معرفی عارفان
1.26K subscribers
35.5K photos
13.2K videos
3.25K files
2.82K links
چه گفتم در وفا افزا جفا و جور افزودی
جفا کن جور کن جانا،غلط گفتم خطا کردم

فیض
Download Telegram
نام مه بردم شبی روی توام آمد به‌یاد
در دل شب حلقهء موی توام آمد به‌یاد

در نماز عشق پیش قبلهء رخسار تو
سورهء نون خواندم ابروی توام آمد به‌یاد

وصف اغلال و سلاسل خواندم اندر آیتی
از گرفتاران گیسوی توام آمد به‌یاد

اشک را دیدم به‌سر غلطان میان خاک‌و‌خون
کشتگان چشم جادوی توام آمد به‌یاد

زاهدی می‌کرد روزی وصفِ رضوان و بهشت
از مقیمان سر کوی توام آمد به‌یاد

چون شنیدم ذکر طوبی گه بلند و گاه پست
اعتدال سرو دلجوی توام آمد به‌یاد

می گشودم همچو گل اوراق دیوانِ «کمال»
بوی جان آمد ازآن، بوی توام آمد به‌یاد

#کمال_خجندی
دیوان کمال خجندی، غزل ۵۲۵
تصحیح و مقابله: احمد کرمی
انتشارات: ما، ۱۳۷۲
گرزلف برافشانی درپا فکنی سرها
چون لب بحدیث آری برباد دهی جانها

#کمال_خجندی
ابرویش گفت: فتنه کار من است
کج نشسته‌ست و راست می‌گوید

#کمال_خجندی
صد جان ز ما ستاند و یک بوسه وعده داد

بسیار‌بخش دلبرِ اندک پذیر ما

#کمال_خجندی
دیوان کمال خجندی، چاپ مسکو
تو و مستوری و سجاده ی طاعت همه عمر
ما و رندی و نظربازی و مستی همه سال

#کمال_خجندی
بگو به‌ گوشه‌نشینان که رو به‌ راه کنید
ز مال دست بدارید و ترک چاه کنید

به گردن من اگر عاشقی گناه بُوَد
کدام طاعت ازین بِهْ؟ همین گناه کنید!

#کمال_خجندی
دوستان بار من و دلبر و دلدار من اوست
من دگر دوست ندارم بجز این مونس دوست

فکر بسیار چه حاجت در رخش چون دیدم
گر بازم سر و گر نیز نظر هر دو نکوست


#کمال_خجندی

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
ابرویش گفت: «فتنه کارِ من است»

کج نشسته‌ است و راست می‌گوید!


#کمال_خجندی
می‌شد نکو به زخمِ دگر، زخمِ سینه‌ام

دردا که مرهمِ دگر از من دریغ داشت

#کمال_خجندی
جمع باش ای دل که این وقت پریشان بگذرد
گرچه مشکل مینماید لیک آسان بگذرد

چشم یعقوب از نسیم پیرهن روشن شود
وز سر یوسف بلای چاه و زندان بگذرد

هیچ حالی را بقایی نیست بی صبری مکن
چون شب صحبت دراید روز هجران بگذرد

شاخ امیدت شود سر سبز و روی عیش سرخ
باز در جوی مودت آب حیوان بگذرد

در غم و شادی بباید ساختن با روزگار
زانکه از دور زمان هم این و هم آن بگذرد

تازه گردد باغ عیشت از نسیم اعتدال
بوی جانبخش بهار آید زمستان بگذرد

ای کمال از غربت و حرمان مشو غمگین که زود
محنت غربت نماند ذل حرمان بگذرد

#کمال_خجندی
🏷
#بیت

گوی چه ماند به‌ زنخدانِ یار
کین زنخِ مردمِ بیهوده‌گوست

#کمال_خجندی


- زنخدان: چانه
- زنخ زدن: بیهوده‌گویی
🪴
همین شب باشد ای واعظ که تا قاضی خبر یابد
کِشیم او را ز محراب و تو را از منبر اندازیم !

#کمال_خجندی
چشم اگر این‌است و ابرو این و ناز و غمزه این
الوداع ای زُهد و تقوی، الفراق ای عقل و دین

#کمال_خجندی
ای محتسب این فتنه همه در سرِ چنگ است
فرمای که نیکوتر ازین هم بزنیدش!

#کمال_خجندی

#تابلوی_نقاشی
اثر: Georges Merle