ای درویش ...!
جمله خلق همه روز در خیال و پندارند
که مگر وجودی دارند و بکاری مشغولند
و طلب مقصودی میکنند
و نمیدانند که :
به جز خدای تعالی
هیچ چیز و هیچکس را
وجود نیست و نبوده و نخواهد نبود...
#کشف_الحقایق
#شیخ_عزیزالدین_نسفی
جمله خلق همه روز در خیال و پندارند
که مگر وجودی دارند و بکاری مشغولند
و طلب مقصودی میکنند
و نمیدانند که :
به جز خدای تعالی
هیچ چیز و هیچکس را
وجود نیست و نبوده و نخواهد نبود...
#کشف_الحقایق
#شیخ_عزیزالدین_نسفی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
هر کرا با لذات جسمانی پیوند باشد و لذات روحانی حاصل نکرده باشد، چون از جسم جدا ماند او را هیچ لذت و راحت نباشد و همه رنج و عذاب بود
هر کرا با لذات جسمانی پیوند نباشد و لذات روحانی حاصل کرده باشد چون از جسم جدا ماند او را همه لذت و راحت باشد و هیچ رنج و عذاب نباشد
هر کرا با لذات جسمانی پیوند نباشد و لذات روحانی هم نبود چون از جسم جدا ماند او را نه راحت باشد و نه ألم
#کشف_الحقایق
#شیخ_عزیزالدین_نسفی
هر کرا با لذات جسمانی پیوند نباشد و لذات روحانی حاصل کرده باشد چون از جسم جدا ماند او را همه لذت و راحت باشد و هیچ رنج و عذاب نباشد
هر کرا با لذات جسمانی پیوند نباشد و لذات روحانی هم نبود چون از جسم جدا ماند او را نه راحت باشد و نه ألم
#کشف_الحقایق
#شیخ_عزیزالدین_نسفی
مادام که سالک در ذکر است
و ذکر بر او غالب باشد
در عالم حس و قالب است
و چون از ذکر باز ماند
و "فکر" بر وی غالب شود
از عالم حس درگذرد و بعالم روح رسد
و چون از فکر باز ماند
و الهام بر وی غالب شود
از عالم عقل گذشته
و بعالم "عشق" رسد
و چون از الهام باز ماند
و"عیان روی" نماید از عالم عشق گذشته
و به "مقام تمکین" رسد
و در تمکین اختیار بدست وی باشد
به هر کدام صفت که خواهد موصوف شود....
#جناب_عزیزالدین_نسفی
#کشف_الحقایق
و ذکر بر او غالب باشد
در عالم حس و قالب است
و چون از ذکر باز ماند
و "فکر" بر وی غالب شود
از عالم حس درگذرد و بعالم روح رسد
و چون از فکر باز ماند
و الهام بر وی غالب شود
از عالم عقل گذشته
و بعالم "عشق" رسد
و چون از الهام باز ماند
و"عیان روی" نماید از عالم عشق گذشته
و به "مقام تمکین" رسد
و در تمکین اختیار بدست وی باشد
به هر کدام صفت که خواهد موصوف شود....
#جناب_عزیزالدین_نسفی
#کشف_الحقایق
#عزیز_الدین_نسفی
مادام که سالک در ذکر است
و ذکر بر او غالب باشد،
در عالم حس و قالب است
و چون از ذکر باز ماند و فکر بر وی غالب شود،
از عالم حس درگذرد و بعالم روح رسد
و چون از فکر باز ماند و الهام بر وی غالب شود،
از عالم عقل گذشته و بعالم عشق رسد
و چون از الهام باز ماند و عیان روی نماید،
از عالم عشق گذشته و بمقام تمکین رسد
و در تمکین اختیار بدست وی باشد؛
بهر کدام صفت که خواهد موصوف شود
#کشف_الحقایق،
#رساله_سوم،
#ص۱۴۱
مادام که سالک در ذکر است
و ذکر بر او غالب باشد،
در عالم حس و قالب است
و چون از ذکر باز ماند و فکر بر وی غالب شود،
از عالم حس درگذرد و بعالم روح رسد
و چون از فکر باز ماند و الهام بر وی غالب شود،
از عالم عقل گذشته و بعالم عشق رسد
و چون از الهام باز ماند و عیان روی نماید،
از عالم عشق گذشته و بمقام تمکین رسد
و در تمکین اختیار بدست وی باشد؛
بهر کدام صفت که خواهد موصوف شود
#کشف_الحقایق،
#رساله_سوم،
#ص۱۴۱
بدان كه عقلست كه آدم است
و روحست كه حواست
و طبيعت است كه ابليس است
و شهوت است كه طاوس است
و غضب است كه مار است
و اجتماع و تركيب آنجمله آمدن است بدنيا و افتراق آنجمله رفتنست از دنيا يعني اجتماع اين جمله آمدنست از عالم غيب بعالم شهادت و از عالم عقل بعالم حس و افتراق اينجمله رفتنست از عالم شهادت بعالم غيب و از عالم حس بعالم عقل
اي درويش
در ملكوت ملك و شيطان هست
در ملكوت عقل ملكست
و طبيعت شيطان
چون عقل و طبيع هر دو مصور شدند
از هر دو صورت آدم در ملك ظاهر شد
پس آدم مركب آمد از ملك و شيطان
يعني از عقل و طبيعت پس در هر كه عقل غالب آمد ملكيست
بلكه بهتر از ملائكه است اگر چه صورت انسان دارد
و در هر كه طبيعت غالب آمد شيطانيست يا حيوان بلكه از حيوان بدتر اينست
معني: «ان الله تعالي خلق الملئكه من عقل بلا شهوه و خلق البهائم من شهوه بلاعقل و خلق الانسان من شهوه و عقل فمن غلب عقله لشهوته فهو خير من المئكه و من غلب شهوته لعقله فهو اشرمن البهائم.»1
اين بود مراتب ملك و ملكوت و
اين بود بيان كتاب الله و كلام الله و كتاب الله بصورت كلمه است
و كلام الله بمثابه معني كلمه و تمامي كلمه بصورت و معني باشد
پس مجموع هر دو يك كلمه است و اين كلمه اسامي بسيار دارد
زير كه جمله اسامي ويست اما اسم او يكي است كه آنرا اسم اعظم و اسم اعلي ميگويند
و آن اسم رب است
پس اگر اين كلمه موجودات را بدرخت تشبيه كني ميوه اين درخت موجودات آدمي داناست
و آدمي دانا را همه گويند
زيرا كه هر چه درخت دارد ميوه درخت هم دارد
پس آدمي دانا ميوه درخت موجودات باشد
و اگر اين كلمه موجودات را بانسان تشبيه ميكني دل اين انسان موجودات هم آدمي داناست
پس آدميي دانا دل موجودات باشد.
بعضي گفتهاند كه انسان كامل هم كتاب الله هم كلامه الله است زيرا كه انسان كامل مجموع هر دو عالمست و بعضي گفتهاند كه انسان كامل كتاب الله است و سخن انسان كامل كلام الله است.
اي درويش تمام عالم يك وجود است و اين وجود صورت انسان دارد
يعني فلك الافلاك كه محيط است پوست اينوجودست
و فلك ثابتات پا و سر اينوجودست
و دوازده برج كه برويست دوازده قواي حيواني اند
ده مدر كه و دو متحركه يعني پنج حس ظاهر و پنج حس باطن و باعثه و فاعله و باقي كواكب كه برويست قواي نباتياند و هفت آسمان امعاي اينوجودند معده و شش و جگر و هفت كوكب سياره اعضاي هفتگانه است دماغ و شش و جگر و سپرز و دل و گرده و مثانه و عناصر اربعه اخلاط اربعه است و طبيعت طبيعت اينوجودست و روح روح اينوجودست و نفس نفس اينوجودست و اين جمله يك كلمه است.
#شیخ_عزیزالدین_نسفی
#کشف_الحقایق
و روحست كه حواست
و طبيعت است كه ابليس است
و شهوت است كه طاوس است
و غضب است كه مار است
و اجتماع و تركيب آنجمله آمدن است بدنيا و افتراق آنجمله رفتنست از دنيا يعني اجتماع اين جمله آمدنست از عالم غيب بعالم شهادت و از عالم عقل بعالم حس و افتراق اينجمله رفتنست از عالم شهادت بعالم غيب و از عالم حس بعالم عقل
اي درويش
در ملكوت ملك و شيطان هست
در ملكوت عقل ملكست
و طبيعت شيطان
چون عقل و طبيع هر دو مصور شدند
از هر دو صورت آدم در ملك ظاهر شد
پس آدم مركب آمد از ملك و شيطان
يعني از عقل و طبيعت پس در هر كه عقل غالب آمد ملكيست
بلكه بهتر از ملائكه است اگر چه صورت انسان دارد
و در هر كه طبيعت غالب آمد شيطانيست يا حيوان بلكه از حيوان بدتر اينست
معني: «ان الله تعالي خلق الملئكه من عقل بلا شهوه و خلق البهائم من شهوه بلاعقل و خلق الانسان من شهوه و عقل فمن غلب عقله لشهوته فهو خير من المئكه و من غلب شهوته لعقله فهو اشرمن البهائم.»1
اين بود مراتب ملك و ملكوت و
اين بود بيان كتاب الله و كلام الله و كتاب الله بصورت كلمه است
و كلام الله بمثابه معني كلمه و تمامي كلمه بصورت و معني باشد
پس مجموع هر دو يك كلمه است و اين كلمه اسامي بسيار دارد
زير كه جمله اسامي ويست اما اسم او يكي است كه آنرا اسم اعظم و اسم اعلي ميگويند
و آن اسم رب است
پس اگر اين كلمه موجودات را بدرخت تشبيه كني ميوه اين درخت موجودات آدمي داناست
و آدمي دانا را همه گويند
زيرا كه هر چه درخت دارد ميوه درخت هم دارد
پس آدمي دانا ميوه درخت موجودات باشد
و اگر اين كلمه موجودات را بانسان تشبيه ميكني دل اين انسان موجودات هم آدمي داناست
پس آدميي دانا دل موجودات باشد.
بعضي گفتهاند كه انسان كامل هم كتاب الله هم كلامه الله است زيرا كه انسان كامل مجموع هر دو عالمست و بعضي گفتهاند كه انسان كامل كتاب الله است و سخن انسان كامل كلام الله است.
اي درويش تمام عالم يك وجود است و اين وجود صورت انسان دارد
يعني فلك الافلاك كه محيط است پوست اينوجودست
و فلك ثابتات پا و سر اينوجودست
و دوازده برج كه برويست دوازده قواي حيواني اند
ده مدر كه و دو متحركه يعني پنج حس ظاهر و پنج حس باطن و باعثه و فاعله و باقي كواكب كه برويست قواي نباتياند و هفت آسمان امعاي اينوجودند معده و شش و جگر و هفت كوكب سياره اعضاي هفتگانه است دماغ و شش و جگر و سپرز و دل و گرده و مثانه و عناصر اربعه اخلاط اربعه است و طبيعت طبيعت اينوجودست و روح روح اينوجودست و نفس نفس اينوجودست و اين جمله يك كلمه است.
#شیخ_عزیزالدین_نسفی
#کشف_الحقایق
بدان که ذکر را اثر قوی و خاصیتی تمام است در تصقیل زنگار زدایی دل و تنویر دل سالکان و چنان که قالب پنیر بی شیر امکان ندارد که پرورده شود و به کمال رسد ، قلب نیز امکان ندارد که بی ذکر پرورده گردد و به کمال رسد.
#کشف الحقایق
#شیخ_عزیزالدین
#کشف الحقایق
#شیخ_عزیزالدین
مادام که سالک در ذکر است
و ذکر بر او غالب باشد
در عالم حس و قالب است
و چون از ذکر باز ماند
و "فکر" بر وی غالب شود
از عالم حس درگذرد و بعالم روح رسد
و چون از فکر باز ماند
و الهام بر وی غالب شود
از عالم عقل گذشته
و بعالم "عشق" رسد
و چون از الهام باز ماند
و"عیان روی" نماید از عالم عشق گذشته
و به "مقام تمکین" رسد
و در تمکین اختیار بدست وی باشد
به هر کدام صفت که خواهد موصوف شود
#کشف_الحقایق