معرفی عارفان
1.25K subscribers
35.6K photos
13.2K videos
3.25K files
2.82K links
چه گفتم در وفا افزا جفا و جور افزودی
جفا کن جور کن جانا،غلط گفتم خطا کردم

فیض
Download Telegram
#به نام خداوند بخشنده مهربان

#تقدیم به ملت فرهیخته کشورمان ایران زمین

#اساس راه دین را بر ادب دان

#مقرّب از ادب گشتند مردان

#ادب شد اصل کار و وصل هجران

#هم او شد مایهٔ هر درد و درمان

#نشاید بی ادب این ره بسر برد

#نشاید هیچکس را داشتن خورد

#بچشم حرمت و تعظیم در پیر

#نگه کن در همه کین هست توقیر

#بروزی هر که باشد مهتر از تو

#چنان میدان که هست او بهتر از تو

#بجان میکوش در تعظیم هر پیر

#که تا در دل نیابی زحمت از پیر

#ادب با خالق و خلقان نگهدار

#که تاکشت امیدت بر دهد بار

#نگهدار ادب شو در همه حال

#که تا مقبول باشد از تو اعمال

#چو اعمال تو با آداب باشد

#ترا صد گونه فتح الباب باشد

#همیشه بی ادب مهجور باشد

#مدام از حضرت حق دور باشد

#عمل چون با ادب هم یار نبود

#عمل را نزد حضرت بار نمود

#بترک یک ادب محجوب گردی

#یقین با صد هنر معیوب گردی

#چو باشی با ادب یابی معانی

#چو باشی بی ادب زو باز مانی

#ادب آمد درین ره اصل هر کار

#همی گویم ادب زنهار زنهار

# بیان الارشاد؛عطار نیشابوری رحمه الله علیه
#عزیزان؛هموطنان گرامی،بزرگواران،با سلام و درود و احترام و ادب
#متاسفانه در فضای مجازی و حقیقی کشورمان به علتهای گوناگون اجتماعی،بی پروائی در بی ادبی و تکرارحرفهای زشت و نامربوط و فحاشی های گوناگون به افراد حقیقی و حقوقی و انتشار فیلمها و صوتهای نامربوط و سخیف
#بسیار زیاد است و زیادتر شده است ؛که امیداست این پیام و این شعر زیبا از عطارنیشابوری اسطوره ی عاشق پیشه؛گشته هفت شهر عشق فرهنگ و هنر و علم و معرفت کشورمان ایران عزیز را آویزه روح و گوش و جانمان نمائیم
بیائیم هرجایی که هستیم،جلوگیری از هر بی ادبی و بی پروائی کلامی و رفتاری و غیره به هر شکلشش نمائیم که جدا بی ادبی و بی پروائی درکلام و رفتار،نابود_کننده_فرهنگ_و_تمدن_یک_کشور_و_ملت_است!
#عزیزانم،با عرض پوزش از همگی شما،خواهشی که داریم،حتی اگر به دشمنان خودتان هم چه در فضای مجازی و چه فضای حقیقی برخورد نمودید،ادب را مراعات نمائیم که هر شخصی به زیر زبانش و انعکاس رفتارش نهفته شده است!
#بزرگواران درگروههایی که هستید،اگر به شما کسی ادب می کند و سلام می کند،هرگز روی برنگردانید از این رفتار پسندیده که اگر حتی دوستی نیز میان شما نباشد،شما رابه یکدیگر نزدیک میکند وباعث گسترش نیکویی در رفتار و اخلاقها
#در هر فضائی می شود !متاسفانه در بسیاری از فضای مجازی که وارد می شویم،آنقدر حرفهای رکیک و زشت و فیلمها و صوتهای زشت وجود دارد که اگر انسانی عاقل باشد،به طور کلی از فضای مجازی باید خارج شود بدون هیچ تعارفی!
#عزیزان ،این را بدانید،حرفها و فیلمها و صوتهایی که منتشر می نمائیم،همه به دست کودکان و فرزندان و خواهران و مادران و خانواده های خودمان می رسد و آنان نیز در همان لحظه درحال بهره بردن ازاین فضای مجازی هستند!
#تمنا می کنیم،عزیزان بزرگوار،نسبت به این موضوع بسیار اندیشه کنیم و بسیار تاکید نمائیم !
#امید است که انتشار این شعر زیبا باعث گسترش و مورد عمل و فکر و گسترش محبت همگان قرار گیرد!!!!

#باسپاس از محبت یکایک ۸۲میلیون ایرانی فرهیخته و فهیم.......
معرفی عارفان
داستان رستم و سهراب #پرسیدن_سهراب_نام_سرداران_ایران_را_از_هجیر فردوسی « شاهنامه » سهراب » بخش ۱۶ ( #قسمت_دهم ) ( #پایان_این_بخش ) ۱۴۵ اگر ، من شَوَم کشته ، بر دستِ اوی ، نگردد سیه ، روز و ،،، خون ، آبِ جوی ، ۱۴۶ چو من ، هست گودرز را ، سالخورد ، دگر…
داستان رستم و سهراب
#تاختن_سهراب_بر_لشکر_کاوس
فردوسی « شاهنامه » سهراب »
بخش ۱۷
( #قسمت_اول )


۱

چو بشنید گفتارهای درشت ،

سرِ پُر دلان ، زود بنمود پشت ،

۲

نهان کرد ازو روی و ، چیزی نگفت ،

عجب ماند از آن گفتهای ( #گفته‌های ) درشت ،

۳

ز بالا ، زدش تند یک پشتِ دست ،

بیفکندش ، آمد به جایِ نشست ،

۴

بسی کرد اندیشه‌هایِ دراز ،

ز هرگونه‌ای ، کرد پیکار ،، ساز ،

۵

ببست از پیِ کینه ، آنگَه کمر ،

نهاد از سرِ سَروَری ، تاجِ زر ،

۶

زِره را و ، خفتان ،،، بپوشید شاد ،

یکی تَرگِ رومی ، به سر برنهاد ،

۷

گرفتش سنان و کمان و کمند ،

گران‌گُرز را ،، پَهلَوِ دیوبند ،

۸

ز تندی ، به جوش آمدش خون و رگ ،

نشست از برِ بارهٔ تیزتَگ ،

۹

به آوَردگَه ، رفت چون پیلِ مست ،

چو کوهِ روان ، اسبش از جا بجَست ،

۱۰

بُرون آمد و ، رایِ ناوَرد کرد ،

برآوَرد بر چهرهٔ ماه ،، گَرد ،

۱۱

بیامد دَمان ، تا به قلبِ سپاه ،

رسید او ، به نزدیکِ کاوس‌شاه ،

۱۲

وزان‌پس ، دَمان شد به پرده‌سرای ،

به‌نیزه ، برآوَرد بالا ز جای ،

۱۳

به کردارِ گوران ،، ز چنگالِ شیر ،

رَمیدند از وی ،،، سرانِ دلیر ،

۱۴

ز پای و ، رکاب و ،،، ز دست و ، عنان ،

ز بازوی و ،، آن آب‌داده سنان ،

۱۵

کس از نامدارانِ ایران‌سپاه ،

نیارست کردن ، بِدو در ، نگاه ،

۱۶

وزان‌پس ، دلیران شدند انجمن ،

بگفتند : ، کاینت گَوِ پیلتن ،

۱۷

نشاید نگه کردن آسان بِدوی ،

که یارَد شدن پیشِ او ،، جنگجوی؟ ،

۱۸

وزان‌پس ، خروشید سهرابِ گُرد ،

همی شاه کاوس را ، بر شمرد ،



#همی شاه کاوس را برشمرد = کاوس شاه را مخاطب قرار داد - به کاوس شاه خطاب کرد



بخش ۱۸ : « به آوردگه رفت و نیزه گرفت »

بخش ۱۶ : « چو خورشید برداشت زرّین‌سپر »




ادامه دارد 👇👇👇