معرفی عارفان
1.05K subscribers
32.4K photos
11.6K videos
3.17K files
2.65K links
چه گفتم در وفا افزا جفا و جور افزودی
جفا کن جور کن جانا،غلط گفتم خطا کردم

فیض
Download Telegram
در مَن بدَمی مَن زنده شوم
یک جان چه بُوَد صد جانِ منی!


#مولانا
Zahed
Mohsen Chavoshi
فتنه گر است نام تو
پُرشکر است دام تو
باطرب است جام تو
بانمک است نان تو

#مولانا
#محسن_چاووشی
چو جمال او بتابَد ، چه بُوَد جمال خوبان؟
که رُخ چو آفتابَش بُکُشَد چراغ‌ها را ...


#مولانا
خزان گَر باغ و بُستان را بِسوزد
بِخَنداند جهان را نوبَهارم

جهان گوید که بازآ ای بهاران
که از ظُلْمِ خزانْ صد داغ دارم

بِگَردان ساقیا جامِ خَزانی
که از عشقِ بهار اَنْدَر خُمارم

#مولانا
امنی است مرا از تو
    امنم تویی ای مه رو 
         
یا امن دهم زین سو
                   یا راه خطر گیرم


#مولانا
دامِ دگر نهاده‌ام ، تا که مگر بگیرمش ،

آنکه بِجَست از کفم ، بارِ دگر بگیرمش ،



آنکه به دل اسیرمش ، در دل و جان پذیرمش ،

گر چه گذشت عمرِ من ، باز ، ز سر بگیرمش ،



راه بَرَم به سویِ او ، شب به چراغِ رویِ او ،

چون بِرِسَم به کویِ او ، حلقهٔ در ، بگیرمش ،






#مولانا
آنکه بی‌باده کند جانِ مرا مست ، کجاست؟ ،

وآنکه بیرون کند از جان و دلم دست ، کجاست؟ ،





جانِ جان است و ، اگر جای ندارد ، چه عجب؟ ،

اینکه جا می‌طلبد ، در تنِ ما هست ، کجاست؟ ،






#مولانا
آن ملیحان ، که طبیبانِ دلند ،

سویِ رنجوران ، به‌پرسش مایلند ،





ور ، حذر از ننگ و از نامی کنند ،

چاره‌ای سازند و ، پیغامی کنند ،




ورنه ، در دل‌شان بُوَد آن مفتکر ،

نیست معشوقی ، ز عاشق بی‌خبر ،





#مولانا
خیره چرا گشته‌ای خواجه مگر عاشقی
کاسه بزن کوزه خور خواجه اگر عاشقی

کاش بدانستیی بر چه در ایستاده‌ای
کاش بدانستیی بر چه قمر عاشقی

چشمه آن آفتاب خواب نبیند فلک
چشمت از او روشنست تیزنظر عاشقی

شیر فلک زین خطر خون شده استش جگر
راست بگویم مرنج سخته جگر عاشقی

ای گل تر راست گو بر چه دریدی قبا
ای مه لاغرشده بر چه سحر عاشقی

ای دل دریاصفت موج تو ز اندیشه‌هاست
هر دم کف می‌کنی بر چه گهر عاشقی

آنک از او گشت دنگ غم نخورد از خدنگ
ور تو سپر بفکنی سسته سپر عاشقی

جمله اجزای خاک هست چو ما عشقناک
لیک تو ای روح پاک نادره‌تر عاشقی

ای خرد ار بحریی دم مزن و دم بخور
چون هنرت خامشیست بر چه هنر عاشقی



#مولانا
Audio
#مولانا

رفت عمرم در سر سودای دل
وز غم دل نیستم پروای دل

مختاباد
آتش است این بانگ نای و نیست باد
هر که این آتش ندارد نیست باد

آتش عشق است کاندر نی فتاد
جوشش عشق است کاندر می فتاد




#مولانا
قصد جفاها نکنی ور بکنی با دل من
وا دل من وا دل من وا دل من وا دل من


قصد کنی بر تن من شاد شود دشمن من
وانگه از این خسته شود یا دل تو یا دل من


واله و مجنون دل من خانه‌ی پرخون دل من
بهر تماشا چه شود رنجه شوی تا دل من


خورده شکرها دل من بسته کمرها دل من
وقت سحرها دل من رفته به هر جا دل من


مرده و زنده دل من گریه و خنده دل من
خواجه و بنده دل من از تو چو دریا دل من


ای شده استاد امین جز که در آتش منشین
گر چه چنین است و چنین هیچ میاسا دل من


سوی صلاح دل و دین آمده جبریل امین
در طلب نعمت جان بهر تقاضا دل من...

#مولانا
ما همچون کاسه ایم،بر سرِ آب!
رفتنِ کاسه،بر سرِ آب به حُکمِ کاسه نیست؛به حُکمِ آب است!
بعضی می دانند،بر سرِ آب اند ؛ بعضی نمی دانند!

#مولانا_جلال_الدین
#فیه_مافیه

صورت ما اندرین بحر عذاب
می دود چون کاسه ها بر روی آب

تا نشد پر بر سر دریا چو طشت
چون که پر شد طشت ، در وی غرق گشت


مثنوی
#معنوی