خواهی که شود دل تو چون آئینه
ده چیز برون کن از میانِ سینه
حرص و دغل و بُخل و حرام و غیبت
بغض و حسد و کِبر و ریا و کینه...
#خاقانی
ده چیز برون کن از میانِ سینه
حرص و دغل و بُخل و حرام و غیبت
بغض و حسد و کِبر و ریا و کینه...
#خاقانی
آنجا که قضا رهزن حال تو شود
گر خانه حصار است وبال تو شود
چون رحمت حق شامل حال تو شود
صحرای گشاده حصن مال تو شود
#خاقانی
- رباعی شمارهٔ ۱۱۵
گر خانه حصار است وبال تو شود
چون رحمت حق شامل حال تو شود
صحرای گشاده حصن مال تو شود
#خاقانی
- رباعی شمارهٔ ۱۱۵
گر بد دارد و گر نکو او داند
گر جرم کند و گر عفو او داند
تا زندهام از وفا نگردانم سر
من بر سر اینم آن او او داند
#خاقانی
- رباعی شمارهٔ ۱۴۳
گر جرم کند و گر عفو او داند
تا زندهام از وفا نگردانم سر
من بر سر اینم آن او او داند
#خاقانی
- رباعی شمارهٔ ۱۴۳
خاقانی اگر کسی جفا دارد خو
پاداشن او وفا کن و باز مگو
آن کن به جهانیان ز کردار نکو
گر با تو کند جهان نیازاری ازو
#خاقانی
- رباعی شمارهٔ ۲۷۹
پاداشن او وفا کن و باز مگو
آن کن به جهانیان ز کردار نکو
گر با تو کند جهان نیازاری ازو
#خاقانی
- رباعی شمارهٔ ۲۷۹
ترک خواهش کن و با راحت و آرام بخسب
خاطر آسوده ازین گردش ایام بخسب
به ریا خواب چو زاهد نبود بیداری
چند جامی بکش از بادهٔ گلفام بخسب
در هوای چمن ای مرغ گرفتار منال
شب دراز است دمی در قفس و دام بخسب
گر به خورشید رخی گرم شود آغوشی
تا دم صبح قیامت ز سر شام بخسب
نغمهٔ من بشنو باده بکش مست بشو
شب ماه است به جانان به لب بام بخسب
#خاقانی
خاطر آسوده ازین گردش ایام بخسب
به ریا خواب چو زاهد نبود بیداری
چند جامی بکش از بادهٔ گلفام بخسب
در هوای چمن ای مرغ گرفتار منال
شب دراز است دمی در قفس و دام بخسب
گر به خورشید رخی گرم شود آغوشی
تا دم صبح قیامت ز سر شام بخسب
نغمهٔ من بشنو باده بکش مست بشو
شب ماه است به جانان به لب بام بخسب
#خاقانی
کوی عشق آمدْ شدِ ما
برنتابد بیش از این
دامنِ تر، بُردن آنجا
برنتابد بیش از این
بر سرِ کویش
ببوسیم آستان و بگذریم
کآستانْ تَنگ است
ما را برنتابد بیش از این
از سرشکِ خونْ حَذَر کردی
مکن خاقانیا!
عشقْ سلطان است
غوغا برنتابد بیش از این
#خاقانی
برنتابد بیش از این
دامنِ تر، بُردن آنجا
برنتابد بیش از این
بر سرِ کویش
ببوسیم آستان و بگذریم
کآستانْ تَنگ است
ما را برنتابد بیش از این
از سرشکِ خونْ حَذَر کردی
مکن خاقانیا!
عشقْ سلطان است
غوغا برنتابد بیش از این
#خاقانی
در پیش رخ تو ماه را تاب کجاست
عشاق تو را به دیده در خواب کجاست
خورشید ز غیرتت چنین میگوید
کز آتش تو بسوختم آب کجاست
#خاقانی
عشاق تو را به دیده در خواب کجاست
خورشید ز غیرتت چنین میگوید
کز آتش تو بسوختم آب کجاست
#خاقانی