آتش کاروان - شور
تجویدی- دلکش - ترقی
اتش کاروان
با صدای بانو دلکش
ترانه از بیژن ترقی
اهنک از علی تجویدی
در دستگاه شور
با صدای بانو دلکش
ترانه از بیژن ترقی
اهنک از علی تجویدی
در دستگاه شور
من آن شمعم که با سوز دل خویش
فروزان میکنم ویرانهای را
اگر خواهم که خاموشی گزینم
پریشان میکنم کاشانهای را
فروغ فرخزاد
فروزان میکنم ویرانهای را
اگر خواهم که خاموشی گزینم
پریشان میکنم کاشانهای را
فروغ فرخزاد
یک سالک بدنبال معرفت می رود،
اما هیچگاه مطلق اندیشی نمی کند.
زیرا نیک می داند که بر فراز هر آگاهی،
آگاهی دیگریست.
او آنقدر به پیش می رود تا روزی حتی خودِ آگاهی را هم رها کند و در مرکزیت حیات ساکن شود.
اما هیچگاه مطلق اندیشی نمی کند.
زیرا نیک می داند که بر فراز هر آگاهی،
آگاهی دیگریست.
او آنقدر به پیش می رود تا روزی حتی خودِ آگاهی را هم رها کند و در مرکزیت حیات ساکن شود.
عشق نياز به هيچ تعريف و توصيفی ندارد،
عشق به خودی خود يك دنياست.
يا درست در مركزش هستی،
يا خارج از آن، در حسرتش...
شافاک
همه را دوست دار تا همیشه در گُل و گُلستان باشی.
و چون همه را دشمن داری؛ خیالِ دشمنان درنظر میآید: چنان است که شب و روز در خارِستان و مارِستان میگردی.
فیه ما فیه
عشق به خودی خود يك دنياست.
يا درست در مركزش هستی،
يا خارج از آن، در حسرتش...
شافاک
همه را دوست دار تا همیشه در گُل و گُلستان باشی.
و چون همه را دشمن داری؛ خیالِ دشمنان درنظر میآید: چنان است که شب و روز در خارِستان و مارِستان میگردی.
فیه ما فیه
خواجهعبدالهانصاری
مناجات نامه
الهی به حرمت آن نام که تو خوانی
و به حرمت آن صفت که تو چنانی،
دریاب که می توانی
الهی،
عمر خود به باد کردم
و بر تن خود بیداد کردم؛
گفتی و فرمان نکردم،
درماندم و درمان نکردم.
الهی، اگر تو مرا خواستی
من آن خواستم که تو خواستی.
الهی،
بهشت و حور چه نازم،
مرا دیدهای ده که از هر نظر بهشتی سازم.
الهی،
در دل های ما جز تخم محبت مکار
و بر جانهای ما جز الطاف و مرحمت خود منگار
و برگشتهای ما جز باران رحمت خود مبار.
به لطف، ما را دست گیر و به کرم، پای دار،
الهی
حجابها از راه بردار و ما را به ما مگذار.
مناجات نامه
الهی به حرمت آن نام که تو خوانی
و به حرمت آن صفت که تو چنانی،
دریاب که می توانی
الهی،
عمر خود به باد کردم
و بر تن خود بیداد کردم؛
گفتی و فرمان نکردم،
درماندم و درمان نکردم.
الهی، اگر تو مرا خواستی
من آن خواستم که تو خواستی.
الهی،
بهشت و حور چه نازم،
مرا دیدهای ده که از هر نظر بهشتی سازم.
الهی،
در دل های ما جز تخم محبت مکار
و بر جانهای ما جز الطاف و مرحمت خود منگار
و برگشتهای ما جز باران رحمت خود مبار.
به لطف، ما را دست گیر و به کرم، پای دار،
الهی
حجابها از راه بردار و ما را به ما مگذار.
دو چیز انسان را نابود میکند:
مشغول بودن به گذشته
مشغول شدن به دیگران
هر کس در گذشته بماند آینده را از دست میدهد! و هر کس نگهبان رفتار دیگران باشد، نصفی از آسایش و راحتی خود را از دست میدهد!
بهترین انتقام در زندگی این است که به راه خود ادامه دهید و اتفاقات بد را فراموش کنید. به هیچکس اجازه ندهید از تماشای رنج شما لذت ببرد! شاد بودن را سرمشق زندگی خود قرار دهید.
مشغول بودن به گذشته
مشغول شدن به دیگران
هر کس در گذشته بماند آینده را از دست میدهد! و هر کس نگهبان رفتار دیگران باشد، نصفی از آسایش و راحتی خود را از دست میدهد!
بهترین انتقام در زندگی این است که به راه خود ادامه دهید و اتفاقات بد را فراموش کنید. به هیچکس اجازه ندهید از تماشای رنج شما لذت ببرد! شاد بودن را سرمشق زندگی خود قرار دهید.
دلتنگم و دیدار تو درمان منست
بیرنگ رخت زمانه زندان منست
بر هیچ دلی مباد و بر هیچ تنی
آنچ از غم هجران تو بر جان منست
#حضرت_مولانا
بیرنگ رخت زمانه زندان منست
بر هیچ دلی مباد و بر هیچ تنی
آنچ از غم هجران تو بر جان منست
#حضرت_مولانا
اونجا که سعدی میگه:
"چون تو دارم همه دارم دگرم هیچ نباشد"
میشه فهمید داشتن
تو می ارزه به نداشتن کل دنیا و آدماش
"چون تو دارم همه دارم دگرم هیچ نباشد"
میشه فهمید داشتن
تو می ارزه به نداشتن کل دنیا و آدماش