کانال تلگرامیsmsu43@
استاد شجریان - مرغ خوشخوان
"مرغ خوشخوان"
در دستگاه شور
آهنگ و آواز: استاد #محمدرضا_شجریان
تنظیم: استاد #مجید_درخشانی
#گروه_شهناز
غزل: حضرت #حافظ
یوسف گم گشته بازآید به کنعان غم مخور
کلبهی احزان شود روزی گلستان غم مخور
این دل غمدیده حالش به شود دل بد مکن
وین سر شوریده باز آید به سامان غم مخور...
در دستگاه شور
آهنگ و آواز: استاد #محمدرضا_شجریان
تنظیم: استاد #مجید_درخشانی
#گروه_شهناز
غزل: حضرت #حافظ
یوسف گم گشته بازآید به کنعان غم مخور
کلبهی احزان شود روزی گلستان غم مخور
این دل غمدیده حالش به شود دل بد مکن
وین سر شوریده باز آید به سامان غم مخور...
#حافظ
در مذهب ما باده حلال است ولیکن
بی روی تو ای سرو گل اندام حرام است
در مجلس ما عطر میامیز که ما را
هر لحظه ز گیسوی تو خوش بوی مشام است
میخواره و سرگشته و رندیم و نظرباز
وان کس که چو ما نیست در این شهر کدام است
در مذهب ما باده حلال است ولیکن
بی روی تو ای سرو گل اندام حرام است
در مجلس ما عطر میامیز که ما را
هر لحظه ز گیسوی تو خوش بوی مشام است
میخواره و سرگشته و رندیم و نظرباز
وان کس که چو ما نیست در این شهر کدام است
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مکن به چشم حقارت نگاه در من مست
که آبروی شریعت بدین قدر نرود
تو کز مکارم اخلاق عالمی دگری
وفای عهد من از خاطرت به درنرود
بیار باده و اول به دست حافظ ده
به شرط آن که ز مجلس سخن به درنرود
#حافظ
#استاد_محمدرضا_شجریان
که آبروی شریعت بدین قدر نرود
تو کز مکارم اخلاق عالمی دگری
وفای عهد من از خاطرت به درنرود
بیار باده و اول به دست حافظ ده
به شرط آن که ز مجلس سخن به درنرود
#حافظ
#استاد_محمدرضا_شجریان
دارم امید عاطفتی از جناب دوست
کردم جنایتی و امیدم به عفو اوست
عمریست تا ز زلف تو بویی شنیدهام
زان بوی در مشام دل من هنوز بوست
#حافظ
کردم جنایتی و امیدم به عفو اوست
عمریست تا ز زلف تو بویی شنیدهام
زان بوی در مشام دل من هنوز بوست
#حافظ
شکایت مجنون _ حمیرا
@baritonmosighi
"شکایت مجنون "
شعر: #حافظ
آهنگساز: #اسماعیل_مهرتاش
تنظیمکننده: #گروه_سماعی
اجرا: تابستان ۱۳۵۶
(اصل ترانه با صدای #ملوک_ضرابی سال۱۳۱۲ اجرا شده است.)
چه خوش صید دلم کردی
بنازم چشم مستت را
که کس آهوی وحشی را
از این خوشتر نمیگیرد
خدا را رحمی، ای لیلی
که مجنون سر کویت
در دیگر نمیداند، ره دیگر نمیگیرد
با عاشقان بیدل، تا چند ناز و عشوه
بر بیدلان مسکین، تا کی جفا و خواری
از عشقت ای نگارم، در سوز و التهابم
گر حال من بدانی، دانم که رحم آری
من هم به عشقت ای دل پابند و بیقرارم
خون شد دلم خدایا، زین صبر و بیقراری
🌹🎼
شعر: #حافظ
آهنگساز: #اسماعیل_مهرتاش
تنظیمکننده: #گروه_سماعی
اجرا: تابستان ۱۳۵۶
(اصل ترانه با صدای #ملوک_ضرابی سال۱۳۱۲ اجرا شده است.)
چه خوش صید دلم کردی
بنازم چشم مستت را
که کس آهوی وحشی را
از این خوشتر نمیگیرد
خدا را رحمی، ای لیلی
که مجنون سر کویت
در دیگر نمیداند، ره دیگر نمیگیرد
با عاشقان بیدل، تا چند ناز و عشوه
بر بیدلان مسکین، تا کی جفا و خواری
از عشقت ای نگارم، در سوز و التهابم
گر حال من بدانی، دانم که رحم آری
من هم به عشقت ای دل پابند و بیقرارم
خون شد دلم خدایا، زین صبر و بیقراری
🌹🎼
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مژده ای دل که مسیحا نفسی میآید
که ز انفاس خوشش بوی کسی میآید
از غم هجر مکن ناله و فریاد که دوش
زدهام فالی و فریادرسی میآید
#حافظ
#استاد_محمدرضا_شجریان
استاد #احمد_عبادی
گلهای تازه شماره ۱۴۴
که ز انفاس خوشش بوی کسی میآید
از غم هجر مکن ناله و فریاد که دوش
زدهام فالی و فریادرسی میآید
#حافظ
#استاد_محمدرضا_شجریان
استاد #احمد_عبادی
گلهای تازه شماره ۱۴۴