معرفی عارفان
1.26K subscribers
35.2K photos
13.1K videos
3.25K files
2.81K links
چه گفتم در وفا افزا جفا و جور افزودی
جفا کن جور کن جانا،غلط گفتم خطا کردم

فیض
Download Telegram
بالای قرآن هيچ حرفی نيست.
بالای کلام خدا هيچ نيست.
اما اين قرآن که عوام گفته است جهت راه نمودن و امر و نهی، ذوق دگر دارد و آنکه با خواص می‌ گويد ذوق دگر!

شمس تبريزي
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
چون مرد به ان مقام رسد که از شراب معرفت مست شود ، چون بکمال مستی رسد و به نهایت انتهای خود رسد، نفس محمد را که

لقدجاء کم رسول من انفسکم

بر وی جلوه کنند. و طراز روزگار وی سازند.
هرکس معرفت نفس خود حاصل کرد
معرفت نفس محمد او را حاصل شود.



عین القضات همدانی
به ندای قلب خود گوش کن و هر کجا که تو را می برد دنبالش کن.

بودا بودا است، کریشنا کریشنا است، مسیح مسیح است، محمد محمد است،
و شما خودتان هستید.

آنها از هیچ کس دیگری تقلید کورکورانه نکردند.

از کی تقلید میکنی؟
سعی میکنی کی باشی؟


کاری را انجام دهید که طبیعت شما می خواهد انجام دهد، کاری را انجام دهید که ویژگی های ذاتی شما مشتاق انجام آن هستند.

به قلب خود گوش کن.
این تنها کتاب مقدسی است که من تجویز می کنم.
و با دقت، بسیار آگاهانه گوش کنید و هرگز اشتباه نخواهید کرد..

بنابراین تمام هنر برای بشریت جدید شامل راز گوش دادن به قلب آگاهانه، هوشیارانه و با دقت خواهد بود.
و به هر حال از آن پیروی کنید و به هر کجا که شما را می رساند بروید.
بله، گاهی اوقات شما را در معرض خطرات قرار می دهد - اما پس از آن به یاد داشته باشید، این خطرات برای رسیدن شما مورد نیاز است.

و گاهی اوقات شما را به بیراهه می برد - اما باز هم به یاد داشته باشید که این گمراهی ها بخشی از رشد هستند.


#اشو
بیدادِ تو عدل است‌و جفایِ تو کرامت

دشنامِ تو خوش‌تر که ز بیگانه دعایی

#سعدی
عشق

چون قلم اندر نوشتن می شتافت
چون به عشق آمد قلم از خود شکافت

در شعر و ادب فارسی، عشق را از خود بیگانگی و ذوب در معشوق دانسته اند. بر این مبنا، عشق نوعی نیروی جاذبه و کشش بین معشوق به عنوان علت و عاشق معلول آن عمل است.
این جذبه نادیدنی را که عشق می نامند، گر چه با رنج و تعب است. لیکن،  عاشق را خوشایند است.
چون عشق اسطرلاب اسباب خداست.

افلاطون عشق را مایه نیکبختی و رهایی عاشق و معشوق از بند تن و جهان می پندارد و آن را نوعی دیوانگی که نعمت خدایی است می انگارد.

عشق سبب پاکی روان و دوری عاشق از بدسیرتی می گردد. و روان انسان عاشق را که فنا در معشوق است  پاک و مطهر می نماید.

"هر که را جامه زعشفی چاک شد
او ز حرص و جمله عیبی پاک شد"
(مولانا)

مولانا، انسان ها را به عشق ورزی و رها کردن حساب و کتاب دنیا دعوت می کند.

آتشی از عشق در جان برفروز
سر به سر فکر و عبارت را بسوز

انواع عشق

عشق آدمیان دو گونه است:
۱.مادی
۲.فرا مادی

عشق مادی، براساس زیبایی ظاهری و آن چه مربوط به ماده و جسم است. در حالی که عشق فرامادی، مربوط به روح و جان انسان هاست. که عشق مادی ارج و ارزش پایایی ندارد و زودگذر است. چه بسا ننگ و رسوایی هم نتیجه آن باشد. این است که مولانا از آن واهمه دارد.

عشق هایی کز پی رنگی بود
عشق نبود عاقبت ننگی بود.
کویر بودم و بارانی از تو، باغم کرد

بهار می‌شوم ار بارشی دوباره کنی

#حسین_منزوی
وگفت: هیچ چیز عارف را تیره نکند و همه تیرگیها با او روشن بود.

و گفت: از دلها دلی است که زنده به نور فهم از خدای .

و گفت: قناعت گرفتن قوت از خدای .
و گفت: هیچ چیز نیست از عبادات نافعتر از اصلاح خواطر.

و گفت: اندیشه خویش را نگاه دار زیرا که مقدمه همه چیزها است که هرکه را اندیشه درست شد بعد از آن هرچه بر وی برود از افعال و احوال همه درست بود.

«عطار»
دل خود چون به سر زلف تو ديدم ...

گفتم ؛
اي خوش آن دم كه 

پريشان به پريشان برسد ...

#طالب_آملی
هستى همواره مارا به سمتى هدايت مى كند كه تماميت وجودمان را بپذيريم.
ما هر كس يا هر چيزى راكه جنبه ى فراموش شده ى وجودمان را انعكاس دهد، ناخودآگاه به سمت خود جلب مى كنيم..

#دبی فورد
خواجه بها الدین نقشبند را پرسیدند
درویشی چیست؟

فرمود: برون بی رنگ و درون بی جنگ‌
.
درویشی چیست؟
گفت: دریایی ست از سه چشمه :
یکی پرهیز
دوم سخاوت
سیوم بی نیازی از خلقِ خدای عزوجل

شیخ ابوالحسن خرقانی
آسوده دلان را غم ِ
    شوریده سران نیست....
             این طایفه را غصهِ
                رنج دڪَـران نیست....!!

ا‌ ے هموطنان‌ بارے
      اڪَر هست، ببندید
          این ملڪـ اقامتڪَه ما
                  رهڪَذران نیست..!!

َ#وحشی_بافقی
در مرحله‌ی خاصی از مواجهه با رنج، انسان تنهایی را برمی‌گزیند.
چرا که متوجه می‌شود هر حضوری تنها رنجش را مضاعف می‌کند. درک پریشانی درونش برای ناظر بیرونی ناممکن است.
سکوت را انتخاب می‌کند یا دیگر نقاب‌ها را؛ خشم، مسخرگی، بی‌تفاوتی و…

#آلبر_کامو
درشمار نقطه سهوست در دیوان حشر
خون گستاخی که داغ دامن قاتل شود

هر که بردارد سر از نخوت ز پای اهل فقر
خاک چون شد کاسه در یوزه سایل شود


#صائب_تبریزی
ما برای چيزهايی كه
به سرمان نخواهد آمد ،
بر خود می‌لرزيم .
و پيوسته بر همه چيزهايی كه
از دست نداده‌ايم ،
اشك می‌ريزيم .

                                      گوته
اسرار را فقط به اَهلِ آن باید گفت 

وصیّت می‌کنیم یاران را که: چون شما را عَروسانِ معنی در باطن روی نمایند و اَسرار کشف گردد، هان و هان تا آن را به اغیار نگویید و شرح نکنید و این سخن ما را که می‌شنوید به هر کس مگویید که: لا تُعْطُوا الْحِکْمَةَ لِغَیْرِ اَهْلِها فَتَظْلِمُوهَا وَ لَا تَمْنَعُوْهَا عَنْ اَهْلِهَا فَتَظْلِمُوهُمْ[۱]. تو را اگر شاهدی یا مَعشوقه‌ای به دست آید و در خانۀ تو پنهان شود که: "مَرا به کس مَنمای که من از آنِ توأم". هرگز رَوا باشد و سِزَد که او را در بازارها گردانی و هر کس را گویی که: "بیا این را ببین". آن مَعشوقه را هرگز این خوش آید؟ بَرِ ایشان نرود و از تو، خود خَشم گیرد. حق تعالی این سخن‌ها را بر ایشان حَرام کرده است.

فیه ما فیه مولانا

1- حکمت را به نااهل ارزانی ندارید که در حق‌اش ستم می‌کنند، و حکمت را از اهلش دریغ ندارید چرا که در حقشان ظلم خواهید کرد.
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
قدرت الهی در درون شما و هشیاریِ برتر خودتان است ، هشیاری برتر عرصه الهام است و مکاشفه و اشراق.

فلورانس_اسکاول_شین
آری بر قلب عاشق قفلی زده می شود که جز عشق و محبت محبوبش هیچ کس و هیچ چیزی داخل نمی گردد
حتی بر گنجینه خیال او هم قفل می زنند ،
که غیر از چهره محبوبش را تصور نکند ، اگر چنین نباشد ،
نه عشق و محبتی وجود دارد و نه عاشقی ، زیرا اصل و اساس در عشق این است ،
که تو عاشقِ عینِ معشوقت باشی و در محبوبت از خودت غایب شوی ،
که در آن حال اوست که وجود دارد نه تو .

محی الدین عربی



یار ، چون در جامِ می ،

بیند رخِ گُل‌فام را ،




عکسِ رویَش ،

چشمه‌ی خورشید سازد جام را ،




#هلالی_جغتایی


مصرع اول را بعضی‌ها بدینگونه نیز می‌خوانند : 👇👇👇

یار ، چون در جام می‌بیند ،

رُخِ گُل‌فام را ،
کانال تلگرامیsmsu43@
استاد شجریان - میخانه
محمدرضا شجریان

            میخانه

رفتم در میخانه حبیبم ، خوردم دو سه پیمانه
من مستم و دیوانه حبیبم ،من را کهبر خانه

دلبر عزیز ،شوخهو تمیز ، برخیزو بریز
زان می که جوان سازد ، عشقم به تو پردازد

تو اگر عشوه بر خسرو پرویز کنی
همچو فرهاد روم از عقب کوه کنی

تو مگر ماه نکورویانی
تو مگر شاه نکورویانی