.
ساقیا بر سر جان بار گران است تنم
باده ده باز رهان یک نفس از خویشتنم
من ازاین هستی خودنیک به جان آمدهام
تو چنان بیخبرم کن که ندانم که منم
نفس را یار نخواهم که نه زین اقلیمم
چه کنم صحبت هندو که ز شهر ختنم
گل بستان جهان در نظرم چون آید
روضه باغ بهشت است نه آخر چمنم
پیش این قالب مردار چه کار است مرا
نیستم زاغ و زغن طوطی شکر سخنم
مرغ باغ ملکوتم نیم از عالم خاک
دو سه روزی قفسی ساختهاند از بدنم
ای نسیم سحری بوی نگارم به من آر
تا من از شوق قفس را همه درهم شکنم
خنک آن روز که پرواز کنم تا ور یار
به هوای سر کویش پر و بالی بزنم
در میان من و معشوق همام است حجاب
وقت آن است که این پرده به یک سو فکنم.
#همام_تبریزی
ساقیا بر سر جان بار گران است تنم
باده ده باز رهان یک نفس از خویشتنم
من ازاین هستی خودنیک به جان آمدهام
تو چنان بیخبرم کن که ندانم که منم
نفس را یار نخواهم که نه زین اقلیمم
چه کنم صحبت هندو که ز شهر ختنم
گل بستان جهان در نظرم چون آید
روضه باغ بهشت است نه آخر چمنم
پیش این قالب مردار چه کار است مرا
نیستم زاغ و زغن طوطی شکر سخنم
مرغ باغ ملکوتم نیم از عالم خاک
دو سه روزی قفسی ساختهاند از بدنم
ای نسیم سحری بوی نگارم به من آر
تا من از شوق قفس را همه درهم شکنم
خنک آن روز که پرواز کنم تا ور یار
به هوای سر کویش پر و بالی بزنم
در میان من و معشوق همام است حجاب
وقت آن است که این پرده به یک سو فکنم.
#همام_تبریزی
برای انسان ها زمان هرگز دوباره تکرار نمی شود و هیچ گاه دوباره به آن صورت که یک وقتی بود بر نمی گردد .
وقتی احساسات آدم تغییر کرد یا رو به زوال گذاشت دیگر هیچ معجزه ای نمی تواند کیفیت اولیه را به آن برگرداند.
#ارنستو_ساباتو
وقتی احساسات آدم تغییر کرد یا رو به زوال گذاشت دیگر هیچ معجزه ای نمی تواند کیفیت اولیه را به آن برگرداند.
#ارنستو_ساباتو
پشت دستش هدف زخم ندامت گردد
هر که از دست دهد گوشه دامان تو را
صائب تبریزی
هر که از دست دهد گوشه دامان تو را
صائب تبریزی
با لب خشک از جهان تا رفت آن سلطان دین
آب را خاک مذلت در دهان زین ماجراست
صائب تبریزی
آب را خاک مذلت در دهان زین ماجراست
صائب تبریزی
عشق نهفته پرده عزت نمی درد
اظهار کرده ای که چنین خوار گشته ای
شفائی اصفهانی
اظهار کرده ای که چنین خوار گشته ای
شفائی اصفهانی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
در بيدارى تو آن را همه جا ميبينى.
ماهانادا
ماهانادا
از شربت سودای تو هر جان که مزید
زآن آب حیات در مزید است مزید
مرگ آمد و بو کرد مرا بوی تو دید
زانروی اجل امید از من ببرید
#مولانای_جان
زآن آب حیات در مزید است مزید
مرگ آمد و بو کرد مرا بوی تو دید
زانروی اجل امید از من ببرید
#مولانای_جان
از درد چو جان تو به فریاد آید
آنگه ز خدای عالمت یاد آید
والله که اگر داد کنی داد آید
ور عشوه دهی یاد تو بر یاد آید
#مولانای_جان
آنگه ز خدای عالمت یاد آید
والله که اگر داد کنی داد آید
ور عشوه دهی یاد تو بر یاد آید
#مولانای_جان
ای درویش!
هر که عاشق نشد، پاک نشد و هر که پاک نشد، به پاکی نرسید، و هر که عاشق شد و عشق خود را آشکارا گردانید، پلید بماند و پاک نشد،
از جهت آنکه آن آتش که از راه چشم به دل وی رسیده بود، از راه زبانش بیرون کرد، آن دل نیمسوخته در میان راه بماند.
از آن دل، مِن بَعد هیچ کاری نیاید، نه کار دنیا و نه کار عقبی و نه کار مولی
شیخ عزیزالدین نسفی
هر که عاشق نشد، پاک نشد و هر که پاک نشد، به پاکی نرسید، و هر که عاشق شد و عشق خود را آشکارا گردانید، پلید بماند و پاک نشد،
از جهت آنکه آن آتش که از راه چشم به دل وی رسیده بود، از راه زبانش بیرون کرد، آن دل نیمسوخته در میان راه بماند.
از آن دل، مِن بَعد هیچ کاری نیاید، نه کار دنیا و نه کار عقبی و نه کار مولی
شیخ عزیزالدین نسفی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
به جان جمله مستان که مستم
بگیر ای دلبر عیار دستم
به جان جمله جانبازان که جانم
به جان رستگارانش که رستم
حضرت مولانا
بگیر ای دلبر عیار دستم
به جان جمله جانبازان که جانم
به جان رستگارانش که رستم
حضرت مولانا
از خدا جوئیم توفیق ادب
بی ادب محروم گشت از لطف رب(78)
از خداوند توفیق ادب را خواهانیم زیرا که بی ادب از لطف پروردگار محروم است .
– در اصطلاح اهل الله ادب چهار قسم است . ادب شریعت – ادب خدمت – ادب حق – ادب حقیقت
– مولانا در ابیات پیشین تصریح کرده که آن شاه نسبت به حکیم الهی نهایت ادب را رعایت کرد.
- این بیت اشعار می دارد که سالک مبتدی باید نسبت به دلیل و پیر خود ادب را مراعات کند .
بی ادب تنها نه خود را داشت بد
بلکه آتش در همه آفاق زد(79)
شخص بی ادب نه تنها خود را دچار بلا می کند بلکه سراسر جهان را در آتش فتنه خود می سوزاند .
مائده از آسمان در می رسید
بی صداع و بی فروخت و بی خرید(80)
رزق و روزی الهی بی هیچ رنج و زحمت و داد و ستدی از آسمان بر قوم موسی ( ع ) فرو می بارید .
– در آیه ۵۷ سوره بقره آمده است : و ابر را بر شما ( بنی اسرائیل ) سایه افکندیم و من و سلوی را برای شما روزی کردیم و گفتیم از رزق پاکیزه ای که به شما بخشیده ایم بخورید اما آنان نه بر ما که بر خود ستم کردند .
دفتراول
شرح جامع مثنوی کریم زمانی
بی ادب محروم گشت از لطف رب(78)
از خداوند توفیق ادب را خواهانیم زیرا که بی ادب از لطف پروردگار محروم است .
– در اصطلاح اهل الله ادب چهار قسم است . ادب شریعت – ادب خدمت – ادب حق – ادب حقیقت
– مولانا در ابیات پیشین تصریح کرده که آن شاه نسبت به حکیم الهی نهایت ادب را رعایت کرد.
- این بیت اشعار می دارد که سالک مبتدی باید نسبت به دلیل و پیر خود ادب را مراعات کند .
بی ادب تنها نه خود را داشت بد
بلکه آتش در همه آفاق زد(79)
شخص بی ادب نه تنها خود را دچار بلا می کند بلکه سراسر جهان را در آتش فتنه خود می سوزاند .
مائده از آسمان در می رسید
بی صداع و بی فروخت و بی خرید(80)
رزق و روزی الهی بی هیچ رنج و زحمت و داد و ستدی از آسمان بر قوم موسی ( ع ) فرو می بارید .
– در آیه ۵۷ سوره بقره آمده است : و ابر را بر شما ( بنی اسرائیل ) سایه افکندیم و من و سلوی را برای شما روزی کردیم و گفتیم از رزق پاکیزه ای که به شما بخشیده ایم بخورید اما آنان نه بر ما که بر خود ستم کردند .
دفتراول
شرح جامع مثنوی کریم زمانی
قافیه اندیشم و دلدار من
گویدم مندیش جز دیدار من
(مثنوی/دفتر اول)
سخنان عاشق برای معشوق حرف هایی ساده، بی پیرایه، صریح و بی پرده است.
عشق به رابطه حرمتی می بخشد که عاشق و معشوق را به محرم ترین و نزدیکترین افراد به یکدیگر بدل می کند. رابطه ای چنین نزدیک به آنان اجازه می دهد که آزادانه، بی تکلّف و بی هیچ دغدغه ای آنچه را در دل دارند به یکدیگر بگویند و این آزادی از رازهای ماندگاری رابطه عاشقانه است.
سخنان وقتی پشت نقاب تعارفات، ملاحظات، بزک ها و مراعات های تصنّعی قرار می گیرند؛ دل ها نمی توانند صادقانه و بدون اندک فاصله ای به هم متصل شوند.
مولانا این مفهوم را با تعبیری زیبا بیان می کند. گفتگوی درونی خود و دلدار را چنین گزارش می دهد: من به قافیه می اندیشم و محبوب مرا پند می دهد که در بند قافیه و آراستن عبارات نباش و تنها به دیدار و وصال من بیندیش. درست در لحظه ای که از این اندیشه ها رهایی یابی، سخنانت بی هیچ تکلّف و تصنّعی بر زبانت جاری می شود و زیبایی و آهنگی طبیعی به خود می گیرد.
دكتر علی منهاج
گویدم مندیش جز دیدار من
(مثنوی/دفتر اول)
سخنان عاشق برای معشوق حرف هایی ساده، بی پیرایه، صریح و بی پرده است.
عشق به رابطه حرمتی می بخشد که عاشق و معشوق را به محرم ترین و نزدیکترین افراد به یکدیگر بدل می کند. رابطه ای چنین نزدیک به آنان اجازه می دهد که آزادانه، بی تکلّف و بی هیچ دغدغه ای آنچه را در دل دارند به یکدیگر بگویند و این آزادی از رازهای ماندگاری رابطه عاشقانه است.
سخنان وقتی پشت نقاب تعارفات، ملاحظات، بزک ها و مراعات های تصنّعی قرار می گیرند؛ دل ها نمی توانند صادقانه و بدون اندک فاصله ای به هم متصل شوند.
مولانا این مفهوم را با تعبیری زیبا بیان می کند. گفتگوی درونی خود و دلدار را چنین گزارش می دهد: من به قافیه می اندیشم و محبوب مرا پند می دهد که در بند قافیه و آراستن عبارات نباش و تنها به دیدار و وصال من بیندیش. درست در لحظه ای که از این اندیشه ها رهایی یابی، سخنانت بی هیچ تکلّف و تصنّعی بر زبانت جاری می شود و زیبایی و آهنگی طبیعی به خود می گیرد.
دكتر علی منهاج
حدیث ان الله جمیل ویحب الجمال؛ برخوان،
وبه یقین بدان که عاشق آن جمال می باید بود؛
یا عاشق :
محبوبش ؛
واین رمزی قوی است در دانستن عشق...
لوایح عین القضات
وبه یقین بدان که عاشق آن جمال می باید بود؛
یا عاشق :
محبوبش ؛
واین رمزی قوی است در دانستن عشق...
لوایح عین القضات
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
بیا
ای عشق بی صورت
چه صورتهای خوش داری
حضرت مولانا
ای عشق بی صورت
چه صورتهای خوش داری
حضرت مولانا
هرگاه خدا بخواهد که بنده ای از بندگانش را دوست دارد
برای او درب ذکر را باز میکند،
سپس درب قرب را میگشاید،
انگاه او را بر کرسی توحید مینشاند،
پس پرده هارا از او به یکسو میزند تا بنده او را به مشاهده بنگرد،
سپس او را به خانهء فردانیت وارد میسازد،
انگاه از خود ردای کبریا و جمال را بر میدارد،
چون چشمش بر جمال حق افتد، بی خود باقی میماند
در این هنگام بنده فانی میگردد و به حق باقی میشود
پس در نگاهداشت حق سبحانه و تعالی قرار میگیرد و از دعاوی نفس خود مبرا میشود....
تمهیدات
عین القضات همدانی
برای او درب ذکر را باز میکند،
سپس درب قرب را میگشاید،
انگاه او را بر کرسی توحید مینشاند،
پس پرده هارا از او به یکسو میزند تا بنده او را به مشاهده بنگرد،
سپس او را به خانهء فردانیت وارد میسازد،
انگاه از خود ردای کبریا و جمال را بر میدارد،
چون چشمش بر جمال حق افتد، بی خود باقی میماند
در این هنگام بنده فانی میگردد و به حق باقی میشود
پس در نگاهداشت حق سبحانه و تعالی قرار میگیرد و از دعاوی نفس خود مبرا میشود....
تمهیدات
عین القضات همدانی
از «تذکرةالاولیاء» #عطار_نیشابوری
ذکر مالک دینار
گفتند: چگونهای؟
گفت: نان خدای میخورم،
و فرمان شیطان میبرم!
ذکر مالک دینار
گفتند: چگونهای؟
گفت: نان خدای میخورم،
و فرمان شیطان میبرم!
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#شعر_سه_لختی
زنان جنگجو را دوست دارم
بزن ای ماهرو با قو به دریا
زنان ماهقو را دوست دارم
#حسین_محمدی_فرد
@hoseinmohammadifard_ghazal
https://telegram.me/hoseinmohammadifard_ghazal
زنان جنگجو را دوست دارم
بزن ای ماهرو با قو به دریا
زنان ماهقو را دوست دارم
#حسین_محمدی_فرد
@hoseinmohammadifard_ghazal
https://telegram.me/hoseinmohammadifard_ghazal