معرفی عارفان
1.1K subscribers
32.7K photos
11.8K videos
3.18K files
2.67K links
چه گفتم در وفا افزا جفا و جور افزودی
جفا کن جور کن جانا،غلط گفتم خطا کردم

فیض
Download Telegram
Bzgashte
Delkash
قطعه《بازگشته》

خواننده: بانو #دلکش

آهنگساز: #علی_تجویدی

امید جانم ز سفر باز آمد
شکر دهانم ز سفر باز آمد

عزیز آن که بی خبر به ناگهان رود سفر
چو ندارد دیگر دلبندی به لبش ننشیند لبخندی
#معینی_کرمانشاهی

یکی از گرانبهاترین تصنیف های تاریخ موسیقی ایران بی تردید ، تصنیف بازگشته ( امید جانم ز سفر باز آمد) یادگار مثلث افسانه‌ای موسیقی ایران؛ استادان معینی کرمانشاهی، علی تجویدی و بانو دلکش...

‏این ترانه را بایستی به شکل یک روایت به گوش جان سپرد آن وقت میتوان دید که به چه زیبایی راوی از اوج شور و شوق دیدار و غرور عشق به بهت و غم و حسرت می‌رسد.

روح هر سه بزرگوار شاد و هنرشان جاودان باد
Audio
🎵 نگران 🎵

شاعر: #رحیم_معینی_کرمانشاهی
آهنگ در نغمه ی بیات زند
آهنگساز: #علی_تجویدی
خواننده: #دلکش


🎵نگران🎵

کامِ جهان از تو و این سوزِ نهان از من
عیشِ مُدام از تو و این اشکِ روان از من
ناله‌ی شب ها ز من و بزم طرب از تو
بختِ جوان از تو و غم های جهان از من

#سخنسالار_معینی_کرمانشاهی
Safar Kardeh, Moeini Kermanshahi, Delkash
Archieve of H Moeini Kermanshahi
سفر کرده

شاعر: #رحیم_معینی_کرمانشاهی
آهنگ در دستگاه چهارگاه
آهنگساز: #علی_تجویدی
خواننده : #دلکش

سفر کرده

کجا سفر رفتی
که بی خبر رفتی

اشکم را چرا ندیدی
از من دل چرا بریدی

پا از من چرا کشیدی
که پیش چشمم
ره دگر رفتی

بیا  به  بالینم
که جان مسکینم

تاب غم دگر ندارد
جز بر تو نظر ندارد

جان  بی  تو  ثمر ندارد
مگر چه کردم
که  بی خبر رفتی

چه قصه ها تو از وفا گفتی بامن
تو  بی محبتی  کنون  جانا یا من

تو چنان شرر
به خدا خبر
ز خدا نداری

رود آتش از
سر آن سرا
که تو پا گذاری

سوز دلم را تو ندانی
آتش جانم ننشانی

با غمت درآمیزم
از  بلا  نپرهیزم

پیش از آن برم بنشین
کز  میانه  برخیزم
رو به تو کردم , به خدا خو به تو کردم
که هم آغوش تو باشم

دل به بستم , به امیدت بنشستم
که قدح نوش تو باشم

چه شود اگر
نفس  سحر
خبری ز تو آرد

به کس دگر
نکنم  نظر
که دلم نگذارد

رفتی و صبر و قرار مرا بردی
بردی
طاقت این دل زار مرا بردی
بردی
 
💠سال 1336 خورشیدی
آهنگ در دستگاه چهارگاه از علی تجویدی , خواننده دلکش
(#سفر_کرده و #بازگشته , مکمل یک سرگذشت در دو ترانه ی جداگانه اند)
Track 1
Unknown Artist
بازگشته

شاعر: #رحیم_معینی_کرمانشاهی
آهنگ در نغمه اصفهان
آهنگساز: #علی_تجویدی
خواننده: #دلکش

امید جانم
ز سفر باز آمد

شکر دهانم
ز سفر باز آمد

عزیز آن که بی خبر
به ناگهان رود سفر

چو ندارد دیگر دلبندی
به لبش ننشیند لبخندی

چو غنچه ی سپیده دم
شکفته شد لبم زهم

که شنیدم یارم باز آمد
ز سفر غمخوارم باز آمد

همچنان
که عاقبت

پس از همه شب بدمد سحر
ناگهان

نگار من
چنان  مه  نو   آمد  از  سفر

همچنان
که عاقبت

پس از همه شب بدمد سحر
ناگهان
نگار من
چنان   مه  نو  آمد  از  سفر

من هم

پس از آن دوری

بعد از

غم مهجهوری

یک شاخه ی گل
بردم به برش

( دیدم
که نگار من

سر خوش
ز کنار من

بگذشت و به بر
یار دگرش )

وای
از آن گلی که  دست من بود
خموش و یک جهان سخن بود

خموش و یک جهان سخن بود
گل
که شهره شد به بی وفایی

ز دیدن چنین جدایی
ز غصه پاره پیرهن بود

💠سال 1337 خورشیدی
آهنگ در نغمه اصفهان از علی تجویدی , خواننده دلکش

( سفر کرده و بازگشته , مکمل یک سر گذشت در دو ترانه جداگانه اند.)
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
آخرین کنسرتِ #هایـده
اجرای ترانه «شب میخونه»

‍ «معصومه دده بالا» مشهور به #هایده (درگذشته ٣۰ دی ۱٣۶٨بر اثر سکته قلبی) خواننده سبک سنتی و پاپ.

#هایده روز ۲۱ فروردین‌ماه ۱۳۲۱ در تهران و در خانواده‌ای پرجمعیت که اغلبشان صدای خوشی داشتند به دنیا آمد.
او آموزش موسیقی را با #علی_تجویدی آغاز کرد. هایده بارها گفته است که تحت تاثیر صدای #دلکش بوده است.
تجویدی پیش از #هایده با #دلکش نیز کار کرده بود.
اولین کار هایده «آزاده» نیز کار تجویدی بود.
از نخستین سال‌های دهه‌ ۵۰ هایده به اجرای موسیقی پاپ علاقه‌مند شد. او در کشورهای مختلف به اجرای برنامه می‌پرداخت.
هایده چند ماه پیش از انقلاب از ایران خارج شد و در انگلستان ساکن شد. او در سال ۱۳۶۰ به آمریکا مهاجرت کرد و تا پایان عمر در آمریکا ساکن بود.
پس از مهاجرت هایده به آمریکا او کارهای ماندگاری با همراهی و آهنگ‌سازی #صادق_نوجوکی خلق کرد.
آلبوم «شب عشق» از زمره‌ این کارها است که در دهه‌ ۶۰ از پرفروش‌ترین آلبوم‌ها بود.
آلبوم «بزن تار» نیز در سال ۱۹۹۰ میلادی به عنوان آلبوم سال شناخته شد.
رنگ تمنا
هایده
"رنگ تمنا"
خواننده: بانو #هایده 
آهنگ: #علی‌_تجویدی 
ترانه‌سرا: #بیژن_ترقی
‌گوینده: #آذر_پژوهش 

بعد عمری بی‌وفایی، با رقیبان آشنایی
رفتی و دیدی که تنها جز من افتاده از پا
در جهان یاری نداری، 
در شب تاریک غم‌ها، 
یار غمخواری نداری
ای دریغ از آن همه دلداگی‌ها
سادگی، افتادگی، آزادگی‌ها.....