معرفی عارفان
1.26K subscribers
35.1K photos
13K videos
3.25K files
2.8K links
چه گفتم در وفا افزا جفا و جور افزودی
جفا کن جور کن جانا،غلط گفتم خطا کردم

فیض
Download Telegram
گلهای رنگارنگ برنامه مخصوص 1
عبدالوهاب شهیدی
اولین برنامه گلهای رنگارنگ
در سالروز درگذشت داوود پیرنیا
تقدیم به روح والایش

آواز: #عبدالوهاب_شهیدی
دستگاه: #ماهور
شعر از: #حافظ
#رهی_معیری
گلهای رنگارنگ برنامه مخصوص 1
عبدالوهاب شهیدی
اولین برنامه گلهای رنگارنگ
در سالروز درگذشت داوود پیرنیا
تقدیم به روح والایش

آواز: #عبدالوهاب_شهیدی
دستگاه: #ماهور
شعر از: #حافظ
#رهی_معیری
من خراباتیم و باده پرست در خرابات مغان، عاشق و مست
شهیدی
#عبدالوهاب_شهیدی🎤
دستگاه #سه_گاه



غزل شمارهٔ ۳۸
#سلمان_ساوجی

 
من خراباتیم و باده پرست🎼
در خرابات مغان، عاشق و مست

گوش، بر زمزمه قول بلی
هوش، غارت زده جام الست

می‌کشندم چون سبو، دوش به دوش
می‌دهندم چو قدح، دست به دست

دیدی آن توبه سنگین مرا؟
که به یک شیشه می چون بشکست؟

رندی و عاشقی و قلاشی
هیچ شک نیست که در ما همه هست

ما همان خاک در مصطبه‌ایم
معنی و صورت ما عالی و پست

آن زمان نیز که گردیم غبار
بر در میکده خواهیم نشست

همه ذرات جهان می‌بینیم
به هوایت شده خورشید پرست

بود در بند تعلق، سلمان
به کمند تو در افتاد و برست

ذره‌ای بود و به خورشید رسید
قطره‌ای بود و به دریا پیوست
tarabesstaan
گلهای تازه شماره ۸۰
از اشعار #نیما_یوشیج تنها در یکی از برنامه های گلها با نام گلهای تازه شماره ۸۰ به کار گرفته شده است

خوانندگان :
#سیما_بینا
#عبدالوهاب_شهیدی

آهنگ : #معروفی
با تنظیم #فریدون_شهبازیان

دستگاه : افشاری
نوازندگان : شهیدی
صدا بردار : اميني - جهانفرد
سال : ۱۳۵۲
گوینده : آذر پژوهش


ای فسانه فسانه فسانه
ای خدنگ تو را من نشانه
ای علاج دل ای داروی درد
همره گریه های شبانه
با من سوخته دل در چه کاری
واگذار واگذار ای فسانه که پرسم
زین ستاره هزاران حکایت
که چگونه شکفت آن گل سرخ
چه شد چه شد اکنون چه دارد شکایت
وز دم بادها، چون بپژمرد

ای فسانه رها کن در اشکم
کاتشی شعله زد جان من سوخت
گریه را اختیاری نمانده ست
من چه سازم جز اینم نیاموخت
هرزه گردی دل نغمه ی روح
کس نخواهم زند بر دلم دست
که دلم آشیان دلی هست
زآشیانم اگر حاصلی نیست
من بر آنم کز آن حاصلی هست
با فریب و خیالی منم خوش
ایران من
شهیدی_بدیعی_عارف_معروفی
"ایران من"

خواننده : #عبدالوهاب_شهیدی
آهنگ از #عارف_قزوینی
تنظیم از #جواد_معروفی
شعر از #معینی_کرمانشاهی...
بخشی از برنامه گل های رنگارنگ
شماره ۳۲۹
گریه کن
عبدالوهاب شهیدی
"گریه کن" نام یکی تصنیف‌های معروفِ عارف قزوینی می‌باشد که به مناسبت درگذشت کلنل محمدتقی‌خان پسیان سروده و آهنگ آن ساخته شد. این تصنیف نخست توسط قمرالملوک وزیری اجرا شد بعدها خوانندگان زیادی آن را بازخوانی کردند.

نفسِ استاد #عبدالوهاب_شهیدی
برای اوّل مهر ماه
زادروز استاد شهیدی🌹
آوازی در #بیات_اصفهان که شعرش را #صائب گفته و به غایت زیباست و زخمه بهشتی #جلیل_شهناز، آواز استاد #عبدالوهاب_شهیدی را همراهی می کند.این آواز زیبا حدود ۴۷سال قدمت دارد.بی گمان موسیقی آوازی ایران وامدار #استادعبدالوهاب_شهیدی است.
گویندگی شعرها را بانو #فخری_نیکزاد به عهده دارند.

چندان که بهارست و خزان است درین باغ
چشم و دل شبنم نگران است درین باغ

پیداست ز دامن به میان بر زدن گل
کآماده پرواز خزان است درین باغ

صد رنگ سخن درلب هر برگ گلی هست
فریاد که گوش تو گران است درین باغ

هر گل که سر از پیرهن غنچه برآرد
برغفلت ما خنده زنان است درین باغ

غم گرد دل مردم آزاده نگردد
پیوسته از آن سرو جوان است در این باغ

خاموش شد از خجلت گفتار تو صائب
سوسن که سراپای زبان است درین باغ
شهیدی_تربت لیلی
@Jane_oshaagh
تربت لیلی
آلبوم تنها بیا
اثری از #عبدالوهاب_شهیدی
این آلبوم در آمریکا ساخته
وآخرین آلبوم
اجرا 77 سالگی
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
من عاشق جانبازم ،از عشق نپرهیزم
من مست سراندازم از عربده نگریزم
گویند رفیقانم از عشق نپرهیزی
از عشق بپرهیزم،پس با چه درآمیزم
پروانه ی دمسازم،می سوزم و می سازم
از بی خودی و مستی،می افتم و می خیزم
گر سر طلبی،من سر در پای تو اندازم
ور زر طلبی من زر اندر قدمت ریزم
فردا که خلایق رااز خاک برانگیزند
بیچاره من مسکین از خاک تو برخیزم
گر دفتر حسنت را در عرش فرو خوانند
اندر عرصات آنروز شوری دگر انگیزم


شعر #حضرت_مولانا
صدا #عبدالوهاب_شهیدی
ارکستر سازهای ملی با هنرنمایی:
#فرامرزپایور
#حسن_ناهید
#هوشنگ_ظریف
#محمد_دلنوازی
#رحمت_الله_بدیعی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
جامعه باربد
تابلو موزیکال لیلی و مجنون
استاد #عبدالوهاب_شهیدی
@smsu43 کانال تلگرامی
عبدالوهاب شهیدی - نالم و شب تا سحر، هیچکسم یار نیست
🎵اجرای خصوصی (در منزل هوشنگ ابتهاج)

🎙آواز" #عبدالوهاب_شهیدی

نالم و شب تا سحر، هیچکسم یار نیست
خسته ی درد تو را رنج پرستار نیست