معرفی عارفان
1.26K subscribers
35.3K photos
13.1K videos
3.25K files
2.81K links
چه گفتم در وفا افزا جفا و جور افزودی
جفا کن جور کن جانا،غلط گفتم خطا کردم

فیض
Download Telegram
#سیاوش کَسرائی (۵ اسفند ۱۳۰۵ هشت بهشت اصفهان - ۱۹ بهمن ۱۳۷۴ وین) شاعر، از اعضای کانون نویسندگان ایران و از فعالان سیاسی چپ‌گرای تاریخ معاصر ایران بود.

سیاوش کسرائی سراینده منظومه‌ی #«آرش کمانگیر» نخستین منظومه حماسی نیمایی است. وی یکی از شاگردان #نیما یوشیج بود که به سبک شعر او وفادار ماند. از جمله مجموعه شعرهای به جا مانده از سیاوش کسرائی، می‌توان به مجموعه شعر (آوا، آرش کمانگیر، مهره سرخ، در هوای مرغ آمین، هدیه برای خاک، تراشه‌های تبر، خانگی، با دماوند خاموش و خون سیاوش )اشاره کرد.

او دانش‌آموخته دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران بود. سیاوش کسرائی از بنیان‌گذاران انجمن ادبی شمع سوخته بود.

وی در ۶۹ سالگی پس از عمل جراحی قلب و ابتلا به ذات‌الریه در وین، پایتخت اتریش درگذشت و در «بخش هنرمندان» گورستان مرکزی شهر وین به خاک سپرده شد.


#سیاوش کسرایی، بر طبق وصیتش «#هوشنگ ابتهاج» را متولی آثارش کرده است.


🟢 به هوش باشیم 🟢

(( ۳۴۳ ))

🔴جعلیاتِ ناآگاهان🔴



پس هرگز منتظر فردای خیالی نباش .

فراموش نکن !

مقصد ،
همیشه جایی در انتهای مسیر نیست !

مقصد ،
لذت بردن از قدمهایی است که بین مبدا و مقصد برمی داریم.

چایت را بنوش! نگران فردا م
باش.


وینده_اصلی
#شیوا_یوسفی



#جعل_شده بنام‌ِ 👇👇
#نیما_یوشیج


🔴 #اشعار_جعلی_را_بشناسیم
🔵 #متون_جعلی_را_بشناسیم
⚫️ #اشعار_جعلی_منتشر_نکنیم


🥀🌸🥀🌸🥀
‍ گفتی ثَنایِ شاهِ ولایت نکرده‌ام
بیرون زِ هر ستایش و حَد و ثَنا علی‌ست

چونَش ثنا کنم که ثنا کرده‌ی خداست
هر چند چون غُلات نگویم: خدا علی‌ست

شاهان بسی به حوصله دارند مَرتَبَت
لیکِن چو نیک درنگری پادشا علی‌ست

گر بگذری ز مرتبه‌ی کِبریایِ حق
بر صدرِ دورِ زودگذر، کبریا علی‌ست

بسیار حکم‌ها به خطامان رَوَد ولی
در حقِ آنکه حکم رَوَد بی‌خطا علی‌ست

گر بی‌خودم وَگَر به خود اینَم ثَناش بس
در هر مقام بر لبم آوایِ یا علی‌ست

#نیما_یوشیج
#عید_غدیر_مبارکباد 🌹
🍀
🕊

ڪﺎﺵ ﺗﺎ ﺩﻝ ﻣﯿﮕﺮﻓﺖ ﻭ ﻣﯿﺸڪﺴﺖ
ﺩﻭﺳﺖ ﻣﯽ ﺁﻣﺪ ڪﻨﺎﺭﺵ ﻣﯽ ﻧﺸﺴﺖ !
ڪﺎﺵ ﻣﯿﺸﺪ ﺭﻭﯼ ﻫﺮ ﺭﻧﮕﯿﻦ ڪﻤﺎﻥ
ﻣﯽ ﻧﻮﺷﺘﻢ ﻣﻬﺮﺑﺎﻥ ﺑﺎ ﻣﻦ ﺑﻤﺎﻥ !

ڪﺎﺵ ﻣﯽ ﺷﺪ ﻗﻠﺐ ﻫﺎ ﺁﺑﺎﺩ ﺑﻮﺩ
ﮐﯿﻨﻪ ﻭ ﻏﻢ ﻫﺎ ﺑﻪ ﺩﺳﺖ ﺑﺎﺩ ﺑﻮﺩ
ڪﺎﺵ ﻣﯽ ﺷﺪ ﺩﻝ ﻓﺮﺍﻣﻮﺷﯽ ﻧﺪﺍﺷﺖ
ﻧﻢ ﻧﻢ ﺑﺎﺭﺍﻥ ﻫﻢ ﺁﻏﻮﺷﯽ ﻧﺪﺍﺷﺖ

ڪﺎﺵ ﻣﯽ ﺷﺪ ڪﺎﺵ ﻫﺎﯼ ﺯﻧﺪگی
ﺗﺎ ﺷﻮﺩ ﺩﺭ ﭘﺸﺖ ﻗﺎﺏ ﺑﻨﺪﮔﯽ
ڪﺎﺵ ﻣﯿﺸﺪ ڪﺎﺵ ﻫﺎ ﻣﻬﻤﺎﻥ ﺷﻮﻧﺪ
ﺩﺭ ﻣﯿﺎﻥ ﻏﺼﻪ ﻫﺎ ﭘﻨﻬﺎﻥ ﺷﻮﻧﺪ

ڪﺎﺵ ﻣﯽ ﺷﺪ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﻏﻤﮕﯿﻦ ﻧﺒﻮﺩ
ﺭﺩ ﭘﺎﯼ ڪﯿﻨﻪ ﻫﺎ ﺭﻧﮕﯿﻦ ﻧﺒﻮد
ڪﺎﺵ ﻣﯿﺸﺪ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺗڪﺮﺍﺭ ﺩﺍﺷﺖ
ﻻﺍﻗﻞ ﺗڪﺮﺍﺭ ﺭﺍ ﯾڪﺒﺎﺭ ﺩﺍﺷﺖ

ﺳﺎﻋﺘﻢ ﺑﺮﻋڪﺲ ﻣﯿﭽﺮﺧﯿﺪ ﻭ ﻣﻦ
ﺑﺮﺗﻨﻢ ﻣﯿﺸﺪ ﮔﺸﺎﺩ ﺍﯾﻦ ﭘﯿﺮﻫﻦ
ﺁﻥ ﺩﺑﺴﺘﺎﻥ،کودکی، ﺳﺮﻣﺸﻖ ﺁﺏ
ﭘﺎﯼ ﻣﺎﺩﺭ ﻫﻢ ﺑﺮﺍﯾﻢ ﺟﺎﯼ ﺧﻮﺍﺏ

ﺧﻮﺩ ﺑﺮﻭﻥ ﻣﯿڪﺮﺩﻡ ﺍﺯ ﺩﻟﻮﺍﭘﺴﯽ
ﺩﻝ ﻧﻤﯿﺪﺍﺩﻡ ﺑﻪ ﺩﺳﺖ ﻫﺮ ڪﺴﯽ
ﻋﻤﺮ ﻫﺴﺘﯽ ، ﺧﻮﺏ ﻭ ﺑﺪ ﺑﺴﯿﺎﺭ ﻧﯿﺴﺖ
ﺣﯿﻒ ﻫﺮﮔﺰﻗﺎﺑﻞ ﺗڪﺮﺍﺭ ﻧﯿﺴﺖ !

#نیما_یوشیج
خانه‌ام ابری‌ست
یکسره روی زمین ابری‌ست با آن

از فراز گردنه خرد و خراب و مست
باد می‌پیچد
یکسره دنیا خراب از اوست
و حواس من!
آی نی زن که تو را آوای نی برده‌ست دور از ره کجایی؟

خانه‌ام ابریست اما
ابر بارانش گرفته‌ست
در خیال روزهای روشنم کز دست رفتندم،
من به روی آفتابم
می‌برم در ساحت دریا نظاره.
و همه دنیا خراب و خرد از باد است
و به ره، نی زن که دائم می‌نوازد نی، در این دنیای ابراندود
راه خود را دارد اندر پیش

#نیما_یوشیج

🌸🍃