معرفی عارفان
1.26K subscribers
34.9K photos
12.9K videos
3.24K files
2.8K links
چه گفتم در وفا افزا جفا و جور افزودی
جفا کن جور کن جانا،غلط گفتم خطا کردم

فیض
Download Telegram
دنیای دنی پر هوس را چه کنی
آلودهٔ هر ناکس و کس را چه کنی

آن یار طلب کن که ترا باشد و بس
معشوقهٔ صد هزار کس را چه کنی

#ابوسعیدابوالخیر
برای هر قسمت روز، کاری در نظر بگیر. حتی یک ربع هم نباید خالی بماند.
هر کاری را هم با روش و حساب و کتاب انجام بده، با نظم و انضباط. در این‌صورت روز هنوز شروع نشده به آخر می‌رسد، بدون اینکه خودت متوجه بشوی. مدیون کسی هم نمی‌شوی که کمکت کند تا بیکاری‌ات پر بشود. مجبور نمی‌شوی دنبال گپ و همدلی و سنگ صبور بگردی.

جین_ایر
شارلوت_برونته
موشي در خانه ی صاحب مزرعه تله موش ديد.
به مرغ و گوسفند و گاو خبر داد.
همه گفتند: تله موش مشکل توست به ما ربطي ندارد.
ماری در تله افتاد و زن مزرعه دار را گزيد.
از مرغ برايش سوپ درست کردند.
گوسفند را براي عيادت کنندگان سر بريدند.
گاو را براي مراسم ترحيم کشتند.
و در تمام اين مدت موش از سوراخ ديوار نگاه مي کرد و به مشکلي که به ديگران ربط نداشت فکر ميکرد....

#کلیله_و_دمنه
امروز امیر در میخانه تویی تو
فریادرس ناله مستانه تویی تو

مرغ دل ما را که به کس رام نگردد
آرام تویی، دام تویی، دانه تویی تو

آن مهر درخشان که به هر صبح دهد تاب
از روزن این خانه به کاشانه تویی تو

آن ورد که زاهد به همه شام و سحرگاه
بشمارد به سبحه صد دانه تویی تو

آن باده که شاهد به خرابات مغان نیز
پیموده به جام و خم و میخانه تویی تو

آن غل که ز زنجیر سر زلف نهادند
بر پای دل عاقل و دیوانه تویی تو

ویرانه بود هر دو جهان نزد خردمند
گنجی که نهان است به ویرانه تویی تو

در کعبه و بتخانه بگشتیم بسی ما
دیدیم که در کعبه و بتخانه تویی تو

آن راز نهانی که به صد دفتر دانش
بسیار از او گفته شد افسانه تویی تو

بسیار بگوییم و چه بسیار بگفتیم
کس نیست به غیر از تو در این خانه تویی تو

یک همّت مردانه در این کاخ ندیدیم
آن را که بود همّت مردانه تویی تو


#میرزاحبیب_خراسانی
همچو خورشید به ذرات جهان قسمت کُن
گر نصیبِ تو ز گردون، همه یک نان باشد

صائب تبریزی
اصلاحیه

ﻧﯽ ﻣﯿﺰﻧﯽ ﺩﻑ ﻣﯿﺰﻧﯽ ﺁﺗﺶ ﺑﻪ ﺩﻧﯿﺎ ﻣﯿﺰﻧﯽ
ﺟﺎﻧﺎ ﺑﺰﻥ ﺁﺗــﺶ ﺗﻨﻢ ﺑﻪ ﺑﻪ ﭼﻪ ﺯﯾﺒﺎ ﻣﯿﺰﻧﯽ

ﺳﺎﺯ ﺩﻟﺖ ﺭﺍ ﮐﻮﮎ ﮐﻦ ﺑﺎ ﺳﺎﻏﺮ ﻭ ﺟﺎﻡ ﺷﺮﺍﺏ
ﺩﻟﺪﺍدگان ﺭﺍ ﺗﺎ ﺳــﺤﺮ ﺑﺮ ﺩﺍﺭ ﯾﻠﺪﺍ ﻣﯿﺰنی

ﻣﺴﺘﺎﻧﻪ ﭼﻨﮕﯽ ﻣﯿﺰﻧﯽ ﺩﯾﮕﺮ ﻧﺰﻥ ﺭﺣﻤﯽ ﻧــﻤﺎ
ﺍﻣﺸﺐ ﮐﻪ ﻣﻬﻤﺎﻧﺖ ﺷﺪﻡ ﺩﻝ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺩﺭﯾﺎ ﻣﯿﺰﻧﯽ

ﺗﻨﺒﻮﺭ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺳﺎﺯ ﮐﻦ ﺭﻗﺺ ﺳﻤﺎﻉ آﻏﺎﺯ ﮐﻦ
ﺩﺭ ﻭﺍﺩﯼ ﻋﺸﻖ ﻭ ﺟﻨﻮﻥ ﺣﺮﻑ ﺍﻫﻮﺭﺍ ﻣﯿﺰﻧﯽ

ﯾﮏ ﺑﺎﺩﻩ ﺍﺯ ﭼﺸﻢ ﺧﻤﺎﺭ، ﮐﻦ ﻣﺴﺖ ﻣﺴﺖ ﺑﯿﻘﺮﺍﺭ
ﺩﺭ ﻣﺤﻔﻞ ﺳﯿﻤﯿﻦ ﻭَ ﺷﺎﻥ ﺟـــﺎﻡ ﮔﻮﺍﺭﺍ ﻣﯿﺰﻧﯽ

ﯾﻮﺳﻒ ﺑﯿﺎ ﻭ ﺩﺭﺱ ﻋﺸﻖ ﺩﺭ ﻣﮑﺘﺐ ﻋﺸﺎﻕ بین
ﺍﯾﻨﺠﺎ ﺯﻟﯿﺨﺎ ﺣﻀـــﺮﺕ ﺍﺳﺖ ﺫﮐﺮ ﺧﺪﺍﯾﺎ ﻣﯿﺰﻧﯽ....



از مولانا نیست
اینجا چراغی روشنه - داریوش
@Dariush0Atfsdaa
هر جا چراغی روشنه
از ترس تنها بودنه...

#اینجا_چراغی_روشنه

ترانه سرا: روزبه بمانی
آهنگ و تنظیم: علیرضا افکاری
اجرا: داریوش
آلبوم: دنیای این روزای من
انتشار: ۱۳۸۹
چشم من- صحنه ۳- داریوش
@Dariush0Atfsdaa
اجرای ترانه: #چشم_من

#آلبوم_صحنه_۳
ترانه سرا: اردلان سرفراز
آهنگساز: حسن شماعی زاده
اجرا: داریوش
سال: ۱۳۸۱

قصه ی گذشته های
خوب من
خیلی زود مثل یه خواب تموم شدن

حالا باید
سر رو زانو بزارم
تا قیامت اشک حسرت ببارم

دل هیشکی مثل من
غم نداره
مثل من غربت و ماتم نداره

حالا که گریه
دوای دردمه
چرا چشمم اشکشو کم میاره

خورشید روشن
ما رو دزدیدن
زیر اون ابرای سنگین کشیدن...
ﻧﯽ ﻣﯿﺰﻧﯽ ﺩﻑ ﻣﯿﺰﻧﯽ ﺁﺗﺶ ﺑﻪ ﺩﻧﯿﺎ ﻣﯿﺰﻧﯽ
ﺟﺎﻧﺎ ﺑﺰﻥ ﺁﺗــﺶ ﺗﻨﻢ ﺑﻪ ﺑﻪ ﭼﻪ ﺯﯾﺒﺎ ﻣﯿﺰﻧﯽ

ﺳﺎﺯ ﺩﻟﺖ ﺭﺍ ﮐﻮﮎ ﮐﻦ ﺑﺎ ﺳﺎﻏﺮ ﻭ ﺟﺎﻡ ﺷﺮﺍﺏ
ﺩﻟﺪﺍدگان ﺭﺍ ﺗﺎ ﺳــﺤﺮ ﺑﺮ ﺩﺍﺭ ﯾﻠﺪﺍ ﻣﯿﺰنی

ﻣﺴﺘﺎﻧﻪ ﭼﻨﮕﯽ ﻣﯿﺰﻧﯽ ﺩﯾﮕﺮ ﻧﺰﻥ ﺭﺣﻤﯽ ﻧــﻤﺎ
ﺍﻣﺸﺐ ﮐﻪ ﻣﻬﻤﺎﻧﺖ ﺷﺪﻡ ﺩﻝ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺩﺭﯾﺎ ﻣﯿﺰﻧﯽ

ﺗﻨﺒﻮﺭ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺳﺎﺯ ﮐﻦ ﺭﻗﺺ ﺳﻤﺎﻉ آﻏﺎﺯ ﮐﻦ
ﺩﺭ ﻭﺍﺩﯼ ﻋﺸﻖ ﻭ ﺟﻨﻮﻥ ﺣﺮﻑ ﺍﻫﻮﺭﺍ ﻣﯿﺰﻧﯽ

ﯾﮏ ﺑﺎﺩﻩ ﺍﺯ ﭼﺸﻢ ﺧﻤﺎﺭ، ﮐﻦ ﻣﺴﺖ ﻣﺴﺖ ﺑﯿﻘﺮﺍﺭ
ﺩﺭ ﻣﺤﻔﻞ ﺳﯿﻤﯿﻦ ﻭَ ﺷﺎﻥ ﺟـــﺎﻡ ﮔﻮﺍﺭﺍ ﻣﯿﺰﻧﯽ

ﯾﻮﺳﻒ ﺑﯿﺎ ﻭ ﺩﺭﺱ ﻋﺸﻖ ﺩﺭ ﻣﮑﺘﺐ ﻋﺸﺎﻕ بین
ﺍﯾﻨﺠﺎ ﺯﻟﯿﺨﺎ ﺣﻀـــﺮﺕ ﺍﺳﺖ ﺫﮐﺮ ﺧﺪﺍﯾﺎ ﻣﯿﺰﻧﯽ....



مولانا
هنوز هم‌ کارهای خوب زیادی برای انجام دادن باقی‌مانده است.
اینکه‌ وقتی دیگران شایعه می‌سازند دهان‌مان را ببندیم،
اینکه بدون‌ خصومت به انسان‌ها لبخند بزنیم، اینکه‌ کمبود محبت در جهان را از طریق محبت‌های کوچکتر در زمینه‌های شخصی‌تر و کوچکتر جبران کنیم.
به کارمان، ایمان بیشتری داشته باشیم،
صبر و‌ حوصله‌ی بیشتری داشته باشیم و
برای انتقام‌جویی‌های حقیر به سراغ نقد دیگران نرویم.

#هرمان_هسه
هیچکس
جز خود آدمی چیزی به خود نمی‌دهد

و هیچکس جز خود آدمی چیزی را از خود دریغ نمی‌دارد


تنها راهزنی که دار و ندار آدمی را به یغما می‌برد اندیشه‌های منفی اوست.
تردیدها
ترس‌ها
نفرت‌ها و حسرت‌ها
دشمنان انسان در درون خود اوست
ترس توست که شیر را درنده می‌کند
بر شیر بتاز تا ناپدید شود

بازی زندگی، یک بازی انفرادیست
اگر خودتان عوض شوید
همه اوضاع و شرایط عوض خواهد شد.

چهار اثر
فلورانس اسکاول‌شین
.

درستکار بودن که از عشق به خداوند سرچشمه می‌گیرد، موجب آرامش است. افرادی که مهر می‌ورزند، سکوت را تمرین می‌کنند و از مراقبه و کردار نیکو لذت می‌برند، سرشار از آرامش هستند. آرامش محراب خداوند است، و جایی است که شادی در آن زندگی می کند.

#پاراماهانسا_یوگاناندا
۸ خرداد سالروز درگذشت حسن اجتهادی

(زاده ۳ دی ۱۳۲۵ کازرون – درگذشته ۸ خرداد ۱۳۹۷ شیراز) شاعر و ادیب

او در زندگی‌نامه خودنوشت گفته‌ است: «سال‌های دبستان را در کازرون و دبیرستان را در شیراز سپری کردم؛ تحصیلات عالی را در رشته زبان و ادبیات فارسی در تهران به پایان رساندم و پیشه معلمی در پیش گرفتم. از کلاس دوم ابتدایی شعر می‌گفتم و در کلاس چهارم بود که اولین کارم که یک دوبیتی بود در مجله اطلاعات بانوان به چاپ رسید. پریشان مرغک بشکسته بالم / خروشان موج دریای خیالم / هم آغوشم به تنهایی و اندوه / دگرگون حالت و قامت هلالم».
او در خانواده‌ای اهل علم و ادب رشد کرد. برادر بزرگتر او محمد (ناصر) اجتهادی با نام مستعار «شبیه‌الشعراء کازرونی» از طنز پردازان معاصر بود. اجتهادی در بین بسیاری از ادب دوستان و شاعران شهرش به «آبی‌ترین شاعر» مشهور بود

فعالیت:
اگرچه غزل‌های حسن او از شهرت بیشتری برخوردار است اما او در بیشتر قالب‌ها شعر می‌سرود. قصیده، مثنوی، رباعی و دوبیتی از قالب‌های قدیم است که وی در آن‌ها طبع‌آزمایی کرده‌ است. شعرهای نیمایی و بی‌وزن او نیز خواندنی و دارای نوآوری و استحکام ذهنی و زبانی است.
فعالیت او تنها در حوزه شعر خلاصه نمی‌شود. وی علاوه بر پ‍‍ژوهش در متون ادبی گذشته و معاصر در حوزه نمایشنامه‌نویسی و فیلم‌نامه‌نویسی نیز فعالیت می‌کرد.
غزل‌های جنوبی تنها کتابی است که در سال ۱۳۸۱ از او چاپ شده‌ است. اما کتاب‌هایی در جشن تغزل (بیانیه‌های غزل مدرن معاصر)، اشکال و تصاویر (شامل ابداعات و نوآوری‌هایی در شعر کلاسیک- ترکیب و تلفیق قوالب و اسالیب شعر سنتی و ایجاد فرم‌هایی تازه)، ترانه‌های شبنم و گلبرگ (دوبیتی‌ها و رباعی‌ها)، انسان آفتاب و افق (شعرهای آزاد و نیمایی و سپید)، رهگذر و پل‌های طولانی (قصیده‌ها و مثنوی‌ها)، حقیقت پیروز می‌شود (نمایشنامه)، در شهر دیوارها (فیلم‌نامه‌ها و چند نقد و مقاله در مورد سینما)، اوزان غزلیات حافظ (تقسیم‌بندی بحور غزل‌ها)، تبسم و مهمیز (نوشته‌ها، شعرها و قصه‌هایی به طنز) و … را آماده چاپ دارد.
وی با بسیاری از بزرگان شعر و ادب و هنر ایران همنشینی داشت. منوچهر آتشی در دست نوشته‌ای به مناسبت بزرگداشت او در سال ۱۳۸۳ که برای ویژه نامه «رستاخیز کلمات» در خلال یک توصیف شاعرانه، کازرون را به یُمن حضور «اجتهادی» قونیه‌ای کوچک نامیدند. آتشی می‌نویسد:
«به یاران و سخنوران عزیز و ارجمند کازرون –قبله خاطرات دیرین من- و به خاطر گرامی «حسن اجتهادی» که آن دیار مقدس را قونیه‌ای کوچک کرده و به نحوی تخلص مولانا را که خمش یا خاموش است به کردار خود تبدیل کرده‌ است. وی از اواخر دهه چهل تا امروز شعر می‌نویسد، شعر خوب و عاشقانه و عارفانه می‌نویسد، نو و کهنه می‌نویسد، دفترها نوشته که چاپ نکرده و برهم انباشته شده‌است…»

آثار چاپ شده:
از اجتهادی تاکنون چهار کتاب چاپ شده است که اولین کتاب او در زمستان ۱۳۸۱ و باعنوان «عزلهای جنوبی» بوسیله «انتشارات راهگشا» چاپ شده است.
دومین کتابش به انتخاب و اهتمام جمال اژدری کازرونی با عنوان «بر آبها و آبی‌ها» را «نشر قو» در تهران چاپ کرده است. این مجموعه شعر منتخب نیز در سال ۱۳۹۷ راهی بازار نشر شده است.
سومین کتاب او با عنوان «با آنچه در زمینه و صحنه است» توسط «انتشارات حس هفتم» در سال ۱۳۹۷ در شیراز به چاپ رسید.
چهارمین کتاب او با عنوان «اشکال و تصاویر» توسط انتشارات حس هفتم در سال ۱۴۰۰ به چاپ رسید.


#حسن_اجتهادی
۸ خرداد زادروز بهجت صدرمحلاتی

(زاده ۸ خرداد ۱۳۰۳ اراک -- درگذشته ۱۹ امرداد ۱۳۸۸ پاریس) نقاش 

او در سال ۱۳۲۷ به‌دانشسرا راه یافت و سال ۱۳۳۳ با رتبه نخست در رشته نقاشی از دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران پایان نامه هنری گرفت. درسال ۱۳۳۴ بورس تحصیلی فرانسه و مدال "انگر" دریافت کرد و در سال ۱۳۳۵ جایزه سیمین همترازی شهر"سن ویتو" را برد و یک اثر از او به‌ همراه چند کار از نگارگران جوان ایرانی در بی‌ینال ونیز پذیرفته شد.
در سال ۱۳۳۶ اولین نمایشگاه انفرادی‌اش را در نگارخانه "پینچو" در رم برگزارکرد و در سال ۱۳۳۹ پس از ازدواج با مرتضی حنانه در دانشگاه تهران به آموزش نگارگری پرداخت.
در سال ۱۳۴۱ نیز در سومین دوسالانه تهران جایزه نخست را گرفت و نگاره‌هایش به دوسالانه سی و یکم ونیز ارسال شد.
او دستیاری "گوستاو سن ژیه" نقاش و استاد دانشگاه بوزار را برعهده گرفت و شیوه‌های آموزش هنر را آموخت.
وی آثارش در کنار هنرمندان نام‌آوری چون"ژوزف بویز" "مساژه" "موهوی- نادی" به‌نمایش درآمده‌اند و در دهه ۷۰ و ۸۰ نمایشگاه‌های بسیاری در ایران و خارج از کشور برپا کرد. آثاری از او در موزه هنرهای معاصر تهران و موزه‌های خارجی همچون "مینیا پولیس" امریکا، موزه هنرهای پاریس، موزه هنرهای چک واسلواکی، موزه هنرهای رم و ... نگهداری می‌شوند.
بهجت صدرمحلاتی، بانوی هنرمند پیشگام در هنر نوگرای ایران در ۸۵ سالگی درگذشت و در گورستان "پرلاشز"  پاریس به‌خاک سپرده شد.


#بهجت_صدر_محلاتی
زیبایی دنیا به بودن ِ آدم‌هایی است با روح زیبا
عارف طیّار است و زاهد سیّار»

(تذکرة الاولیا عطار)
: در همه عمر خویش می بایدم که یک نماز کنم که حضرت او را بشاید و نکردم...گفتم: الهی من جهد کردم تا در خور تو بود اما نبود، در خور بایزید است. اکنون تو را بی نمازان بسیارند، بایزید را یکی از ایشان بگیر...


#بایزید_بسطامی
در زندگی انسان فانی، چیزی به اسم سعادت مطلق، وجود ندارد. معمولاً خوشبختی یا خود آلوده به زهر است یا چیزی از خارج، به زهر آلوده‌اش می‌کند.

#آنتوان_چخوف
من خنده زنم بر دل ، دل خنده زند بر من 
اینجاست که میخندد دیوانه به دیوانه 

من خنده زنم بر غم ، غم خنده کند بر من 
اینجاست که میخندد بیگانه به دیوانه 

من خنده کنم بر عقل او خنده کند بر من 
اینجاست که میخندد ویرانه به دیوانه 

من خنده کنم بر تو ، تو خنده کنی بر من 
اینجاست که میخندیم هر دو چو دو دیوانه 

من خنده کنم بر او ، او خنده کند بر من 
دیگر به چه میخندم دل رفت از این خانه.....!!!
 

{وحشی بافقی}
.
صَنمی که مِهرِ او را
زِ جهان گزیده دارم

به زَرَش کجا فروشم؟
که به جان خریده دارم

#اوحدی_مراغه_ای