صوفی ار باده به اندازه خورد نوشش باد
ور نه اندیشه این کار فراموشش باد
آن که یک جرعه می از دست تواند دادن
دست با شاهد مقصود در آغوشش باد
پیر ما گفت خطا بر قلم صنع نرفت
آفرین بر نظر پاک خطاپوشش باد
شاه ترکان سخن مدعیان میشنود
شرمی از مظلمه خون سیاووشش باد
گر چه از کبر سخن با من درویش نگفت
جان فدای شکرین پسته خاموشش باد
چشمم از آینه داران خط و خالش گشت
لبم از بوسه ربایان بر و دوشش باد
نرگس مست نوازش کن مردم دارش
خون عاشق به قدح گر بخورد نوشش باد
به غلامی تو مشهور جهان شد حافظ
حلقه بندگی زلف تو در گوشش باد
# حافظ
ور نه اندیشه این کار فراموشش باد
آن که یک جرعه می از دست تواند دادن
دست با شاهد مقصود در آغوشش باد
پیر ما گفت خطا بر قلم صنع نرفت
آفرین بر نظر پاک خطاپوشش باد
شاه ترکان سخن مدعیان میشنود
شرمی از مظلمه خون سیاووشش باد
گر چه از کبر سخن با من درویش نگفت
جان فدای شکرین پسته خاموشش باد
چشمم از آینه داران خط و خالش گشت
لبم از بوسه ربایان بر و دوشش باد
نرگس مست نوازش کن مردم دارش
خون عاشق به قدح گر بخورد نوشش باد
به غلامی تو مشهور جهان شد حافظ
حلقه بندگی زلف تو در گوشش باد
# حافظ
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
دختر پاییز
.
پاييز پیشاپیش مبارک
.
پاييز پیشاپیش مبارک
حکایت از چه کنم سینه سینه درد اینجاست
هزار شعله ی سوزان و آه سرد اینجاست
نگاه کن که ز هر بیشه در قفس شیری ست
بلوچ و کرد و لر و ترک و گیله مرد اینجاست
بیا که مسئله بودن و نبودن نیست
حدیث عهد و وفا می رود نبرد اینجاست
بهار آن سوی دیوار ماند و یاد خوشش
هنوز با غم این برگ های زرد اینجاست
به روزگار شبی بی سحر نخواهد ماند
چو چشم باز کنی صبح شب نورد اینجاست
جدایی از زن و فرزند سایه جان ! سهل است
تو را ز خویش جدا می کنند ، درد اینجاست.
"هوشنگ ابتهاج
هزار شعله ی سوزان و آه سرد اینجاست
نگاه کن که ز هر بیشه در قفس شیری ست
بلوچ و کرد و لر و ترک و گیله مرد اینجاست
بیا که مسئله بودن و نبودن نیست
حدیث عهد و وفا می رود نبرد اینجاست
بهار آن سوی دیوار ماند و یاد خوشش
هنوز با غم این برگ های زرد اینجاست
به روزگار شبی بی سحر نخواهد ماند
چو چشم باز کنی صبح شب نورد اینجاست
جدایی از زن و فرزند سایه جان ! سهل است
تو را ز خویش جدا می کنند ، درد اینجاست.
"هوشنگ ابتهاج
حميد مصدق :
تو به من خنديدي و نمي دانستي
من به چه دلهره از باغچه همسايه
سيب را دزديدم
باغبان از پي من تند دويد
سيب را دست تو ديد
غضب آلود به من كرد نگاه
سيب دندان زده از دست تو افتاد به خاك
و تو رفتي و هنوز،
سالهاست
كه در گوش من آرام آرام
خش خش گام تو تكرار كنان
مي دهد آزارم
و من انديشه كنان
غرق در اين پندارم
كه چرا باغچه كوچك ما سيب نداشت ؟!!
تو به من خنديدي و نمي دانستي
من به چه دلهره از باغچه همسايه
سيب را دزديدم
باغبان از پي من تند دويد
سيب را دست تو ديد
غضب آلود به من كرد نگاه
سيب دندان زده از دست تو افتاد به خاك
و تو رفتي و هنوز،
سالهاست
كه در گوش من آرام آرام
خش خش گام تو تكرار كنان
مي دهد آزارم
و من انديشه كنان
غرق در اين پندارم
كه چرا باغچه كوچك ما سيب نداشت ؟!!
تکیه بر دوستی چرخ مکن کاین مکار
به تو یکرنگ ز نیرنگ نماید خود را
صائب تبریزی
به تو یکرنگ ز نیرنگ نماید خود را
صائب تبریزی
گریند خون به روز من و روزگار من
جان حزین جدا، دل اندوهگین جدا
صائب تبریزی
جان حزین جدا، دل اندوهگین جدا
صائب تبریزی
ناله دل کرد رسوا عشق پنهان مرا
نیست ممکن در بغل کردن نهان ناقوس را
صائب تبریزی
نیست ممکن در بغل کردن نهان ناقوس را
صائب تبریزی
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
ترانههای اجرا شده توسط #بانودلکش
#قسمت_شانزدهم
ترانه های «عیش و نوش، آتش کاروان، بی تو چه کنم، چاچاچاو گردش زمانه»
#قسمت_شانزدهم
ترانه های «عیش و نوش، آتش کاروان، بی تو چه کنم، چاچاچاو گردش زمانه»
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
ترانههای اجرا شده توسط #بانودلکش
#قسمت_هفدهم
ترانه های «بیش از این رنجم مده، مرو مرو، مپرس از من، ای بانو، بت ساز »
#قسمت_هفدهم
ترانه های «بیش از این رنجم مده، مرو مرو، مپرس از من، ای بانو، بت ساز »
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
ترانههای اجرا شده توسط #بانودلکش
#قسمت_هجدهم
ترانه های «قسمت من، بیا دستم به دامنت ،مهمانت کنم، گردباد»
#قسمت_هجدهم
ترانه های «قسمت من، بیا دستم به دامنت ،مهمانت کنم، گردباد»
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
ترانههای اجرا شده توسط #بانودلکش
#قسمت_نوزدهم
ترانه های «باما هم آرا شو، تنها منشین، ای کاش، سفرکرده، شمع و گل و پروانه»
#قسمت_نوزدهم
ترانه های «باما هم آرا شو، تنها منشین، ای کاش، سفرکرده، شمع و گل و پروانه»
« چشم مست تو»
صدا #بانودلکش
آهنگ #مجید_وفادار
ارکستر شماره دوبه رهبری #مجید_وفادار
چون تویی عشق من بر تو رو کنم
هر طرف من ترا جستجو کنم
پر بود شهری از گفتگوی من
بس که من با غمت گفتگو کنم
ره بهر چمن کنم ای گل مراد
تا میان گل ترا جستجو کنم
چشمه حیات من چشم مست تو
بیتو زندگی چرا آرزو کنم
عاقبت در ره عشق تو جان فدا کنم
عاشقم از سر کوی تو رو کجا کنم
عشقت آتش زد بجانم جان در پایت میفشانم
فتنه ها دیده ام در جوانی
شکوه ها دارم از زندگانی
ستاره بارد چشمم همه شب
چون شمع بزم طرب
#مهدی_سهیلی
در وفای عشق تو مشهور خوبانم چو شمع
شب نشین کوی سربازان و رندانم چو شمع
روز و شب خوابم نمیآید به چشم غم پرست
بس که در بیماری هجر تو گریانم چو شمع
در شب هجران مرا پروانه وصلی فرست
ور نه از دردت جهانی را بسوزانم چو شمع
#حضرت_حافظ
Telegram
attach 📎
موسیقی ایرانی
دلکش و محمودی خوانساری
«صفای بهاران»
شادی با تو رسیده به خانه من
روشن شد زتو بزم شبانه من
بی تو با شب وماه وچمن چکنم
روزی گر نرسی تو به من چکنم
از هر غنچه بهانه دگر گذرم
از هر گل چون نسیم سحر گذرم
اسان از همه عالم گر گذرم
مشکل که از سر عشق تو درگذرم
مست توام مست توام دیوانه ی تو
مست تو ام مست توام می زده پیمانه ی تو
من همچون گیاهم تو ابر بهاران
عشقت به تنم جان بخشیده چون باران
تو چشمه ی نوشی ای شهد جاودانی
از هر چه بگویم تو شیرین تر از جانی
* * *
من خود ای ساقی از این شوق که دارم مستم
تو به یک جرعه دیگر ببری از دستم
هر چه کوته نظرانند بر ایشان پیمای
که حریفان ز مل و من ز تأمل مستم
به حق مهر و وفایی که میان من و توست
که نه مهر از تو بریدم نه به کس پیوستم
پیش از آب و گل من در دل من مهر تو بود
با خود آوردم از آن جا نه به خود بربستم
شعر #حضرت_سعدی
خوانندگان:
#بانودلکش و #محمودی_خوانساری
آهنگ #اصغر_زارع
ویلن #اسدالله_ملک
شادی با تو رسیده به خانه من
روشن شد زتو بزم شبانه من
بی تو با شب وماه وچمن چکنم
روزی گر نرسی تو به من چکنم
از هر غنچه بهانه دگر گذرم
از هر گل چون نسیم سحر گذرم
اسان از همه عالم گر گذرم
مشکل که از سر عشق تو درگذرم
مست توام مست توام دیوانه ی تو
مست تو ام مست توام می زده پیمانه ی تو
من همچون گیاهم تو ابر بهاران
عشقت به تنم جان بخشیده چون باران
تو چشمه ی نوشی ای شهد جاودانی
از هر چه بگویم تو شیرین تر از جانی
* * *
من خود ای ساقی از این شوق که دارم مستم
تو به یک جرعه دیگر ببری از دستم
هر چه کوته نظرانند بر ایشان پیمای
که حریفان ز مل و من ز تأمل مستم
به حق مهر و وفایی که میان من و توست
که نه مهر از تو بریدم نه به کس پیوستم
پیش از آب و گل من در دل من مهر تو بود
با خود آوردم از آن جا نه به خود بربستم
شعر #حضرت_سعدی
خوانندگان:
#بانودلکش و #محمودی_خوانساری
آهنگ #اصغر_زارع
ویلن #اسدالله_ملک