حسین جان ؛
تمام کوچه ها
سیاه پوشِ تواند !
دل ها را نمی دانم ...
فکر ها را نمی دانم ... !
تو برای
شُهرت نرفته بودی ...
تو رفتی تا
#انسانیت را بیدار کنی ...
تو یار می خواستی ،
نه عزادار ... !
کاش لا اقل عزاداری هایمان بیش از این ها از سرِ دل می بود ...
شاید اگر بود ؛
هیچ کودکی شب های خود را توی کارتن سپری نمی کرد ...
یا کودکی ،
روی بالینِ سنگ ها نمی خوابید ...
یا انسانی از گرسنگی و فقر نمی مُرد ... !
عزاداری هایمان اگر واقعی بود ؛
ریشه ی فقر را می خشکاندیم ...
ریشه ی "ظلم" را می سوزاندیم ... ! ! ! ! !
و گرنه لعن کردنِ آدم هایی که چند صد سال پیش مرده اند ؛
راحت ترین کارِ دنیاست ... !
تمام کوچه ها
سیاه پوشِ تواند !
دل ها را نمی دانم ...
فکر ها را نمی دانم ... !
تو برای
شُهرت نرفته بودی ...
تو رفتی تا
#انسانیت را بیدار کنی ...
تو یار می خواستی ،
نه عزادار ... !
کاش لا اقل عزاداری هایمان بیش از این ها از سرِ دل می بود ...
شاید اگر بود ؛
هیچ کودکی شب های خود را توی کارتن سپری نمی کرد ...
یا کودکی ،
روی بالینِ سنگ ها نمی خوابید ...
یا انسانی از گرسنگی و فقر نمی مُرد ... !
عزاداری هایمان اگر واقعی بود ؛
ریشه ی فقر را می خشکاندیم ...
ریشه ی "ظلم" را می سوزاندیم ... ! ! ! ! !
و گرنه لعن کردنِ آدم هایی که چند صد سال پیش مرده اند ؛
راحت ترین کارِ دنیاست ... !
#انسانیت
ماجراى پدرى كه از پسرش نااميد ميشود و پسر پس از سالها حاكم شده و پدر را فرا ميخواند:
پدری با پسری گفت به قهر
که تو آدم نشوی جان پدر
حیف از آن عمر که ای بی سر و پا
در پی تربیتت کردم سر
دل فرزند از این حرف شکست
بی خبر از پدرش کرد سفر
رنج بسیار کشید و پس از آن
زندگی گشت به کامش چو شکر
عاقبت شوکت والایی یافت
حاکم شهر شد و صاحب زر
چند روزی بگذشت و پس از آن
امر فرمود به احضار پدر
پدرش آمد از راه دراز
نزد حاکم شد و بشناخت پسر
پسر از غایت خودخواهی و کبر
نظر افگند به سراپای پدر
گفت گفتی که تو آدم نشوی
تو کنون حشمت و جاهم بنگر
پیر خندید و سرش داد تکان
گفت این نکته برون شد از در
«من نگفتم که تو حاکم نشوی
گفتم آدم نشوی جان پدر»
#عبدالرحمان_جامی
ماجراى پدرى كه از پسرش نااميد ميشود و پسر پس از سالها حاكم شده و پدر را فرا ميخواند:
پدری با پسری گفت به قهر
که تو آدم نشوی جان پدر
حیف از آن عمر که ای بی سر و پا
در پی تربیتت کردم سر
دل فرزند از این حرف شکست
بی خبر از پدرش کرد سفر
رنج بسیار کشید و پس از آن
زندگی گشت به کامش چو شکر
عاقبت شوکت والایی یافت
حاکم شهر شد و صاحب زر
چند روزی بگذشت و پس از آن
امر فرمود به احضار پدر
پدرش آمد از راه دراز
نزد حاکم شد و بشناخت پسر
پسر از غایت خودخواهی و کبر
نظر افگند به سراپای پدر
گفت گفتی که تو آدم نشوی
تو کنون حشمت و جاهم بنگر
پیر خندید و سرش داد تکان
گفت این نکته برون شد از در
«من نگفتم که تو حاکم نشوی
گفتم آدم نشوی جان پدر»
#عبدالرحمان_جامی
کاش ديني بود بنام انسانيت
و مذهبي بنام محبت
و قبله اي داشت بنام عشق
تا نه ترس از خدا بود
و نه وسوسه شيطان
نه وعده بهشت
و نه هراس از دوزخ
براستي که انسانيت بهترين دين است و
انساني که نيک زندگي کند نيازي به دين ندارد
و انساني که نيک زيستن را نداند
مطمئنا هيچ ديني
اصلاحش نخواهدکرد.!!
#انسانیت
و مذهبي بنام محبت
و قبله اي داشت بنام عشق
تا نه ترس از خدا بود
و نه وسوسه شيطان
نه وعده بهشت
و نه هراس از دوزخ
براستي که انسانيت بهترين دين است و
انساني که نيک زندگي کند نيازي به دين ندارد
و انساني که نيک زيستن را نداند
مطمئنا هيچ ديني
اصلاحش نخواهدکرد.!!
#انسانیت
#دلیل_نامگذاری
در هشتم مارس ۱۹۰۸ کارگران چهل هزار کارخانه نساجی در نیویورک از کار دست کشیده و خواستار
کمتر نمودن ساعت کارطولانی،
دست مزد و مزایای بهتر ،
پیوستن به اتحادیه کارگری،
آموزشهای حرفهای و
ممنوع کردن کار کودکان شدند .
در طول اعتصاب سرمایهداران و صاحبان کارخانجات برای سرکوب اعتصابات کارگری درب یک کارخانه را که کارگران زن دست از کار کشیده و میخواستند به اعتصاب بپیوندند ، کاملا بسته و آن کارخانه پنبهبافی را کاملا آتش زدند به طوری که ۱۲۸ نفر از کارگران زن در آنجا به طور کامل سوختند. تصویر بالا بخشی از کارگران زن هستند که در آنجا کاملا سوختند.😔
#به_امید
#آگاهی
#انسانیت
#مهربانی
#ارزشمندی
در هشتم مارس ۱۹۰۸ کارگران چهل هزار کارخانه نساجی در نیویورک از کار دست کشیده و خواستار
کمتر نمودن ساعت کارطولانی،
دست مزد و مزایای بهتر ،
پیوستن به اتحادیه کارگری،
آموزشهای حرفهای و
ممنوع کردن کار کودکان شدند .
در طول اعتصاب سرمایهداران و صاحبان کارخانجات برای سرکوب اعتصابات کارگری درب یک کارخانه را که کارگران زن دست از کار کشیده و میخواستند به اعتصاب بپیوندند ، کاملا بسته و آن کارخانه پنبهبافی را کاملا آتش زدند به طوری که ۱۲۸ نفر از کارگران زن در آنجا به طور کامل سوختند. تصویر بالا بخشی از کارگران زن هستند که در آنجا کاملا سوختند.😔
#به_امید
#آگاهی
#انسانیت
#مهربانی
#ارزشمندی
#انسانیت اولین چیزی است
که باید قبل از هر چیز داشت
زیرا هیچ چیز کثیفتر از
هرزگی در لباس دیانت نیست ...
#برتراند_راسل⚘
که باید قبل از هر چیز داشت
زیرا هیچ چیز کثیفتر از
هرزگی در لباس دیانت نیست ...
#برتراند_راسل⚘