معرفی عارفان
1.09K subscribers
32.6K photos
11.7K videos
3.18K files
2.66K links
چه گفتم در وفا افزا جفا و جور افزودی
جفا کن جور کن جانا،غلط گفتم خطا کردم

فیض
Download Telegram
عیدِ هرکس را ز یار ِخویش، چشمِ عیدی است
چشم‌ها پر اشکِ حسرت،
دل پُر از نومیدی است ...


#شیخ_بهایی
📘 کشکول
مـا با می و میـنا، سر تقـوی داریـم
دنـیا طلـبیـم و مـیل عقـبی داریـم

کی دنیی ودین به یکدگر جمع شوند
این است که نه دین و نه دنیا داریم



#شیخ_بهایی
مـا با می و میـنا، سر تقـوی داریـم
دنـیا طلـبیـم و مـیل عقـبی داریـم

کی دنیی ودین به یکدگر جمع شوند
این است که نه دین و نه دنیا داریم



#شیخ_بهایی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM

"نی زِ ما و نی زِ تو
"
     رُو دم مزن!




#شیخ_بایزید_بسطامی
📻 #بیداد_خراسانی
پدر ابوسعید ابوالخیر عطار ثروتمندی بود. خانه‌ای داشت که در تمام دیوارهای آن، اسم سلطان محمود را نوشته بود.

سلطان محمود به خانه او رفت و آمد داشت. ابوسعید در نوجوانی به پدر گفت: برای من اتاقی درست کن می‌خواهم در آن زندگی کنم. پدرش ساخت. ابوسعید در تمام دیوارهای آن کلمه الله را نوشت.

پدرش گفت: پسرم چرا الله نوشتی اگر سلطان محمود خانه من بیاید ترسم بر من خشم گیرد.

ابوسعید گفت: پدر هر کس اسم سلطان خویش بنویسد من هم اسم سلطان خویش نوشتم. اگر سلطان من (الله) مرا دوست داشته باشد، سلطان تو را توان خشم گرفتن بر من نیست واگر سلطان من تو را دوست نداشته باشد سلطان تو را قدرت نگه داشتن از خشم سلطان من نیست. پدر را این حرف فرزند شگفت آمد و راه خود عوض کرد و شاگرد پسر در راه معرفت شد.

#شیخ ابوسعید ابوالخیر
      گر تو خرابی ز عشق،جان تو آباد شد

                 زانکه کسی گنج عشق
                 جز به خرابی نیافت

                 #شیخ_عطار
یارب، تو مرا مژده‌ی وصلی برسان
برهانم از این نوع و به اصلی برسان

تا چند از این فصل مکرر دیدن
بیرون ز چهار فصل، فصلی برسان!


#شیخ_بهایی
یارب، تو مرا مژده‌ی وصلی برسان
برهانم از این نوع و به اصلی برسان

تا چند از این فصل مکرر دیدن
بیرون ز چهار فصل، فصلی برسان!

#شیخ_بهایی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM

ای جان من!
خواه دانی و خواه نه،
دم که هست همیشه
در ذکرِ «هو» می‌باشد

یعنی در «هو» می‌آید و
در «هو» می‌رود
و عطایِ محض‌ِحق‌تعالى‌ست همه‌کس را.

وای بر ما که قدر این عطا نمی‌دانیم
و شکر این نعمت نمی‌گذاریم!

پس فهم بایدکرد که
دم که می‌آید ومی‌رود،
در کدام حرف وکدام صوت است؛

پس هرکه دانست،
خود را در این معنا رفیق کرده
و فهم را در این عمیق غریق؛

تا به حدی‌که خود را باخت و
معشوق را یافت.




#شرح_رساله_معرفت
#شیخ_نجم_الدین_کبری
عشق بنده ای است خانه زاد که در شهرستان ازل پرورده شدست، سلطان ازل و ابد شحنگی کونین بدو ارزانی داشته، و این شحنه هر وقتی بر طرفی زند و هر مدتی نظر بر اقلیمی افکند. و در منشور او حسن نبشته است که در هر شهری که روی نهد، بایدکه خبر بدان شهر رسد، گاوی از برای او قربان کنند، و تا گاو نفس را نکشند قدم در آن شهر ننهد.


#شیخ_شهاب_الدین_سهروردی
#رسالة_فی_حقیقة_العشق
عاقبت استاد صورتها شکست
پرده‌ها از یکدگرشان برگسست
تا که راز او نداند هر کسی
کرد مزدوران بهر جانب بسی
ترک آن صورتگری یکسر بکرد
دیگر آن صورت بهر جایی نکرد
فرد بنشست از همه خلق جهان
دیگرش هرگز نیامد یاد آن


#شیخ_عطار_نیشابوری
جانا مرا چه سوزی چون بال و پر ندارم
خون دلم چه ریزی چون دل دگر ندارم

در زاری و نزاری چون زیر چنگ زارم
زاری مرا تمام است چون زور و زر ندارم

روزی گرم بخوانی از بس که شاد گردم
گر ره بود بر آتش بیم خطر ندارم

گر پرده‌های عالم در پیش چشم داری
گر چشم دارم آخر چشم از تو بر ندارم

در پیش بارگاهت از دور بازماندم
کز بیم دور باشت روی گذر ندارم

نه نه تو شمع جانی پروانهٔ توام من
زان با تو پر زنم من کز تو خبر ندارم

عالم پر است از تو غایب منم ز غفلت
تو حاضری ولیکن من آن نظر ندارم

عطار در هوایت پر سوخت از غم تو
پرواز چون نمایم چون هیچ پر ندارم

#شیخ عطار نیشابوری⚘
چون خداوند تعالی خواهد که

بنده ای را به درجه اولیا رساند

درِ ذکر بر وی گشاده گرداند،

چون راحت ذکر بیابد

درِ قرب بر او بازگشاید

پس او را به مجلس انس برد،

پس بر کرسی توحید نشاند،

پس حجاب ها از وی برگیرد و

اندر سرای فردانیت فرود آرد و

جلال و عظمت بر وی کشف کند،

چشمش بر جلال و عظمت افتد از خود فانی گردد


اندر نگاه داشت خدای افتد و


از دعوی های نفس بیرون آید.


#شیخ_ابوسعید_خراز