِنْ كُلِ لَذَّةٍ بِغَيْرِ ذِكْرِكَ،
وَ مِنْ كُلِّ راحَةٍ بِغَيْرِ اُنْسِكَ،
وَ مِنْ كُلِّ سُرُورٍ بِغَيْرِ قُرْبِكَ،
وَ مِنْ كُلِّ شُغْلٍ بِغَيْرِ طاعَتِكَ،
و از هر لذتى جز یاد تو
و از هر آسايشى جز انس با تو
و از هر شادمانى بجز قرب تو
و از هر سرگرمى به جز فرمانبرداريت
به در گاه تو آمرزش می خواهم
#صحیفه_سجادیه
#مناجات_الذاکرین
مِنْ كُلِ لَذَّةٍ بِغَيْرِ ذِكْرِكَ،
وَ مِنْ كُلِّ راحَةٍ بِغَيْرِ اُنْسِكَ،
وَ مِنْ كُلِّ سُرُورٍ بِغَيْرِ قُرْبِكَ،
وَ مِنْ كُلِّ شُغْلٍ بِغَيْرِ طاعَتِكَ،
و از هر لذتى جز یاد تو
و از هر آسايشى جز انس با تو
و از هر شادمانى بجز قرب تو
و از هر سرگرمى به جز فرمانبرداريت
به در گاه تو آمرزش می خواهم
#صحیفه_سجادیه
#مناجات_الذاکرین
#مناجات_خواجه_عبدالله_انصاری
الهــــی!
از هيچ همه چيز توانی و از همه چيز به هيچ نمايی که گويم چنين يا چنانی تو آفريننده اين و آنی .
ما را سرو سودای کس ديگر نيست
از عشق تو پروای کس ديگر نيست
جُــز تو دگــری جای نگيـرد در دل
دل جای تو شد جای کس ديگر نيست
الهــــی!
از هيچ همه چيز توانی و از همه چيز به هيچ نمايی که گويم چنين يا چنانی تو آفريننده اين و آنی .
ما را سرو سودای کس ديگر نيست
از عشق تو پروای کس ديگر نيست
جُــز تو دگــری جای نگيـرد در دل
دل جای تو شد جای کس ديگر نيست
#الهی
نه کلید دارم که در بگشایم
و نه کرم دارم که بر خود بیخشایم
ای یگانهای که در آفرینش مقدسی
چه شود اگر دردم باز پسین مفلسی را
به فریادرسی
#مناجات
#خواجه_عبدالله_انصاری
نه کلید دارم که در بگشایم
و نه کرم دارم که بر خود بیخشایم
ای یگانهای که در آفرینش مقدسی
چه شود اگر دردم باز پسین مفلسی را
به فریادرسی
#مناجات
#خواجه_عبدالله_انصاری
ما را سر و سودای کس دیگر نیست
در عشق تو پروای کس دیگر نیست
جز تو دگری جای نگیرد در دل
دل جای تو شد جای کس دیگر نیست
#خواجه_عبدالله_انصاری
#مناجات_نامه
در عشق تو پروای کس دیگر نیست
جز تو دگری جای نگیرد در دل
دل جای تو شد جای کس دیگر نیست
#خواجه_عبدالله_انصاری
#مناجات_نامه
الـهی;
ای مهربان بر خلايق !
عذرهای ما بپذير که تو غنی و ما فقير و بر
عيب های ما مگير که تو قوی و ما حقير،
از بنده خطا آيد و ذلّت و
از تو عطا آيد و رحمت.
#مناجات
#خواجه_عبدالله_انصاری
ای مهربان بر خلايق !
عذرهای ما بپذير که تو غنی و ما فقير و بر
عيب های ما مگير که تو قوی و ما حقير،
از بنده خطا آيد و ذلّت و
از تو عطا آيد و رحمت.
#مناجات
#خواجه_عبدالله_انصاری
دکلمه - مناجات
داریوش
#دکلمه #مناجات
باصدای: جاودانه بی تکرار #داریوش
ای خالق مهربان
ای خالق مهربان
مرا وسیلهٔ صلح و آشتی خود قرار ده
تا آنجا که نفرت است
حامل عشق
جایی که خطا و بدی ست،حامل گذشت
جایی که نِفاق است
حامل یکرنگی
جایی که نادرستی ست حامل درستی
جایی که شک است
حامل یقین
جایی که ناامیدی ست حامل امید
جایی که تاریکی ست
حامل نور و درجایی
که غم است حامل شادی باشم...
باصدای: جاودانه بی تکرار #داریوش
ای خالق مهربان
ای خالق مهربان
مرا وسیلهٔ صلح و آشتی خود قرار ده
تا آنجا که نفرت است
حامل عشق
جایی که خطا و بدی ست،حامل گذشت
جایی که نِفاق است
حامل یکرنگی
جایی که نادرستی ست حامل درستی
جایی که شک است
حامل یقین
جایی که ناامیدی ست حامل امید
جایی که تاریکی ست
حامل نور و درجایی
که غم است حامل شادی باشم...
#دفترسوم_بخش۱۰۲
#مناجات
گفت یا رب منگر اندر فعلشان
دستشان گیر ای شه نیکو نشان
ای کریم و ای رحیم سرمدی
در گذار از بدسگالان این بدی
پیش از استحقاق بخشیده عطا
دیده از ما جمله کفران و خطا
ای عظیم از ما گناهان عظیم
تو توانی عفو کردن در حریم
ما ز آز و حرص ،خود را سوختیم
وین دعا را هم ز تو آموختیم
حرمت آن که دعا آموختی
در چنین ظلمت چراغ افروختی
آن دعا حق میکند چون او فناست
آن دعا و آن اجابت از خداست
#مناجات
گفت یا رب منگر اندر فعلشان
دستشان گیر ای شه نیکو نشان
ای کریم و ای رحیم سرمدی
در گذار از بدسگالان این بدی
پیش از استحقاق بخشیده عطا
دیده از ما جمله کفران و خطا
ای عظیم از ما گناهان عظیم
تو توانی عفو کردن در حریم
ما ز آز و حرص ،خود را سوختیم
وین دعا را هم ز تو آموختیم
حرمت آن که دعا آموختی
در چنین ظلمت چراغ افروختی
آن دعا حق میکند چون او فناست
آن دعا و آن اجابت از خداست
#دفترسوم_بخش۱۰۲
#مناجات
گفت یا رب منگر اندر فعلشان
دستشان گیر ای شه نیکو نشان
ای کریم و ای رحیم سرمدی
در گذار از بدسگالان این بدی
پیش از استحقاق بخشیده عطا
دیده از ما جمله کفران و خطا
ای عظیم از ما گناهان عظیم
تو توانی عفو کردن در حریم
ما ز آز و حرص ،خود را سوختیم
وین دعا را هم ز تو آموختیم
حرمت آن که دعا آموختی
در چنین ظلمت چراغ افروختی
آن دعا حق میکند چون او فناست
آن دعا و آن اجابت از خداست
#مناجات
گفت یا رب منگر اندر فعلشان
دستشان گیر ای شه نیکو نشان
ای کریم و ای رحیم سرمدی
در گذار از بدسگالان این بدی
پیش از استحقاق بخشیده عطا
دیده از ما جمله کفران و خطا
ای عظیم از ما گناهان عظیم
تو توانی عفو کردن در حریم
ما ز آز و حرص ،خود را سوختیم
وین دعا را هم ز تو آموختیم
حرمت آن که دعا آموختی
در چنین ظلمت چراغ افروختی
آن دعا حق میکند چون او فناست
آن دعا و آن اجابت از خداست
الهی ؛
ای کامکاری که دل دوستان در کنف توحید توست
و ای کارگذاری که جان بندگان در صدف تقدیر تواست،
ای قهاری که کس را بتو حیلت نیست،
ای جباری که گردنکشان را با تو روی مقاومت نیست،
ای حکیمی روندگان ترا از بلای تو گریز نیست،
ای کریمی که بندگان را غِیر از تو دست آویز نیست،
نگاه دار تا پریشان نشویم و در راه آر تا سرگردان نشویم...
#مناجات
#خواجه_عبدالله_انصاری
ای کامکاری که دل دوستان در کنف توحید توست
و ای کارگذاری که جان بندگان در صدف تقدیر تواست،
ای قهاری که کس را بتو حیلت نیست،
ای جباری که گردنکشان را با تو روی مقاومت نیست،
ای حکیمی روندگان ترا از بلای تو گریز نیست،
ای کریمی که بندگان را غِیر از تو دست آویز نیست،
نگاه دار تا پریشان نشویم و در راه آر تا سرگردان نشویم...
#مناجات
#خواجه_عبدالله_انصاری
دفترسوم_بخش۱۰۲
#مناجات
گفت یا رب منگر اندر فعلشان
دستشان گیر ای شه نیکو نشان
ای کریم و ای رحیم سرمدی
در گذار از بدسگالان این بدی
پیش از استحقاق بخشیده عطا
دیده از ما جمله کفران و خطا
ای عظیم از ما گناهان عظیم
تو توانی عفو کردن در حریم
ما ز آز و حرص ،خود را سوختیم
وین دعا را هم ز تو آموختیم
حرمت آن که دعا آموختی
در چنین ظلمت چراغ افروختی
آن دعا حق میکند چون او فناست
آن دعا و آن اجابت از خداست
#مناجات
گفت یا رب منگر اندر فعلشان
دستشان گیر ای شه نیکو نشان
ای کریم و ای رحیم سرمدی
در گذار از بدسگالان این بدی
پیش از استحقاق بخشیده عطا
دیده از ما جمله کفران و خطا
ای عظیم از ما گناهان عظیم
تو توانی عفو کردن در حریم
ما ز آز و حرص ،خود را سوختیم
وین دعا را هم ز تو آموختیم
حرمت آن که دعا آموختی
در چنین ظلمت چراغ افروختی
آن دعا حق میکند چون او فناست
آن دعا و آن اجابت از خداست
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
الهی...
چون ما را در حجرهٔ بی شمع و چراغ مبتلا کنند ایمان ما را تو چراغ لحد ما گردانی، چون در معاملهٔ خود مینگرم سزاوار همه عقوبتها هستم و چون در کرم تو نظاره میکنم سزاوار همهٔ خداوندیها هستی.
#خواجه_عبدالله_انصاری
#مناجات_نامه
«الهي ! تو مي داني كه هشت بهشت در جنب اكرامي كه تو با من كرده اي اندك است ، و در جنب انس دادن مرا با ذكر خويش و در جنب فراغتي كه مرا داده اي در وقت تفكر كردن در عظمت تو...»
«علامت عارف آن بود كه بيشتر خاطر او در تفكر بود و در عبرت ، و بيشتر سخن او ثنا بود و مدحت حق ، و بيشتر طاعت باشد از اعمال او ، و بيشتر نظر او در لطايف صنع بود و قدرت او...»
#مناجات_ابراهیم_ادهم
«از بايزيدي بيرون آمدم ، چون مار از پوست ، پس نگه كردم عاشق و معشوق را يكي ديدم كه در عالم توحيد همه يكي توان ديد...»
«حق تعالي سي سال آينه ي من بود ، اكنون من آينه ي خودم ، يعني آنچه من نبودم ، چون من نماندم ، حق تعالي آينه ي خويش است ، اينكه مي گويم " اكنون آينه ي خويشم " حق است كه به زبان من سخن مي گويد و من در ميانه ناپديد...»
«بار خدايا ! تا كي ميان من و تو ، مني و تويي بود ؟ مني از ميان بردار تا مني من به تو باشد تا من هيچ نباشم . »جنيد بغدادي گفت : « ما تصوف از قيل و قال نگرفتيم ، از گرسنگي يافتيم ، و دست بداشتن از آرزو و بريدن از آنچه دوست داشتيم و اندر چشم ما آراسته بود...»
#مناجات_بایزید_بسطامی
«علامت عارف آن بود كه بيشتر خاطر او در تفكر بود و در عبرت ، و بيشتر سخن او ثنا بود و مدحت حق ، و بيشتر طاعت باشد از اعمال او ، و بيشتر نظر او در لطايف صنع بود و قدرت او...»
#مناجات_ابراهیم_ادهم
«از بايزيدي بيرون آمدم ، چون مار از پوست ، پس نگه كردم عاشق و معشوق را يكي ديدم كه در عالم توحيد همه يكي توان ديد...»
«حق تعالي سي سال آينه ي من بود ، اكنون من آينه ي خودم ، يعني آنچه من نبودم ، چون من نماندم ، حق تعالي آينه ي خويش است ، اينكه مي گويم " اكنون آينه ي خويشم " حق است كه به زبان من سخن مي گويد و من در ميانه ناپديد...»
«بار خدايا ! تا كي ميان من و تو ، مني و تويي بود ؟ مني از ميان بردار تا مني من به تو باشد تا من هيچ نباشم . »جنيد بغدادي گفت : « ما تصوف از قيل و قال نگرفتيم ، از گرسنگي يافتيم ، و دست بداشتن از آرزو و بريدن از آنچه دوست داشتيم و اندر چشم ما آراسته بود...»
#مناجات_بایزید_بسطامی
.
یک حبه نور
إِلَهِي
إِنْ حَرَمْتَنِي فَمَنْ ذَا الَّذِي يَرْزُقُنِي
معبود من!
اگر تو محرومم کنی،
کیست که روزیَم دهد؟
#مناجات_شعبانیه
یک حبه نور
إِلَهِي
إِنْ حَرَمْتَنِي فَمَنْ ذَا الَّذِي يَرْزُقُنِي
معبود من!
اگر تو محرومم کنی،
کیست که روزیَم دهد؟
#مناجات_شعبانیه
#الهي
همگان در فراق ميسوزند و دوستدار در ديدار، چون دوست ديده ور گشت دوستدار را با شكيبائي چه كار؟
#مناجات_خواجه_عبدالله_انصاری⚘
همگان در فراق ميسوزند و دوستدار در ديدار، چون دوست ديده ور گشت دوستدار را با شكيبائي چه كار؟
#مناجات_خواجه_عبدالله_انصاری⚘
الـهی ؛
اگر مستم و اکر دیوانهام از مقیمان همین
خانهام، آشنایی با خود ده که از کائنات بیگانهام
الـهی ؛
بر عجز خود آگاهم و بر بیچارگی خود
گواهم، خواست، خواست توست من چه خواهم.
#مناجات
#خواجه_عبدالله_انصاری
اگر مستم و اکر دیوانهام از مقیمان همین
خانهام، آشنایی با خود ده که از کائنات بیگانهام
الـهی ؛
بر عجز خود آگاهم و بر بیچارگی خود
گواهم، خواست، خواست توست من چه خواهم.
#مناجات
#خواجه_عبدالله_انصاری
الهی ;
نه کلید دارم که در بگشایم
و نه کرم دارم که بر خود بیخشایم
ای یگانهای که در آفرینش مقدسی
چه شود اگر دردم باز پسین مفلسی را
به فریادرسی؟!
#مناجات
#خواجه_عبدالله_انصاری
نه کلید دارم که در بگشایم
و نه کرم دارم که بر خود بیخشایم
ای یگانهای که در آفرینش مقدسی
چه شود اگر دردم باز پسین مفلسی را
به فریادرسی؟!
#مناجات
#خواجه_عبدالله_انصاری
الهی
کدام درد از این بیش باشد
که معشوق توانگر بود و عاشق درویش
الهی
من کیستم که ترا خواهم
چون از قیمت خود آگاهم
از هر چه می پندارم کمترم
و از هر دمی که می شمارم بدترم
#مناجات
#خواجه_عبدالله_انصاری
کدام درد از این بیش باشد
که معشوق توانگر بود و عاشق درویش
الهی
من کیستم که ترا خواهم
چون از قیمت خود آگاهم
از هر چه می پندارم کمترم
و از هر دمی که می شمارم بدترم
#مناجات
#خواجه_عبدالله_انصاری