This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
دوش دور از رویت ای جان جانم از غم تاب داشت
ای چشمم بر رخ از سودای دل سیلاب داشت
در تفکر عقل مسکین پایمال عشق شد
با پریشانی دل شوریده چشمم خواب داشت
کوس غارت زد فراقت گرد شهرستان دل
شحنه عشقت سرای عقل در طبطاب داشت
نقش نامت کرده دل محراب تسبیح وجود
تاسحر تسبیح گویان روی در محراب داشت
دیده ام می جست وگفتندم نبینی روی دوست
خود درفشان بود چشمم کاندر او سیمای داشت
ز آسمان آغاز کارم سخت شیرین می نمود
کی گمان بردم که شهدالوده زهر ناب داشت
سعدی این ره مشکل افتادست در دریای عشق
اول آخر در صبوری اندکی پایاب داشت
آواز #محمدرضا_شجریان
شعر #حضرت_سعدی
دستگاه #چهارگاه
آلبوم دستان
ای چشمم بر رخ از سودای دل سیلاب داشت
در تفکر عقل مسکین پایمال عشق شد
با پریشانی دل شوریده چشمم خواب داشت
کوس غارت زد فراقت گرد شهرستان دل
شحنه عشقت سرای عقل در طبطاب داشت
نقش نامت کرده دل محراب تسبیح وجود
تاسحر تسبیح گویان روی در محراب داشت
دیده ام می جست وگفتندم نبینی روی دوست
خود درفشان بود چشمم کاندر او سیمای داشت
ز آسمان آغاز کارم سخت شیرین می نمود
کی گمان بردم که شهدالوده زهر ناب داشت
سعدی این ره مشکل افتادست در دریای عشق
اول آخر در صبوری اندکی پایاب داشت
آواز #محمدرضا_شجریان
شعر #حضرت_سعدی
دستگاه #چهارگاه
آلبوم دستان
@mahmoud_mahmoudi_khansari
مکتب وفا- دلکش
«مکتب وفا» 🎶
دستگاه: #چهارگاه
آهنگساز: #پرویز_یاحقی
خواننده: #دلکش
شعر:
#بیژن_ترقی
زچه ای زیبا نکنی یادم به پیامی هم نکنی شادم
تو ندادی دل به فغان من من آزاده به تو جان دادم
جان برای تو گر ندهم چه دهم گر به پای تو سرندهم چه دهم
گر به درد تو خو نکنم چه کنم گر به در گهت رو نکنم چه کنم
مهر تو شد مذهب من عشق و وفا مطلب من عاشقی و رسم وفا درس من و مکتب من
با من نیامیزی که جان بر لبانم آید از من چه پرهیزی که گل را هم خاری باید
خیال تو میبرد مرا ز سر هوش کجا غم و درد تو شود فراموش
بیا به بین نازنین به کلبه من چراغ مهر ووفا نگشته خاموش
یار عاقلم روشن کن دلم
بنگر صبح سپید مرا بنگر نور امید مرا
بنشین همچو هما ببرم جانا سایه فکن بسرم
با من نیامیزی که جان بر لبانم آید از من چه پرهیزی که گل را هم خاری باید.. .
دستگاه: #چهارگاه
آهنگساز: #پرویز_یاحقی
خواننده: #دلکش
شعر:
#بیژن_ترقی
زچه ای زیبا نکنی یادم به پیامی هم نکنی شادم
تو ندادی دل به فغان من من آزاده به تو جان دادم
جان برای تو گر ندهم چه دهم گر به پای تو سرندهم چه دهم
گر به درد تو خو نکنم چه کنم گر به در گهت رو نکنم چه کنم
مهر تو شد مذهب من عشق و وفا مطلب من عاشقی و رسم وفا درس من و مکتب من
با من نیامیزی که جان بر لبانم آید از من چه پرهیزی که گل را هم خاری باید
خیال تو میبرد مرا ز سر هوش کجا غم و درد تو شود فراموش
بیا به بین نازنین به کلبه من چراغ مهر ووفا نگشته خاموش
یار عاقلم روشن کن دلم
بنگر صبح سپید مرا بنگر نور امید مرا
بنشین همچو هما ببرم جانا سایه فکن بسرم
با من نیامیزی که جان بر لبانم آید از من چه پرهیزی که گل را هم خاری باید.. .
دوباره غوغا بپا کند شور نغمه نکيسا
مرضیه_مفتاح_سیمین بهبهانی
دوباره غوغا به پا کند
شور نغمه نکیسا
دوباره تا آسمان رود
بانگ شادمانی ما
دوباره پر شد سینه ها
ز پاکی آیینه ها
به هر طرف اهل دلی نظر گشاید
شکوه ایران کهن به خاطر آید...
خواننده #بانومرضیه
آهنگ #مهدی_مفتاح
شعر #سیمین_بهبهانی
دستگاه #چهارگاه
شور نغمه نکیسا
دوباره تا آسمان رود
بانگ شادمانی ما
دوباره پر شد سینه ها
ز پاکی آیینه ها
به هر طرف اهل دلی نظر گشاید
شکوه ایران کهن به خاطر آید...
خواننده #بانومرضیه
آهنگ #مهدی_مفتاح
شعر #سیمین_بهبهانی
دستگاه #چهارگاه
شجریان_به عجب علم نتوان شد
@Jane_oshaagh
به عجب علم نتوان شد ز اسباب طرب محروم
بیاساقی که جاهل را هنیتر میرسد روزی
هنرمندان :
#محمد_رضا_شجریان
#داریوش_پیرنیاکان
دستگاه: #چهارگاه_فرود_به_ماهور
#زادروز_استاد_داریوش_پیرنیاکان
بیاساقی که جاهل را هنیتر میرسد روزی
هنرمندان :
#محمد_رضا_شجریان
#داریوش_پیرنیاکان
دستگاه: #چهارگاه_فرود_به_ماهور
#زادروز_استاد_داریوش_پیرنیاکان
Chahargah (Soda-ye Zolf)
Iraj/Mehran Mohtadi/Mohammad Tonekaboni
«سودای زلف»
نیست در سودای زلفت کار من جز بی قراری
ای پریشان طره تا چندم پریشان می گذاری
آفتابا از در میخانه مگذر
کین حریفان
یا بنوشندت که جامی
یا ببوسندت که یاری
#استادایرج
#مهران_مهتدی
#محمد_تنکابنی
#چهارگاه
نیست در سودای زلفت کار من جز بی قراری
ای پریشان طره تا چندم پریشان می گذاری
آفتابا از در میخانه مگذر
کین حریفان
یا بنوشندت که جامی
یا ببوسندت که یاری
#استادایرج
#مهران_مهتدی
#محمد_تنکابنی
#چهارگاه
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
گزیده ای از مناجات #خواجه_عبدالله_انصاری
#سید_جواد_ذبیحی
#چهارگاه
الهی همه ی شادیها بی یاد تو غرور است
و همه ی غم ها با یاد تو سرور
#سید_جواد_ذبیحی
#چهارگاه
الهی همه ی شادیها بی یاد تو غرور است
و همه ی غم ها با یاد تو سرور
«دل پریشان»
در این شام سیه من بی دلی گم کرده راهم
خداوندا تویی در این بلا تنها پناهم
نه کس پرسد ز اشکم نه کس پرسد ز آهم
تو آگاهی خدایا از این حال تباهم
نه صحبت اهل دلی نه غمگساری،نه آشنایی
نه در برم هم نفسی تو ای شب غم عجب بلایی
دل من بلای من گشتی غم جان برای من گشتی
در آتشم از تو ای دل بسوزی چه می کشم از تو ای دل بسوزی...
صدا #بانومرضیه
شعر و آهنگ #نصرالله_شیرین_آبادی
دستگاه #چهارگاه
در این شام سیه من بی دلی گم کرده راهم
خداوندا تویی در این بلا تنها پناهم
نه کس پرسد ز اشکم نه کس پرسد ز آهم
تو آگاهی خدایا از این حال تباهم
نه صحبت اهل دلی نه غمگساری،نه آشنایی
نه در برم هم نفسی تو ای شب غم عجب بلایی
دل من بلای من گشتی غم جان برای من گشتی
در آتشم از تو ای دل بسوزی چه می کشم از تو ای دل بسوزی...
صدا #بانومرضیه
شعر و آهنگ #نصرالله_شیرین_آبادی
دستگاه #چهارگاه
Telegram
attach 📎
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
ای بشر ای راز هستی
ساز خوش آواز هستی
ای کمال آفرینش
ای فروغ نور بینش
این پریشانی چرا
جنگ و ویرانی چرا...
آهنگ و آواز #علی_تجویدی
شعر #بیژن_ترقی
تنبک #جهانگیر_ملک
دستگاه #چهارگاه
ساز خوش آواز هستی
ای کمال آفرینش
ای فروغ نور بینش
این پریشانی چرا
جنگ و ویرانی چرا...
آهنگ و آواز #علی_تجویدی
شعر #بیژن_ترقی
تنبک #جهانگیر_ملک
دستگاه #چهارگاه
Chargah
Akbar Golpa
@smsu43کانال تلگرامی
ادیب خوانساری - چشم بدت دور
چشم خدا بر تو ای بدیع شمایل
یار من و شمع جمع و شاه قبایل
جلوه کنان میروی و باز میآیی
سرو ندیدم بدین صفت متمایل
هر صفتی را دلیل معرفتی هست
روی تو بر قدرت خدای دلایل
قصه لیلی مخوان و غصه مجنون
عهد تو منسوخ کرد ذکر اوایل
نام تو میرفت و عارفان بشنیدند
هر دو به رقص آمدند سامع و قایل
پرده چه باشد میان عاشق و معشوق
سد سکندر نه مانع است و نه حایل
گو همه شهرم نگه کنند و ببینند
دست در آغوش یار کرده حمایل
دور به آخر رسید و عمر به پایان
شوق تو ساکن نگشت و مهر تو زایل
گر تو برانی کسم شفیع نباشد
ره به تو دانم دگر به هیچ وسایل
با که نگفتم حکایت غم عشقت
این همه گفتیم و حل نگشت مسائل
#سعدی از این پس نه عاقلست نه هشیار
عشق بچربید بر فنون فضایل
#ادیب_خوانساری
ساز و آواز #چهارگاه
همنواز : #حسین_یاحقی
شعر: #سعدی
یار من و شمع جمع و شاه قبایل
جلوه کنان میروی و باز میآیی
سرو ندیدم بدین صفت متمایل
هر صفتی را دلیل معرفتی هست
روی تو بر قدرت خدای دلایل
قصه لیلی مخوان و غصه مجنون
عهد تو منسوخ کرد ذکر اوایل
نام تو میرفت و عارفان بشنیدند
هر دو به رقص آمدند سامع و قایل
پرده چه باشد میان عاشق و معشوق
سد سکندر نه مانع است و نه حایل
گو همه شهرم نگه کنند و ببینند
دست در آغوش یار کرده حمایل
دور به آخر رسید و عمر به پایان
شوق تو ساکن نگشت و مهر تو زایل
گر تو برانی کسم شفیع نباشد
ره به تو دانم دگر به هیچ وسایل
با که نگفتم حکایت غم عشقت
این همه گفتیم و حل نگشت مسائل
#سعدی از این پس نه عاقلست نه هشیار
عشق بچربید بر فنون فضایل
#ادیب_خوانساری
ساز و آواز #چهارگاه
همنواز : #حسین_یاحقی
شعر: #سعدی